واضح آرشیو وب فارسی:خبرگزاري قرآني ايران: جايگاه مفاهيم ديني در موج نو سينماي ايران / 37تسلط به معارف ديني و تكنيك سينما؛ شروط موفقيت در سينماي ديني
گروه هنر: گرايش سينماي ايران به مفاهيم ديني در دورههايي كه از آن به موج نو سينمايي نام ميبرند فقط در شرايطي گرايشي سازنده و موفق بوده كه آشنايي با صنعت سينما و تسلط به معارف ديني با يكديگر همراه شدهاند.
خبرگزاري قرآني ايران در مصاحبههايي كه با سينماگران و كارشناسان انجام داد، جايگاه مفاهيم ديني را در موج نو سينماي ايران به بحث گذاشت كه در بخش اول اين گزارش برخي از مصاحبهشوندگان معتقد بودند سينماي دهه چهل آغازگر موج نو در سينماي ايران بود و عدهاي ديگر بر اين باور استوار بودند كه تنها سينماي پس از انقلاب منادي دين در هنر هفتم است؛ توجهاي كه به صورت يك موج پايدار بوده است.
«پژمان لشكريپور» تهيهكننده سينما درباره جايگاه مفاهيم ديني در موج نو سينماي ايران به خبرنگار سينمايي خبرگزاري قرآني ايران (ايكنا) گفت: هنگامي كه صحبت از موج نو در سينما پيش ميآيد شايد اين تصور در ذهن شكل گيرد كه ميتوان شباهتهايي بين موج نو سينماي ايران و فرانسه ( دهه 50 و 60 ميلادي) يافت كه به عقيده من آنچنان كه بايد اين برداشت صحيح نيست.
وي افزود: اما اگر بخواهيم تعريفي مناسب از سينماي نوين ايران داشته باشيم متوجه ميشويم كه سينماي پس از انقلاب است كه در اين بحث مورد توجه قرار ميگيرد، زيرا در اين دوران بود كه كليت آثار سينمايي شكلي جدي و حرفهاي به خود گرفت.
اين تهيهكننده سينما اضافه كرد: ولي در اينباره كه مفاهيم ديني در موج نوين سينماي ايران چه مقامي دارد، آنچه كه مشخص است اين است كه هنگامي كه صحبت از موج نو در سينما ميشود ناخودآگاه معاني معرفتي و ديدگاهي در ذهن تبلور پيدا ميكند كه اين تفكرات در فرهنگ ايراني ريشه در دين ما دارد. براي نمونه فيلمهايي كه امروزه در سينماي ما به عنوان برگزيده انتخاب ميشوند بيشتر متكي بر مضاميني ديني هستند كه فيلمهايي نظير «نياز» و «بچههاي آسمان» مثال بارز اين توضيح هستند.
لشكريپور در توضيحات خود بر اين نكته تاكيد داشت كه مفاهيم ديني در سينماي پس از انقلاب مورد توجه قرار گرفت زيرا آنچه كه از دين در سينماي قبل از انقلاب ميتوان يافت بيشتر توجه به اخلاقيات است.
«علي معلم» تهيهكننده و منتقد سينمايي نيز درباره موضوع اين گزارش اظهار كرد: موج نو در سينماي ايران يك جريان انتقادي است كه برخي معتقد هستند اين جريان در دهه چهل شكل گرفت و جريان دهه چهل تا حدودي وامدار موج نويي بود كه در آن دوران در سينماي فرانسه رخ داد.
وي ادامه داد: نميتوان كتمان كرد كه در دهه چهل جرياني در سينما رخ داد كه سينما را از كليشههاي رايج آن زمان خارج كرد، اما اگر بخواهيم از تاثير مفاهيم ديني در اين جريان سخن گوييم بايد گفت شايد مفاهيم ديني همانند آثار پس از انقلاب در موج نو دهه چهل بروز پيدا نكرد ولي آثار اين دهه نيز بيبهره از مفاهيم دين نبود.
اين تهيهكننده در ادامه تصريح كرد: بعد از انقلاب نيز حركتي در سينما رخ داد كه برخلاف جريان رايج قبل از انقلاب بود، البته اين حركت را نميتوان موج سينمايي نام نهاد بلكه انقلاب اسلامي سينماي ايران را به دو پاره تقسيم كرد.
سخنگوي سابق خانه سينما دليل خود را اينچنين تشريح كرد: موج نو به حركتي گفته ميشود كه در داخل يك حركت مرسوم سينمايي رخ دهد، همانطور كه در سينماي پس از انقلاب شاهد جريانهاي متفاوت هستيم، بنابراين بايد گفت كه موج نو به تعريفي هم در سينماي قبل از انقلاب رخ داد و هم در بعد از انقلاب.
معلم اضافه كرد: سينماي پس از انقلاب شاهد حضور فيلمسازان گوناگوني بوده كه يك شكل از رويكرد آنان را ميتوان در فيلمسازي دفاع مقدس جستجو كرد و يا فيلمسازاني كه در دهه اخير وارد عالم سينما شدند كه هر كدام به شخصه داراي آثار متفاوتي هستند.
وي در پايان توضيحات خود اعلام كرد: در اينكه سينماي پس از انقلاب به دليل فضاي موجود آثار به سوي ارزشهاي ديني سوق پيدا كرد هيچ شكي نيست البته در زمان حال شاهديم بروزهاي پروپاگاندا و ايدئولوژيك صرف و همچنين بروزهاي عارفانه و طريقتي فيلمها را در برگرفته است.
اين سينماگر نيز به شكلي ديگر توضيحات فوق را تاييد كرد با اين تفاوت كه وي معتقد است بروزهاي پروپاگاندا و ايدئولوژيك صفت بسياري از آثار ديني سينمايي پس از انقلاب است.
«جهانگير الماسي» سينماگر و مدرس سينما نيز در مطلع توضيحات خود درباره بحث مورد نظر تصريح كرد: سينماي ايران به عقيده من در سالهاي پاياني دهه چهل با فيلمهايي نظير «خانه خدا» جلال مقدم به حوزه معرفت ديني نزديك شد هر چند پيش از آن در فيلمهايي كه نمونه بارز آن آثار «فردين» است سينما با گزارههاي ديني آشنا بود.
وي ادامه داد: از آموزههايي كه در سينماي فيلمفارسي به عنوان شاخصههاي ديني ميتوان نام برد توجه به سنت جوانمردي است كه بيشتر ميتوان آن را تربيت ديني دانست. بنده به شخصه ميپسنديدم كه بازيگري همچون «فردين» از تشك كشتي فرهنگي را با خودش وارد سينما كرد كه فتوت شاخصه بارز آن بود. جوانمردي كه حيا را به مردان گوشزد ميكرد.
اين مدرس سينما در تكميل توضيح خود گفت: اما به واسطه اصالت نداشتن چنين حركتهايي در ادامه شاهد بوديم كه آن رويكرد ابتدايي در فيلمفارسي راه خود را گم كرد، چراكه پرداختن به مفاهيم ديني؛ صرفا به معناي توجيه جنبههاي اخلاقي نيست.
اين هنرمند ادامه داد: وقتي ما از سينما بهره ميبريم براي نزديكي به آموزههاي ديني، هم بايد به دين نزديك باشيم و هم مطلع از سينما باشيم، زيرا تنها مومن بودن در اين راه شرط كافي نيست به همين دليل است كه دهه چهل و پنجاه هر كدام به نحوي در پرداختن به مفاهيم ديني داراي كاستي بودند، حال اين نقصان گاهي در ناآشنايي با دين بود و در زماني ديگر به دليل ناآشنايي با سينما.
وي ادامه داد: متاسفانه بعد از انقلاب نيز هنر و سينماي ما به واسطه برخورداري از يك جامعه ديني، پرداختن به دين را به شكلي سفارشي پيش گرفت به شكلي كه معرفت ديني سازندگان آن نيز در اين حوزه گرفتار آمد.
نكته ظريف در توضيحات الماسي اين بود كه اخلاقيات در سينماي قبل از انقلاب در ابتدا رويكردي سالم بود كه در ادامه در خدمت كليشههاي مبتذل درآمد.
«عبدالرضا كاهاني» كارگردان سينما در مورد موضوع مطروحه گفت: سينما در هر دوره زماني موجي را شاهد بوده كه هر كدام به نحوي به مفاهيم ديني توجه دارد، اما آنچه مشخص است تمامي موجها به نحوي از مفاهيم ديني سود ميبرند.
خبرنگار ايكنا در اين مصاحبه مدعي شد كه با توجه به اظهار نظر شما بايد فيلمهاي فارسي قبل انقلاب را نيز جزو سينماي ديني محسوب كرد، آيا اين ادعاي شما از نگاه سينمايي قابل قبول است؟
اين فيلمساز پاسخ داد: بله. من عيناً با اين گفته موافقم، چون آن چيزي كه سينماي روشنفكرانه با آن مشكل دارد ساختار فيلمفارسي است، در صورتيكه از لحاظ مفهوم حتي فيلمهاي هندي نيز پيامهاي انساني به مخاطب منتقل ميكنند به همين دليل است كه ميبينيم مردم اينگونه آثار را دوست دارند.
اين فيلمساز در پاسخ به پرسش ديگر ما مبني بر اينكه اگر بخواهيم سينماي بعد از انقلاب را مورد ارزيابي قرار دهيم ميتوانيم بگوييم كه در دهه شصت، موجي نو در سينما شكل گرفت كه دغدغه اصلي فيلمسازانش مفاهيم ديني بود؟
كاهاني پاسخ داد: من با اطلاق واژه موج به فيلمهاي دهه شصت نيز موافق نيستم، زيرا آثاري كه شما نام ميبريد از كيفيت مطلوب سينمايي برخوردار نيست، البته در آن زمان به دليل شرايط موجود فرهنگي گرايش به سمت اينگونه فيلمها زياد بود، اما همانطور كه گفتم كيفيت توليدات از وجه ممتازي برخوردار نبود تا بتوان بدان واژه موج اطلاق كرد.
كارگردان فيلم «آدم» در ادامه توضيحات خود متذكر شد: شايد شما تصور كنيد كه به فيلمهايي كه در زمان حال به مفاهيم ديني ميپردازند ميتوان واژه موج نو ديني اطلاق كرد درصورتيكه من معتقدم اين نگاه باز هم نادرست است؛ حتي اگر ادعا كنيم كه آثار امروزه سينما به شكلي حرفهايتر به انسان و دين توجه كرده است.
وي در پايان توضيحات خود اعلام كرد: انسان به شكل ذاتي به دنبال كردار نيك است، بنابراين طبيعي است كه مفهوم اكثر آثار (به جز آثاري كه نميتوان به رويشان نام هنر نهاد) به سمت مفاهيم ديني سوق پيدا كند، به همين دليل ايمان دارم كه هيچ تفاوتي بين آثار سينمايي در پرداختن به مفاهيم انساني و ديني وجود ندارد حتي آثاري كه در ظاهر اسم مذهب را يدك نميكشند.
توضيحات اين فيلمساز بيانگر اين موضوع است كه تمامي فيلمها به نوعي دربرگيرنده مفاهيم ديني است. اين گفته تا حدودي صحيح است، اما نميتوان انكار كرد كه برخي آثار با دغدغه ديني ساخته ميشود، بنابراين نميتوان چنين فيلمهايي را با آثار معمولي از لحاظ پرداختن به دين يكي دانست.
«مسعود تكاور» كارگردان سينما نيز گفت: در ابتداي اين بحث متذكر شوم كه من به شخصه به وجود «موجي نو» در سينماي ايران معتقد نيستم زيرا سينمايي كه ما در كشورمان شاهد آن هستيم به اندازهاي از لحاظ اقتصادي ناتوان است كه نميتواند به وجودآورنده موجي نو باشد، تنها حركتي را كه شايد بتوان از آن به عنوان فعاليت نو نام برد سينماي به اصطلاح هنري است كه آنهم با سياهنمايي ضعفهاي كشورمان را به تصوير ميكشد.
وي ادامه داد: اما ميتوان موضوع مورد نظر را به گونهاي ديگر مطرح كرد و آن نيز تفاوت نگاه نسلهاي مختلف به مفاهيم ديني در عرصه سينما است. البته به عقيده من در نسلهاي پيشين به هيچوجه نگاه به دين موجود نبود بلكه در سالهاي اخير به واسطه سياستهاي اعمال شده سينماگران به اين سمت (مفاهيم ديني) گرايش پيدا كردهاند.
خبرنگار ايكنا در اين قسمت گفتوگو با اين فيلمساز مخالفت كرده و گفت چگونه شما وجود فيلمسازاني مانند ميركريمي، مازيار ميري و... را ميتوانيد ناديده بگيريد؛ سينماگراني كه با آثار خود و بيشتر به شكل خودجوش حركتي نو را در عرصه سينماي ديني رقم زدند.
آثار برخي از فيلمسازان در عرصه توليدات ديني فقط آثاري ويترين پر كن است
تكاور انتقاد فوق را اينگونه پاسخ داد: هنرمنداني كه شما از آنان به عنوان پرچمدار موج نو در سينماي ديني نام برديد به عقيده من آثارشان ويترين پر كن هستند و وجودشان آنچنان كه بايد بر كليت سينما تاثيرگذار نبوده است.
وي در پايان به اين نكته اشاره كرد كه تنها حركت نو در عرصه سينماي ديني را ميتوان به ژانر دفاع مقدس تعميم داد، چراكه الگوهايي كه ما در اين گونه معرفي كرديم با شاخصههاي جهاني سينماي جنگ متفاوت بود اما متاسفانه ما حتي نتوانستيم اين گونه تاثيرگذار را زنده نگه داريم.
از مجموع دو گزارش ميتوان اينگونه نتيجهگيري كرد كه مفاهيم ديني در سينماي پس از انقلاب بود كه به عنوان موجي نو مورد توجه قرار گرفت كه در هر دوره با نگاهي جديد پرداخته ميشود.
دوشنبه 24 تير 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبرگزاري قرآني ايران]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 231]