واضح آرشیو وب فارسی:واحد مرکزي خبر: جامعه - مددكاران تنها در بانكها حضور مستمر دارند
جامعه - مددكاران تنها در بانكها حضور مستمر دارند
شيوا زرآبادي: پانزده سال پس از احياي دوباره رشته مددكاري در دانشگاهها با وجود نياز جامعه، اين حرفه همچنان در چارت تشكيلاتي وزارتخانهها و ارگانهاي دولتي جايگاه مشخصي ندارد. مطابق با آمارها چنانچه پستهاي مددكاري هم در وزارتخانه يا ارگاني وجود داشته باشد بيشتر افراد منصوب در آن پستها مدرك تخصصي مددكاري اجتماعي ندارند. در شرايطي كه انقلاب و جنگ هشت ساله در 30 سال اخير دو حادثهاي هستند كه ضرورت حمايتهاي مددكاري را مطابق با استانداردهاي جوامع امروزي بهطور قطع حاصل ميكنند، جايگاه واقعي اين حرفه همچنان از سوي تصميمسازان و سياستگذاران كشور شناخته نشده است. 13 دانشگاه در ايران سالانه 50 فارغالتحصيل رشته مددكاري تربيت ميكنند كه از اين تعداد بسيار كمي شاغل هستند. در سازمان بهزيستي كه عمدهترين ارگان دولتي نيازمند مددكاران اجتماعي است تنها 10 درصد از نيروها مدرك تخصصي مددكاري دارند و به گفته مصطفي اقليما، رئيس سابق انجمن علمي مددكاري ايران، حتي يك نفر از معاونتهاي اجتماعي بهزيستي كشور داراي مدرك تحصيلي مددكاري اجتماعي نيستند. اين در حالي است كه به گفته مسوولان اين سازمان سالانه 2 تا 3 هزار نفر از مددكاران اجتماعي شاغل در سازمان بهزيستي بازنشسته ميشوند در شرايطي كه به جاي آنها سالانه 15 نفر هم استخدام جايگزين مددكاران بازنشسته نميشوند. در حال حاضر 700 نفر داراي تحصيلات مددكاري اجتماعي در سازمان بهزيستي شاغل هستند. در تشكيلات وزارت آموزش و پرورش و وزارت علوم، مددكاران اجتماعي تعريف نشدهاند از همين رو است كه در مدارس، دانشگاهها و خوابگاههاي دانشجويي كه به نظر ميرسد نياز به مددكاران اجتماعي اجتنابناپذير است مددكاران حضور ندارند. روز گذشته پنجاهمين سالگرد ورود حرفه مددكاري به ايران با حضور وزير رفاه، رئيس سازمان بهزيستي و جمعي از مسوولان كشور برگزار شد. البته از اين 50 سال مددكاري در ايران بايد حدود 13 سال را كم كرد چراكه مددكاري به همت ستاره فرمانفرمائيان به سال 1337 در آموزشگاه عالي خدمات اجتماعي تهران با امكانات ناچيز آغاز شد. در سال 1344 مدت تحصيل به چهارسال افزايش پيدا كرد. در سال 1339 خانم فرمانفرمائيان به عنوان اولين مددكار اجتماعي به وزارت دادگستري معرفي شد تا در زندان قصر مشغول به كار شود و از سال 1353 با افزايش فارغالتحصيلان مددكاران اجتماعي حضور آنان در زندان قصر و انجمن حمايت از زندانيان بيشتر شد. در سال 1361 مددكاري اجتماعي انجمن حمايت از زندانيان از مددكاري اجتماعي دادسرا جدا شد و 61 نفر در سطوح تحصيلي ديپلم تا فوقليسانس به نام مددكار اجتماعي اما با تحصيلات ديگر با 60 هزار نفر زنداني در زندانهاي كشور مشغول به كار شدند كه با به كارگيري افراد غيرحرفهاي كارآمدي اين حرفه نيز تا حدودي رنگ باخت. در سال 1386 كه 150 هزار نفر زنداني در زندانهاي كشور وجود داشت 207 مددكار اجتماعي در زندانها حضور داشتند كه فقط 38 نفر آنان داراي تحصيلات مددكاري بودند. رشته مددكاري اجتماعي كه در آستانه انقلاب اسلامي كه 22 سال از عمر آن ميگذشت با انقلاب اسلامي برچيده شد با اين نگاه كه با انقلاب نيازي به وجود مددكاري اجتماعي نخواهد بود. محترم رمضانلو، مددكار اجتماعي و استاد دانشگاه درباره اين رشته و تاريخچه آن معتقد است: «انسانها هيچ مسئلهاي ندارند كه به مددكاري اجتماعي مربوط نباشد. درخواست مددكاري اين است كه به رشته مددكاري به ديده علمي نگريسته شود و نه يك كار خيرخواهانه صرف. كار خيرخواهانه خميرمايه اين حرفه است اما با كار علمي تخصصي مددكاري متفاوت است.» برخي از مددكاران در برنامه روز گذشته گلايههايي داشتند، خانم سرشار از گفتههاي وزير رفاه در برنامه كه صرفا عملي خيرخواهانه را مساوي با تخصص مددكاري اجتماعي دانسته بود انتقاد كرد و گفت: «توقع ما اين است كه لااقل مقام مسوول كه سياستگذار است تفاوت مددكاري تخصصي و علمي را با عملي خيرخواهانه در نظر بگيرد. گلايه رمضانلو هم از اين است كه در اين برنامه بهطور رسمي نامي از ستاره فرمانفرمائيان بنيانگذار مددكاري در ايران برده نشده است. در مورد حضور مددكاران در ارگانهاي دولتي به خصوص ارگانهايي مثل بنياد شهيد و امور ايثارگران كه حضور مددكاران در آن الزامي است، مصطفي اقليما ميگويد: «در بنياد شهيد حتي يك مددكار اجتماعي با تخصص مددكاري اجتماعي حضور ندارد. چون امكان استخدام در اين ارگان وجود نداشت. كساني را كه 10 سال، 20 سال در بنياد كار ميكردند به عنوان مددكار به كار گرفتند. ممكن است اين فرد خير خوبي باشد اما تخصص حرفهاي مددكاري را بلد نيستند. به گفته اقليما در آموزش و پرورش و دانشگاهها پيش از انقلاب مددكاران حضور داشتند: «دانشجوهايي كه از خانواده خود دورند و در سنين بحراني هستند نياز به ارتباط مداوم با مددكار دارند. الان اگر دانشجوها مشكلي پيدا كنند به روانپزشك مراجعه ميكنند و يك قرص آرامبخش ميگيرند. اما ما ميگوييم طرف بيمار نيست مشكل دارد كه مشكلش را بايد با مددكار در ميان بگذارد.» وزارت بهداشت و درمان يكي از وزارتخانههايي است كه حضور مددكاران در بيمارستانهاي تابعه آن ديده ميشود اما به گفته اقليما مددكاران حاضر در بيمارستانها حداقل كار يك مددكار را ميكنند چون لوازم كار ندارند و دستشان بسته است: «وزارت بهداشت بر اساس مصوبه مجلس دو سال پيش اجازه استخدام تعدادي مددكار اجتماعي را گرفت، از آن سال به بعد ديگر در اين وزارتخانه هيچ مددكاري استخدام نشده است. مددكاران در بيمارستانها فقط براي انجام امور درماني رايگان مردم كار ميكنند تا مردم را ساكت كنند. تا مردم داد ميزنند و به هزينههاي درماني اعتراض ميكنند زود ميگويند برو مددكاري. مددكاري در بيمارستان اين معني را نميدهد كه به مريض پول بدهيم. اين است كه مثلا در خانوادهاش به مريض سر نميزنند با خانوادهاش صحبت كنيم. اگر حقي از او در بيمارستان ضايع شد مددكار وكيل مدافع بيمار شود و از حق او دفاع كند.»
بانكها تنها ارگانهاي داراي مددكاران تخصصي
به گفته اقليما بانكهاي دولتي و خصوصي از چهارسال پيش به استخدام مددكاران متخصص اقدام كردند و وظيفه آنها كه در ادارات رفاهي بانكها حاضرند رسيدگي به مشكلات كارمندان و برنامهريزي رفاهي براي آنهاست. با اينكه نيروي زميني چندي پيش در پي استخدام مددكاران براي كار در پادگانها بوده است اما به دليل محدوديتهاي استخدامي همچنان اين اتفاق نيفتاده و در سربازخانهها كه شرايط خاصي بر آنها نيست مددكاري حضور ندارد. در دادگستري و دادگاههاي اطفال نيز به گفته اقليما با اينكه گفته ميشود 30 مددكار اجتماعي حضور دارد اما هيچيك داراي مدرك مددكاري تخصصي نيستند.
سه شنبه 25 تير 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: واحد مرکزي خبر]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 324]