واضح آرشیو وب فارسی:همشهری: شمعهاي بدون دود
تلويزيون- چنگيز محمودزاده:
حضور اردشير رستمي در تلويزيون در ماههاي اخير آنقدر زياد شده است كه شايد بعضيها از ياد برده باشند او يك كاريكاتوريست و تصويرساز است.
رستمي هفته گذشته نمايشگاهي در نگارخانه بنفشه برگزار كرد كه «كودكان جنگ» نام داشت. نمايشگاهي كه شعار آن «اجازه دهيد بچهها آب نبات بخورند» بود.
آخرين نمايشگاه اردشير رستمي از دو بخش تشكيل شده بود. بخش اول آن تابلوهايي را شامل ميشد كه در سالهاي گذشته نمونههاي مشابه آن را زياد ديدهايم. آثاري كه در تقويمهاي سالانه رستمي چاپ شدهاند و يا به تازگي روي جلد كتابهايي آمدهاند كه اين هنرمند، طراحي جلد آنها را بر عهده داشت. همان تم قبلي زنان و مرداني كه هر كدامشان داستان يك شعر را روايت ميكنند در اين آثار به چشم ميخورد.
هرچند اين آثار پس از گذشت چند سال و تكرار شدن ايده اوليه آن به همان شكل ثابت، براي مخاطب كمي خسته كننده شده است اما خود رستمي آنها را بخشي از كار هر سال خود ميداند:«اين تابلوها، كارهايي هستند كه هر سال انجام ميدهم و آنها را به نمايش ميگذارم.»
در همين بخش از نمايشگاه دو تابلو ديده ميشد كه ساختاري متفاوت از آثار هميشگي اين هنرمند داشت و برخلاف ديگر تابلوها، در قطع بزرگ طراحي و اجرا شده بودند. در اين دو اثر، تصاويري به چشم ميخورد كه هم به عناصر موجود در طبيعت مانند سنگ و گياهان شبيه بودند و هم به فيگورهاي انساني. به گفته رستمي اينآثار به مجموعهاي جداگانه تعلق دارد كه تاكنون بيش از 100اثر از آنها را اجرا كرده است:«اين مجموعه درباره شباهت انسان و خاك است. عناصر موجود در طبيعت مثل سنگهاي صيقلي، درختها يا علفها حالاتي دارند كه به بدن انسان شبيه است.
در واقع حركت ما به عنوان انسان نيز وقتي ميميريم و دفن ميشويم و بعد شايد تبديل به درخت و گياه ميشويم، در آنها ادامه پيدا ميكند.»
بخش اصلي نمايشگاه كه به كودكان جنگ مربوط ميشد از بيش از 100 اثر در قطع بسيار كوچك تشكيل شده بود كه در همه آنها فقط يك شمع ديده ميشد. شمعهايي كه به گفته اين هنرمند، نمادي براي كودكاني است كه در جنگها از بين ميروند و در ياد بود آنها شمعي روشن ميكنيم:«شمعهايي كه در نمايشگاه گذاشتهام برخلاف شمعهايي كه براي در گذشتگان روشن ميكنيم، دود نميكند و هميشه روشن ميمانند.»
رستمي براي ياد بود كودكان جنگ در ميان تابلوهاي كوچك شمعها كه بدون فاصله و در كنارهم دو ديوار از نمايشگاه را پر كرده بودند، عكسهايي نيز از صحنههاي واقعي حضور كودكان در جنگ گنجانده بود؛ عكسهايي كه به جنگ جهاني دوم، جنگ ايران و عراق و جنگهاي كامبوج تعلق داشت. با اين حال تكرار شمعها، حالت يكنواختي به نمايشگاه داده بود و آن تاثيري را القا نميكرد كه رستمي در ذهن داشت. شايد بشود گفت جذابيت خود عكسها بيشتر از، شمعهايي بود كه آنها را احاطه كرده بودند. رستمي در نظر داشت اين بخش از نمايشگاهش حالت يك چيدمان را داشته باشد:«ماحصل همين تكرار در ذهنم بود تا به شكل يك چيدمان،معني دهد؛ حالتي مثل چلچراغ يا شمعهايي كه در مراسم شام غريبان روشن ميكنند.»
پايان بخش اين قسمت از نمايشگاه عكسي بود از سخنرانيهاي آدولف هيلتر كه روي آن، آرم شبكه سه و جمله « ادامه دارد» ديده ميشود. آنطور كه رستمي ميگويد، منظور از ادامه دارد اين است كه «هم نمايشگاه ادامه دارد و هم مرگ و مير كودكان».
در كارت دعوت نمايشگاه شعري از «بختيار علي»، شاعر كرد نوشته شده بود كه به طور خلاصه تمام آن چيزي را كه رستمي در ذهن داشت، نشان ميداد:شب هنگام مادري چادرش را برگور فرزندش كشيد
صبح كه شد گورستان بوي شير ميداد
تاريخ درج: 23 تير 1387 ساعت 09:09 تاريخ تاييد: 23 تير 1387 ساعت 09:51 تاريخ به روز رساني: 23 تير 1387 ساعت 09:50
يکشنبه 23 تير 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: همشهری]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 203]