واضح آرشیو وب فارسی:عصر ایران: رد پای بانک زنان در مباحث اصلاح طلبان در واقع "بانک زنان" همان صندوق قرض الحسنه برای زنان خواهد بود، با این تفاوت که بودجه ی آن از بانک جهانی و مطابق با سیاستهای آن تأمین می شود. حدود یک سال است که از سوی نهادهای مختلف مانند زنان عضو شوراهای شهرهای کلان خبر تأسیس "بانک زنان" مطرح شده و افرادی مانند سهیلا جلودار زاده، نماینده ی ائتلاف اصلاح طلبان در مجلس، نیز به تازگی در این مورد اظهار نظر کرده اند. جلودارزاده در نطق پیش از دستور خود در مجلس در تاریخ سوم تیر امسال، چنین می گوید: " يكي از خواستههاي جامعه زنان در راستاي فقرزدايي و مشاركت در توسعهي اقتصادي تاسيس بانك زنان است و اين مهم نيز جز با عنايت رهبر معظم انقلاب ميسر نخواهد بود و ما به اين عنايت دلبستهايم." طرح بانک زنان ایدهای است که آغاز قرن بیستم تحقق یافت. به طور نمونه در آلمان، چنین بانکی تحت عنوان "بانک تعاونی زنان مستقل" در سال ۱۹۱۰ تشکیل شد که البته در سال ۱۹۱۶ نیز ورشکسته اعلام شد. صرفنظر از دلایل ورشکستی این بانک، در آن زمان تشکیل چنین بانکی، گامی مثبت در جهت استقلال اقتصادی زنان محسوب میشد. افتتاح حساب برای زنان شاغل، برای این که مجبور نباشند حقوق خود را به حساب شوهرانشان بریزند، از اهداف تأسیس این بانک بود. از موارد دیگر در این زمینه میتوان، افتتاح حساب بدون شرط اجازهی شوهر، والدین و یا ولی قانونی زن و در اختیار گذاردن وامهای اعتباری به زنان را نام برد. از جمله دیگر خدمات این بانک، ارائهی مشاورهی مالی رایگان به زنان، برگزاری سمینارهای مختلف و نیز انتشار نشریهای به نام "سرمایهی زن" بود. در حال حاضر نیز بانکهای زنان در تعدادی از کشورها وجود داشته و یا در حال تأسیساند. اهدافی که امروزه این بانکها دنبال میکنند، مسلماً متفاوت از ایدههای اوایل قرن بیستم جنبش زنان است. در مباحث جاری در ایران، سهیلا جلودارزاده ی اشاره ای به بانکی از همین دست که قبلاً در ایران، آن هم در شهر تنکابن تأسیس شده است، نمی کند. هدف از تأسیس بانک زنان در تنکابن از قول مدیر کانون فرهنگی- اجتماعی زنان شهرستان تنکابن، چنین بیان شده است: "این بانک با ارائه وام های بلند مدت به زنان سرپرست خانوار و دختران بازمانده از تحصیل و وام های کوتاه مدت به سایر زنان، خدمات بانکی خود را ارائه می دهد. کارمزد این بانک 8 درصد بوده و مردان هم می توانند از این پس در این بانک سرمایه گذاری کنند... همه کارمندان، کارکنان و اعضای هیئت مؤسسه این بانک زنان هستند." ردپای بانک زنان را در ایران می توان امروزه، فراتر از مرزها و در سطح اقتصاد کلان، نزد مؤسسات مالی بین المللی مالی یافت. نمونه مشابه با بانک زنان در ایران، چندسالی است که به ویژه از سوی بانک جهانی مطرح و بودجه های هنگفتی نیز به آن اختصاص داده شده است. مجموعهی این طرح ها در چارچوب "میکرو کردیت" (اعتبارات کوچک) جای داده می شوند. گفته می شود هدف عمده اعطای اعتبارات کوچک، رهایی اقشار کم درآمد، به خصوص زنان و به ویژه در کشورهای در حال توسعه است. در سال ۱۹۹۵، بانک جهانی ۲۰۰ میلیون دلار بودجه برای این کار اختصاص داد. در سال ۱۹۹۷ اجلاسی جهانی در این رابطه برگزار شده و در همین سال سازمان ملل اولین بیانیه ی خود را در این رابطه صادر کرد. سال ۲۰۰۵ نیز از سوی سازمان ملل، سال جهانی "اعتبارات کوچک" نامیده شد. بنابر این، اتفاقی نبود که جایزه ی نوبل سال ۲۰۰۶ به محمد یونوس، صاحب یکی از همین مؤسسات مالی در بنگلادش، اعطاء شد. ۲ / ۸۴ درصد از دریافت کنندگان کمک های مالی بانک جهانی و مؤسسات وابسته به آن در سال 2005، زنان بوده اند. دریافت کنندگان این وام ها، عمدتاً مؤسساتی مانند بانک های زنان و یا سازمان های غیردولتی هستند که وام را در اختیار مشتریان خود قرار می دهند. تعداد این مؤسسات که توانستند از وام های بانک جهانی و یا مؤسسات وابسته به آن بهره مند شوند، در سال ۲۰۰۵، به ۸۴۷ رسید. مسلماً در ایران چنین طرح هایی ویژگی های خاص خود را می یابد. به طور نمونه، نهادها و یا افراد وابسته به نهادهای حکومتی، مانند بسیاری از موارد دیگر، خود به تأسیس سازمان های غیر دولتی (ان – جی – او) دست می زنند، تا از سویی ثابت کنند که در ایران نیز چنین مؤسساتی، که در اساس نباید وابسته به دولت باشند، می توانند وجود داشته باشند و از سویی دیگر از کمک هایی که در اختیار این مؤسسات از طرف نهادهای جهانی گذارده می شود، استفاده کنند. در ضمن، بانک زنان صرفنظر از این که از نظر شکل "بانک زنانه" است اما در راستای سیاستهای مردسالارانه ی حکومت می باشد، همزمان جنبه ی تبلیغاتی دارد و در جهت تأمین منافع زنان معرفی می شود. در واقع "بانک زنان" همان صندوق قرض الحسنه برای زنان خواهد بود، با این تفاوت که بودجه ی آن از بانک جهانی و مطابق با سیاستهای آن تأمین می شود. در زمینه ی بین المللی نیز، تأسیس چنین بانک هایی و اعطای اعتبارات کوچک به زنان، به عنوان استراتژی مبارزه با فقر به ویژه در بین زنان معرفی می شود. در حالی که با چنین روش هایی نه ریشه های فقر نابود شده و نه ساختار مردسالارانه ی جامعه از بین می رود. در حالی که در گزارشات بانک جهانی از موفقیت این طرح سخن گفته می شود و این که تحقیقات گوناگون این ادعا را ثابت می کنند، اما در این باره سکوت می شود که تحقیقات دیگری در زمینه ی "جنسیت و فقر" نشان می دهند که اعطای چنین اعتباراتی به زنان، بسیاری از آنان را زیر بار سنگین قرضی می کشاند که در صورت ورشکستگی سالها بایستی تاوان آن را پس دهند. به ویژه در کشورهایی مانند ایران که عمده بخش های تولید و بازار در اختیار باندهای وابسته به دولت هستند، رؤیای استقلال اقتصادی زنان به راحتی می تواند جای خود را به کابوس قرض و بدهی و فقر بیشتر بدهد و برای زنان از "بانک زنان" تنها زنانگی آن، آنهم "زنانگی"، به تعبیر جامعه ای مردسالار باقی بماند.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: عصر ایران]
[مشاهده در: www.asriran.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 374]