محبوبترینها
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
سیگنال در ترید چیست؟ بررسی انواع سیگنال در ترید
بهترین هدیه تولد برای متولدین زمستان: هدیههای کاربردی برای روزهای سرد
در خرید پارچه برزنتی به چه نکاتی باید توجه کنیم؟
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1826530317
بررسي موقعيت ايران درخط لوله صلح
واضح آرشیو وب فارسی:اطلاعات: بررسي موقعيت ايران درخط لوله صلح
ايران با داشتن 7/15 درصد ذخاير گازي جهان كمتر از يك درصد از بازار تجارت اين محصول را دارد.
از چند سال گذشته مذاكرات مسئولان كشورمان براي تنوع بخشيدن به بازار صادراتي گاز شروع شده و كشورهايي نيز به عنوان هدف تعيين شدهاند.
يكي از خوانندگان محترم روزنامه مقالهاي را ارسال كردهاند كه علاوه بر مسيرهاي صادراتي گذشته، گزينه جديدي را براي صادرات گاز مطرح كردهاند.
با ياد آوري اين نكته كه مقاله حاضر ديدگاه شخصي نگارنده آن است مشروح مقاله را طي 2قسمت منتشر مي كنيم.
* * *
وزير نفت پاكستان طبق آنچه واحد مركزي خبر صدا و سيما جمهوري اسلامي ايران در تاريخ 27/7/86 مخابره كرده است، اعلام كرده كه: (الف) و در جاي ديگر فاروق قيوم معاون وزير نفت و منابع طبيعي پاكستان هم در مورد ترانزيت گاز ايران به چين اظهار تمايل كرده و ميگويد:
رئيس جمهوري و نخستوزير پاكستان بارها، تأكيد كرده است كه پاكستان آماده است به گذرگاهي براي انرژي در منطقه تبديل شود> مختار احمد مشاور نخستوزير پاكستان نيز ميگويد:
با توجه به اظهارنظرهاي مقامات پاكستاني به نظر ميرسد كه پاكستانيها با تكيه بر ترفندهاي سياسي و همكاري قدرتهاي فرامنطقهاي بطرزي ماهرانه درصدد هستند تا ولو بطور تصنعي بنا به گفتههاي فاروق قيوم: و از اين طريق بتوانند در ادامه سياستهاي خود در منطقه توفيق، يابند. در حالي كه اين امر مبرهن و واضح است كه تنها كشوري كه علاوه بر قدرت تاريخي و فرهنگي با داشتن منابع مهمّ ژئواكونوميك و موقعيت استراتژيكي ميتواند حرف اوّل را در منطقه و جهان بزند، ايران است، زيرا جهان محتاج به انرژي منطقه خليجفارس است و منابع بالفعل و بالقوه اين منطقه براي راهيابي به جهان صرفاً نياز به راههاي آبي و خاكي ايران دارند.
اين امر با نگاهي به موقعيت ژئوپلتيكي و ژئواستراتژيكي ايران و داشتن منابع عظيم انرژي در ايران و كل منطقه محسوس و ملموس خواهد بود، زيرا كشور ما تنها گذرگاه بين آسيا و اروپا بوده و همچنين تنها راهي است كه همه كشورهاي ساحلي اقيانوس هند و مناطق جنوبي خليجفارس و درياي عمان از طريق آن ميتوانند به آبهاي نيمكره شمالي و در نتيجه سرزمينهاي مصرفكننده انرژي ارتباط پيدا كنند و تجربههاي چند دهه گذشته نشاندهنده آن است كه هيچ مكاني به هر اندازه خطوط لوله و از هر مسيري كشيده شود.(ب) نميتواند جايگاه ممتاز ايران را تحتالشعاع قرار دهد، خصوصاً اينكه راههاي عبور از ايران، اكثراً و عمدتاً مبادي انرژيزا را به مناطق انرژيخواه (مصرفكننده) ارتباط ميدهد و داراي ارزش اقتصادي و حياتي هم براي كشورهاي توليدكننده و هم مصرفكننده هستند، اين وضعيت، قدرت برتر ايران را تثبيت ميكند و موجب دخالت قدرتهاي فرامنطقهاي براي مخدوش كردن اين موقعيت ممتاز ميگردد، عليهذا، ما نيز بايد در مقابله با اين ترفندها و تهاجمات سياسي و اقتصادي و ايجاد مسيرهاي ساختگي انتقال انرژي، نسبت به توسعه و به فعل درآوردن اين قدرت طبيعي و خدادادي خود با تمام قوا اقدام كنيم، زيرا اين موقعيت طبيعي تنها، وقتي ميتواند گستردگي و وسعت يافته و غيرقابل رقابت باقي بماند كه از آن استفاده شود و راههاي انتقال انرژي از جنوب به شمال و شرق به غرب و بالعكس با توجه به همه ابعاد سياسي، فرهنگي و اجتماعي مورد مطالعه و استفاده قرار گيرد، موضوعي كه در انتخاب راه انتقال انرژي از ايران به چين كه مورد توجه پاكستان نيز قرار گرفته، ميبايد مورد امعان نظر ايران قرار گيرد؛ علل پيشنهاد مذكور از طرف پاكستان با توجه به دخالت قدرتهاي بيگانه در منطقه و راههاي ديگر انتقال انرژي كه با حمايت ايالات متحده آمريكا و همكاري همين كشور پاكستان در حال برنامهريزي و احياناً اجرا در منطقه حساس خاورميانه، آسياي ميانه و حوزه درياي مازندران و خليجفارس تا اقيانوس هند ميباشد، مورد تجزيه و تحليل قرار گيرد و شايد بررسي علل اين پيشنهاد، عاملي باشد براي بررسي و بيان ديدگاههاي اقتصادي در ارتباط با برنامههايي كه به منظور تضعيف قدرت غيرافول ايران در منطقه در جريان است، اين تجزيه و تحليل را با توجه به اين كه مبناي تهيه اين مقاله، موضوع انتقال انرژي به چين از طريق، پاكستان ميباشد، در ابتدا با معرفي راه برتر عبور انرژيهاي فسيلي ايران به چين كه موجب تعطيل پروژههاي تحميلي به منطقه خواهد شد، آغاز ميكنيم و سپس به تجزيه و تحليل پروژههاي تحميلي قدرتهاي فرامنطقهاي مانند ايالات متحده آمريكا در منطقه خواهيم رسيد.
اگر به نقشه كشور عزيزمان ايران نگاه كنيم، كشور افغانستان در شرق ايران، سرزمين حدواسط بين دو كشور ايران و چين است، بررسي فاصله بين مرزهاي ايران و افغانستان تا مرزهاي چين و افغانستان، موقعيت طبيعي گذرهاي عبور احتمالي خطوط انرژي و عوامل متعدد ديگر نشاندهنده آن است كه بهترين راه انتقال انرژي ايران به چين فقط همين راه افغانستان بوده و انتخاب اين راه بر هم زننده نقشههاي دخالت كشورهاي بيگانه در منطقه خواهد بود و با انتخاب اين راه نه تنها در كوتاهترين فاصله جغرافيايي انرژي ايران به چين ميرسد، بلكه برنامههاي ديگر انتقال انرژي در منطقه نيز با بنبست روبرو خواهد شد، بنابراين در اين جا به مقايسه راه عبور گاز ايران به چين از طريق پاكستان و افغانستان و انتخاب افغانستان به عنوان تنها راه گذر آن خواهيم پرداخت و در ادامه اين بررسي، دخالتهاي قدرتهاي فرامنطقهاي را در احداث لولههاي انتقال گاز از مسيرهايي كه در جهت تضعيف ايران ميخواهند به وسيله كشورهاي ديگر منطقه به مرحله اجرا بگذارند مورد اشاره قرار خواهيم داد.
1- مقايسه فاصله مسير انتقالي گاز به چين از طريق پاكستان و افغانستان: فاصله مرز پاكستان و ايران و از مرز پاكستان تا چين كه بخشي از آن در كشمير تحت تصرف پاكستان(ايالت گُلگيت) قرار دارد. بيش از 2200 كيلومتر است. و در حال حاضر خط لولهاي كه قرار است گاز را از عسلويه و گوادر پاكستان به هند انتقال دهند در حدود 2670 كيلومتر است - از عسلويه تا مرز ايران حدود 1115 كيلومتر را طي ميكند، اين مقدار فاصله: (قسمتي از خط لوله 2670 كيلومتري است كه خط لوله انتقال گاز ايران به پاكستان و هند ميباشد و 1115 كيلومتر آن در ايران، 705 كيلومتر آن در پاكستان است و بقيه آن نيز بطول 850 كيلومتر در داخل هند خواهد بود.2 بطوري كه ملاحظه ميشود لوله گازي كه در منطقه گوادر(ج) وارد پاكستان ميشود، 1115 كيلومتر را در ايران طي ميكند و براي رسيدن به هند در داخل پاكستان از نزديكترين حد فاصل بين ايران و هند در داخل خاك پاكستان فقط 705 كيلومتر را طي ميكند، امّا اين لوله اگر بخواهد از مرز ايران به چين هدايت شود بايد حداقل بيش از 2200 كيلومتر را طي كند، در حالي كه فاصله مرز ايران و افغانستان (دهانه ذوالفقار) تا مرز چين، طبق آنچه در كُتب جغرافيايي آمده تا دالان واخان در ولايت بدخشان و نزديك مرز چين و افغانستان حدود 1240 كيلومتر است.3 بنابراين ملاحظه ميشود كه با توجه به عوارض طبيعي كه در مسير پاكستان به چين موجود است، تقريباً مسير انتقال گاز از مرز ايران از طريق افغانستان به چين نصف فاصله انتقال گاز ايران از پاكستان به چين است.
2- وضعيت طبيعي مسير عبور از نظر عوارض طبيعي - مسير عبور خط لوله گاز از طريق پاكستان به چين كلاً مناطق ناهموار كوهستاني است.4
اگر به نقشه پاكستان نگاه كنيم ملاحظه ميشود در منطقه گوادر ارتفاعات بالاي سه هزار متر وجود دارد و پس از عبور خط لوله از دامنههاي كوهستانهاي بلوچستان پاكستان كه بين 1000 تا 2000 متر ارتفاع دارند، مجدداً اين خط لوله بايد ارتفاعات 2000 تا 3000 متري را طي كند و فقط در شرق رود سند ارتفاعات بين 1000 تا 2000 متر ميرسد، اين شرايط در منطقه گلگيت(د) يعني ايالت كشمير پاكستان كه ايالت همسايه چين است با موانع سخت طبيعي و ارتفاعات بالاي 3000 متري برخورد ميكند و رشته كوههاي هندوكش، هيماليا و قراقروم در اين منطقه با قلههاي بلند وجود دارد.5
همانطور كه قبلاً گفته شد، اين مسير كوهستاني حدود 2200 كيلومتر از مرز ايران و پاكستان تا مرز چين با پاكستان در منطقه گُلگيت فاصله دارد و خط لولهاي كه در اين مسير احتمالاً بايد كار گذاشته شود بايد از چهار منطقه كوهستاني شامل رشتهكوههاي بلوچستان، كوههاي سليمان و رشتهكوههاي هيماليا و هندوكش عبور كند كه به علت عوارض طبيعي و دامنهها و شيبهاي موجود، شايد 3000 كيلومتر خط لوله احتياج داشته باشد و اگر راه ديگري در داخل پاكستان در نظر گرفته شود، احتمالا خط لولهاي خواهد بود كه از دامنههاي شرقي و جنوبي ارتفاعات فوقالذكر و از مسير غرب رود سند كشيده خواهد شد، كمااينكه در حال حاضر 6 كه خط انتقال احتمالي گاز ايران به چين نيز ميبايد به موازات اين خط لوله احداث شود، كه اين خط انتقال گاز بديهي است كه بايد فاصله بيشتري را طي كند و اين فاصله به خاطر فرار از مناطق ناهموار كوهستاني و گردشهاي مسيرهاي خط لوله شايد تا حدود 2500 كيلومتر بالغ گردد، ضمن آنكه مجدداً حدود 400 كيلومتر از 7 بايد عبور كند. با توجه به اين مسير پرفراز و نشيب كوهستاني و سرد و مشكلات ديگر، اگر مسير انتقال گاز ايران از بندر عسلويه در ايران تا مرز ايران و پاكستان در گواتر(ه-) را بررسي كنيم متوجه ميشويم كه گرچه 8 ولي به هيچ وجه منطقي نيست كه پاكستان را معبر عبور خط لولههاي حامل انرژي ايران به چين به حساب آوريم، زيرا پيشنهاد پاكستانيها پيش از دريافت حق ترانزيت، صرفاً با دخالت قدرتهاي بزرگ فرا منطقهاي و به جهت تبديل پاكستان به ارائه شده كه به تبعات آن در طول مقاله اشاره خواهد شد، بايد توجه داشت كه در مقايسه مسير افغانستان با وضعيت ناهموار و كوهستاني پاكستان، افغانستان داراي موقعيت نسبتاً خوب طبيعي از شمال غربي افغانستان (مرز ايران و افغانستان) تا مرز چين در (و) بوده و علاوه بر فاصله 1240 كيلومتري آن، تقريباً نصف بيشتر اين مسير از مناطق كمارتفاع ميباشد و اصولاً مناطق شمالي افغانستان بيشتر مناطق كمارتفاع و جلگهاي هستند و گرچه 80 درصد مساحت افغانستان را كوهها تشكيل ميدهند، 9
3- موقعيت اجتماعي و ايمني مسير - مسير خط لوله گاز كه از نقطه مشترك مرزي افغانستان و ايران وارد خاك افغانستان ميشود از نظر موقعيت جغرافياي انساني و ايمني مسير در شرايطي است كه كمتر در خط تخريب و خرابكاري در لولههاي انتقال انرژي قرار خواهد داشت، در حالي كه مسير پاكستان تا چين از مرز ايران و پاكستان تا مرز پاكستان و چين از مناطق بحرانخيز و آشوبزده عبور ميكند كه هيچ ايمني را براي لولههاي حامل انرژي تضمين نميكند، زيرا مسير اين لوله از ايالتهاي بلوچستان و ايالت سرحد بمركزيت پيشاور و گلگيت ميگذرد كه دو ايالت اولي در واقع دو ايالت آشوبزده هستند كه طوايف و قبايل بلوچ و پشتون در اين دو ايالت همواره گرفتار درگيري با اقوام ديگر هستند، مثلاً نمونهاي از عدم امنيت در بلوچستان پاكستان را ميتوان در وقوع انفجار در خط لوله گاز منطقه(سويي) در ايالت بلوچستان ديد، بطور كلي 10 وقتي پاكستان نتواند از خط لوله گاز خود حفاظت كند. چگونه ميتواند از مسير سه هزار كيلومتري كه از مناطقي اينچنين ناامن عبور ميكند، نگهداري و حفاظت نمايد، ضمناً علاوه بر اين اختلافات مرزي افغانستان و پاكستان كه براساس خط (ديوراند)(ح) مرزبندي شده و همواره، تضادهاي شديد بين افغانستان و پاكستان در آن قرار دارد و همچنين قرار داشتن منطقه كشمير(ي) كه با توجه به خط آتشبس بين هند و پاكستان بدو قسمت تقسيم شده و پاكستان فقط از اين منطقه متنارع فيه كشمير با چين ارتباط دارد، نيز از عواملي هستند كه اين مسير را بسيار ناامن ساخته است و استفاده احتمالي از اين مسير را تقريباً ناممكن خواهد است.
4- مورد ديگري كه با نظر كارشناسان و مسئولين ذيربط ميتواند مورد توجه قرار گيرد، امكان استفاده از منابع گاز خانگيران سرخس جهت انتقال به چين از طريق افغانستان است كه با توجه به اينكه اين منابع تقريباً در مجاورت مناطق مرزي ايران با افغانستان قرار دارد، استفاده از اين منابع در صورتي كه بتواند جوابگوي اين طرح باشد براي انتقال گاز به افغانستان، چين، و ديگر كشورهاي مسير ميتواند مورد استفاده قرار گرفته و ديگر نيازي به احداث خط لوله به جهت اين منظور از عسلويه نبوده و از گاز منابع پارس جنوبي ميتوان در مناطق ديگر و همسايگان شمال غربي، جنوب غربي، بحرين و امارات استفاده كرد.
5- جلوگيري از حضور قدرتهاي فرامنطقهاي با استفاده از مسير افغانستان - مسير انتقال گاز از پاكستان به چين موجب برتري قدرت باكستان در منطقه، خصوصاً در مناطق همجوار خواهد بود، اظهارات فاروق قيوم در مورد اينكه رئيسجمهور و نخستوزير پاكستان، ميخواهند پاكستان گذرگاه عبور انرژي در منطقه باشد خود مؤيد اين مطلب بوده و پيشنهاد اين كشور به ايران نيز براي انتقال گاز ايران به چين از مسير پاكستان نشان دهنده اين اهداف پاكستان است، امري كه همچنين مانع از بهرهوري ايران از موقعيت طبيعي خود در برقراري برتري اقتصادي در منطقه و تبديل قدرت بالقوه طبيعي ايران به قدرتي كارآمد و فعال خواهد شد و به همين لحاظ ايران به هيچوجه نبايد به اين پيشنهاد پاكستان كه با حمايت قدرتهاي برتري جوي غربي خصوصاً آمريكا همراه است، جواب مثبت دهد، زيرا در اين صورت خود به دست خويش در ايجاد موقعيت منطقهاي اقتصادي براي پاكستان كمك كرده و موقعيت طبيعي و بالقوه خود را تضعيف خواهد نمود، در حالي كه پاكستان از همين خط لوله گاز احتمالي انتقال به چين، خواهد توانست به افغانستان نيز كه همسايه شمالياش ميباشد و همچنين كشورهاي نزديك خود گاز بدهد. همچنين با عبور اين خط لوله، پايگاه اقتصادي پاكستان نسبت به قبل در مقابل چين تقويت خواهد شد و به موازات آن پاكستان با توسعه روابط اقتصادي و سياسي با چين از طريق انتقال گاز ايران، در مقابل هند نيز، موقعيت بهتري نسبت به گذشته پيدا خواهد نمود. و اما اگر ايران خط لوله جديدي از راه افغانستان به منظور برقراري ارتباط منابع انرژي خود با چين بكشد، با توجه به مواردي كه برشمرديم با استفاده از اين خط لوله، و مسير مذكور از قدرت طبيعي خود به نفع خويش بهرهبرداري كرده و بدون نياز به پاكستان، و از طريق افغانستان گاز خود را به چين خواهد رساند و به كشورهاي ازبكستان و تاجيكستان و احتمالاً قرقيزستان نيز از طريق همين خط لوله گاز صادر خواهد كرد و از ايجاد خط لولههاي ديگري چون تاپ نيز كه در بند (6) به آن اشاره خواهيم كرد، جلوگيري خواهد كرد.
6- جلوگيري از شكلگيري قرارداد تاپ. بايد توجه داشت كه در حال حاضر قرارداد ديگري به نام قرارداد تاپ يا پروژه تاپ با ظرفيت انتقال سالانه 33 ميليارد مترمكعب گاز از تركمنستان به پاكستان و از طريق افغانستان در شرف تنظيم و شكلگيري است، اين قرارداد در واقع عملياتي پيشگيرانه است كه از عبور لولههاي نفت ايران احتمالاً از خاك افغانستان به چين جلوگيري كند و بازيگر اصلي اين طرح، ايالات متحده آمريكا و اجراكنندگان آن پاكستان و تركمنستان هستند، اگر كمي دقت شود، ملاحظه ميكنيم كه پاكستان براي اينكه از انتقال گاز ايران به چين از طريق افغانستان و منافع آن براي ايران جلوگيري كند. از يك طرف با وجود همه معايب و مشكلاتي كه عبور خط لوله به مقصد چين برايش دارد، پيشنهاد انتقال گاز ايران از طريق خاك پاكستان به چين را ميدهد و از طرف ديگر هر چه سريعتر ميخواهد كه عملاً نيز با عبور خط لوله پروژه تاپ از خاك افغانستان، كه بنا به گفته: (11) به اين نگراني خود از انتقال گاز ايران از مسير افغانستان به چين كه در مسير خود، كشورهاي شمالي افغانستان را نيز تغذيه خواهد نمود پايان دهد و (12) همانطور كه گفتيم با احداث خط لوله ايران علاوه بر افغانستان كشورهاي شمالي افغانستان مانند تاجيكستان و ازبكستان و احتمالاً قرقيزستان نيز از اين خط لوله استفاده خواهند كرد(ط) و بدين ترتيب ايران در طول مسيري كه اولويتهاي آن را قبلاً برشمرديم و فاصله آن نصف مسير انتقال گاز ايران به چين از طريق پاكستان خواهد بود. احتمالاً به 5 كشور، افغانستان، تاجيكستان (ي) ازبكستان، قرقيزستان و نهايتاً چين گاز خواهد داد و لوله تاپ هم كه پاكستان و تركمنستان با حمايت آمريكا ميخواهند به وسيله آن با يك تير چند نشان بزنند، ديگر در منطقه بازاري نخواهد داشت، افغانستان هم كه لولههاي گاز ايران آن را تغذيه ميكنند، ديگر نيازي به داخل شدن در قرارداد (تاپ) و استفاده از گاز تركمنستان را نخواهد داشت و تركمنستان هم براي فروش احتمالي گاز خود، تنها به بازار ايران متكي خواهد بود و نميتواند با ايجاد بازارهاي ديگر براي ايران بازيهاي اقتصادي بيشتري در آورد، و اين بدين معناست كه اگر خط لوله گاز ايران به چين از طريق افغانستان ايجاد شود، ديگر تركمنستان محملي هم براي ورود در قرارداد تاپ نخواهد داشت و تنها بايد در درجه اول به بازار ايران و بعد روسيه فكر كند، رئيسجمهور تركمنستان اخيراً گفته بود كه اين كشور قصد دارد صادرات گاز خود به ايران را افزايش دهد.
به گزارش (پرستيوي) او با اين حال افزود: عشقآباد، همچنان پروژههاي خط لوله حاشيه خزر و تركمنستان، پاكستان را پيگيري خواهد كرد.>(13) به طوري كه ملاحظه ميشود، تركمنستان نيز مترصد بسته شدن قرارداد تاپ و اجرايي شدن آن هست تا از انحصار بازار ايران و احتمالاً روسيه خارج شده و علاوه بر داخل شدن در قرارداد تاپ در جستجوي بازارهاي ديگر هم باشد.*1 و به همين بهانه نسبت به بالا بردن قيمت گاز صادراتي خود اقدام كرده است، كاري كه حتي در حال حاضر نيز با بستن لولههاي گاز خود به روي ايران در زمستان سال 86 انجام داد. (ك) بايد توجه داشت كه اين خيال تركمنها با حمايت آمريكا براي منزوي كردن ايران و روسيه در شرف انجام شدن است و (14) آمريكا، در واقع با پشتيباني از پروژه تاپ ميخواهد با عملي كردن اين پروژه ضمن حذف تمام مسيرهاي انتقال انرژي ايران به مناطق شرقي ايران، كشورهاي هند و پاكستان را هم كه نياز شديد به انرژي دارند به خريد گاز و تأمين انرژي موردنياز خود از طريق خط لوله تاپ اميدوار سازد.
سايت اينترنتي اكونوميست، نيز در گزارشي در اين مورد به بررسي وضعيت انرژي در پاكستان و هند پرداخته است و نوشته است: خط لوله گاز (صلح) (خط لوله ايران، پاكستان و هند) تا قبل از معرفي جايگزين براي آن بهترين گزينه جهت تأمين گاز موردنياز دو كشور هند و پاكستان بوده است، اين پروژه همواره با مخالفت آمريكا رو به رو بود، اما پاكستان و هند به دليل نياز شديد به انرژي در مقابل خواستههاي واشنگتن مقاومت ميكردند ولي هماكنون با مطرح شدن پروژهاي ديگر و مسيري جديد براي تأمين انرژي موردنياز اين دو كشور ظاهراً خط لوله (صلح) به اولويت دوم دهلينو و اسلامآباد تبديل شده است...؟
يکشنبه 23 تير 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: اطلاعات]
[مشاهده در: www.ettelaat.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 343]
-
گوناگون
پربازدیدترینها