تور لحظه آخری
امروز : یکشنبه ، 15 مهر 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):دو خصلت است كه هيچ كار خوبى بالاتر از آن دو نيست : ايمان به خدا و سود رساندن به...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها




آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1820930430




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

عضو سابق شوراي سياستگذاري وزارت امورخارجه آمريكا در گفتگو به جام‌جم: پاسخ ايران به حمله، جهان را غافلگير خواهد كرد


واضح آرشیو وب فارسی:جام جم آنلاین: عضو سابق شوراي سياستگذاري وزارت امورخارجه آمريكا در گفتگو به جام‌جم: پاسخ ايران به حمله، جهان را غافلگير خواهد كرد
جام جم آنلاين: در خلال 3 دهه اخير، موسسات تحقيقاتي پژوهشي قارچ‌گونه‌اي در واشنگتن روييده‌اند كه تاثير (Think Tanks) فزاينده‌اي بر شكل‌گيري سياست‌هاي كلان كاخ سفيد دارند. موسسات تحقيقاتي، موسسات پژوهشي غيرانتفاعي هستند كه با به كارگيري كارشناسان و مقامات سابق دولت به بررسي مسائل عمده روز مي‌پردازند تا بر تعيين سياست عمومي تاثير بگذارند.


متنفذترين اين موسسات به نوعي مانند دولت سايه و منبع تامين افراد مورد نياز در دولت‌هاي بعدي هستند. مقامات سابق دولت آمريكا وارد اين موسسات و مقامات دولت‌هاي جديد از آن خارج مي‌شوند.

قديمي‌ترين موسسه تحقيقاتي و پژوهشي در واشنگتن مركز بروكينگز است كه سال 1916 به وسيله جان بروكينگز، تاجر اهل سنت لوئيز تاسيس شد. اين موسسه كه از جمله پرنفوذترين موسسات تحقيقاتي در آمريكاست، در گستره وسيعي از موضوعات از اقتصاد گرفته تا سياست خارجي فعاليت مي‌كند.

نفوذ و كاركرد مركز بروكينگز به حدي است كه طبق نظرسنجي اخير موسسه زاگبي، 10 درصد سياست‌هاي كاخ سفيد را اين مركز راهبري مي‌كند. بروكينگز خود را دانشگاه بدون دانشجو توصيف مي‌كند، جايي كه هر نوشته را كارشناسان بررسي مي‌كنند.

ديويد فروم، سخنران‌‌نويس جورج بوش و خالق دكترين محور شرارت به واسطه تهديد نظامي ايران، عراق و كره شمالي، پل ولفوويتز معاون سابق وزير دفاع و خالق دكترين طرح دفاع مشروع و حملات پيشدستانه، ريچارد پرل راهبردپرداز دفاعي برجسته، لين چني محقق ارشد خاورميانه و همسرش ديك چني معاون رئيس جمهور، محقق و به تعبيري شاگرد مدرسه بروكينگز بوده‌اند؛ مدرسه‌اي كه 228 ميليون دلار دارايي و 10 كمك‌كننده بالاي 500 هزار دلار دارد كه اغلب يهودي‌اند.

دكتر استيفن كوهن، عضو شوراي سياستگذاري وزارت خارجه آمريكا بين سال‌هاي 1985 تا 1987، عضو شوراي سياستگذاري سناي آمريكا در سال‌هاي 1990 تا 1994 و مشاور ارشد ويليام ريدلي، معاون امنيت منطقه‌اي و كنترل تسليحات مادلين آلبرايت در دوره رياست‌جمهوري بيل كلينتون بوده است.

دكتر كوهن، تحليلگر ارشد امور امنيتي و نظامي و متخصص در امور كنترل تسليحات و خلع سلاح و امنيت منطقه‌اي بوده و در حال حاضر مدير طرح كنترل تسليحات در مركز تحقيقاتي بروكينگز است. وي برخلاف مقتضاي كاري از منتقدان جدي دكترين امنيتي جنگ‌طلبانه بوش پسر و مخالفان ديپلماسي تهاجمي و فرسايشي نومحافظه‌كاران به بهانه مبارزه با تروريسم است.

كوهن، صاحب كرسي سياست و ديپلماسي در دانشگاه‌هاي واشنگتن دي‌سي و پرينستون، نويسنده و مولف كتاب‌ها و مقالات بيشماري در امور خلع‌سلاح و منع تكثير و تهاجمات نظامي است.

جديدترين كتاب كوهن «انگاشته‌هاي امنيتي» رويكردي متفاوت و دريچه‌اي تازه به نوع مواجهه حاكمان كاخ سفيد به آنچه وي عدم درك و تدبير چاله‌هاي امنيتي نسبت مي‌دهد، مي‌گشايد كه مانند ديگر نوشته‌هاي وي تمي انتقادي دارد.

تشديد حملات رسانه‌اي و بنگاه‌هاي خبري غرب در قريب‌الوقوع خواندن حمله احتمالي آمريكا و اسرائيل به تاسيسات هسته‌اي ايران بهانه‌اي شد تا پاي صحبت‌هاي اين كارشناس برجسته امنيت منطقه‌اي و كنترل تسليحات بنشينيم. آنچه در ادامه مي‌آيد مشروح گفتگوي اختصاصي «جام‌جم» با دكتر استيفن فيليپ كوهن، عضو سابق شوراي سياستگذاري وزارت امور خارجه آمريكاست.

دكتر كوهن با استناد به گزارش‌هاي متعددي نظير گزارش‌هاي مكرر مدير كل آژانس بين‌المللي انرژي اتمي، مركز مطالعات راهبردي وزارت دفاع آمريكا يا حتي گزارش‌هاي مركز بروكينگز كه من مطالعه كرده‌ام، ايران در پي ساخت سلاح هسته‌اي نيست يا حداكثر سال‌ها تا آن مرحله فاصله دارد. براي شروع گفتگو پرسش من اين است وقتي مستندات حقوقي و پادماني سلامت رفتار هسته‌اي ايران را تاييد مي‌كند، چه اصراري بر اين رويه تهاجمي غرب در مواجهه با پرونده‌اي كه بسياري حتي خود را داراي رويه‌اي واحد و مشخص ارزيابي مي‌كنند، وجود دارد؟

ابتدا بايد بگويم بله. من با شما و تنظيم‌كنندگان آن گزارش‌ها كه من نيز با آنها بوده‌ام موافقم، ولي نبايد فراموش كنيم كه اين همه آن چيزي نيست كه مي‌بينيم و مي‌شنويم. دست‌كم 2 دهه ترديد كه در رفتار هسته‌اي ايران وجود دارد باعث مي‌شود ديگر ما نتوانيم اينچنين از راستي آزمايي ايران حرف بزنيم.

در پاييز سال گذشته، اسرائيل با همكاري مركز بروكينگز، كنفرانس چالش‌هاي امنيتي را در هرتزليا برگزار كرد تا مشكلات امنيتي اسرائيل را بررسي كنند كه من هم در آن كنفرانس بودم.

شايد شما هم در جريان آن كنفرانس باشيد. رئيس موساد، وزير دفاع و حتي نخست‌وزير اسرائيل همه در سخنراني‌هايشان اين نكته را متذكر شدند كه جمهوري اسلامي ايران، بزرگ‌ترين تهديد و خطري است كه اسرائيل از ابتداي تاسيس تاكنون با آن روبه‌رو بوده است.

مي‌خواهم اين را بگويم كه حتي پيش از آن هم برنامه هسته‌اي ايران و ادعاي اسرائيل مبني بر تلاش ايران براي دستيابي به سلاح هسته‌اي حتي به بهانه حذف اين كشور از نقشه جغرافيايي جهان، محور اصلي بهانه‌جويي براي تهديد ايران بود.

حركت پرونده هسته‌اي‌ ايران از شوراي حكام به شوراي امنيت، روند حقوقي آن را پيچيده و در عين حال بر دگرگوني آن افزود. واقعيت اين است كه در برهه كنوني دستيابي به حقوق مشروع و قانوني كشورها از كانال و مسير چانه‌زني و ديپلماسي مي‌گذرد و درك مشترك كشورها مي‌تواند راه را براي دستيابي به اين حقوق هموارتر كند.

اما دكتر كوهن! چرا اين تهديد و فشار براي برنامه‌اي كه بسياري آن را واجد مشخصه‌هاي راستي ‌آزمايي مي‌دانند، صورت مي‌گيرد؟

انقلاب ايران، حكومت ايران و دكترين‌هاي ايران. من با اطمينان مي‌گويم اسرائيل و آمريكا عزم به نابودي ايران كرده‌‌اند و اين يعني عزمي كه 3 دهه است پيگيري و دنبال مي‌شود.

با وجود ارائه بسته جديد پيشنهادي از سوي ايران و غرب و در هنگامه‌اي كه هنوز اميد به مذاكره از بين نرفته است، اسرائيل با كوبيدن بر طبل جنگ و قطعي جلوه دادن حمله پيشدستانه به تاسيسات هسته‌اي ايران، چه هدفي را دنبال مي‌كند؟

ساختار و جهتگيري ارائه بسته پيشنهادي هسته‌اي ايران و اروپا و سفر خاوير سولانا، كميسر ارشد سياست خارجي اروپا به تهران، راهبردي مقتضي براي عبور از بن‌بست فعلي در مذاكرات هسته‌اي است. من فكر مي‌كنم ديگر زمان آن رسيده است كه ايران و گروه 1+5 از خود خويشتنداري نشان دهند و كمي از مواضع انعطاف‌ناپذير خود عقب‌نشيني كنند.

به اين شكل مي‌توان گفت كه به مذاكره و ديپلماسي وفادارند؛ اما درخصوص تهديدات اخير اسرائيل بايد گفت، هدف از حمله به تاسيسات هسته‌اي ايران به عقب انداختن فعاليت‌هاي هسته‌اي، دست‌كم به مدت همان 5 سالي است كه به آن اذعان دارد.

بريتانيا نيز ممكن است به رويارويي با ايران كشانده شود، زيرا هواپيماهاي اسرائيلي احتمالا از پايگاه‌هاي بريتانيا براي حمله به ايران استفاده خواهند كرد. هدف‌هاي حملات احتمالي ايالت متحده يا اسرائيل راكتور تحقيقاتي تهران، تاسيسات توليد راديو ايزوتوپ، تعدادي از مراكز صنعتي و تحقيقاتي مرتبط يا حتي تاسيسات هسته‌اي غني‌سازي و چرخه سوخت اصفهان، نطنز، بوشهر يا حتي اراك را در بر مي‌گيرد، البته نبايد تصور كرد هدف‌هاي حمله صرفا تاسيسات و سايت‌هاي هسته‌اي است.

با توجه به شكست اسرائيل از حزب‌الله در جنگ 33 روزه و انحلال وزارت امور راهبردي اين رژيم براي مقابله با برنامه هسته‌اي ايران، آيا با وجود اين اسرائيل مي‌تواند اقدام مشابهي نظير عمليات نظامي سال 1981 در حمله به تاسيسات هسته‌اي اوسيراك عراق انجام دهد؟

مقتضيات سال 2008 با سال 1981 متفاوت است. اكنون اسرائيل قدرت ششم هسته‌اي و چهارمين ارتش بزرگ دنيا را در اختيار دارد؛ اما با اين حال در حمله احتمالي نمي‌تواند از بمب اتم استفاده كند و توانايي غافلگيري نظامي ايران را ندارد. ارتش اسرائيل براي حمله به تاسيسات هسته‌اي اوسيراك عراق و نابودي رآكتور تموز، از 16 جت تركيبي از بمب‌افكن‌هاي اف 15 و جنگنده‌هاي اف 16 بهره گرفت.

در بخش كنترل تسليحات مركز بروكينگر كه راه‌هاي حمله هوايي به ايران را بررسي كرديم، در مطالعات دفاعي و امنيتي خود به اين نتيجه رسيديم كه تضميني براي موفقيت حمله هوايي به مراكز هسته‌اي ايران وجود ندارد. اگر اسرائيل بخواهد اقدامي نظير عملياتي كه در او سيراك انجام داد در ايران نيز انجام دهد بايد از تركيبي از جنگنده‌هاي اف 15 و اف 16 آن هم در چند نوبت استفاده كند.

اين نسل از هواپيماها داراي برد كافي بمب‌افكن‌هاي V52B براي رسيدن به هدف‌هاي مورد نظر در ايران و بازگشت هستند، اما به خاطر سوختگيري هوايي كه در مسافت‌هاي طولاني لازم است، از كارايي چنداني برخوردار نيستند. نيروي هوايي ارتش اسرائيل در سوختگيري هوايي از تانكرهاي بوئينگ 707A و 747 B استفاده مي‌كنند، اما ايران از اواسط دهه 1990 تعداد نامحدودي موشك‌هاي بالستيك 300 SV و 300 S از روسيه تحويل گرفته است و به شكلي حداكثري از تاسيسات هسته‌اي خود محافظت مي‌كند.

ايران در يك دهه اخير، موفق به توليد نسل جديدي از موشك‌هاي بالستيك شده و در حال حاضر موشك‌هاي شهاب 3 ايران مي‌توانند اهداف دوردستي در خاك اسرائيل را مورد حملات موشكي قرار دهند. هر نوع عمليات نظامي عليه ايران، يك ماجراي كوتاه مدت نخواهد بود، بلكه يك روند پيچيده دراز مدت است و در جنگ ژئوپلتيك برگ برنده ايران خواهد بود.

همچنين بايد گفت ايران، عراق نيست. تاسيسات هسته‌اي ايران در سراسر خاك اين كشور پخش شده و بشدت از آنها مراقبت مي‌شود. نتيجه برآورد كارشناسان امنيتي مركز هم اين بود كه حمله به ايران مشكل و خطرناك است. من فكر مي‌كنم به نفع اسرائيل و منطقه است كه مساله فعاليت هسته‌اي ايران از طريق ديپلماسي و مذاكره حل شود، چرا كه در شرايط فعلي توان و ريسك لازم را براي حمله به ايران ندارد و منطقه شكننده خاورميانه توان و تحمل جنگي ديگر را ندارد كه اگر اين اتفاق بيفتد، كنترل و مديريت بحران قابل ساماندهي براي هيچ كشوري نيست.

اخيرا كاندوليزا رايس در نشستي خبري بصراحت اعتراف كرد كه بوش بر رويكردي نظامي در مواجهه با ايران تاكيد كرد، اما من (رايس)‌ و رابرت گيتس، وزير دفاع مخالف اين برخورديم. در حالي كه رايس بسياري مواقع از طرح حمله نظامي حمايت كرده است، فكر مي‌كنيد اين عقب‌نشيني‌ها در طيف جنگ‌طلبان كاخ سفيد به چه دليل است؟

نگراني از احتمال اقدام نظامي آمريكا عليه ايران يك نگراني راهبردي است كه بسياري آن را درك كرده‌اند. چنين اقدامي نمي‌تواند در اين مقطع و به اين شكل صورت گيرد. فكر مي‌كنم بوش تنها در شرايطي به يك اقدام نظامي احتمالي دست خواهد زد كه تهران در آستانه يك آزمايش اتمي قرار گيرد و جهان را در مقابل يك عمل انجام شده قرار دهد كه باور آن كمي سخت است. در غير اين صورت، نومحافظه‌كاران علاقه‌مند به يك جنگ ديگر ناگزيرند مراحل لازم براي درگيري احتمالي به ايران را از قبيل تشديد فشارهاي شوراي امنيت، تحريم انرژي، جلب حمايت اتحاديه اروپايي و اعراب و... را طي كنند.

بايد در نظر داشت كه سيستم چرخشي و تشديد انزواي ايران و امنيتي‌تر كردن اين پرونده ادامه خواهد يافت. تصويب قطعنامه‌هاي جديد براي ورود به فصل هفتم بند 39 تا 41 منشور سازمان ملل متحد ادامه اين راهبرد خواهد بود. من فكر نمي‌كنم كه كسي در كنگره و سنا، خواهان كشمكش نظامي ديگري در اين منطقه باشد.

كاخ سفيد اقدام نظامي عليه تهران را منتفي نمي‌داند، اما هيچ طرح فوري براي حمله به اهداف هسته‌اي در خاك ايران ندارد. من همچنان معتقدم كه هرگونه حمله نظامي به ايران بايد آخرين گزينه باشد.

آيا فرجام كار تقابل ايران با آمريكا يا اسرائيل، راه نظامي خواهد بود؟ سوال واضح‌تر اين كه آيا همان‌گونه كه بيشتر مردم و كارشناسان مي‌پرسند اسرائيل يا آمريكا مسائل هسته‌اي را بهانه تهاجم قرار خواهند داد؟

اگر بخواهم تنها با توجه به روند هارموني و پيشرفت تحولات منطقه‌اي و كشورهاي درگير به اين پرسش شما پاسخ دهم، جواب اين پرسش نه خواهد بود.

آمريكا، اسرائيل، ائتلاف نيروهاي ناتو يا حتي اعراب منطقه بخوبي به اين حقيقت آگاهند كه تفاوت ايران با عراق يا افغانستان قابل سنجش نيست. واقعيت اين است كه ايالات متحده در اشغال عراق و افغانستان به هيچ وجه درگير جنگ نشد.

بگذاريد من براي شما برآورد نقشه طرح دفاع امنيتي را كه مارس امسال نيز منتشر شد، بگويم. اگر فرض كنيم كه اسرائيل همچنان كه شائول موفاز و ايهود اولمرت اكنون مي‌گويند براي حفظ موجوديت خويش در مقابل جمهوري اسلامي با ناديده گرفتن افكار عمومي و رژيم‌هاي پادماني بين‌المللي دست به اقدام حمله نظامي بزند، عملياتي سخت را در مقابل خود خواهد داشت.

20 مجموعه تاسيسات هسته‌اي ايران در تمام ايران پراكنده شده‌اند و مخفي و پايين‌تر از سطح زمين در زير لايه‌هاي حفاظتي بتون آرمه قرار دارند. فاصله اسرائيل از ايران بيش از آن است كه هواپيماهاي اسرائيلي قادر باشند پس از هدف قرار دادن تاسيسات ايران به كشور خود بازگردند.

از اين رو مجبور خواهد بود از پايگاه‌هاي نظامي كشورهاي اطراف ايران براي مقصود خود بهره بگيرد. محتمل‌ترين گزينه پايگاه‌هاي نظامي سعدون و بغداد در عراق و اينجرليك تركيه است. فكر نمي‌كنم هيچ‌كدام از اين كشورها مرتكب اين حماقت شوند.

پاسخي كه ايران به اين تجاوز خواهد داد در نوع خود قابل توجه خواهد بود. پاسخي كه مسوولان ايراني بارها اعلام كرده‌اند، جهان را غافلگير خواهد كرد اين اصلي‌ترين مانع اين حمله است. اسرائيل سعي دارد حتي اگر به نابودي كامل تاسيسات هسته‌اي ايران نيز موفق نشود حداقل پرستيژ و غرور هسته‌اي ايران را از ميان ببرد.

حتي اگر ايالات متحده در اين تهاجم دخالت نداشته باشد كه باور آن سخت است، آمريكا با انواع سلاح‌هاي فوق مدرن از جمله 5000 بمب هوشمندي كه ماه گذشته در اختيار تل‌آويو قرار داده تا نسل جديد فانتوم‌ها و بمب‌افكن‌ها و جنگنده شكاري‌ها به اين جنگ ناخواسته كشيده خواهد شد.

اسرائيل تا حد زيادي دلگرم به سامانه دفاع موشكي آروست كه ماكتي از سامانه دفاع موشكي آمريكا و داراي بيش از 10 هزار موشك بالستيك است و چتري امنيتي بر فراز آسمان اسرائيل مي‌گشايد؛ هر چند در اين زمينه رفتار اسرائيل پيچيده است. واقعيت اين است كه اسرائيل ترجيح مي‌دهد تا حد ممكن بار اين عمليات بر دوش ديگر كشورها بخصوص آمريكا قرار گيرد.

پس از اعزام ناو هواپيمابر آيزنهاوز، كاخ سفيد ماه قبل ناو اتمي يواس‌اس استنيس را به ناوگان نظامي خود در خليج فارس اضافه كرد. تغييرات نظامي و آرايش دلتا در منطقه نيز حكايت از چيدمان تهاجم نظامي آمريكا دارد. در ساختار نظامي اسرائيل هم وضعيت تقريبا به اين شكل است. با اين روند ‌هارموني تحولات آيا بروز جنگ محتمل است؟

در نگاه اول اين اقدام و تغييرات جديد ارتش آمريكا در آرايش نظامي خود در خليج فارس كه دامنه آن به تغييرات در آرايش زيرآبي نيز كشيده شده، بوش سوداي يك حمله محدود نظامي به ايران را در سر مي‌پروراند؛‌ اما به نظر مي‌رسد او تنهاست و چنان كه شما هم اشاره كرديد در كنگره، سنا و حتي كاخ سفيد بسياري با اين طرح او مخالفند.

توانايي ايران در جنگ‌هاي طولا‌ني‌

ابراز اشتياق اسرائيل براي اقدام نظامي عليه ايران، اين عقيده را در دنياي اسلام و بخصوص در جهان عرب تقويت مي‌كند كه اسرائيل يك دژ نظامي براي اجراي سياست‌هاي غرب در منطقه خاورميانه است كه رشد چنين تفكري در نهايت مانع تحقق اهداف اسرائيل براي صلح با همسايگان عرب خود مي‌گردد.

من هم اينچنين فكر مي‌كنم، اما بايدبگويم تل‌آويو خيلي اشتياق جنگ ندارد، زيرا مي‌داند ايران كشوري با منابع بسيار غني است كه توانايي دارد يك جنگ طولاني مدت و سخت را به اسرائيل تحميل كند. اين در حالي است كه ايران مي‌تواند از متحدان خود در منطقه خاورميانه نيز استفاده كند.

در صورت بروز چنين جنگي، اقتصاد اسرائيل در معرض خطر قرار مي‌گيرد. اسرائيل پيش از حمله به ايران بايد به ياد بياورد كه ايران توانايي جنگ‌هاي بسيار طولاني را دارد. همان‌طور كه 8 سال در برابر عراق جنگيد.

مواضع يكساني نيز درخصوص اقدام نظامي عليه ايران وجود ندارد و حتي آمريكا نيز به دليل گرفتاري در باتلاق عراق براي جنگ با ايران تمايلي ندارد. اسرائيل بايد الگوهاي ذهني خود درباره دستيابي ايران يا هر كشور ديگر در منطقه خاورميانه كه به دنبال دستيابي دانش هسته‌اي يا حتي تسليحات هسته‌اي است تغيير دهد و فكر مي‌كنم زمينه‌هاي اين تغيير فراهم شده است.

درست است كه انگاشته امنيتي ايران در عصر كنوني موجوديت اسرائيل را تهديد مي‌كند و نقطه تلاقي دكترين‌هاي امنيتي و دفاعي ايران با اسرائيل اصطكاك‌زا و داراي سطحي وسيع از تنش‌زدايي است، اما با اين حال همان‌طور كه پيشتر نيز گفته‌ام تل‌آويو همچنان يك راه‌حل ديپلماتيك را براي خاتمه بحران هسته‌اي ايران ترجيح مي‌دهد.

در شرايط كنوني بايد پذيرفت كه به هيچ روي براي انجام حمله نظامي به ايران نه آمريكا نه اسرائيل و نه حتي ائتلاف بين‌المللي هيجان‌زده نيست.

ارسلان مرشدي‌
 سه شنبه 25 تير 1387     





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: جام جم آنلاین]
[مشاهده در: www.jamejamonline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 132]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب




-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن