واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: مدیریت آینده گرا (الگوهای مدیریت خانواده (3))
آینده گرایان هر تصوری را كه نسبت به گذشته و حال داشته باشند، باورشان این است كه آینده وضعیتی بهتر خواهد داشت، آنها برای رسیدن به آن آینده خیلی هیجان دارند و در نتیجه تمام كوشش خود را صرف شتاب بخشیدن به تحقق آن می كنند.تفاوت بین گذشته گرایان، حال گرایان و آینده گرایان با یك مثال فرضی آشكارتر می شود. كسی را مجسم كنید كه در یك اقیانوس شنا می كند و به وسیله یك جریان قوی كشش زیر آب مرتب از ساحل دورتر می شود. اگر این شخص گذشته گرا باشد، جهت خود را تغییر می دهد و در جهت مخالف به سوی ساحل دست و پا می زند. مانند بسیاری از جوانان كه متأهل شده اند و چنانچه این تأهل تغییراتی در زندگی آنها ایجاد كند، به شدت تلاش می كنند كه تغییرات را از بین بردارند و شرایط زندگی خود را شبیه زندگی پدران و مادران خویش كنند و حتی مجدداً خود را به آنها نزدیك می كنند.اگر او حال گرا باشد از موقعیت خود خرسند می شود و سعی می كند كه همان جا لنگر بیاندازد و علی رغم حركت امواج، برای خود موقعیتی ثابت ایجاد كند. درست مانند بسیاری از جوانانی كه با تشكیل یك زندگی مشترك با گذشت زمان، تغییرات بسیار كمی در آنها شاهد هستیم و یك روز ثابت زندگی را در آنها می بینیم نه پیشرفت چشمگیری دارند و نه پسرفت عمده ای، همان جایی هستند كه آغاز نمودند و بسیار هم از شرایط موجود خود راضی و دائم خدای خود را هم سپاسگزار و شاكر هستند.اما اگر این شخص آینده گرا باشد، هر كجا كه امواج او را ببرد دوست خواهد داشت و می كوشد كه زودتر از بقیه به مقصدی كه امواج تعیین می كنند برسد. در آنجا به ساحل خواهد رفت و از كسانی كه بعد از او می رسند باج مطالبه می كند. برای مدیران آینده گرا، تغییر فرصتی است كه باید از آن حداكثر بهره برداری را كرد كما این كه بسیاری از خانواده ها، وقتی با تغییرات اجتماعی و یا فناوری روز مواجه می شوند بسیار خوشحال و به استقبال آن می روند و حتی جوانان خود را تجهیز می كنند و تعلیم می دهند تا بتوانند با این تغییرات پیش بروند چه بسا مسئله رقابت برای این خانواده ها بسیار حائز اهمیت است و تلاش می كنند تا خود و یا جوانانشان در رأس قرار بگیرند و معمولاً در رأس بودن برای آنها امتیاز بالای اجتماعی حقوقی و اقتصادی به همراه خواهد داشت و یك منبع درآمد بالفعل به حساب می آید.مدیران آینده گرا پیش بینی می كنند و آماده می شوند، به این معنی كه می كوشند تا آینده را پیش بینی كنند. آن گاه اهدافی را كه می خواهند به آنها برسند، تعیین می كنند و بالاخره برنامه ای برای گذر از وضع موجود و رسیدن به وضع مطلوب تنظیم می كنند. برای آنها پیش بینی، بسیار حیاتی تر از آماده شدن است، زیرا كه اگر پیش بینی غلط انجام شده باشد، دیگر مهم نیست كه آمادگی ایجاد شده تا چه حد درست انجام شده باشد. پیش بینی غلط، بسیاری جدی تر است از آمادگی كم برای پیش بینی درست.مدیران آینده گرا نسبت به نرخ شتاب تغییرات بسیار حساسند و به همین دلیل تجربه را به عنوان یك معلم خوب و سر به دیوار خوردن را یك مدرسه خوب نمی انگارند. به نظر آنها تغییر، تجربه را منسوخ می كند. همچنان كه اگر كسی سال ها رانندگی اتومبیل كرده باشد، توانایی هدایت هواپیما یا سفینه فضایی را به دست نخواهد آورد. بنابراین نزد آنان آنچه كه جایگزین تجربه می شود آماده بودن، علاقمند بودن، توانایی آموختن و سازگاری پیدا كردن با تغییرات است. این تفكر دو نتیجه را در پی دارد: اول آنكه چون جوانان انعطاف پذیری بیشتری دارند ودر مقایسه با مسن ها ذهنشان آمادگی بیشتری برای یادگیری دارد و در موسسات آینده گرا، كارهای اجرایی به دست ایشان می افتد.دوم اینكه در این گونه شركت ها تمایل بر آن است كه مدیریت به صورت تیمی درآید و مدیران خود را بیشتر در نقش مربی می بینند تا یك دستور دهنده، زیرا كه اعتقاد بر آن است كه یك خانواده نمی تواند به سرعت و به گونه ای اثربخش خود را با تغییرات تطبیق دهد؛ اما یك تیم ورزشی می تواند. تیم ورزشی موفق برای این گونه شركت ها، یك الگو است.رفتارهای خانواده های آینده گرا بسیار مثبت و پویا به نظر می آید. آنها در صدد هستند كه از تغییرات آموزشی فنی یا اجتماعی خود به سرعت با خبر شوند تا بتوانند جوانان خود را برای یك آینده بهتر مهیا كنند، تنظیم انواع برنامه های آموزشی و استفاده از مشاوران خانوادگی، پیش بینی كلاس های زبان های خارجی و یا مجهز نمودن جوانان به مهارت های مختلف علوم روز از جمله اقداماتی است كه خانواده های آینده گرا، برای رسیدن به آینده مطلوب برای خود و خانواده خویش پیش بینی می كنند.این افراد به تجربیات خانواده پدری خود تنها به دیده احترام می نگرند و آن را اساسی برای برنامه ریزی آنی خود سرمایه گذاری نمی كنند. و به شدت نسبت به وضع موجود خود به دیده سؤال و انتقاد می نگرند.ویژگی مثبت دیگر خانواده های آینده گرا مانند شركت های آینده گرا، محوریت خانواده را به جای سالارمندانه نمودن آن به صورت تیمی و جمعی هدایت كردن است. در این خانواده ها، كوچكترین عضو خانواده نیز حق ابراز بیان و اظهار نظر خواهد داشت و رأی او در تصمیم جمعی خانواده لحاظ خواهد شد. و از همان كودكی با تجربه یك مدیریت مستقل رشد خواهند كرد.ساعت، پایان كلاس درس را نشان می داد، استاد وسائلش را با متانت جمع كرد و از كلاس خارج شد من هم تئوری انواع مدیریت و انواع مدیریت خانواده را در ذهنم پروراندم، رشد دادم و پرونده اش را بستم تا دقایقی را بین دو كلاس استراحت كنم، اما خوب، تازه شروع نكته اصلی در ذهنم اینجا بود كه خود من چگونه مدیریتی دارم و آیا از آن آگاه هستم یا نه، و از همه كلیدی تر چقدر پذیرش تغییرات و انطباق خود با نرخ شتابان تغییرات روز را دارم، خدا به دادم برسد با این طوفان فكری چطوری سركلاس بعدی بنشینم... البته یادم رفت، شما خود را چطور ارزیابی نمودید؟منابع- بازآفرینی سازمان، نویسنده راسل. ال. ای كاف برگردان، تقی ناصر شریعتی، دكتر اسماعیل مردانی گیوی، دكتر سیاوش مریدی،لینک ها نهاد خانواده امام (ره) و خانواده انسان، خانواده ، تربیت نظام حیات خانواده در اسلام مسائل و مشكلات قانونی در خانواده مدیریت خانواده ، برنامه ای مدون برای زندگی زندگی و رسوم خانواده های اروپایی در قرون گذشته خانواده از خداوند اعتبار می گیرد نقش خانواده در بهداشت روانی ( قسمت اول ) ، ( قسمت دوم ) ، ( قسمت سوم) ، ( قسمت چهارم) نقش ها و وظایف همسران در به وجود آوردن خانواده ای شاد و سالم ( قسمت اول )، ( قسمت دوم ) ، ( قسمت سوم ) ، ( قسمت چهارم )، ( قسمت پنجم )کتاب های « روان شناسی » ، « خانواده » و « متفرقه » در فروشگاه اینترنتی تبیان
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تبیان]
[مشاهده در: www.tebyan.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 356]