واضح آرشیو وب فارسی:فارس: ورزش - اربابان حلقهها
ورزش - اربابان حلقهها
18 روز تا المپيك 2008 پكن باقيمانده است و جهان خودش را براي بزرگترين رويداد ورزشي آماده ميكند. متن زير 20 خاطره به يادماندني از تاريخ المپيك است كه شايد بتوان آن را «سليقهاي» ناميد اما قطعا نميتوان فراموششان كرد.
1- لندن (1908): «ويندام هاسول» اسكاتلندي در مسابقهاي يكنفره قهرمان 400 متر شد! دو روز قبل از آن در فينال اصلي، به نظر رسيد دو دونده آمريكايي ميخواهند مانع از عبور او شوند. مسوولان پس از پايان مسابقه نتيجه را باطل اعلام كردند و راي به تكرار مسابقه دادند اما ساير دوندهها حاضر نشدند با هاسول مسابقه دهند.
2- سن لوئيز (1904): «جرج آيسر» ژيمناست آمريكايي برنده دو مدال (نقره و برنز) شد. او در حالي اين مدالها را به دست آورد كه يك پايش چوبي بود.
3- رم (1960): «ويلما رودلف» در دوي 100 متر، 200 متر و امدادي سه مدال طلا گرفت. او در حالي قهرمان شد كه كودكياش را با فلج اطفال پشت سر گذاشت و تنها در هفت سالگي راه رفتن را ياد گرفت.
4- رم (1960): تامارا و ايريناپرس دو خواهري بودند كه در اين المپيك پنج مدال طلا و يك نقره گرفتند. آنها همچنين در پنجگانه، پرتاب وزنه و پرتاب ديسك 26 ركورد جهاني را ثبت كردند. اما اين نمايش درخشان پس از اعلام نتيجه آزمايش ژنتيك محو شد.
5- برلين (1936): «استانيسلاوا والاسيويكا» كه در سال 1911 در لهستان متولد شده و در دو سالگي به آمريكا رفته و نامش را به «استل والش» تغيير داده بود تصميم گرفت براي لهستان بدود. اين خانم همچنين با تيمي كاملا لهستاني در نيويورك تمرين ميكرد. او در المپيك مونيخ با زمان 9/11 ثانيه ركورد 100 متر زنان جهان را شكست و قهرمان شد، در سال 1980 او در يك دزدي مسلحانه و در تبادل آتش با پليس كشته شد. تكهبرداري از بدن او نشان داد، اين ورزشكار دوجنسي است و نميتوان به آساني تشخيص داد از نظر بيولوژيكي مرد است يا زن.
6- لندن (1908): «دورنادو پيتري» گارسون ايتاليايي در اين المپيك تبديل به يكي از معروفترين دوندگان تاريخ ماراتن شد. او كمي قبل از پيروزي در فينال پنجبار در ورزشگاه به زمين خورد. گرچه اين نتيجه باطل اعلام شد، اما او بعدا يك جام طلا از ملكه آلكساندرا به نشانه همدردي گرفت.
7- بارسلونا (1992): «آنتونيوربلو» كماندار پارالمپيك كه مشعل بازيها را با پرتاب تيري مشتعل روشن كرد، لحظه خاطرهانگيزي را رقم زد. او بعدها از مسوولان برگزاري مسابقات شكايت كرد، چراكه به او بليت هيچ مسابقهاي داده نشده بود، حتي رقابتهاي تيروكمان!
8- رم (1960): «آبهبه بيكيلا» دونده اتيوپيايي تبديل به اولين فرد آفريقاييتبار شد كه در المپيك قهرمان ماراتن شد. او در حالي ركورد جهاني را شكست كه سومين تجربهاش در دوي استقامت را پشت سر ميگذاشت، بيكيلا چهار سال بعد در توكيو نيز اين موفقيت را تكرار كرد.
9- مونترال (1976): «نادياكومانچي» دختر 14 ساله رومانيايي به امتياز كامل 10 در سه ماده بارفيكس نامتقارن، حركات زميني و مجموع اسباب دست يافت. بعضي از اسكوربوردها براي اين امتياز تنظيم نشده بودند و عدد 00/1 را نشان دادند.
10- آتن (2004): چهره مچاله شده «كلي هولمز» پس از پيروزي به يكي از لحظات خاطرهانگيز اين مسابقات تبديل شد. او پس از 12- 10 سال مصدوميت و در سن 34 سالگي قهرمان دو1500 متر شد.
11- مونترال (1976): «آلبرتو خانتارينا» از كوبا كه به «نور سفيد» معروف بود تبديل به تنها مرد تاريخ شد كه هم در 400 متر و هم در 800 متر طلاي المپيك گرفت. او بعدها معاون وزير ورزش كوبا شد.
12- استكهلم (1912): «جيم تورپ» آمريكايي بهترين دووميداني كار نيمه اول قرن بيستم در دهگانه و پنجگانه قهرمان شد تا پادشاه سوئد در هنگام دادن مدال طلا به او بگويد: «تو بزرگترين دونده دنيا هستي.» بعدها او مجبور شد به دليل حضور در يك ليگ سطح پايين اما حرفهاي بيسبال مدالهايش را پس دهد. تورپ ساليان زيادي براي بازپس گرفتن مدالهايش جنگيد اما آوري برونداژ رئيس كميته بينالمللي المپيك (كه تورپ او را به راحتي در سال 1920 شكست داده بود) حاضر به انجام اين كار نشد. 71 سال بعد و 30 سال پس از مرگ تورپ در سال 1982 كميته بينالمللي المپيك با ثبت نام او در ركوردهاي المپيك موافقت كرد و مدالهايش را به خانواده او پس داد.
13- سيدني (2000): «اريك موسامباني» از كشور گينه استوايي كندترين زمان شناي 100 متر آزاد را با زمان يك دقيقه و پنجاه و دو ثانيه به دست آورد. البته او در حالي اين زمان را بهدست آورد كه ژانويه همان سال شنا را ياد گرفته بود!
14- بارسلونا (1992): آمريكاييها براي اولين بار غولهاي حرفهاي NBA را به مسابقات فرستادند تا با فاصله زياد نسبت به سايرين قهرمان شوند.
15- آتن (1896): يونان در اين دوره انتظار مدالهاي رنگارنگي را ميكشيد اما هيچيك از آنها محقق نشد، مگر طلاي ماراتن. از 17 دونده حاضر در دوي ماراتن 14 دونده يوناني بودند و سرانجام نيز اسپيردان لويز كه يك فروشنده آب نيمه وقت و همچنين يك چوپان بود با پشت سر گذاشتن دونده فرانسه و استراليا قهرمان شد تا يك مزرعه از پرنس كنستانتين بگيرد. افسانهها ميگويند او در ميانه راه در يك رستوران توقف كرده تا هم يك نوشيدني الكي بخورد و هم به بقيه بگويد قهرمان ميشود!
16- آتن (2004): مايكل فلپس شش مدال طلا گرفت، تنها يكي كمتر از مارك اسپيتز شناگر افسانهاي آمريكا.
17- رم (1960): «كاسيوس كلي» در ماده سبك ـ سنگين وزن مدال طلا گرفت. او دو روز مدالاش را به گردن آويخت اما بعدها پس از اينكه از ورود او به يك رستوران كه مخصوص سفيدپوستان بود جلوگيري شد مدالاش را به رودخانه اوهايو انداخت. در سال 1996 آمريكاييها يكي از مدالهاي تيم بسكتبال را به جاي آن مدال به كلي دادند.
18- مونيخ (1972): مارك اسپتز شناگر آمريكايي كه با سبيل انبوهاش چهرهاي خاص داشت قبل از رقابتها قول داد هفت مدال طلا بگيرد او بدقولي نكرد تا نامش در تاريخ المپيك جاودانه شود.
19- سئول (1988): بن جانسون با شكستن ركورد جهان (باز زمان 79/9 ثانيه) و با پيروزي مقابل كارل لوئيز افسانهاي سريعترين مرد جهان لقب گرفت و قهرمان 100 متر شد، اما شادي اين پيروزي تنها دو روز دوام داشت، قبل از اينكه نتيجه آزمايش دوپينگ او مثبت اعلام شود.
20- برلين (1936): جسي اوونز دونده سياهپوست آمريكايي در پايتخت آلمان نازي برنده چهار مدال طلا شد. آنهم زماني كه هيتلر خودش را براي آغاز جنگ آماده ميكرد. بعدها گفته شد اين پيروزي ضربهاي به تئوري آلمانها مبني بر برتري نژاد آريايي بود. اما قضيه كمي متفاوتتر بود. روشنفكران نازي در آن زمان با ادعاي اينكه سياهپوستان داراي استخوان پاشنهاي غيرطبيعي و شبيه حيوانات هستند، آمريكاييها را به خاطر آوردن يك دونده سياهپوست متهم به تقلب كردند. افسانه دست ندادن هيتلر با اوونز نيز داستاني ساختگي بود. رئيس كميته بينالمللي المپيك بعدها گفت، چنين رسمي در آن مراسم وجود نداشت.
منبع: تايمز
دوشنبه 31 تير 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فارس]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 520]