واضح آرشیو وب فارسی:مهر: به بهانه پخش از شبكه چهار/"سارا"؛ يك اقتباس هوشمندانه
فيلم سينمايي "سارا" ساخته داريوش مهرجويي با وجود وامداري به يك اثر نمايشي توانسته فراتر از نمايشنامه حركت و آن را بدل به اثري ايراني و اينجايي كند.
به گزارش خبرنگار مهر، مهرجويي در فيلم "سارا" موفق ميشود تجربهاي شاخص در عرصه اقتباس سينمايي را در كارنامه خود و سينماي ايران ثبت كند. اقتباسي كه به دليل بهره هوشمندانه از زبان تصوير و سينما، قابليت رقابت با اقتباسهاي مشابه از اين نمايشنامه را دارد.
مهرجويي در "سارا" به تبع آثار قبل و بعد خود، تكيهگاهش را بر ادبيات و آثار نوشتاري قرار داده است. نمايشنامه "خانه عروسك" هنريك ايبسن كه پيش از اين هم در جهان مورد اقتباس قرار گرفته، دستمايهاي شده براي مهرجويي تا هنر او در امر اقتباس برجستهتر از پيش شود.
پوستر فيلم "سارا"
اقتباسي كاملاً ايراني و اينجايي كه بنا به نيازهاي يك اثر سينمايي و درامپردازي لازم، محورهاي اصلي را از نمايشنامه وام گرفته و آن را بر بستر روايت شخصي كارگردان از زندگي سارا قرار داده است. زني كه به جهت شخصيت پردازي ميتواند به بسياري از زنان ساده خانه و خانواده ايراني ارجاع دهد و در عين حال واكنش سارا را در پايان بدل كند به عملي نمادين و قابل تعميم به همه بغضهاي فروخورده اين قشر در طول اعصار.
وقتي به وامداري مهرجويي به بنمايه نمايشنامه و چينش موقعيت و روابط كليدي فيلم اشاره ميشود، بناچار در تحليل فيلم ناگزير از قياس بين فيلم و نمايشنامه در جهت رسيدن به چرايي موفقيت اين فيلمساز در اقتباسي منحصر به فرد هستيم.
فيلم "سارا" با سكانسي آغاز ميشود كه در نمايشنامه ايبسن فقط درباره آن ميشنويم. اتفاقي در گذشته كه موقعيت بحراني زن را براي حفظ بنيان خانواده البته به شيوه خاص خود برجسته ميكند. سارا (نيكي كريمي) در اولين نماي فيلم در حال سيگار كشيدن است كه درگيري ذهني او را در نگاه از پنجره به دوردست برجسته ميكند.
با ورود عمه خانم كه سيگار را براي زن حامله مضر ميداند، كدي ديگر از اين زن ميدهد كه با توجه خاص به آماده كردن غذاي عمه خانم، به وجه خانهداري او هم پرداخته ميشود. آماده شدن سارا براي رفتن به بيمارستان و سر زدن به حسام (امين تارخ) كه حال وخيم دارد و پزشك اعزام سريع او به خارج از كشور را تنها راه نجات ميداند، تعريف اوليه موقعيت اين زن را تكميل ميكند.
بعلاوه اين نكته كه كدهايي درباره رابطه كاري گشتاسب (خسرو شكيبايي) و حسام و خطاكاري گشتاسب ارائه ميشود و نهايتاً درد و عذاب حسام كه سارا شاهد آن است، مهر تأييد ميزند بر موقعيت بغرنج و بحراني سارا و هر عملي كه او به عنوان راه نجات حسام و خانه و خانوادهاش در پي ميگيرد.
پس از اين معرفي ابتدايي از سه شخصيت محوري و روابط و مسائل بين آنها، فيلم با يك مياننويس به سه سال بعد پرش ميكند. اولين نماي اين مقطع زماني تست بيناييسنجي سارا در مطب چشمپزشك است كه با تكيه بر اين نكته كه شماره چشم او ظرف چند ماه بالا رفته، كدي درباره مشغوليت روزها و شبهاي او ارائه ميدهد.
نكته قابل ذكر در روايت اين مقطع آن است كه مهرجويي ترسيم تصويري واضح از رابطه حسام و سارا و نگاهي تخت و عروسكوار كه حسام به او دارد را براي اين بخش حفظ كرده است. زني كه خانم كوچولو خطاب شده و كارهايش سهلانگارانه و بچهگانه تلقي ميشود. بعلاوه موقعيت حسام در اين مقطع كه رئيس شعبه اعتبارات شده به نوعي قرار است زمينهچيني باورپذير براي شكلگيري اتفافات بعدي كند و حساسيت او به قرض گرفتن به تدريج كار خاص سارا را مورد توجه قرار دهد.
پس از اين است كه مهرجويي با پرداختن به مشغوليت اين سالهاي سارا كه پنهاني به مرواريد دوزي روي لباس عروس و ... ميپردازد و در نهايت گره اصلي فيلم ترسيم ميشود كه سارا راز خود را از حسام پنهان نگاه داشته و يك تنه همه بار زندگي را بر دوش كشيده است.
فيلم هر چند در مقاطع بعدي و كنش و واكنش شخصيتها به شدت وامدار نمايشنامه ايبسن است و روي خط سير آن حركتي بيغلط دارد، اما توانسته با وام گرفتن از زبان سينما و عنصر حركت در زمان و مكان به تصويري دراماتيك از زندگي سارا برسد. تصويري كه با بسط زماني به جاي چند روز در زماني گستردهتر شكل ميگيرد و هوشمندانه عناصر سينمايي را جايگزين اجراي صحنهاي ميكند.
نكته مهم درباره اقتباس مهرجويي از نمايشنامه ايبسن در اينجاست كه تم اصلي و آنچه در زيرلايه نمايشنامه "خانه عروسك" جاريست به قدري فراتر از متن و لا مكان و لا زمان است كه با قرار گرفتن در دستان فيلمسازي هوشمند در كشوري دوردست چون ايران با فرهنگ، زبان و آداب خاص توانسته كاملاً باورپذير و اينجايي باشد.
به نظر ميآيد ذكر اين نكته در گفتن از امتيازات "سارا" لازم و ضروريست كه در عين حال ميتواند هوشمندي مهرجويي در اقتباس از آن را نيز برجستهتر كند. عمل نمادين سارا در انتها كه از پوسته خانم كوچولوي هميشگي خارج شده و نميتواند بر آنچه در موقعيت بحراني از حسام ديده و شنيده، چشم ببندد، هر چند وامدار واكنش نمادين نورا در نمايشنامه "خانه عروسك" است ولي از زاويه فيلمساز ايراني وجوهي تازه و اينجايي پيدا كرده است.
همراه بردن بچه در آخرين لحظه از سوي سارا از جمله كنشهايي است كه او را در موقعيتي قدرتمندانهتر قرار ميدهد و در عين حال وجه ايراني بودن اين زن / مادر را برجسته كرده و در كنار همه جزئياتي كه مهرجويي هوشمندانه در بطن كار قرار داده، چهره سارا را به عنوان يك كاراكتر زن ماندگار در سينماي ايران برجسته ميكند. وجهي كه با توجه به اقتباسي بودن اين شخصيت اتفاقي منحصر بفرد است.
فيلم سينمايي "سارا" به كارگرداني داريوش مهرجويي يكشنبه 23 تير ساعت 30/20 در قالب برنامه سينما اقتباس از شبكه چهار پخش شد. مهرجويي اين فيلم را سال 1371 بر مبناي فيلمنامه خودش به مدت 103 دقيقه مقابل دوربين برد. نيكي كريمي، امين تارخ، خسرو شكيبايي و ياسمين ملكنصر از بازيگران اصلي اين فيلم هستند.
داستان اين فيلم اقتباسي آزاد از نمايشنامه "خانه عروسك" هنريك ايبسن است و درباره زني به ساراست كه مجبور است براي درمان بيماري شوهرش حسام او را به خارج ببرد، در حاليكه كسي را براي كمك گرفتن ندارد. فيلم "سارا" توانست در دوره يازدهم جشنواره بينالمللي فيلم فجر سيمرغ بلورين بهترين فيلمنامه (داريوش مهرجويي) و بازيگر نقش مكمل زن (ياسمين ملك نصر) ا از آن خود كند.
از ديگر عوامل اين پروژه ميتوان به هاشم سيفي و مهرجويي تهيهكننده، محمود كلاري مدير فيلمبرداري، حسن حسندوست تدوينگر، فريار جواهريان طراح صحنه، ژيلا مهرجويي طراح لباس، فيليپ گلاس آهنگساز، اصغر شاهوردي صدابردار، جهانگير ميرشكاري ميكس و جلالالدين معيريان طراح چهره پردازي اشاره كرد.
دوشنبه 24 تير 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: مهر]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 300]