واضح آرشیو وب فارسی:نیک صالحی:
ايران: [email protected] /مينو ضابطيان در ايجاد ارتباطات شغلى و اجتماعى بسيار ضعيف عمل مى كرد. انتقال مطالب و موضوعات مورد نظرش بيشتر مواقع ناموفق بود. گرچه در زمينه كارى و حرفه اى توانايى و استعداد و قابليت هاى خوبى داشت، اما هميشه به خاطر روابط عمومى ضعيفش در پس زمينه فعاليت ها گم مى شود. حتى با ارباب رجوع و همكاران هم ارتباط خوبى نداشت. گرچه قلبى بسيار ساده و بى كينه داشت، اما دوستان و نزديكانش هم در ارتباط كلامى و غيركلامى با وى احساس نزديكى نداشتند. مقاصد و احساسات درونى اش در استفاده نادرست از كلمات و آهنگ غيردوستانه صدايش، تعبير نامناسب مى شد. كم كم از دست خودش كلافه شده بود و تصميم گرفته بود با ديگران ارتباط برقرار نكند! تصميمى غيرممكن! انسان موجودى اجتماعى و... و زندگى تنها، انزوا و بريدن از جمع!! تصميم او و واقعيت موجود يك نامساوى بود!! پس چه بايد كرد؟! چگونه مهارت ارتباطى خود را افزايش دهيم؟ بدون در نظر گرفتن اينكه چه شغل و حرفه اى داريم؟ در چه سن و سالى به سر مى بريم؟ و جنسيت ما چيست؟ ارتباط با انسان ها ضرورتى مهم در زندگى ما به حساب مى آيد. در ايجاد ارتباط با سايرين مى خواهيم پيام، قصد يا احساسى درونى را به آنان انتقال دهيم. فرايندى كه حداقل دو نفر در آن شركت دارند. ايجادكننده اين ارتباط و دريافت كننده آن. زمانى در ايجاد اين ارتباط موفق خواهيم بود كه شنونده تصور و برداشتى مطابق با خواست و نيت درونى ما داشته باشد. بارها ديده ايم كه پس و پيش كردن حتى يك كلمه در جمله اى، چگونه موضوعى را تغيير و بار مثبت كلام ما را به بار منفى تبديل كرده است. آهنگ كلام و حتى نوع حركات چهره، چشم و... نيز در اين تأثيرگذارى نقش به سزايى دارند. (هرگز از خود پرسيده ايد صورتتان در زمان اداى جملات محبت آميز چه حالتى داشته است؟! و زبان بدن چگونه زبان ظاهرى را حمايت كرده است؟!) بنابراين بيان مطالب و مقاصد به شيوه اى مناسب و حساب شده چه در زندگى خصوصى و شخصى و چه در جايگاه حرفه اى در موفقيت ارتباطى نقش مهمى دارد. با تحقيق بر روى انتخاب بيش از ۵۰ هزار كارمند در سرتاسر دنيا متوجه شده اند، در دنياى حرفه اى امروز مهارت هاى ارتباطى حرف اول را در گزينش از سوى كارفرمايان مى زند. اين ارتباطات در دنياى حرفه اى شامل ارتباط نوشتارى و كلامى و چگونگى برخورد و رفتار با ديگران است. بنابراين در محيط هاى كارى افراد خوش برخوردتر با روابط اجتماعى مطلوب تر، اما دانش كمتر، بسيار موفق تر از افرادى با شايستگى علمى اما ارتباط ضعيف، عمل مى كنند. يك مثال ساده اين موضوع را به نوعى ديگر تأييد مى كند. شما به عنوان يك خريدار معمولاً ترجيح مى دهيد از فروشگاهى خريد كنيد كه فروشنده با صبر و حوصله و رفتارى شايسته در انتخاب اجناس به شما كمك مى كند و در صورتى كه با ورود به فروشگاهى به فروشنده اى كه قصد دعوا دارد برخورد كنيد، سريعاً آنجا را ترك مى كنيد. چه كنيم تا از سخنان و رفتار ما سوء تعبير نشود؟ قبل از هرگونه ارتباط و ايجاد آن به اين نكته توجه داشته باشيد كه بنيان آنچه مشغول ساختنش هستيد، دو طرفه است و پلى كه قصد داريد از آن عبور كنيد، از يك طرف توسط شخص يا اشخاصى ديگر ساخته و حفظ مى شود. بنابراين از خود سئوال كنيد: در آن طرف پل چه كسى ايستاده است؟ حرف هاى من را چگونه و با چه ديدگاهى تفسير خواهد كرد؟ چه وضعيت فرهنگى و اخلاقى دارد؟ اين پيام مورد نظر من از چه مجرايى انتقال مى يابد؟ اصلاً موضوع آن چيست؟ مكان، زمان و مسائل حاشيه اى كدام است؟ با پاسخ مناسب به اين سؤالات مى توانيد حساب شده تر رفتار كنيد و به ديگران بيشتر احترام بگذاريد. عوامل دخيل در ايجاد ارتباط ۱- فاعل يا ايجادكننده رابطه؛ ما مى بايست به عنوان سازنده اين رابطه نخست در نزد فرد يا افراد مقابل اعتبار و دانش كافى در زمينه مورد نظر را داشته باشيم تا بتوانيم با توجه و دقت در ساير موارد، ارتباطى موفق را پايه ريزى كنيم. پس اينكه ديگران ما را چگونه مى بينند، اصلى در خور توجه است. (قرار نيست بوقلمون صفت باشيم، اما مى توانيم خود واقعى را به خوبى به تصوير بكشيم و نظرات سايرين را مد نظر داشته باشيم.) ۲- پيام يا موضوع مورد ارتباط؛ در ساخت هر نوع ارتباط يك بخش منطقى و عقلانى وجود دارد و يك بخش عاطفى و احساسى. بخش منطقى در واقع قسمت اصلى و هسته مركزى اين ارتباط است. مقصود و هدف نهايى در بنا نهادن اين پل. اما بخش عاطفى نيز در جاى خود اهميت زيادى دارد و مى تواند انگيزه لازم براى اين ارتباط را ايجاد كند. پس در هر نوع ارتباط چه نوشتارى و چه كلامى، از خود سؤال كنيد موضوع مورد گفت وگو چيست؟ ابعاد منطقى و عاطفى آن كدام است؟ ۳- كانال و مجراى انتقال پيام؛ آيا اين ارتباط به شكلى رو در رو است يا از طريق تماس تلفنى و يا نوشتارى (نامه، E-mail و...) ۴- دريافت كننده پيام؛ جزء پيشين ارتباط با واكنش و عكس العملى كه در مقابل رفتار يا صحبت هاى ما از خود نشان مى دهد، مى تواند به ما بفهماند كه تا چه اندازه در كار ارتباطى خود موفق بوده ايم. (جويدن آدامس، پچ پچ كردن با كنار دستى ها، دهان دره كردن و... از طرف شنونده نشانه هاى خوبى نيست!) ۶- زمينه ارتباط؛ يكى از موارد مهم و مؤثر در شروع و يا ادامه ارتباط توجه به محيط و زمان اين رابطه است. در محيط كاملاً رسمى استفاده از رفتارهاى بسيار دوستانه يا غيررسمى و به كارگيرى كلامى عاميانه باعث فرو پاشيدن ارتباط مى شود و نشانه برخورد اجتماعى و راحت و دوستانه و... شما نيست، بلكه كمى ناپختگى را نشان مى دهد. (هر سخن جايى و هر نكته مكانى دارد.) چگونه مى توان در ارتباطى كلامى موفق بود اگر سخنان ما طولانى، بدون سازماندهى مشخص و به قولى جسته گريخته باشد، انتظار مى رود شنونده با بى حوصلگى مطالب ما را تعقيب كند. تكرار يك موضوع، استفاده از تكه كلام در هر جمله و سخنان نامربوط و ناپيوسته هر شنونده صبورى را بى حوصله مى كند. پس در ايجاد رابطه به ضابطه هم فكر كنيد! اهميت ارتباطات غيركلامى اينكه «چه مى گوييم» و پيام انتقالى كدام است، هميشه نكته اصلى و ضرورى موفقيت در ارتباط نيست. در بسيارى از مواقع «چگونه گفتن» بسيار مهم است. (حتماً شنيده ايد كه بعضى از افراد با پنبه سر مى برند. گرچه پيام چندان مطلوب نيست، اما انتقال آن مناسب است!) چشم ها وضعيت بدن و زبان بدن، وضعيت ظاهرى و آهنگ كلام همه و همه اگر اهميتى بيشتر از خود موضوع و مطلب مورد بحث نداشته باشند، اهميت كمترى ندارند. ارتباط چشمى در دريافت و انتقال پيام نوعى علامت و نشانه اى براى توجه، تشخيص و دريافت موضوع و حتى صداقت و اعتبار طرفين است و بسيار نزديك به ارتباط چشمى ارتباط ساير اجزاى صورت است كه خود تحت تأثير هيجانات و عواطف ماست. (يك بار ديگر ارتباطات ناموفق خود را مرور كنيد و به جاى بازى با كلمات به تصوير چهره خود توجه كنيد.) يك لبخند دوستانه گرماى ارتباط را دو چندان مى كند. خصوصاً اگر اين ارتباط بار عاطفى عميق ترى داشته باشد (مانند ارتباط يك پرستار با بيمار يا معلم با دانش آموز و...) در ايجاد ارتباط شنونده اى خوب باش - وقتى به سخنان ديگران گوش مى دهيم، تنها بخشى از مغز ما درگير آن است و براى دريافت دقيق تر بايد با آگاهى بيشتر بر روى مطالب تمركز كنيم و اجازه فرار به ذهن خود ندهيم و در واقع از تفاوت بين «شنيدن» و «گوش دادن» غافل نباشيم. - همان طور كه در مقام يك گوينده و ايجادكننده ارتباط، حركات و رفتارها و نشانه هاى كلامى نقش مهمى دارند، ارتباطات غيركلامى شنونده هم مى تواند به مصداق «مستمع صاحب سخن را بر سر شوق آورد» به گوينده جرأت ارائه ارتباط را بدهد. لبخند، حالت صورت، تماس چشمى، حتى وضعيت بدنى و توجه به آنها ابزارهاى مناسب در اين ارتباط هستند. - از فيلترها و قضاوت هاى سريع و غيرمنطقى پرهيز كنيد. پيش از آنكه بخواهيد نسبت به موضوع يا كلامى عكس العمل نشان دهيد، آن را با خود مرور كنيد و اجازه ندهيد اسير قضاوتى عجولانه و عكس العملى نامناسب در پاسخ به آن شويد. «با پيش داورى نادرست يك ارتباط را نابود نكنيد!» تمام ماجرا به همين سادگى است. خودتان باشيد، اما سعى كنيد ديگران هم متوجه شوند اين خود شما كيست!!
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: نیک صالحی]
[مشاهده در: www.niksalehi.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 552]