تور لحظه آخری
امروز : دوشنبه ، 12 آذر 1403    احادیث و روایات:  امام صادق (ع):مؤمن در سرشتش دروغ و خيانت نيست و دو صفت است كه در منافق جمع نگردد: سيرت نيكو و د...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

آراد برندینگ

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

زانوبند زاپیامکس

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

قیمت سرور dl380 g10

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

پوستر آنلاین

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

ساختمان پزشکان

محصولات فوراور

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

دوربین سیمکارتی چرخشی

همکاری آی نو و گزینه دو

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

الک آزمایشگاهی

الک آزمایشگاهی

خرید سرور مجازی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

لوله و اتصالات آذین

قرص گلوریا

نمایندگی دوو در کرج

خرید نهال سیب

وکیل ایرانی در استانبول

وکیل ایرانی در استانبول

وکیل ایرانی در استانبول

رفع تاری و تشخیص پلاک

پرگابالین

دوره آموزش باریستا

مهاجرت به آلمان

بهترین قالیشویی تهران

بورس کارتریج پرینتر در تهران

تشریفات روناک

نوار اخطار زرد رنگ

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1837043202




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

پيچيدگي در پيچيدگي


واضح آرشیو وب فارسی:همشهری: پيچيدگي در پيچيدگي


تئاتر- آذر مهاجر:
نمايش «عروس، كابوس، افسوس، بلوتوس»، دومين اثر آرش ميرطالبي به‌عنوان نويسنده و كارگردان است كه به اجراي عموم درآمده است.

اولين كار او به نام «خيابان‌هاي خيس» در جشنواره تئاتر تجربي سال گذشته جايزه سوم بازيگر مرد و جايزه سوم كارگرداني را از آن خود كرد و اين نمايش هم در جشنواره تئاتر تجربي سال‌جاري به‌عنوان اثر منتخب معرفي شده است.

«عروس، كابوس، افسوس، بلوتوس» ساعت 18:30 در كارگاه نمايش تئاترشهر اجرا مي‌شود و به هر دليل خود نمايش بيش از آنچه ممكن است از زبان كارگردان بشنويم گفتني دارد.

گفت‌وگو با آرش ميرطالبي و شايد هم صحبت كردن درباره يك تئاتر تجربي، به اين نكته خواهد انجاميد كه از پيام‌هاي يك اثر بيش از حرف‌هاي خالقش مي‌توان آموخت.

* بگذاريد اولين سؤال را درباره آخر نمايش بپرسم. تصويري كه به نمايش گذاشتيد از اين عروسك‌هاي ژنتيكي - حيواني جديد بود كه به jenpets معروف هستند؟

نه. آن تصوير كودكي است كه به نوعي بيماري مادرزادي مبتلا شده است. در اين بيماري رشد مغز جنين مختل مي‌شود و به تبع آن تمامي اندام‌ها رشد نامناسب دارند و در نتيجه جنين به موجودي شبيه قورباغه بدل مي‌شود و هيچ شباهتي به نوزاد انسان ندارد.

* و اين بيماري چه ربطي به نمايش شما دارد؟

هيچ ربطي ندارد. من فقط از آن براي پايان داستان استفاده كرده‌ام.

* با اين حساب گفت‌وگوي ما شكل ديگري پيدا خواهد كرد. چون من تصور مي‌كردم اين تصوير يك jenpets است كه به كمك علم ژنتيك و با استفاده از DNA انسان و حيوان ساخته شده و بازيچه جديد بچه‌هاي عصر فناوري است و با اين حساب...

نه... نه داستان نمايش ما از جايي شروع مي‌شود و در يك مسير خطي به انتها مي‌رسد. در پايان نمايش، من مي‌خواستم نشان بدهم اين جنين كه شكل‌گيري آن در معرض يك اتفاق فناورانه رخ داده است، آينده‌اي غم‌انگيزي دارد. وقتي كه به‌نظر مي‌رسد جنين مرده، مي‌بينيم كه نمرده و در حقيقت همان موجود بيمار متولد شده است. گنجاندن اين تصوير در پايان نمايش، تمهيد من به‌عنوان كارگردان است براي نتيجه گيري از داستان ارسطويي نمايش.

پدر و مادري از شكل گيري جنيني كه ما در نمايش داريم فيلم مي‌گيرند و اين فيلم با فناوري بلوتوس در جامعه پخش مي‌شود. نتيجه اتفاقي كه در آن فيلم براي همه قابل تماشا شده، نطفه‌اي است كه به جنين تبديل مي‌شود و يك روز به دنيا خواهد آمد، رشد خواهد كرد و به يكي از اعضاي جامعه بدل خواهد شد. اما در نمايش ما اين جنين از اتفاقي كه در موردش رخ داده آگاه است و بنابراين نمي‌خواهد به دنيا بيايد. اين جنين تصوير خوبي از خودش ندارد و گمان مي‌كند قورباغه است و به خاطر خودش و پدر و مادرش، نمي‌خواهد به دنيا بيايد. مدام از اين اتفاق گله دارد و پدر و مادرش را مواخذه مي‌كند.

* بياييد درباره نمايش‌هاي تجربي صحبت كنيم و همين مسئله كه ممكن است من تماشاچي برداشتي از نمايش داشته باشم كه همان منظور شماي كارگردان نباشد. آيا اين براي شما كه كار تجربي مي‌كنيد مهم است كه تماشاچي لزوما از پيام شما همان برداشتي را داشته باشد كه شما قصد گفتنش را داشته‌ايد؟

ما در اين باره نظرسنجي كرده‌ايم و تقريبا 90درصد كساني كه نمايش را ديده‌اند، پيام ما را دريافت كردند و فقط درصد كمي در برقراري ارتباط مشكل داشتند، براي آنها هم يكي از شخصيت‌هاي اصلي نمايش گنگ بود.

* كدام شخصيت؟

خود بلوتوس. واقعيت اين است وقتي شما مي‌خواهيد اعتراض‌كنيد، از روش‌ها و شيوه‌هاي متفاوت استفاده مي‌كنيد. اين كار در دنيا هم سابقه دارد. مثلا موسيقي متال براساس همين ديدگاه شكل گرفته است چون نمي‌شد آن حرف‌هاي اعتراض آميز را با همان سبك‌هاي مرسوم و موجود ارائه كرد. اين اعتراض بايد فرياد زده مي‌شد. اين مسئله منحصر به موسيقي نيست و در ساير هنرها و از جمله ادبيات نمايشي و تئاتر هم كاربرد دارد. احساس كردم براي اعتراض به استفاده نادرست از فناوري بايد يك جاهايي از نمايش خيلي تلخ باشد. ممكن است به مخاطب بربخورد يا بترسد يا بخندد يا... مسئله اين است كه مي‌خواهيم او متأثر شود. بنابراين روند نمايش پيش مي‌رود و در نهايت به همان تصوير تلخ ختم مي‌شود. داستان نمايش همان طور كه گفتم ساده و خطي است اما من براي تاثيرگذاري بر مخاطب از روش‌ها و شيوه‌هايي تجربي استفاده كردم تا به نتيجه‌اي كه مي‌خواهم برسم.

* اما شخصيتي را كه شما آن را بلوتوس مي‌ناميد، تنها بلوتوس نيست بلكه كاملا واضح به‌صورت نمادي از فناوري نمايانده مي‌شود. يك‌بار دستاورد نانوفناوري است و بار ديگر به‌عنوان موشك بالستيك معرفي مي‌شود. بنابراين مي‌شود خيلي كلي‌تر هم به همين داستان ساده و خطي شما نگاه كرد!

بله. هدف ما اين بود كه به آسيب‌هاي فناوري و تبعات آن اشاره كنيم. فكر مي‌كنيد مثلا تبعات بلوتوس نمي‌تواند به اندازه بمب شيميايي مخرب باشد؟ وقتي يك نفر در معرض بمب شيميايي قرار مي‌گيرد. آسيب مي‌بيند، فرزندان و نسل‌هاي بعدي او هم با تبعات اين آسيب‌ها دست به گريبان خواهند شد. درباره فناوري بلوتوس و تبعات آن هم ممكن است اين اتفاق رخ بدهد. من درباره ماوراء‌الطبيعه حرف نمي‌زنم. درباره طبيعيات زندگي بشر صحبت مي‌كنم. همين بلوتوس ساده گاهي مي‌تواند خيلي خطرناك باشد.

* اگر اين طوري به دستاوردهاي بشر نگاه كنيم، همين موتورسيكلت نمايش شما كه منبع درآمد شخصيت قصه است زماني براي خودش فناوري بوده است؟

بله. دقيقا همين طور است. فناوري وارد زمان مي‌شود و بايد ديد آيا زمان مي‌تواند آن را در خودش حل كند؟ از موتورسيكلت و بلوتوس تا ديگر مظاهر فناوري مانند اينترنت و... همه مي‌توانند براي نسل بشر خطرناك باشند. بستگي به اين دارد كه چطور از آنها استفاده كنيم. حرف نمايش ما اعتراض به چگونگي استفاده از دستاوردهاي مختلف فناوري است و مسائل متعددي كه درباره نحوه دسترسي به آنها و استفاده از آنها وجود دارد. اعتراض ما به‌خود بشر است؛ به‌خود آدم‌هايي كه با اين فناوري كارهايي مي‌كنند كه تأسف‌بار است.

* پس ديگر اعتراض شخصيت نمايش شما وقتي مي‌گويد: من طبق آخرين آزمايش يك انسان هستم اما نمي‌دانم چرا فرزندم بي‌منطق قورباغه شده، اعتراض بي‌جايي است.

اين حرف او اصلا اعتراض نيست. درددل است. حرف‌هاي اين شخصيت و منولوگ‌هاي آن بيشتر درد دل است و نوعي اعتراض به‌خودش است به همين دليل هم اصلا توي نمايش حضور دارد.

* بنابراين چيزي كه من از نمايش شما دريافت كردم خيلي هم بي‌ربط نبوده است. در واقع نقدي نسبت به استفاده نادرست از فناوري و تبعات آن فرض كردم در حالي كه منظور شما فقط بلوتوس بوده است.

برداشت شما درست بوده و اين منظر شماست كه از يك جزء به نام بلوتوس به يك كليتي به نام فناوري رسيده‌ايد.

* نمايشنامه را كي نوشتيد؟

حدود دي و بهمن سال گذشته. حدود 5 يا 6 ماه طول كشيد تا سوژه تبديل به متن شد و يك ماه و نيم تا دو ماه هم با بچه‌ها كار كرديم تا به نتيجه رسيديم.

* اين نتيجه كه مي‌گوييد چه بود؟ نتيجه محتوايي، اجرايي يا؟

هر دو. قصد داشتم يك كار تجربي ارائه كنم.

* نمايش شما داستاني كلاسيك دارد اما كاملا مدرن اجرا مي‌شود. تغييرات نهايي را بر چه مبنايي اعمال مي‌كرديد؟ اين تغييرات در راستاي اجراي بهتر بود يا بيان دقيق‌تر موضوع؟

در طول تمرين متوجه مي‌شديم كه ابهام‌هايي در كار هست. نمايش فضاهاي خالي داشت و براي دادن اطلاعات بيشتر به مخاطب بايد كامل‌ترش مي‌كرديم. سعي كرديم نمايش طوري باشد كه هر لحظه مخاطب كدهايي دريافت كند كه براساس آنها ابهامي درباره داستان در ذهنش نماند.

* براي يك نمايشنامه ارسطويي، اجرايي مدرن و پيچيده را در نظر گرفتيد؟

براي اينكه انسان به تنهايي و در ذات خودش به اندازه كافي پيچيده هست و وقتي فناوري هم وارد زندگي‌اش مي‌شود، يك پيچيدگي به همه پيچيدگي‌هاي او اضافه مي‌شود و ديگر نمي‌شود ساده درباره اين همه پيچيدگي حرف زد.

تاريخ درج: 31 تير 1387 ساعت 08:55 تاريخ تاييد: 1 مرداد 1387 ساعت 00:06 تاريخ به روز رساني: 1 مرداد 1387 ساعت 00:05
 سه شنبه 1 مرداد 1387     





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: همشهری]
[مشاهده در: www.hamshahrionline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 188]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب




-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن