واضح آرشیو وب فارسی:ايتنا: اگر دنبال ايدهآلها باشيم، سينماها هرگز نبايد بسته شوند - احمد مسجدجامعي

روز تشييعجنازه خسرو شكيبايي نزديك تالار وحدت مسعود كيميايي را ديدم، كميآن طرفتر كمال تبريزي بود و آن طرفتر هم مسعود دهنمكي. چند دقيقهاي گفتوگو كرديم، بيشتر درباره خسرو شكيبايي و ويژگيهاي او و كميهم درباره اوضاع و احوال سينماي ايران.سه سينماگر با سه طرز فكر مختلف به خاطر خسرو شكيبايي كنار هم بودند. اگر در جمعيت دقيق ميشدي اين تفاوت را ميان مردميكه براي تشييع هم ميآمدند، ميديدي. خسرو شكيبايي نقطه تفاهم شده بود؛ تفاهمي كه در سايهاش ميشود با همديگر مهربانتر بود.
بخشي مهم از اين تفاهم به شيوه زندگي و سلوك خسرو يا به قول مسعود كيميايي (كه در مراسم از عدهاي شنيده بود) عمو خسرو برميگردد. شكيبايي آدمي صميمي و مهربان بود، دلي بزرگ داشت و همين روحيهاش او را دوستداشتنيتر كرده بود به نحوي كه تشييع جنازهاش يكي از باشكوهترين تشييعجنازهها بود.
تشييع جنازه خسرو شكيبايي از زاويهاي ديگر دفاعي باشكوه از سينما است، دفاعي مردميكه در آن مردم از طيفهاي مختلف حضور داشتند و با ابراز علاقه به او، در واقع به سينما ابراز علاقه ميكردند، زيرا آشنايي مردم با او از طريق سينما بود. مردم با دايي خسرويي كه در فيلمهاي مورد علاقهشان حضور مييافت، زندگي كرده بودند. سينما اين امكان را به وجود آورده بود كه چنين شخصيتي شكل بگيرد و در اينجا نقطه تفاهم مردميشود كه به اين تفاهم و اعتماد نياز دارند و كمتر آن را مييابند.
تشييع جنازه عمو خسرو، دفاع مردمي از سينما است در برابر مخالفان سينما كه همواره در ايران بودهاند و اگر امام خميني(ره) نبود، هرگز اجازه حيات دوباره به آن نميدادند. بد نيست همين جا اشارهاي به شكلگيري دوباره سينما و نقش امام داشته باشيم تا دريابيم كه حتي اگر دنبال ايدهآلهاي اخلاقي باشيم، هرگز نبايد اجازه دهيم در سينماها بسته شود، بهخصوص سينمايي كه در آن ميتوان فهرستي بلند از فيلمهايي تهيه كرد كه ارزشهاي والاي اخلاقي را به مردم منتقل ميكنند؛ سينمايي كه در آن فيلمهايي با ارزش درباره دفاع پرشور مردم در برابر دشمن اين آب و خاك توليد شده است؛ سينمايي كه در ساختن تصويري مثبت از ايران در نزد مردم جهان موثر بوده و در گرماگرم تبليغات بيگانگان عليه كشورمان كه ميخواستند نام ايران و ايراني را با واژه خشونت همراه سازند، تصويري فرهنگي و اصيل از ايران و ايراني ارائه داده است. سينمايي كه در آن نامهاي ارزشمندي چون مجيد مجيدي، عباس كيارستمي، ابراهيم حاتميكيا، سيفالله داد، احمدرضا درويش، تهمينه ميلاني، رخشان بنياعتماد و ديگران ديده ميشود. براي اينكه ارزش و اهميت سينما در ايران بعد از انقلاب روشن شود، به نظرم تاملي در راه و روش امام در اين زمينه بسيار راهگشا است. امام در اولين روز ورودشان به ايران از سينما سخن گفتند ايشان ميدانستند كه سينما مخالفان زيادي دارد و ميدانستند يكي از دلايل مهم مخالفتها وضعيت سينماي قبل از انقلاب است. ايشان با آگاهي و بصيرتي ستودني و در عين حال با زباني ساده اين نكته را باز كردند و در اولين سخنرانيشان در بهشت زهرا با مرز قائل شدن بين فحشا و سينما، بهانه را از دست كساني كه دنبال بستن در سينماها بودند گرفتند. به اين نكته هم بايد توجه كنيم كه گفتند فحشا و نه هرگونه تخلفي و ميدانيم كه فحشا يعني چي و ميدانيم كه با فحشا در هر جاي ديگري هم بايد مقابله كرد. در واقع از نظر ايشان فحشا عنصري مخرب و بيروني بود كه به دنياي سينما راه يافته بود و ربطي به آن نداشت و بايد سينما از اين عنصر پاك ميشد. امام در حالي از سينماي بدون فحشا دفاع ميكرد كه سينما مخالفاني جدي در ميان انقلابيون داشت و برخي گمان ميكردند كه بايد در سينماها را بست. بعدها فيلمي را تهيه و تدوين كرده بودند از بدترين صحنههاي فيلمهاي قبل از انقلاب و اين فيلم را افراد مختلف ديده بودند و خيلي از آقايان به اين نتيجه رسيده بودند كه ما سينما لازم نداريم چون تلقيشان از سينما بر اساس همين فيلم شكل گرفته بود. مشابه همين شيوهبعدها در حوزههاي ديگر هم به كار گرفته شد و كار به جايي رسيد كه در گزارش رسمي تحقيق و تفحص مجلس از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي به اسنادي اشاره كردند كه حتي مولوي و حافظ هم مسالهدار شدند.امام در چنين شرايطي از سينما دفاع ميكردند و حتي دقت در فيلمي هم كه به عنوان فيلم خوب معرفي كردند، نشان از بصيرتي خاص دارد. ايشان فيلم داريوش مهرجويي را به عنوان فيلم خوب معرفي كردند، فيلمي خوب و متفاوت با جريان غالب سينماي ايران قبل از انقلاب. يعني حضرت امام حتي در ميان فيلمهايي كه در آن سينما هم ساخته شده بود، نمونههايي را به عنوان فيلم خوب معرفي ميكردند.
تمجيدي كه از فيلم كردند، يك تمجيد ساده نبود. يك جور هم به رسميت شناختن سينما بود و هم انتخاب بهترين نوع سينماي آن روزگار ايران. درباره فيلم محلل حتي حكم اعدام كارگردان هم صادر شده بود كه با مداخله امام لغو شد. امام با مجموعه اين كارها در رفع سوءظن نسبت به سينما خيلي موثر بودند.
با اين حال سوءظن نسبت به سينما هرگز از بين نرفت و هنوز باقي است. برخي از مخالفان سينما به بهانه اخلاق از بستن سينماها سخن ميگويند و به گونهاي سخن ميگويند كه انگار فقط سينما است كه در آن ميتوان با ذرهبين گشت و از آن اشكال گرفت. مشكلاتي از اين دست كه بهانه گفتن چنين سخناني ميشود در خيلي از مراكز ديده ميشود، اما فقط در سينما برجسته ميشود. بايد به اين مخالفان از قول حضرت حافظ گفت: فكر معقول بفرما!
اي نسيم سحر آرامگه يار كجاست/ منزل آن مه عاشقكش عيار كجاست
شب تار است و ره وادي ايمن در پيش/ آتش طور كجا موعد ديدار كجاست
هر كه آمد به جهان نقش خرابي دارد/ در خرابات بگوييد كه هشيار كجاست
آن كس است اهل بشارت كه اشارت داند/ نكتهها هست ولي محرم اسرار كجاست
هر سر موي مرا با تو هزاران كار است/ ما كجاييم؟ ملامتگر بيكار كجاست؟
باز پرسيد ز گيسوي شكن در شكنش/ كين دل غمزده سرگشته گرفتار كجاست
عقل، ديوانه شد آن سلسله مشكين كو/ دل ز ما گوشه گرفت ابروي دلدار كجاست
ساقي و مطرب و ميجمله مهياست ولي/ عشق بييار مهيا نشود يار كجاست
حافظ از باد خزان در چمن دهر مرنج/ فكر معقول بفرما، گل بيخار كجاست؟
انتهاي خبر // روزنا - وب سايت اطلاع رساني اعتماد ملي//www.roozna.com
------------
------------
چهارشنبه 2 مرداد 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ايتنا]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 138]