واضح آرشیو وب فارسی:کيهان: ژست استراتژيك (يادداشت روز)
نفس اعزام معاون سياسي وزارت خارجه آمريكا به مذاكرات ژنو، در حالي كه دولتمردان آمريكا پيش تر تاكيد داشتند تعليق غني سازي اورانيوم از سوي ايران، پيش شرط هرگونه مذاكره با آن كشور است، كافي بود تا اين مذاكرات را دركانون توجه تحليل گران و رسانه هاي جهان قرار دهد. عباراتي چون؛ اقدام غيرمنتظره، تحول بي سابقه، چرخش در سياست هاي واشنگتن، چرخش 180درجه اي بوش و... توصيفاتي بود كه هرچند اغراق آميز و به دور از واقعيت، اما در اين باره به كار برده شد.
با آنكه مذاكرات ژنو پايان يافته، اما هنوز جايگاه خود را در صدر اخبار سياسي و تحولات منطقه اي حفظ كرده است. شايد حضور «ويليام برنز» در اين جلسه و حواشي و مؤخراتي كه به دنبال داشته يكي از دلايل وضعيتي باشد كه باعث شده اين سوژه هنوز هم در كانون اخبار و تحليل ها قرار داشته باشد. شركت برنز در مذاكرات ژنو از نظر سمبليك نيز مورد توجه واقع شد چرا كه وي در سال 2006 مذاكرات با ليبي را رهبري كرد. جرياني كه منجر به برقراري روابط بين آمريكا و اين كشور گرديد.
اين نكته حائز اهميت است كه چرا آمريكا از مواضع قبلي خود در قبال پرونده هسته اي ايران و پيش شرط تعليق عدول كرد؟ و آيا توانست با حركت جديد مهره خود در صفحه شطرنج مناقشه هسته اي با ايران، بازي را به نفع خود برگرداند؟ در اين باره چند نكته گفتني است؛
1- آمريكا براي آنكه موضع خود را در قبال برنامه صلح آميز هسته اي ايران مقبول جلوه دهد، متحمل صرف هزينه هاي گزافي شد و همواره در تلاش بود تا ديگر اعضاء دائم شوراي امنيت و آلمان را در جبهه خود نگه دارد. اما روندي كه پرونده اتمي ايران در آن طي مي شد، نشان مي داد كه چنين نيست و يا حداقل مواضع 4 عضو ديگر با آنچه آمريكا انتظار دارد تطابق ندارد.
خاوير سولانا پنجشنبه 27 تير به طور ضمني از تاثير منفي حضور نماينده آمريكا در مذاكرات و عدم اميدواري به موفقيت آن سخن گفته بود. اين موضع و گفتگوي تلفني وي با سعيد جليلي در 14 تير مبني بر آنكه اتحاديه اروپا تمايل ندارد فضاي مثبت ايجاد شده بين ايران و غرب لطمه ببيند، تصويري روشن و گويا از موقعيت آمريكا بين ساير اعضاء 1+5 مي باشد. روسيه و چين از ابتدا ديدگاههايي متفاوت از آمريكا داشتند و آلمان نيز مدتهاست عليه برنامه هسته اي ايران موضعي اتخاذ نكرده است.
بهر حال ظاهراً ديگر براي آمريكا مطلوب نيست كه با صرف بيشترين هزينه و تبليغات پردامنه عليه برنامه هسته اي ايران، اينك از بيرون گود نظاره گر بر باد رفتن تلاش و دشمني هاي چندين ساله خود براي به شكست كشاندن ايران در برنامه هاي اتمي اين كشور باشد.
2- مقامات آمريكايي كراراً بر اين نكته تأكيد مي كردند كه اصرار ايران بر ادامه برنامه هاي هسته اي و تعقيب غني سازي اورانيوم موجب اعمال تحريم هاي جهاني بيشتر و انزواي اين كشور مي شود. اين موضوع سر فصل اصلي جنگ رواني- تبليغاتي بود كه عليه جمهوري اسلامي راه انداخته بودند، اما در عمل و نهايتاً اين آمريكا بود كه با پافشاري بر مواضع خصمانه خود در انزوا قرار گرفت. آمريكا سعي كرد با اعزام نماينده و حضور مستقيم در مذاكرات هسته اي ژنو تا حدودي خود را از انزواي خودساخته خارج كند و ديپلماسي خود را هرچند به حسب ظاهر به واقعيات موجود نزديك تر نمايد.
«گري سيمور» معاون رئيس شوراي روابط خارجي آمريكا در اين باره مي گويد: «آمريكا متوجه شده است كه ديگر نمي تواند با چالشهاي سياسي خارجي به وسيله ارعاب، فشار و استفاده از زور مقابله كند. اكنون تحريم نشست ها با مقامهاي بلندپايه ايراني از سوي آمريكا يك كار احمقانه است.»
به نظر مي رسد آمريكا، رژيم صهيونيستي و برخي از هم پيمانان اروپايي آنان، درك اين مسئله را آغاز كرده اند كه سياست شان در شكست كساني كه آنها را دشمن خود مي دانند، از طريق انزوا و بدنام كردن، سياستي شكست خورده است. تبادل اسرا بين حزب الله لبنان و اسرائيل در روزي كه 5 زنداني لبناني در ازاي 2 تابوت اسرائيلي مبادله شدند، نشانه بارزي از اين شكست است.
3- پس از پايان جنگ سرد و فروپاشي اتحاد جماهير شوروي و به دنبال آن اضمحلال قدرت در بلوك شرق، آمريكا كه قدرت خود را بلامنازع مي ديد، با تكيه بر جهان تك قطبي دامنه حاكميت و نفوذ خود را در جهان، بويژه منطقه خاورميانه گسترش داد. اما با ظهور عوامل بازدارنده اي چون اوج گيري انتفاضه فلسطين و مقاومت مردمي حماس، حزب الله لبنان و... كه از جمهوري اسلامي ايران به عنوان يك ابرقدرت اسلامي و بزرگ منطقه اي الگو گرفته بودند و بسط روحيه آزاديخواهي و استقلال طلبي در ساير كشورها خصوصاً آمريكاي لاتين، آمريكا متوجه شد كه عصر تك قطبي و يك جانبه گرايي در جهان خصوصاً خاورميانه به سرآمده است. در عصر جديد ايران و ديگر عوامل منطقه اي نفوذ اين كشور را در منطقه كاهش داده اند، به گونه اي كه ديگر قادر نيست همچون گذشته بر خواسته هاي خود پافشاري كند.
شايد از رهگذر همين فرآيند باشد كه آمريكا، نماينده رده بالاي خود را براي شركت در گفتگوي هسته اي با ايران عازم ژنو مي كند. طي چند روز گذشته بوش براي اولين بار با تعيين يك «افق زماني» براي عقب نشيني نيروهاي آمريكايي از عراق موافقت كرده و به «رايس» نيز اجازه مي دهد براي پايان دادن به برنامه هسته اي پيونگ يانگ به ديپلماتهاي كره شمالي براي حضور در گفتگوهاي شش جانبه بپيوندد. يادمان باشد دولت بوش از سال 2002 به اين طرف، عراق، ايران و كره شمالي را در «محور شرارت»! قرار داده بود.
آمريكا نيز دريافته است كه جهان امروز دهكده اي نيست كه بتوان بر آن كدخدايي كرد. ملت ها امروز بيدار شده اند و منافع و مصالح خود را در استقلال و پايداري بر آرمانهاي خود مي بينند.
4-دستگاه ديپلماسي آمريكا درگذشته بصورت غيرمستقيم و از طريق كشورهاي هم پيمان خود به مفاد مذاكرات هسته اي دسترسي پيدا مي كرد. اكنون شايد گمان مي كند دسترسي مستقيم از طريق شركت در مذاكرات و قرار گرفتن در جريان مستقيم مواضع طرفين خصوصاً ايران با آنچه كه در گذشته و پس از عبور از فيلتر ذهنيت واسطه ها و كانالهايي كه منافع و ملاحظات خود را دارند به دست مي آورد، متفاوت خواهد بود.
دولت بوش در مواجهه با مخالفت هاي ايران براي صرف نظر كردن از يك حق ملي در زمينه داشتن انرژي هسته اي تصميم گرفت از بلنداي جاه طلبانه و متوهم خود پايين آيد و بر سر ميز مذاكره با ايران بنشينند.
اما از سوي ديگر آمريكا نتوانست با اين تغيير تاكتيك اهداف خود را درباره پرونده هسته اي ايران تامين و جريان بازي را به نفع خود عوض كند. رسانه هاي آمريكايي كه از زمان سفر برنز به ژنو جار و جنجال زيادي براي پراهميت نشان دادن سفر وي راه انداخته بودند، پس از آنكه ديپلمات آمريكايي نتوانست نظرات خود را بر ديگر شركت كنندگان تحميل نمايد، اخبار توافق مذاكرات را با بي ميلي دنبال كردند.
در رأس اين رسانه ها آسوشيتدپرس، فاكس نيوز، سي ان ان و رويترز بدون توجه به محتواي مذاكرات كه غالباً استقبال از ديدگاه جمهوري اسلامي ايران بود، مجدداً حربه قديمي عدم پذيرش تعليق از سوي ايران را مطرح و برآن پافشاري كردند.
عدم توجه رسانه هاي همگاني غرب به خواست شركت كنندگان در مذاكرات و تاكيد بر ديدگاههاي قبلي خود، نشان از تكروي آمريكا و عدم اعتماد به ساير شركت كنندگان در اجلاس ژنو داشت.
واقعيت آن است كه تغيير سياست آمريكا در قبال ايران بيشتر يك تاكتيك است تا يك تغيير راهبردي. آمريكا هنوز بر مواضع قبلي خود در مساله هسته اي ايران اصرار دارد و با اعزام نماينده خود به مذاكرات ژنو، تنها يك ژست استراتژيك گرفته است. «دانا پرينو» سخنگوي كاخ سفيد دراين باره تاكيد مي كند كه ؛ سياست ما هيچ تغييري نكرده است و چنانچه ايران پيشنهاد واشنگتن را نپذيرد تحريم هاي بيشتري در آينده در راه است.»
«شان مك كورمك» سخنگوي وزارت امور خارجه آمريكا نيز درخصوص حضور نماينده اين كشور در مذاكرات ژنو، بارديگر درخواست غيرقانوني خود را از كشورمان براي انصراف از حقوق مشروع هسته اي و غني سازي اورانيوم تكرار كرده و مي گويد: «ويليام برنز» يك پيام ساده و روشن را با خود به همراه داشت و آن اينكه اگر ايران غني سازي اورانيوم را متوقف كند آنگاه آمريكا در فكر مذاكره با اين كشور خواهد بود.»
كاخ سفيد در حالي به جبهه گيري و جوسازي عليه ايران دست مي زند كه سولانا مذاكرات ژنو را مذاكراتي سازنده توصيف كرده است.
حميد اميدي
سه شنبه 1 مرداد 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: کيهان]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 83]