واضح آرشیو وب فارسی:واحد مرکزي خبر: در هفتمين اردوي آموزش سياسي دانشجويان بيان شد تحليل وزير ارشاد درباره شرايط فرهنگي و سياسي
گروه سياسي؛ وزير فرهنگ و ارشاد اسلامي برخي انتقادات از محمود احمدي نژاد و دولت را «چرنديات» و «مزخرفات» ناميد و از مردم خواست اين «اراجيف» را دور بريزند. محمدحسين صفارهرندي در هفتمين اردوي آموزش سياسي دانشجويان كشور با مرور برخي انتقادات از دولت نظير «انداختن ميثاقنامه وزرا به چاه جمكران» از سويي به دفاع از دولت متبوعش پرداخت و از سويي همين انتقادات را دستمايه اعتراض به روزنامه ها قرار داد. البته وي دفاعيات خود را با مروري بر نحوه تفكر حجتيه آغاز كرد. اگرچه صفار حجتيه را جرياني «انحرافي» دانست اما در عين حال تاكيد كرد در بين جريان «افراد خوب» نيز وجود دارد.وي در خلال اظهارات خود از «مصباح يزدي» تقدير كرد و بار ديگر شماري از روزنامه ها را آماج اعتراضات خود قرار داد؛ رسانه هايي كه به گفته او «پيروزي هاي اسرائيل» را بزرگ جلوه داده و در مقابل از متحدان جمهوري اسلامي به عنوان ديكتاتور ياد مي كنند. صفارهرندي اظهارات خود را با مروري بر جريان هاي انحرافي و التقاطي سال هاي نخستين انقلاب آغاز كرد و گفت؛ بعد از پيروزي انقلاب اسلامي جريان سازي منطبق با فرهنگ انقلاب بود كه سازمان هايي مانند سپاه پاسداران انقلاب فارغ از طبيعت نظامي خود تشكيل شد و ما مي بينيم در ابتداي تشكيل نهاد اين دانشجويان بودند كه از پشت ميز دانشگاه به سپاه رفتند و بر اين باور بودند كه اين نهاد انقلابي، مدرسه جوهر انقلابي انسان هاست كه از نظر من 90 درصد جوهره سپاه به دليل طرح مباحث عقيدتي فرهنگي بود. البته سپاه بعد از مدتي به دليل مسائل و رويدادهايي كه در كشور به وجود آمده بود، مجبور به انجام فعاليت هاي نظامي نيز شد. وي با اشاره به اهداف پديدآورندگان انقلاب فرهنگي گفت؛ دانشجويان در اين جريان بر اين باور بودند كه ما انقلاب نكرديم كه درس ها همان درس هاي قبل باشند و استادان همان استاداني باشند كه با نشخوار حرف هاي غربي ها ما را وابسته به آنها كنند، آنها بر اين باور بودند كه دانشگاه ها ديگر نبايد محل پرورش دشمنان خدا باشد و اينچنين بود كه شورش آنها منجر به انقلاب فرهنگي شد و دانشگاه ها دو سال بسته شدند. صفار هرندي با اشاره به اتفاقات بعد از جريان انقلاب فرهنگي نيز گفت؛ بعد از وقوع انقلاب فرهنگي ستادي به نام انقلاب فرهنگي طراحي شد كه تعدادي از علما و دانشمندان از جمله آيت الله مصباح يزدي از اعضاي ستاد بودند، البته اعضايي بودند كه بعدها در قبال فعاليت هاي اين ستاد موضع گرفتند اما به هر حال انقلاب هاي دوم و سوم كه به آنها اشاره كردم نشان دهنده تاثير فرهنگ بر ساخت سياسي انقلاب بود. وزير فرهنگ و ارشاد اسلامي در ادامه گفت؛ اسلام التقاطي و مسلماناني كه در ظاهر مسلمان بودند نيز همچون انجمن حجتيه - كه بنده كاري به افراد در آن ندارم، شايد هم اكنون افرادي در آن وجود داشته باشند كه خوب باشند- تفكر انحرافي را ترويج مي كرد كه امام در آن زمان در پيامي به آن اشاره كرد. آنها جرياني اسلامي، اما معتقد بودند ايجاد حكومت قبل از حكومت حضرت وليعصر (عج) يك نوع دخالت كردن در كاري است كه خدا براي ايشان تعيين كرده است. وي افزود؛ آنها با استفاده از روايتي مبني بر اينكه پرچمي كه قبل از پرچم حضرت مهدي (عج) بلند شود محكوم به سقوط است، قيام امام و علماي بزرگ و مصلحان بعد از ائمه اطهار را در مقابل ظلم يك جريان انحرافي مي دانستند. يكي از بزرگان به آنها اين گونه پاسخ داد كه مگر امام مردم را به خود دعوت كرد و گفت من حضرت مهدي (عج) هستم؟ امام گفت من سرباز كوچك آستان ايشان هستم. صفارهرندي ادامه داد؛ از آنجا كه هنگام ظهور امام زمان (عج) انسان هاي شايسته براي حركت در حكومت ايشان آماده مي شوند، اين حركت ها مقدمه يي براي آن كار است، ولي جريان حجتيه مي گفت اين كار شما بخل به امام زمان (عج) است كه اين تفكر يك تفكر انحرافي فرهنگي است.
وي همچنين با اشاره به باند مهدي هاشمي گفت؛ اين باند به گونه يي دچار انحرافات فرهنگي شده بود كه مي گفت افرادي كه مخالف آنها هستند بايد به قصد قربت كشته شوند كه اين هم يك انحراف فرهنگي بود.
وي سپس ضمن مرور برخي از انتقاداتي كه پيرامون دولت مطرح شده است، گفت؛ اين مزخرفاتي كه به دولت، مسوولان و مقامات منسوب مي كنند، مبني بر اينكه زمان ظهور را ما تعيين كرده يا اينكه ظرفي اضافي براي امام زمان گذاشته و سجاده يي مي گذارند كه كسي در آن نماز نمي خواند و فكر مي كنند اين سجاده براي امام زمان(عج) است تا به ايشان اقتدا كنند، هيچ وقت بين مسوولان دولتي و به خصوص شخص احمدي نژاد مطرح نبوده، اينها تنها نسبت هاي دروغي است كه برخي عناصر مي سازند. آنها بايد آمادگي جوابگويي را در آخرت داشته باشند. به گزارش ايسنا محمدحسين صفارهرندي در هفتمين اردوي آموزش سياسي كشور خاطرنشان كرد؛ برخي گفته بودند در روز تولد امام زمان(عج) اعضاي دولت عهدنامه يي را امضا كرده و به بنده داده اند تا در چاه جمكران بيندازم. بنده براي عرض ادب و اخلاص دولت به مريدان امام زمان به جمكران رفتم و به مردم گفتم كه هيات دولت نيز جزء شماست و ماموريت من نيز آن بود، ولي اين اراجيف را تنها آنها ساخته بودند.
وي در عين حال تاكيد كرد؛ انقلاب اسلامي داراي اين پيام است. اين كشور يك كشور خدايي و امام زماني و در تدارك ايجاد يك زمينه بزرگ براي ظهور امام است، البته نه بدين معنا كه براي اين ظهور زمان مشخصي را تعيين كند. صفار هرندي اما در بخش ديگر اظهاراتش اصلاح طلبان را آماج انتقاد قرار داد. وي اصلاح طلبان را «تجديدنظرطلبان» توصيف كرد و با بيان اينكه «بعد از گذشت دوراني با ايده تجديدنظرطلبي در انقلاب مواجه شديم»، اظهار كرد؛ بزرگ ترين مشكلات بعد از پايان جنگ و وفات امام به وقوع پيوست. مقوله تجديدنظرطلبي بدان معناست كه با وجود افرادي كه در جبهه هاي جنگ حاضر و شهيد و جانباز شدند، آنها عنوان مي كنند آن دوره تمام شده و اقتضائات اين دوره چيز ديگري است. ظاهر سخن آنها موجه است كه با اتمام جنگ دغدغه هاي آن دوران نيز تمام شود، اما آيا با اتمام جنگ بايد اعتقادات را تغيير داد يا اينكه تاكتيك ها را عوض كرد؟ وي ادامه داد؛ تجديدنظرطلبان در اولين سخنان شان شبهه فرهنگي را مطرح كردند. مواردي از اين دست كه اساساً دين چقدر توان اداره جامعه را دارد، دين حداكثري در جامعه بايد رايج شود يا دين حداقلي؟ آيا شريعت در اختيار ما براي هميشه متناسب با زمان است؟ آيا حكومت ديني مهم است يا دينداران؟ اين سخنان در زمان هايي بيان شده است و چهره هاي سياسي باني اين حرف ها بوده اند. آنها در ظاهر حرف سياسي مي زدند اما در باطن كار فرهنگي و اعتقادي مي كردند. به باور آنها نبايد حكومت دينداران وجود داشته باشد و بايد نسخه دين را از جلو مردم برداشت.
صفارهرندي در ادامه اصلي ترين ابزار اين گروه را مطبوعات خواند و اظهار كرد؛ از اوايل دهه 70 مطبوعات جديدي به صحنه آمدند. اين مطبوعات در ابتدا عنوان مي كردند قصدشان تغيير ذائقه مردم و طرح مباحثي جز مباحث خشك و خشن سياسي است، اما با گذشت زمان همان نشريات به طرح مباحث فلسفي پرداختند. مباحثي از اين دست كه اساساً ولايت فقيه چه جايگاهي دارد، به همين دليل پيش برخي از آقايان به ظاهر دانشمند مي رفتند و نسخه مي گرفتند كه ولايت فقيه موضوعيت ندارد، وي افزود؛ اوج اين سخنان را در ماه هاي اخير شاهد هستيم. انحراف فرهنگي آنها به حدي است كه عنوان مي كنند آيات قرآن از خداوند نيست و از پيامبر است، به گونه يي كه اگر پيامبر در جاي ديگري بود احكام و حرف ها چيز ديگري مي شد. در واقع آنها زيرآب الهي بودن آنچه را به عنوان وحي به پيامبر نازل شده، زده اند. البته اين سخنان باعث شد برخي بزرگان نسبت به آن واكنش نشان دهند و عنوان كنند كه اين سخنان توسط فردي كه خود سبقه ديني دارد و از اعضاي ستاد فرهنگي بوده است، بيان شده.
وي در ادامه گفت؛ ظاهر اين دعواها سياسي است و اين فرد مي گويد شما به اسم حكومت ديني ما را عقب نگه داشته ايد. حكومت نبايد وارد عرصه دين شود؛ پس تجديدنظرطلبان از تخطئه فرهنگي به تخطئه سياسي رسيدند.
اين فرد در دوراني گفته بود كه در اين كشور رخ دادن انقلاب اتفاق خوبي بود و به درد همان دوران و ايجاد بلوا و شورش و تغيير نظام سياسي مي خورد و بايد اين نظام كنار گذاشته مي شد ولي همين فرد بعدها تجديدنظر كرد و گفت رخ دادن انقلاب اصلاً خوب نيست و همان يك بار هم زياد بود. صفارهرندي خاطرنشان كرد؛ هنگامي كه همه با شنيدن خبر آزادي اسراي حزب الله شادمان شدند اما برخي رسانه ها از اين اتفاق ناراحت شدند. اين رسانه ها هرگاه اسرائيل به صورت ظاهري توفيقي به دست مي آورد با زدن تيترهاي درشت، خوشحالي خود را ابراز مي كنند و با ناكامي اسرائيل سكوت مي كنند.
وي در ادامه گفت؛ از جمله متحدان جمهوري اسلامي در دنيا كشورهاي امريكاي لاتين، همچون ونزوئلا، كوبا، نيكاراگوئه و بوليوي آنها افتخار مي كنند كه دوست ملت ايران هستند، ولي برخي مطبوعات هرگاه اتفاق و شورشي در آن كشورها رخ مي دهد با ذوق زدگي از آن سخن مي گويند و به طور مثال مي گويند چاوس در حال سقوط است و آن را وسيله يي براي سركوب كساني كه در مقابل امريكا ايستاده اند، مي دانند. در مقابل هنگامي كه پنج ميليون نفر از مردم آنها از اين افراد حمايت مي كنند چيزي نمي گويند و خشم خود را فرو مي برند. اين انحرافات فرهنگي است و در مشكلات اساسي و بنيان هاي فكري آنها ريشه دارد.
دوشنبه 31 تير 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: واحد مرکزي خبر]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 320]