واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: " یوگنیوا " در مکتب امام خمینی (ره)(بخش اول)
" آودییوا لودمیلا یوگنیوا " شاعر - روزنامه نگار و زبانشناس روسی در سالهای 70-80 میلادی به همراه همسرش به عنوان مامور، در سفارت روسیه در ایران اقامت داشته و یکی از شاهدان عینی وقوع انقلاب اسلامی و جنگ تحمیلی در ایران است .گنادی آودیف دکترای تاریخ، شرق شناس درباره این شاعر و زبانشناس نوشته است : " آودییوا لودمیلا یوگنیوا " تحصیلات خود را در دانشگاه دولتی مسکو به پایان رسانده و اکنون در اتحادیه نویسندگان روسیه ، فدراسیون بین المللی خبرنگاران، اتحادیه ادبیات نویسان مسکو و شورای بنیاد خیریه فرهنگی مسکو عضویت دارد .وی صاحب ده ها اثر ، مقاله و کار علمی در مورد فرهنگ و هنر ایرانی، سینمای ایران، نقاشی و تاتر انقلاب بوده است. همچنین در رادیو مسکو صد ها رپرتاژ و مصاحبه در زمینه های فرهنگ، هنر و ادبیات انجام داده است. او مطالبی در مورد فرهنگ معاصر و واقعیت های جامعه ایران دارد که در مجموعه مقالات انستیتوی شرق شناسی آکادمی علوم روسیه به چاپ رسیده است. وی یکی از مولفان کتابچه راهنمای « ایران معاصر» می باشد.خانم آودییوا نامزد جوایزی از جشنواره های بین المللی و روسی در زمینه های هنر و شعر بوده و بارها در سخنرانی ها و کنفرانس های مختلفی که از طرف ایران و سایر کشور های خارجی برگزار شده، شرکت کرده است و موفق به دریافت جایزه «تلاش فرهنگی» گردیده است.وی پدیدآورنده پانزده کتاب شعر و نیز منتخب اشعار برای کودکان می باشد . در مجموعه « گلنمای شرق » که توسط انتشارات « گمونیتاری » به چاپ رسیده ، کتابهایی از شاعر با عناوین: « روحم را به ایران تقدیم می کنم »، « باغ های بهاری ایران »، « دوباره بلبلان نغمه عشق سر دادند» که در آنها بیش از 300 قطعه شعر و تکه هایی از اشعار بزرگان در مورد طبیعت ایران، شاعران بزرگ ایران زمین، تاریخ چند هزار ساله و زنان ایرانی آمده است .به گزارش مهر ، بیشترین بخش از این اشعار با الهام از انقلاب اسلامی و رهبر کبیر آن، نوشته شده است، بعلاوه ترجمه چند غزل از امام خمینی تحت عنوان « در بوستان امام خمینی » توسط ایشان گرد آوری شده است . در مجموعه « راهی به سوی آزادی » بیش از 80 قطعه شعر با الهام از انقلاب اسلامی و بنیانگذار آن، با بیانی شیوا و عمیق و در طیف های گوناگون، گنجانده شده است .در مجموعه حاضر، خوانندگان ، صدای زمان و ندای شرکت کنندگان در وقایع انقلاب اسلامی ایران را می شنوند. آهنگ درونی اشعار منعکس کننده و شناساننده طلوع معنوی امام خمینی وابعاد شخصیت ایشان می باشد. خانم آودییوا، از امام خمینی به عنوان سیاست مداری بزرگ، فیلسوفی برجسته، سخنرانی عظیم ، شاعری نازک بین، فردی بی آلایش و بی نیاز از ثروت دنیوی و مردی که بخشی از عمر خویش را در تبعید به سر برده، می داند .در قلم مولف ایام تلخ و شیرین مردم ایران و رهبرشان در جریان انقلاب و جنگ بسیار قابل درک و حس می باشد . بخشهایی در رابطه به نقش جوانان در مسیر انقلاب، زنان و مادرانی که با حکم امام به تربیت شهروندانی قابل پرداختند، اختصاص دارد .اندیشه تابناک و سخنان امام خمینی که در این اشعار بدان اشاره رفته است، اگر چه ممکن است عبرتی برای دولتمردان نباشد ، لیکن هر بیت آن سبب بیداری وجدان و عقل انسان های آزاده نسبت به مسئولیت اجتماعی خویش است .اشعار تاریخی « راهی به سوی آزادی » چشم خوانندگان را به وقایع انقلاب اسلامی باز می کند و ثابت می کند که مردم ایران خود سکاندار سرنوشت خویش بوده و برای ساختن کشوری آزاد و مستقل به پیش می روند.ترجمه قسمتی از اشعار " راهی به سوی آزادی "
بخش اول / نمی توان نور ستارگان و خورشید را خاموش کردخواننده عزیز، تو را دعوت می کنمبا هم صفحات تاریخ را ورق بزنیم.حوادث و چهره های واقعی،کشوری بیگانه ولی زیبا.ای خواننده، این صفحات کشفیات زیادیبرای تفکر درباره میهن و زندگی ما در بردارند.سیاره مجنون ما همانند آتشفشان "وزوی" است:ترور و جنگ بر دنیا فرمانروایی می کنند.ولی هر کس تشنه صلح و آرامشو آزادی واقعی برای روح و جان خود است .از همین روست که قهرمانانو رهبران بزرگ خردمندی به دنیا می آیند.سرنوشت مردانی با سرنوشت بزرگ به مانند ستاره درخشان است.خواننده عزیز، خواهش می کنمهمه ابیات این منظومه را بخوانبه معانی لابلای سطور هم توجه کنو بیشتر درباره خشونت عصر جدید فکر کن.نمی توان نور ستارگان و خورشید را خاموش کرد.زندگی یکی است. فلاسفه هم آرزو داشتندزندگی را زیبا سازندتا برادری، عشق و ایمان شکوفا شوند.شرافت، صداقت و پاکیزگی، عدل می آورند.کشوری برگزیده و مردمی شایستهتاریخ را آفریده و عصر خود را سرافراز می سازند.انسان به این کشور بزرگ افتخار می کند.کشور بزرگی که در آنجا قلب آزادانه می تپد،که در آنجا حاکمی خردمندکشور بزرگی را به ارث می گذارد. او زاهد بودو با ایستادگی در برابر توفان به کشور خود فجر ارزانی داشت.بخش دوم / فقیه تحصیل کرده ای که آموزگار مردم بودهمه ملتها قرنهاست کهبه سوی آینده ای با برادری و برابری می شتابندولی قرن 21 رسوایی به بار آورده استدوباره جنگ، فقر، مرگ کودکان و ترور.متحد شویم، دوشادوش هم بایستیماین پیام شعر من است.خواننده عزیز، می خواهم که آدمیاندر این دنیای شکوفا بدون خصومت همزیستی کنندلابلای سطور شعرمیک درس دیگر تاریخ نهفته استو آن این است که راه به سوی آزادی وجود دارداین راه طولانی دشوار است ولی نور آن مثل نور ستاره در آسمان شبانه استهمین نور است که قرنهاست انسانها را به سوی خود جلب می کندانسان آرزو و رؤیای برابری و برادری را داردمهم نیست خداوند به او چه رنگ پوستی داده باشدهمه در مقابل خدا برابر هستند. هیچ کس روی زمین اضافی نیستراه سعادت یکی استاین راه حکمیانه مردمی استکه آزادی را فهمیده و قدر آن را دانسته باشند.مردمی که توانستند قل و زنجیر ظلم را پاره کنندو راه جدید به سوی رستاخیز را به کشور خود ببخشنداگر رهبر خردمند باشد و کار خود را بداندروزنه امیدی گشوده می شود.و مردم دنبال او می روندبه او مثل خورشیدایمان می آورنداوهم جان خود را فدای فجر آزادی می کندخمینی چنین رهبری بوددرد ملت، درد او بود.فقیه تحصیل کرده ای که آموزگار مردم بودمردم به دنبال او رفتند. کشور از او پیروی کرد.ادامه دارد ... .
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تبیان]
[مشاهده در: www.tebyan.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 520]