واضح آرشیو وب فارسی:اطلاعات: در جستجوي دشمن فرضي
![](http://www.ettelaat.com/new/newdata/2008/07/07-21/15-31-50.jpg)
اشاره:
اين مقاله در صدد روشن ساختن اين حقيقت براي خوانندگان است كه آمريكا براي پيشبرد استراتژي مخرب خود در منطقه، نه تنها به فريب افكار عمومي دست ميزند، بلكه از افروختن آتش جنگ نيز در مسير يادشده، ابايي ندارد. به زعم ناظران، جنگ عراق، بخشي از چهرهِ پشت پرده نومحافظهكاران را آشكار ساخت؛ بخشي كه آمريكا را به عنوان مشهور كرده است.
***
تفاوتي كه در اينجا وجود دارد اين است كه جناح مزبور، ميخواهد همان تفكر سياسي قديمي را در جهاني متفاوت از گذشته، پياده كند و به همين سبب به دنبال انفجارهاي انتحاري 11 سپتامبر 2001، به عامل حقيقي اين حادثه توجهي نكرد و به جستجوي يك دشمن بديل و فرضي پرداخت.
شبكه القاعده و حامي آن يعني جنبش طالبان، دشمن فرضي مطلوب آمريكا نبودند، بنابراين در جستجوي دشمن فرضي ديگري برآمدند. اين بار عراق را گزينه مناسبي براي اين امر يافتند. بدين علت ناگزير شدند تا به منظور خلق بهانهها و استدلالهاي جديد براي توجيه شروع جنگ بر ضد عراق به پروندههاي قديمي مراجعه كنند.آنها اين جنگ را جنگ يا اطلاق كردند!
با وجود مخالفت بيشتر ملتهاي جهان با جنگ آمريكا عليه عراق، اين كشور با همراهي بريتانيا جنگ تجاوزكارانه و غيرقانوني خود را شروع كرد. اين جنگ جان هزاران عراقي و آمريكايي را گرفت و عراق را وارد مرحلهاي وحشتبار از هرج و مرج و بيثباتي كرد كه همچنان پيامدهاي آن در سطح منطقه و جهان مشهود است.
ترديدي وجود ندارد كه آمريكا در جهان امروز، يك قدرت مطرح و كشوري پيشرفته و دموكراتيك است، اما ورود اين كشور به جنگ عراق وجههاي ديگر از ماهيت اين كشور را آشكار ساخت.
آمريكا در اينجا چهره بدي از خود نمايان ساخت. خود را به عنوان يكي از فريبكارترين كشورهاي جهان نشان داد كه از همان روشهاي گمراهكننده كشورهاي به قول خود منحرف بهره ميجويد. آمريكا به عنوان يك نظام يا دولت، ابتدا تمامي آنچه را كه در خدمت مصالح، منافع و متناسب با مطامع و بلندپروازيهاي امپرياليستي او است، انجام ميدهد و سپس به دنبال توجيهات و استدلالات مناسب براي آن ميگردد.
افروختن شعلههاي يك جنگ بهطور مصنوعي، به نومحافظهكاران راديكال آمريكا مربوط ميشود. بسياري از نخبگان و دانشمندان جهان آنها را توصيف ميكنند؛ كساني كه براي خود مأموريت حفاظت و حراست از نظام دموكراسي را در برابر احتمالاتي قائل هستند كه آنها را عليه دشمنانشان جعل ميكنند.
نومحافظهكاران برغم اينكه ميبينند طبيعت بشري توضيحي براي رفتار آنها ندارد و معتقد است كه فقط نظامهاي استبدادي و سركش بر فريب و دروغ و نيرنگ بنا شدهاند، باز هم از زاويه رفتاري خود به نظام آمريكا نگاه ميكنند و اينگونه است كه امكان تصديق هيچيك از تئوريهاي آنها براي جهانيان وجود ندارد.
با توجه به دعواهاي مكتبي ميان نومحافظهكاران، آنها باز به همان سلاح كهنه خود متوسل و وارد بازي نيرنگ و دروغ شدهاند كه پاياني براي آن متصور نيست و ظاهراً اين شرايط تا آنجا ادامه مييابد كه به هدف خود كه همان هدف است، دست يابند، اين هدف در تحكيم و تقويت سلطهِ امپراتوري آمريكا تبلور پيدا ميكند و به هيچوجه در راستاي خدمت به مصالح ملت آمريكا نيست. نومحافظهكاران هرقدر هم تلاش كنند تا براي انديشههاي خود موافقاني در ميان مردم بيابند، باز هم هدف مزبور در خدمت مصالح قدرتهاي بانفوذ مالي و نظامي جامعه آمريكا است و تنها به آنها خدمت ميكند.
آنها بدين شكل، دموكراسي ليبرال را از محتوا خالي ساختند و حكومت را از طريق عدهِ اندكي كه بر مراكز تصميمگيري سلطه دارند، مصادره كردند. نومحافظهكاران در حقيقت يك عده ايدئولوژيست افراطي هستند كه توسط دستگاههاي امنيتي و تبليغاتي احاطه شدهاند. دستگاههايي كه براساس معيارهاي نومحافظهكاري عمل ميكنند و با اهداف و مصالح خاص همتايانشان در اسرائيل، همراه هستند.
سه شنبه 1 مرداد 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: اطلاعات]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 63]