گرايش ديرهنگام براي تفاهم اجباري با رقبا!

واضح آرشیو وب فارسی:جام جم آنلاین: گرايش ديرهنگام براي تفاهم اجباري با رقبا!
مذاكرات محرمانه اي ميان جنبش حماس و تشكيلات خودگردان با ميانجي گري سوريه در جريان است كه مواضع حماس و محمودعباس را به يكديگر نزديك سازد و به تفاهم ميان اين دو جناح فلسطيني منجر شود. اين در حالي است كه محمودعباس تمامي فرصتها را از دست داده و اگر مجبور نبود اين فرصت را هم از دست مي داد.
حماس يادداشتي را كه حاوي اصول و مواضع جنبش حماس معرفي شده به بشار اسد رئيس جمهور سوريه تحويل نموده است . اسد بطور جداگانه با محمودعباس رئيس تشكيلات خودگردان و خالد مشعل رئيس بخش سياسي حماس در دمشق ديدار كرده است . بشار اسد بعنوان رئيس دوره اي اجلاس سران عرب اميدوار است بتواند زمينه هاي لازم براي ديدار مستقيم طرفين را فراهم سازد. اگرچه محمودعباس تاكنون از انجام اين ديدار طفره رفته است ولي با درنظر گرفتن موقعيت لرزان و انزواي سياسي محمودعباس قاعدتا اين حماس است كه بايستي در مقطع كنوني از ديدار با رئيس تشكيلات خودگردان امتناع كند.
بشاراسد اميدوار است رايزني بين طرفهاي فلسطيني بتواند منجر به امضاي توافقنامه اي مشابه « توافقات دوحه » شود ومسائل فلسطين در قلمرو گروههاي سياسي فلسطين به سامان برسد. رژيم قاهره تا اين مرحله ميانجي گري ميان گروههاي فلسطيني را برعهده داشت ولي بر اثر فشار آمريكا تلاشهاي خود را متوقف ساخت . عمروموسي دبيركل اتحاديه عرب اخيرا به وضوح از نقش تخريبي آمريكا در مناسبات گروههاي فلسطيني پرده برداشت و از واشنگتن خواست كه از كارشكني در اين مقوله دست بردارد.
كاملا آشكار است كه اين كارشكني ها از جانب رژيم صهيونيستي هدايت مي شود و از طريق « ايپك » لابي صهيونيستي آمريكا و آژانس يهود نقطه نظرات اسرائيل به آمريكا و اتحاديه اروپا منتقل شده و مي شود. « محمود الزهار » از مقامات ارشد حماس در اين زمينه تصريح مي كند : گفت وگوهاي داخلي فلسطين ميان جناحهاي مختلف بخاطر فشارهاي آمريكا و اروپا به نقطه صفر بازگشته و به حال تعليق درآمده است و مقامات تشكيلات خودگردان بخاطر وتوي آمريكا توانائي ورود به گفتگوها را ندارند. در كنفرانس برلين به وضوح مشخص بود كه آمريكا و اروپا قصد ندارند از دخالت آشكار در امور داخلي فلسطين دست بردارند. » در واقع صهيونيستها از اهرمهاي فشار خود براي تبديل تشكيلات خودگردان به يك عامل سركوب و جاسوسي درون ساختار فلسطين بيشترين بهره هاي ممكن را برده اند.
ولي مسئله اينست كه امروزه تشكيلات خودگردان و شخص محمودعباس و جناح خائن فتح كمترين پايگاه و اعتباري نزد مردم فلسطين ندارند و آخرين پايگاههاي خود را با ناكامي در كودتا در نوار غزه به كلي از دست دادند و توسط نيروهاي حماس خلع سلاح شدند. اكنون تشكيلات خودگردان و جناح فتح و محمودعباس نه تنها كوچكترين حضور يا نقشي در نوار غزه ندارند بلكه حتي براي اعمال فشار بيشتر بر مردم و ساكنان نوار غزه به اسرائيل توصيه مي كنند و « گرا » مي دهند كه با تمركز حملاتش به كدام نقطه ها مي تواند نتايج بهتري بگيرند!
البته اين نكته را رژيم صهيونيستي هم درك كرده كه ابومازن و دستيارانش بي اعتبارتر از آن هستند كه حرفشان بيانگر مواضع فلسطيني ها باشد. شيمون پرز رئيس رژيم صهيونيستي اخيرا اعتراف كرد : « هيچ شانسي براي امضاي توافقنامه صلح با فلسطيني ها وجود ندارد. چون ابومازن فاقد هرگونه مشروعيت در ميان فلسطيني ها است و همين امر باعث شد كه هيچ فرصتي براي دستيابي به توافق با او متصور نباشد. در واقع هيچكس مواضع ابومازن را تاييد نمي كند. »
اين جملات گزنده در حالي بيان مي شود كه صهيونيستها هنوز هم از هر فرصتي براي سو استفاده از تشكيلات خودگردان بهره مي برند و ابومازن و دستيارانش را به ماموران حقوق بگير و مزدوران اسرائيل تبديل كرده اند.
همين « بي وزني » و بي اعتباري ابومازن از يك طرف و افزايش موقعيت حماس بر اثر موفقيتهاي نسبي حماس در ماههاي اخير از طرف ديگر باعث شده است كه محمودعباس و دستيارانش از رهبران عرب براي ميانجي گري ميان طرفهاي فلسطيني استمداد كنند.
در واقع 4 عامل باعث ارتقا موقعيت سياسي حماس شده است : 1 ـ اسرائيل تاكنون حماس را يك گروه تروريست معرفي مي كرد و حاضر به برقراري آتش بس با حماس نبود لكن فشارهاي وارده بر اثر تشديد حملات موشكي حماس به شهركهاي صهيونيست نشين بويژه « سديروت » اسرائيل ناچار شد با ميانجي گري مصر به توافقي براي برقراري آتش بس با حماس تن دهد و بازگشائي گذرگاههاي غزه را بپذيرد.
2 ـ جنبش حماس يك اسرائيل بنام « گلعاد شاليط » را در اختيار دارد كه براي آزادي آن شروطي را تعيين كرده است . ارتش صهيونيستي براي آزادي شاليط به حملات وحشيانه عليه غزه دست زد ولي عليرغم جنايات بي شمار نتوانست شاليط را آزاد كند. اكنون مذاكرات غيرمستقيم براي مبادله شاليط با يكهزار اسير فلسطيني از جمله 450 اسيري كه حماس براي آزادي آنها اصرار دارد در جريان است . اما به دو دليل اين مذاكرات به بن بست رسيده است . اول آنكه حماس بخاطر عدم بازگشائي گذرگاههاي غزه مذاكرات را بحال تعليق درآورده و دوم آنكه صهيونيستها مايلند اسراي موردنظر به غزه منتقل شوند كه در واقع زندان بزرگتري براي آنها خواهد بود ولي حماس مي گويد اسرا متعلق به تمامي فلسطين هستند و از هر كجا اسير شده اند همانجا بايستي آزاد شوند.
3 ـ پيروزي هاي مقاومت اسلامي لبنان بويژه در پرتو آزادي اسراي لبناني و پيكر 200 شهيد لبناني عربي بر تقويت موقعيت حماس تاثير مستقيم گذاشته است . اگر حزب الله توانسته پيكر 2 نظامي اسرائيلي را با 5 اسير لبناني و پيكر 200 شهيد عرب مبادله كند حماس يقينا سطح مطالبات خود از صهيونيستها را بالاتر خواهد برد. بويژه آنكه همانند لبنان طرح حمله به غزه براي نجات شاليط به شكست انجاميده است . جنگ 33 روزه در لبنان هم براي نجات 2 اسير اسرائيلي معرفي شده بود كه آنهم با شكست سنگين اسرائيل به پايان رسيد.
4 ـ موضع و موقعيت متزلزل و به شدت شكننده اي كه طيف محمودعباس دارد باعث تقويت مواضع حماس شده است . هم اكنون اتحاديه اروپا با فشار برخي از كشورهاي اروپائي درصدد مذاكره با حماس است . سفر جيمي كارتر به منطقه و مذاكراتش با رهبران حماس نيز خشم محمودعباس و صهيونيستها را برانگيخته و نشان مي دهد كه حتي طرفهاي غربي هم به وزن و اعتبار روزافزون حماس معترفند.
در چنين شرايطي ابومازن در آرزوي وقوع اتفاقاتي است كه بتواند سقوط سياسي وي و افول ستاره اقبال سازشكاران را مانع شود ولي چنين معجزه اي بنفع خبرچينان اسرائيل رخ نداده و متحمل نيز نيست .
تمايل نسبي محمودعباس براي مذاكره با حماس و ديدار با رهبران قدرتمند حماس دقيقا از همين زاويه است كه معني و مفهوم واقعي خود را پيدا مي كند. ابومازن در دمشق با رهبران سازمان جهاداسلامي فلسطين ديدار و مذاكره كرد ولي حماس ترجيح داد كه براي ديدار با محمودعباس شروط بيشتري را تعيين كند. در واقع محمودعباس در شرايطي به تفاهم با حماس و ساير گروههاي فلسطيني روي آورده كه ديگر چيزي براي از دست دادن ندارد و هر آنچه توانسته عليه حماس و جهاداسلامي انجام داده و يا خبرچيني و جاسوسي بسياري از رهبران جناحهاي رقيب را به شهادت رسانده و يا به اسرائيل « گرا » داده تا آنها براي قتل رهبران رقيب وارد عمل شوند.
ابومازن هميشه تحت فشار اسرائيل آمريكا و اتحاديه اروپا هرگونه مذاكره و تفاهم با نيروهاي مقاومت اسلامي را رد مي كرد. بدين ترتيب به نظر مي رسد كه حتي همين اظهار تمايل ديرهنگام براي تفاهم با رقبايش نيز با « چراغ سبز » دشمنان ملت فلسطين باشد پديده اي كه باقيمانده اعتبار محمودعباس را هم برباد مي دهد.
يکشنبه 30 تير 1387

این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: جام جم آنلاین]

[مشاهده در: www.jamejamonline.ir]

[تعداد بازديد از اين مطلب: 126]