تور لحظه آخری
امروز : یکشنبه ، 15 مهر 1403    احادیث و روایات:  امام محمد باقر(ع):خوبى و بدى در روز جمعه چند برابر (حساب) مى‏شود.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها




آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1821132756




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

گزارشي از مراسم تشييع و خاكسپاري پيكر خسرو شكيبايي مردم ، هنرمند محبوب خود را بدرقه كردند


واضح آرشیو وب فارسی:واحد مرکزي خبر: گزارشي از مراسم تشييع و خاكسپاري پيكر خسرو شكيبايي مردم ، هنرمند محبوب خود را بدرقه كردند
رضا درميشيان؛ سينماي ايران تا ديروز دو تشييع پيكر مثال زدني داشت؛ محمدعلي فردين و علي حاتمي، اما صبح ديروز برگ ديگري از تاريخ سينماي ايران رقم خورد و خسرو شكيبايي بازيگري كه هنوز مرگش را باور نكرده ايم بر روي دستان ده ها هزار مردمي كه عاشقانه آنها را دوست داشت، روانه خانه ابدي شد. ساعت شروع مراسم، 9 صبح در تالار وحدت اعلام شده بود اما عاشقان شكيبايي از ساعت شش صبح مقابل تالار وحدت به انتظار ايستاده بودند. مراسم قرار بود در قالب يك برنامه منظم و انسجام يافته برگزار شود اما از قرار معلوم جمعيت شركت كننده در مراسم فراتر از انتظار تيم برگزاركننده بود چرا كه آنچه مراسم را مي چرخاند حركت خودجوش مردمي بود كه با پلاكاردها، پوسترها و عكس هاي قاب كرده شان هر يك در گوشه يي به سوگش نشسته بودند. ساعت 15/9 درست زماني كه پيكر شكيبايي به تالار وحدت رسيد ديگر نظم خيابان حافظ و انقلاب به هم ريخته بود و خيابان ها كاملاً بند آمده بود. پرويز پرستويي، بازيگري كه در دو فيلم رواني و شكار همبازي شكيبايي بود، اجراي مراسم را آغاز كرد. او تلاش زيادي براي سكوت و آرام كردن جمعيت داشت اما خروش جمعيت آرام شدني نبود. پس از تلاوت قرآن،پرستويي از حسين بختياري شاعر و دوست قديمي شكيبايي دعوت كرد. بختياري ترانه مورد علاقه شكيبايي «بهار دلنشين» را خواند و جمعيت نيز با قطعاتي از موسيقي او را همراهي كردند. در ادامه برنامه پرويز پرستويي گفت كه ما برنامه مفصلي ترتيب داده بوديم و از مسعود كيميايي، سيروس الوند و ژاله علو دعوت كرديم در اينجا حرف بزنند ولي به دليل شلوغي بسيار زياد، آنها نمي توانند روي صحنه بيايند.هر طرف را كه نگاه مي كنم كسي را مي بينم.محمود اربابي، رسول صدرعاملي، حسن پورشيرازي، بهرام رادان، هديه تهراني، سيدغلامرضا موسوي، مهتاب كرامتي، نيما شاهرخ شاهي، بهمن فرمان آرا، محمدمهدي عسگرپور، عزت الله انتظامي، حبيب رضايي، سيروس ابراهيم زاده، همايون اسعديان، اميرشهاب رضويان، هادي مرزبان، تورج منصوري، رويا تيموريان، مسعود رايگان، منوچهر شاهسواري، اميررضا خادم، سعيد راد، جهانگير الماسي، محمدرضا فروتن، ايماني خوشخو، قطب الدين صادقي، اميرحسين مدرس، اسماعيل خلج، سياوش طهمورث، اصغر هاشمي، رضا رويگري، پوران درخشنده، گوهر خيرانديش، مازيار ميري، ابراهيم شيباني و... نه، همه سينما اينجا هستند... در ادامه ايرج راد (رئيس اداره تئاتر) گفت؛ او از افتخارات هنر مملكت ما بود و شايد سال هاي سال براي ظهور كسي چون او بايد منتظر باشيم. پويا شكيبايي فرزند خسرو شكيبايي تريبون را به دست گرفت. شكيبايي جوان كه به علت تالمات روحي به خوبي قادر به حرف زدن نبود، گفت؛ ممنونم از همه جمعيتي كه اينجا مي بينم. پدر من نيز كه اينجا حضور دارد بسيار خوشحال است. مي دانم كه همه چقدر مهربانيم و چقدر او را دوست داشتيم. محمدحسين صفارهرندي وزير فرهنگ و ارشاد اسلامي آخرين سخنران تالار وحدت بود. او ضمن تسليت به خانواده شكيبايي اعلام كرد كه مستقيماً از هيات دولت به مراسم آمده و حامل پيام شخص رئيس جمهور به مناسبت درگذشت شكيبايي است؛ پيامي كه در هياهو و شور و حال جمعيت به درستي شنيده نشد. پس از سخنان صفارهرندي جمعيت جنازه استاد بازيگري سينماي ايران را به سمت قطعه هنرمندان بدرقه مي كنند. 12 اتوبوس شركت واحد تشريفات به همراه صدها اتومبيل شخصي به اضافه تعدادي كه مترو را براي رسيدن به بهشت زهرا انتخاب مي كنند، به سمت بهشت زهرا روانه مي شوند تا به خيل شكيبايي دوستاني بپيوندند كه قطعه هنرمندان را قرق كرده اند. اما جالب اينجاست كه قطعه هنرمنداني كه به همت غلامحسين كرباسچي بنا نهاده شده بود، پر شده و مسوولان بهشت زهرا براي دفن شكيبايي قطعه جديدي را افتتاح مي كنند؛ قطعه يي كه در امتداد قطعه هنرمندان است و تا ديروز فضاي سبز قطعه هنرمندان محسوب مي شد، رديف 144 شماره 24.پس از شست وشوي جنازه نماز ميت گزارده مي شود اما به دليل ازدحام جمعيت، رسيدن جنازه به قطعه هنرمندان ميسر نيست. به ناچار مسوولان بهشت زهرا دست به ترفند جابه جايي اتومبيل مي زنند و اتومبيل ديگري(بنز) را به عنوان اتومبيل حامل جنازه شكيبايي به يك در قطعه هنرمندان مي فرستند تا جمعيت به سمت آن رفته و آنها از در ديگر اتومبيل اصلي (پاترول) را روانه سازند. اما خيل جمعيت بيشتر از آن است كه بشود با اين ترفندها آنها را كنترل كرد. سرانجام با مدتي تاخير در ميان يك گروهان 100 نفره دژبان ارتشي و يك تيم 10 نفره نيروي انتظامي كه براي برقراري نظم به خدمت درآمده اند جنازه شكيبايي وارد محوطه قطعه هنرمندان مي شود اما باز شور و حال مردم مانع از اجراي مراسم است تا اينكه مسوولان بهشت زهرا با دومين ترفند خود شرايط را براي خاكسپاري آماده مي سازند. آنها از پرستويي و عده يي از هنرمندان مي خواهند تا به گوشه يي از قطعه رفته و براي مردم صحبت كنند تا با رفتن مردم به سمت آنها امكان خاكسپاري فراهم شود. در ميان سخنراني ها پيكر بي جان شكيبايي بر روي دست داخل قبر گذاشته مي شود. ساعت 30؛12 است. فشار جمعيت به حدي است كه وداع آخر شكيبايي جوان با پدر به سختي امكان پذير مي شود. عباس شوقي اداره چادر و كنترل جمعيت را بر عهده مي گيرد. همه خود را از خانواده و اقوام او معرفي مي كنند تا به زير چادر بيايند. كيانوش گرامي مراسم تلقين را انجام مي دهد و در حالي كه ماموران نيروي انتظامي مانع هجوم مردم به زير چادر مي شوند به سرعت خاك ريخته مي شود. امين تارخ به احترام شكيبايي يك دقيقه سكوت مي خواهد. بهروز رضوي گوينده و دوبلور از اهميت جايگاه شكيبايي مي گويد؛ خسرو نوعي كلاس بازيگري را در سينماي ايران به وجود آورد، با هر نقشي عجين مي شد به گونه يي كه ما تصور مي كرديم خودش است. مثلا اگر دزد يا معلم ناشنوا يا حميد هامون مي شد، همه نقش ها را خوب بازي مي كرد. جعفري جلوه از مرام خسرو شكيبايي مي گويد؛ خسرو شكيبايي صاحب مرام بود و متواضع در برابر ارزش هاي اسلامي و ايراني. هنر او مايه يي براي تفاخر نبود. او همان كيمياي سعادت ديروز، امروز و فرداي ماست. خدايش رحمت كند، جايش سبز است. او يكي از ثمرات تئاتر، تلويزيون و سينماي كشور در سه دهه حيات بعد از پيروزي انقلاب اسلامي بود. ما همواره به اينچنين هنرمنداني نيازمنديم. سيروس الوند از شكوه مراسم مي گويد؛ بايد مسوولان ببينند مردم بازيگران خود را چگونه دوست دارند. من به نسل جوان اميدوارم. ما با خسرو زندگي مي كنيم و او در ميان ما است. ساعت 19 است و هوا كم كم رو به تاريكي است. شكيبايي دوستان هنوز اينجا هستند و او را تنها نمي گذارند. يكشنبه سي ام تير 1387 در تاريخ سينماي ايران ثبت خواهد شد چرا كه خسرو شكيبايي پاسخ همه مهر و محبت خود از مردم را گرفت. خسرو شكيبايي نه مدير برنامه داشت و نه خود را تافته يي جدابافته از مردم مي دانست. او تنها قلبي پاك داشت كه براي مردم مي تپيد. قلبي كه پس از مرگش نيز همچنان براي مردم خواهد تپيد.

------------

چند نكته درباره مراسم خاكسپاري مرحوم خسرو شكيبايي

محمد باغباني؛ 1- شكل برگزاري مراسم خاكسپاري مرحوم شكيبايي جدا از مراسم تشييع در تالار وحدت حاوي نكات بديعي بود؛ نكاتي از آن جمله كه بسياري از حاضران در مراسم بيش از آنكه به جهت شركت در مراسم تدفين حضور يافته باشند به فكر امضا و عكس گرفتن از بازيگران و چهره هاي سينمايي بودند.اين موضوع آنچنان هرج و مرجي به پا كرده بود كه هر كار ضروري و لازمي را تحت تاثير قرار داده بود و اصلاً نيت و هدف چنين حضوري فراموش شده بود. در چنين شرايطي بايد از همه چهره هاي شناخته شده يي كه آگاهانه و به خاطر حفظ آرامش در مراسم خاكسپاري به بهشت زهرا نيامدند تشكر كرد. عده يي هم تا اوضاع را اينچنين ديدند، مراسم را ترك كردند.

2- با اينكه مي توان قبول كرد كار مديريت چنين مراسمي، اصلاً سهل و ساده نيست، اما باز نمي توان شكل مديريتي كه مراسم را برگزار كرد بي نقص دانست.كمبودهاي به چشم خورده هم در مراسم تالار وحدت و هم در بهشت زهرا به گونه يي بود كه انتقادهاي بسياري را برانگيخت. ساده ترين موارد از قبيل در نظر گرفتن مكاني براي هنرمندان و خبرنگاران و پيش بيني روند اجراي برنامه در نظر گرفته نشده بود.از جمله آنكه هنگام انجام مراسم تدفين در فاصله يي دورتر و بدون آنكه صدايي شنيده شود، جمعي از هنرمندان مشغول سخنراني و ذكر خاطره بودند.به نظر مي رسيد تمام برنامه ها تحت تاثير حضور انبوه مردم قرار گرفته بود و هيچ كس پيش بيني اين ميزان جمعيت را نمي كرد.ظاهراً برگزاركنندگان تصور مي كردند همان كساني به مراسم مي آيند كه در جشن هاي سينمايي حضور دارند. در چنين شرايطي شنيدن فريادهايي مانند «زبونم لال، خداي نكرده، اگر كسي از خانواده شما فوت كند هم همين كار را مي كنيد» از زبان پرويز پرستويي براي تسهيل روند برگزاري مراسم توجيه پذير مي نمود.

3- اين انفجار حسي مردم (آن هم از نوع منفي اش) از كجا نشأت مي گيرد؟ چرا بسياري از حاضران اين ميزان دور از اخلاقيات به اصل و هدف مراسم توجه نمي كردند؟ در چنين شرايطي رودررويي با خانواده مرحوم شكيبايي هم مشكل است. حقي كه آنها به گردن ما دارند چيزي به مراتب فراتر از اين بود كه ديديم.

4- «ستاره بازي» در مراسم خاكسپاري، در كنار مديريتي كه توان كنترل و هدايت مراسم را نداشت، آشوب عظيمي به پا كرده بود. البته به هر حال بايد پذيرفت انتظار اصلي بسياري از حاضران در مراسم، حضور در كنار ستارگان سينمايي بود و زماني اوضاع بسامان مي شود كه اين انتظار اصلاح شود. با اين برخورد متاسفانه اصالت اين همه شور و اشتياق و علاقه به بازيگران محبوب سينمايي هم زير سوال رفت.

5- سوال اين است كه اين جمعيت ظاهراً علاقه مند و عاشق كه حاضرند زير دست و پا له شوند تا عكسي از بازيگران و كارگردانان بگيرند، چرا حاضر به حرف شنوي از آنها نيستند. اين موضوع بيشتر به يك لجبازي كودكانه شبيه است و شايد هم مصداق اين جمله است كه مي گويد، چون از تو متنفر هستم، دوستت دارم.
 دوشنبه 31 تير 1387     





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: واحد مرکزي خبر]
[مشاهده در: www.iribnews.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 3799]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب




-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن