واضح آرشیو وب فارسی:همشهری: همه آلايندگان خليج فارس
منابعطبيعي- پريسا خلف بيگي:
وقتي از پلههاي پر از گردوخاك دانشكده دامپزشكي تهران بالا ميرفتم، روي ديوار تيره آنكه انگار از زمان تاسيس تا به حال هرگز رنگ نخورده بود اطلاعيه اعتراض به تغيير نام خليج هميشگي فارس به چشمم خورد...
به راستي كداميك از ما با اين همه حساسيت، از وضعيت كنوني آن اطلاع داريم؟ از زيبايي كف اين درياي گهر بار، ازصدفها، مرجانها، ماهيها، دلفينها، كوسهها، لاكپشتها و... با خبريم؟ آيا ميشود بدون شناخت عشق ورزيد و از نام آن دفاع كرد؟ كنوانسيون منطقهاي كويت در زمينه حمايت و توسعه محيط زيست دريايي و نواحي ساحلي خليج فارس فعاليت ميكند.
ايران از سال 1358 عضو رسمي اين كنوانسيون است، هدف اين كنوانسيون الزام دول متعاهد به همكاري در حفظ محيط زيست دريايي منطقه و كنترل هر گونه اقدامي است كه اثر نامطلوب در كيفيت محيط زيست دريا و منابع زنده آن و سلامت انسان ميگذارد، سازمان منطقهاي حفاظت از محيط زيست دريايي (ROPME)كه مقر دائمي آن در كويت است براساس اين كنوانسيون تاسيس شد.
دكتر حسن محمدي سالهاست با سمت هماهنگكننده دائمي در اين كنوانسيون مشغول فعاليت است. آنچه درپي ميآيد گفتوگويي است با وي درباره وضعيت خليج فارس و فعاليتهاي كنوانسيون در جهت حفظ محيط زيست دريايي و مبارزه با آلودگي و تخريب آن.
* آقاي دكتر از يك تصور عمومي شروع كنيم، بسياري از مردم فكر ميكنند آب خليج فارس آلوده به نفت است آيا اين يك تصورغلط است يا حقيقت دارد؟
اين تصور درستي نيست. بيشترين كاري كه ما روي منطقه خليج فارس انجام دادهايم در مورد آلودگي نفتي بوده، يعني راپمي كه 30 سال از عمر آن ميگذرد از ابتدا تا به حال مشغول بررسي آلودگيها بوده و توجه خاصي هم به آلودگيهاي نفتي شده به همين دليل ما بهترين اطلاعات را در مورد آلودگي نفتي داريم.
حدود 20 سال پيش يك خارجي براي اينكه درپروتكل فلات قاره سازمان منطقهاي مشغول به كار شود مسئله را بزرگ و آلودگي خليج فارس را 47 برابر دنيا اعلام كرده بود اين حرف غيرعلمي و اشتباه بود چون ما تنها يك آلاينده نداريم صدها آلاينده داريم. بايد مشخص شود راجع به كدام آلاينده صحبت ميشود. بعدها گفته شد آلايندههاي نفتي، اما آلايندههاي نفتي در مقايسه با كجا؟ خليج فارس يك درياي بسته منطقهاي است مثل درياي سياه، اما درياي سياه خيلي آلودهتر است.
بيش از 50 درصد نفت دنيا از تنگه هرمز عبور ميكند. اين همه ترمينال و لولههاي انتقال نفت از زير اين منطقه ميگذرد. تردد سنگين كشتيهاي نفتكش و غيره را هم در نظر بگيريد؛ طبعا اينها آلودگي ايجاد ميكند. حال ممكن است اين آلودگي ناشي از عمليات مختلف اكتشاف باشد يا حوادث.
متأسفانه بعضي كشتيها كه برميگردند آب توازن آلوده را تخليه ميكنند زيرا دستگاه دريافت آب توازن در منطقه به اندازه كافي نيست. نتيجه اين كار ورود مقداري آلايندههاي نفتي عملياتي است.
* هر سال از لحاظ آلودگي مقايسهاي با سالهاي قبل صورت ميگيرد، وضعيت امسال خليج فارس چگونه بود؟
وضعيت ما خوب است، از نظر آلودگي نفتي آمار سال گذشته نشان ميدهد كه خليج فارس نسبت به قبل از جنگ عراق يعني 1990 پاكتر است بنابراين اين صحبتها كه در مورد آلودگي نفتي ميشود اغراق آميز و ناشي از كم اطلاعي است و هيچ گونه مبناي علمي ندارد.
* آيا بيشترين آلودگي نفتي مربوط به حملونقل است؟
وقتي نفت استخراج ميشود آبي كه همراه آن بيرون مي آيد، چهار برابر حجم نفت است، اين آب حاوي مواد شيميايي و آلودگي نفتي است و شوري و درجه حرارت بالايي دارد. اين آب اگر هنگام تخليه تصفيه نشود مشكل آفرين ميشود. بسياري از شركتهاي نفتي تحت ضوابط ROPME آن را تصفيه ميكنند، مثلا استاندارد راپمي حداكثر15 ppm است و بعضي شركتهاي نفتي آن را تا حد 5 ppmكاهش ميدهند به استثناي آنهايي كه مشكلاتي دارند.
* دركدام مناطق اين مشكلات وجود دارد؟
مناطق آسيب ديده در اثر جنگ و تاسيسات كهنه و فرسوده. برخي از چاههاي منطقه فلات قاره هم كه هنوز بازسازي نشده است مشكل دارد.
* در حال حاضر آيا اقدامي براي بازسازي اين مناطق صورت ميگيرد؟
ما هنوز گرفتار مسائل محيط زيستي جنگ هستيم با وجود اينكه بعضي فكر ميكنند جنگ تمام شده اما هر جنگي كه اتفاق ميافتد مثل سه جنگي كه در منطقه رخ داد حداقل ده سال احتياج به پاكسازي دارد. ما فرصتي براي اين كار نداشتيم، جنگها پي در پي صورت گرفته و دريا صدمه ديده ولي فعاليتهاي معمول استخراج نفت در منطقه بسيار طبيعي است. ميزان آلودگيها را تا حد امكان پايين آوردهايم، از سوي ديگر، استانداردهاي سخت تري را خودشركتهاي نفتي اعمال ميكنند، چند صد نوع پراكندهكننده نفتي در دنيا هست كه ما تنها هفت تا را تاييد كردهايم. تمام شركتهاي منطقه موظف هستند از آنها استفاده كنند، اين مواد بسيار مؤثر و از نظر محيط زيست سالم هستند.
* قدرت اجرايي ROPME چگونه است، مثلا در مورد عراق كه عضو اين كنوانسيون نيست؟
ما از طريق دولتهاي عضو كنوانسيون عمل ميكنيم و آنها پروتكلها را اجرا ميكنند. ما تنها نظارت و توصيه ميكنيم و هماهنگي كارها را بهعهده داريم. يكي از پيامدهاي جنگ در عراق اين است كه اين كشور درسازمان راپمي به حالت معلق در آمده است. عراق بعد از حمله به كويت ديگر عضو دائم كنوانسيون نبوده، الان هم در عراق محيط زيست در اولويت نيست. وقتي آنها را دعوت ميكنيم ميبينيم حتي تصفيه فاضلاب براي آنها يك كار فانتزي محسوب ميشود. پساب صنايع و كشاورزي تصفيه نميشود و آنها فعلا فقط به امنيت و بقا فكر ميكنند.
* در كدام مناطق آلودگي از همه بيشتر است؟
اطراف بحرين، عمان و كويت به جز اين در مناطق ديگر آلودگي نفتي نداريم، ما مسئله آلودگي را در تمام محيط زيست بررسي ميكنيم. در آب، رسوبات، جانداران و آبزيان بخصوص ماهيها و دوكفهايها، از نظر استاندارد بينالمللي مشكلي نداريم.
* پيامد جنگها و مشكلات عراق در آلودگي محيط زيست خليج فارس چه بود ؟
مهمترين مشكلي كه اين جنگ براي دنيا درست كرد نشت نفت كويت بود؛ حدود 11ميليون بشكه. اين ميزان بالاترين نشت نفت تا به امروز است. بخش وسيعي از ساحل و كف دريا آلوده شد. تاثير اين آلودگي بر پرندگان و جانوران بسيار زياد بود و باعث مرگ و مير تعداد زيادي از آنها شد. بد نيست بدانيد 21 نشت بزرگ نفت در دنيا اتفاق افتاده كه 7 مورد آن در منطقه ما بوده است.
دولت عراق در دهه 1990 تالاب بينالنهرين را خشك كرد؛ تالابي كه بيست هزار كيلومتر مربع وسعت داشت و بزرگترين و مهمترين تالاب خاورميانه محسوب ميشد و رودهاي دجله و فرات به آن وارد ميشدند. تالاب مثل يك كليه همه آلودگيها را تصفيه ميكرد، اكنون همه آلودگيهاي عراق اعم از كشاورزي، شهري، صنعتي و به علاوه رسوبات زيادي مستقيم وارد دريا ميشوند، در هنگام سيل تمام آب گل آلود و آلوده وارد دريا ميشود و موجب مرگوميرآبزيان ميشود.
ما ازطريق ماهواره تمام منطقه را در روز مانيتور ميكنيم و هر پديده غيرطبيعي كه در منطقه اتفاق بيفتد بلافاصله اعلام خطر ميكنيم؛ مثلا اگر سيل، كشند سرخ، مرگ و مير آبزيان مثلا دلفينها و نشت نفت مشاهده شود به كشور مربوطه اعلام ميكنيم اما عراق با اين جنگهايي كه اتفاق افتاده چند دهه از نظر حفظ محيط زيست عقب افتاده است.
* آمريكاييها چطور؟ آيا كاري براي مهار اين آلودگيها در عراق كردهاند ؟
آمريكاييها ابتدا يك كشتي به حالت آماده باش گذاشته بودند كه اگر آلودگي در منطقه ايجاد شد جلوگيري كنند كه البته كار درستي نبود چون وقتي مطالعه كرديم، ديديم اين كشتي اصلا توانايي اين كار را نداشت، تجهيزات آن كافي نبود.
* از اثرات جنگ سوم روي محيط زيست منطقه براي ما بگوييد؟
جا به جايي خاك بهعلت تردد زياد خودروهاي جنگي فاجعهآميز بوده، توفان شن در منطقه زياد شد آن هم در منطقهاي كه بياباني بود، تردد هزاران تانك و خودرو باعث شد توفانهاي شن تشديد شود البته استفاده بيرويه از آبهاي زير زميني هم تاثير زيادي در بيابان زايي دارد.
* در مورد آلودگي راديو اكتيو گفته ميشود در جنگ اخير از گلولههاي حاوي اورانيوم استفاده شده آيا اين آلودگي به دريا هم سرايت كرده؟
ممكن است اين مسئله محلي بوده باشد، ما در منطقه بررسي كرديم و چنين آلودگي وجود ندارد.
* در رابطه با تنوع زيستي چه اقداماتي انجام دادهايد؟
كنوانسيون ما بيشتر در رابطه با حمايت از محيطزيست دريا در برابر آلودگي است اما هميشه مسئله تنوع زيستي را در نظر داشتيم. متأسفانه آنقدر فشار منطقه براي منابع مستقر در خشكي و منابع دريا و آثار آلودگي نفت زياد و مواد خطرناك مطرح بوده كه اقدامات مربوط به تنوع زيستي به تعويق افتاده است مثلا در جنگ ايران و عراق 545 كشتي غرق شد كه شامل تانكرهاي نفتي بزرگ بودند، مواد شيميايي و منفجره داشتند و بر اثر مرور زمان اين آلايندهها اثراتي روي تنوع زيستي گذاشت البته خودپالايي دريا بعضي آلايندهها را تعديل كرده است. آلودگي تنها خود نفت نيست، منابع آلاينده بسيار عظيمي در خشكي داريم مثل پالايشگاهها، نيروگاهها، پتروشيمي و مهمتر از همه 60 درصد آب شيرين كنهاي دنيا در منطقه خليج فارس است و پسابي كه تخليه ميكنند نمك را به دريا برميگردانند.
* آخرين اخبار مربوط به مرگ مرجانها كي و كجا بود؟
سپتامبر سال گذشته ناگهان درجه حرارت آب دريا در سواحل ايران بالا رفت و گزارش شد مرجانهاي زيادي در سواحل مردهاند. بهدنبال از بين رفتن آنها ساير موجودات هم از بين ميروند. ماهيها و ساير موجودات زندگي شان به مرجان وابسته است. ما متوجه شديم اين پديده در اثر عوامل طبيعي بوده و كاري در مورد آن نميشد انجام داد.
* در باره مرگ و مير اخير دلفينها چه اطلاعاتي كسب كرديد؟
در مورد تحقيق در مسئله مرگ و مير آبزيان بايد سريع خود را به محل حادثه رساند تا بتوان اطلاعات دقيقي به دست آورد، بايد اطلاعات همان روز را گرفت. متأسفانه، كارشناساني كه فرستاديم تا ويزا گرفتند و رفتند يك ماه گذشته بود، آنها مسئله را با كارشناسان ايراني دنبال كردند. طبق بررسيهاي آنها دو مورد عنوان شد؛ در مورد اول صيد ناصحيح و مورد دوم در اثر يك پديده طبيعي. البته چندين گروه كارشناسان بررسي كردند اما به نتيجه نرسيدند، شيلات ايران ادعا ميكند گيرندههاي كشتيها باعث انحراف گيرندههاي دلفينها شده كه باعث شده راهشان را گم كرده و به ساحل بيايند اما كارشناسان اعزامي اين را تاييد نكردند.
تاريخ درج: 30 تير 1387 ساعت 11:30 تاريخ تاييد: 30 تير 1387 ساعت 11:51 تاريخ به روز رساني: 30 تير 1387 ساعت 11:50
يکشنبه 30 تير 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: همشهری]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 220]