محبوبترینها
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
سیگنال در ترید چیست؟ بررسی انواع سیگنال در ترید
بهترین هدیه تولد برای متولدین زمستان: هدیههای کاربردی برای روزهای سرد
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1832987920
گزيده سرمقاله روزنامههاي امروز
واضح آرشیو وب فارسی:سایت ریسک: گزيده سرمقاله روزنامههاي امروز روزنامههاي صبح امروز ايران در سرمقالههاي خود به مهمترين مسائل روز كشور و جهان پرداختهاند كه برخي از آنها در زير ميآيد. كيهان:رقص تروريست ها بر لبه تيغ «رقص تروريست ها بر لبه تيغ»عنوان يادداشت روز روزنامه ي كيهان به قلم حسام الدين برومند است كه در آن ميخوانيد؛از 31 ژوئيه 2009- 8 مرداد 88- كه سه تبعه آمريكايي به دليل ورود غيرقانوني به خاك جمهوري اسلامي و به اتهام جاسوسي در مرز عراق دستگير شدند تا انتشار خبري درباره دستگيري يك جاسوس زن آمريكايي در مرزهاي شمالي- كه البته تاييد نهايي نشد- فعاليت ها و تحركات جاسوسي عليه ايران شتاب گرفته و ميل به افزايش داشته است. چرا كه در اين ميان 18 مهرماه سال جاري نيز دو تبعه آلماني كه در پوشش توريست و گردشگر در تبريز حضور يافته بودند به اتهام جاسوسي بازداشت شدند. همچنين جاي تأمل است كه به موازات اين تحركات جاسوسي طي يكسال و نيم گذشته دشمنان نشان دار نظام جمهوري اسلامي به اقدامات تروريستي عليه دانشمندان كشورمان دست يازيدند. يكسال پيش در چنين روزهايي-22/10/88- عوامل ضد انقلاب دكتر علي محمدي را ترور و به شهادت رساند. ماه پيش هم دكتر مجيد شهرياري و دكتر فريدون عباسي دو دانشمند هسته اي مورد سوءقصد قرار گرفتند كه دكتر شهرياري به شهادت رسيد. هرچند از همان ابتدا ردپاي رژيم صهيونيستي در ترورها قابل پيش بيني بود اما در ادامه مسئله كاملا مشخص شد بطوري كه همين چند روز پيش روزنامه صهيونيستي هاآرتص و سايت وزارت خارجه اين رژيم جعلي، هر دو ترور دانشمندان هسته اي را جزو موفقيت هاي مئير داگان رئيس پيشين موساد ارزيابي كرده و به اين ترتيب به صراحت اعتراف كردند كه موساد در اين ترورها نقش داشته است. حوادث تروريستي در زاهدان، چابهار، مهاباد و ... را نيز بايد به اقدامات تروريستي دشمنان اضافه كرد. اكنون اين پرسش به ميان مي آيد كه چرا چند كشور غربي و رژيم صهيونيستي راهبرد «جاسوسي و ترور»! را عليه ايران اسلامي برگزيده اند؟ براي پاسخ به اين سؤال ناگزير بايد نقبي به ماه هاي گذشته زد و صحنه رويارويي ايران اسلامي با نظام سلطه و مستكبران و چپاولگران را به نظاره نشست. نقطه عزيمت بحث به دهمين دوره انتخابات رياست جمهوري در سال 88 برمي گردد. از چند ماه مانده به انتخابات، دشمنان خارجي و متأسفانه برخي كه گمارده هاي آنها در داخل محسوب مي شوند بر روي سلامت انتخابات ايران شبهه افكني كردند. نمونه ها و كدها در اين باره به قدري است كه گرد آوردن آنها مصداق مثنوي هفتاد من كاغذ خواهد بود اما از باب نمونه كه مشتي از خروارها و اندكي از بسيارها است مي توان به مقاله دانيل كالينگرت عضو ارشد CIA اشاره كرد كه صريحاً پارادايم مقوله شبهه افكني در انتخابات را تئوريزه مي كند. يا در همين راستا مركز «سابان» وابسته به انديشكده آمريكايي بروكينگز در جهت براندازي نرم در ايران و حمايت از مخالفان نظام قبل از انتخابات دستورالعمل صادر مي نمايد. خب؛ نمونه هايي از اين دست و پمپاژكردن شبهه تقلب در فضاي قبل از انتخابات نشان از آن داشت كه دشمنان بيروني و داخلي ايران اسلامي موعد انتخابات رياست جمهوري را به عنوان بزنگاهي براي ترور جمهوريت و اسلاميت نظام درنظر گرفته اند و با طراحي هاي پيچيده و تودرتو تمام پتانسيل خود را به صحنه آورده اند تا به زعم خودشان بساط جمهوري اسلامي را جمع نمايند! بنابراين بعد از انتخابات مشاهده مي كنيم كه ادعاي واهي تقلب پيش كشيده شده و از همين رهگذر آشوبها و اغتشاشات خياباني كليد مي خورد. جالب اينجاست كه در ادامه اين پروژه به ثمر ننشسته مقامات ارشد آمريكايي و برخي دولت هاي غربي و همچنين رژيم صهيونيستي از باراك اوباما، هيلاري كلينتون تا ساركوزي و شيمون پرز و نتانياهو آشكارا از آشوبگران و براندازان حمايت مي كنند. حتي برخي از تحليلگران خارجي و غربي كه همواره ژست دموكراسي خواهانه و انسان دوستانه به خود مي گيرند به صحنه آمدند و بر نقش آمريكا و اذنابش در طراحي آشوب ها به منظور سرنگوني و تغيير نظام جمهوري اسلامي تاكيد كردند. اعترافات «كنت تيمرمن» رئيس بنياد ملي دموكراسي (NED)، «پل كريگ رابرتز» سياستمدار سابق آمريكايي، «لرد بالتيمور» نويسنده و پژوهشگر غربي، «نيل ويلاتيو» تحليلگر برجسته غربي و عضو كمپين مخالفان تحريم و مداخله نظامي در ايران نمونه هايي از اين دست است. اما علي رغم تمام ترفندها، دسيسه ها و كارشكني هايي كه دشمنان بيروني نظام با به خدمت گرفتن بعضي در داخل كشور انجام دادند عمر فتنه 88 با بصيرت آحاد ملت به شماره افتاد و در 9 دي و 22 بهمن همان سال مرگ سياسي فتنه گران رقم خورد. طبيعي است كه دشمنان تابلودار نظام كه مديريت فتنه پس از انتخابات را برعهده داشتند بعد از ناكامي بزرگ در پروژه -به زعم خود- براندازي جمهوري اسلامي به تاكتيك ها و راهبردهاي ديگري روي بياورند از همين روي، در آستانه سالگرد انتخابات رياست جمهوري از كانال شوراي امنيت سازمان ملل قطعنامه تحريمي 1929 را عليه ايران به صحنه آوردند! سپس آمريكا، استراليا و اتحاديه اروپا تحريم هاي يكجانبه را بطرفيت ايران به تصويب رساندند. حتي در شرايطي كه جمهوري اسلامي خردادماه سال جاري گزارش نهايي خود درباره «بررسي دوره اي و جهاني حقوق بشر»-UPR- را در صحن شوراي حقوق بشر سازمان ملل در ژنو ارايه كرده و اين گزارش با اجماع به تصويب رسيد ولي چندي پيش با نفوذ آمريكا، رژيم صهيونيستي و استراليا، كميته سوم مجمع عمومي قطعنامه اي ضد ايراني پيرامون حقوق بشر به تصويب رساند و اين در حالي بود كه 112 كشور عضو سازمان ملل با اين قطعنامه موافقت نكردند. خلاصه آنكه دشمنان با طراحي پروژه تقلب در انتخابات، مشروعيت نظام را نشانه رفته بودند، با اجرايي كردن گزينه- تحريم ها بر ضد ايران به فلج كردن اقتصاد جمهوري اسلامي دل بسته بودند، با پيش كشيدن سياست «ايران هراسي» به دنبال اجماع جامعه جهاني عليه ايران بودند تا بنابر آنچه كه مي پنداشتند جمهوري اسلامي را در عرصه سياسي و ديپلماسي منزوي نمايند و... چه پنبه دانه رنگارنگي در خواب ديده بودند. آنها تضعيف ساختار نظام و شكاف ميان حاكميت و مردم را تصور كرده بودند اما حضور توده هاي ميليوني در 9 دي و 22 بهمن خط بطلاني بر تصور آنها كشيد. به تحريم ها اميد بسته بودند اما نه تنها بي خاصيتي و ناكارآمدي تحريم ها به اعتراف رسانه هاي غربي برملا شد كه امروز ايران اسلامي با به اجرا درآوردن طرح بزرگ اقتصادي هدفمندي يارانه ها، دشمنان بيروني را در موقعيت آچمز قرار داده است. از سوي ديگر در حوزه ديپلماسي و سياسي امروز توپ در زمين دشمن قرار گرفته است. اولا ايران در مذاكرات ژنو3 اقتدار خود را به نمايش گذاشت به طوري كه تيم خانم اشتون در مذاكرات نتوانست دستپاچگي و سراسيمگي خود را پنهان نمايد. ثانيا پيشنهاد هوشمندانه ايران اسلامي مبني بر بازديد از تاسيسات هسته اي كشورمان از سوي كشورهاي مختلف تمام بهانه ها و اشكال تراشي هاي آمريكا و چند كشور دنباله رو او را از بين برد. همه اين موفقيت ها در حالي است كه جمهوري اسلامي ايران طي دو سال گذشته پيشرفت هاي خارق العاده اي در زمينه مسايل هسته اي داشته است كه همگان حتي دشمنان توان انكار آن را ندارند. اينجاست كه با اشاره به موارد ياد شده مي توان فهميد و پي برد كه چرا داعيه داران قدرت (اعم از قدرت و توان نظامي، سياسي، اقتصادي، اطلاعاتي و...) منفعلانه و از سر عجز و ناتواني راهبرد «جاسوسي و ترور» عليه ايران را برگزيده اند. واقعيت آن است كه پيشرفت فزاينده و هر روزه نظام جمهوري اسلامي را نمي توانند برتابند. همچنانكه «جان ساورز» رئيس سازمان جاسوسي ام آي 6 انگليس يكماه قبل از ترور دو دانشمند هسته اي كشورمان- عباسي و شهرياري- عجزآلود مي گويد كه ديپلماسي به تنهايي كافي نيست و بايد در برابر ايران از اقدامات اطلاعاتي و جاسوسي بهره برد! آنچه بايد خاطرنشان كرد آن است كه دشمنان در حوزه اطلاعاتي نيز سيلي هاي سنگيني از ايران دريافت كرده اند. در بحبوحه كارزاري كه دشمنان بيروني تمامي ظرفيت و پتانسيل خود را عليه ايران اسلامي به صحنه آورده بودند دستگاه اطلاعاتي كشور با شكار عبدالمالك ريگي سركرده گروهك تروريستي جندالشيطان تودهني محكمي را به تروريسم دولتي آمريكا، انگليس و رژيم صهيونيستي زد. ضمن آنكه دستگيري سه تبعه آمريكايي، دو تبعه آلماني و مواردي از اين دست كه همگي متهم به جاسوسي هستند نشان از اقتدار و بيداري و هوشياري نيروهاي اطلاعاتي و امنيتي جمهوري اسلامي دارد. اخيرا نيز سربازان گمنام امام زمان(عج) با رصد دقيق اطلاعاتي و اقدامات چند لايه آفندي و پدافندي و نفوذ به عمق اطلاعاتي موساد عوامل اصلي ترور شهيد دكتر مسعود عليمحمدي را شناسايي و دستگير كردند. مروري گذرا بر بازتاب خبر بازداشت تروريست ها و حيرت توام با وحشت سرويس هاي اطلاعاتي بيگانه از اين موفقيت ها به وضوح نشان مي دهد كه تروريست ها علي رغم بهره گيري از تجهيزات و امكانات بيگانگان، خود را در حال رقص بر لبه تيغ مي دانند. اكنون نوبت دستگاه قضايي است كه اقتدار جمهوري اسلامي ايران را بار ديگر به دشمنان بيروني و نشان دار نظام تحميل نمايد. البته دستگاه قضايي همچنانكه انتظار مي رفت اقدامات ارزشمندي در اين زمينه انجام داده است و در همين ارتباط از جمله براي سه تبعه آمريكايي متهم به جاسوسي كيفرخواست صادر شده و زمان رسيدگي به اتهامات آنها در دادگاه به گفته مقامات قضايي 17بهمن ماه خواهد بود. دو تبعه آلماني نيز به خبرنگار نبودنشان اعتراف داشته و مقامات قضايي تصريح كرده اند كه جرم جاسوسي آنها محرز است و پرونده اين دو در حال تكميل شدن است. همچنين در ماه گذشته 11نفر از عوامل گروهك تروريستي جندالشيطان پس از فرآيند دادرسي اعدام شدند و مردم انقلابي و مؤمن ايران اسلامي بي صبرانه منتظرند تا در اسرع وقت بقيه جاسوسان و تروريست ها و عوامل ستون پنجم دشمن نيز به سزاي اعمالشان برسند. جمهوري اسلامي:مأموريت عقيم «مأموريت عقيم»عنوان سرمقالهي روزنامهي جمهوري اسلامي است كه در آن ميخوانيد؛هيلاري كلينتون، وزير خارجه آمريكا در يك دوره گردي سياسي، بار ديگر براي ديدار و مذاكره با مقامات امارات، يمن، قطر و عمان عازم منطقه شده است. وي در اين سفر سعي ميكند با تكرار ادعاهاي هميشگي واشنگتن، شانس خود را براي جلب نظر كشورهاي منطقه امتحان نمايد و در جهت كمك به ديپلماسي شكست خورده و ناكام آمريكا، استمداد و آنها را به دشمني با ايران و اعلام حمايت از سياستهاي ضد ايراني واشنگتن تشويق كند. اين، نخستين سفر يك مقام بلندپايه آمريكا در سال جديد ميلادي به منطقه محسوب ميشود كه قرار است از اين طريق، زمينههاي خروج آمريكا از بن بست سياسي در منطقه ارزيابي شود. عليرغم اين واقعيتها، تلاشهاي مستمر واشنگتن براي محاصره سياسي - تبليغاتي ايران همواره استمرار داشته و تقريباً بدون استثنا، هميشه نيز با شكست و ناكامي مطلق مواجه گرديده است. نبايد از نظر دور داشت كه پيش از اين هم "هيلاري كلينتون" وزير خارجه، "رابرت گيتس" وزير دفاع و ساير مقامات ارشد آمريكائي با سفر به منطقه سعي داشتهاند در ارتباطات منطقهاي ايران ايجاد اختلال كنند و روابط سياسي - اقتصادي و مناسبات فيمابين را مطابق خواستههاي واشنگتن، تحت الشعاع قرار دهند. خشم واشنگتن از اينست كه عليرغم اصرار فوقالعاده آمريكا براي القاي شبهه عليه ايران اسلامي و ارائه چهرهاي مخدوش از ديپلماسي منطقهاي ايران، اين واشنگتن است كه در منطقه دچار بحرانهاي شديد و گسترده است و در باتلاق حوادث روزمره، دست و پا ميزند. زنجيره بحرانها در آمريكا، از بحران اقتصادي گرفته تا افول ستاره اقبال "باراك اوباما" براثر اثبات بي كفايتي، بيتدبيري و عدم كارآئي وي، همگي نشانگر آنست كه اوباما و دستيارانش نتوانستهاند چهرهاي موجه و قابل اعتماد از دولت خود به نمايش بگذارند. در واقع، مقامات واشنگتن عليرغم اقدامات و برنامه ريزيهاي كوتاه مدت و دراز مدت خود براي تخريب مناسبات ايران و همسايگانش، در كل منطقه شاهد اوج گيري اقتدار سياسي و نفوذ كلام ايران هستند و حداقل در 3 مورد، عملاً و بطور آشكار، خواستار همكاريها و كمك ايران براي تضمين موفقيت سياستهاي ناكام و انفعالي واشنگتن بوده اند. الف - در افغانستان ب - در عراق ج - در مسأله فلسطين اين براي مقامات واشنگتن، يك شكست بزرگ سياسي محسوب ميشود كه در عين ادعاي ابرقدرتي و اينكه آمريكا نقش اول و برتر در دنياي تك قطبي را به خود اختصاص داده، دست نياز به سوي ايران دراز ميكند تا بلكه بتواند سياستهاي منطقهاي خود را با تضمين و اطمينان بيشتري ادامه دهد لكن در عين حال، نهايت بي اعتباري آمريكا در گفتار و عمل محسوب ميشود كه واشنگتن در عين استمداد از ايران، براي كارشكني عليه ايران، از هيچ كوششي فروگذار نميكند. كاملاً آشكار است كه همسايگان ايران، از تجربههاي ناموفق عناصري همچون صدام درس عبرت گرفتهاند و ميدانند كه نبايد با طناب آمريكا به درون چاه بروند و تجربههاي ناكام و شكست خورده صدام را تكرار كنند. علاوه بر اين، قاعدتاً از فرصتهاي كنوني ميتوان براي اثبات قانونمنديهاي حاكم بر منطقه بهره گرفت. اما آيا كشورهاي طرف مذاكره هيلاري كلينتون به وي خواهند گفت كه براي تكرار تجربههاي ناموفق و ناكام گذشته وسوسه شود چرا كه جاي هيچگونه اميدي به چشم نميخورد. همه به خاطر دارند كه 30 سال پيش در چنين روزهائي، صدام براي تحقق برنامههاي آمريكا سنگ تمام گذاشت و هر آنچه ميتوانست، به انجام رساند ولي سرانجام توسط اشغالگران آمريكائي سرنگون و براي اعدام به دست دشمنانش، معارضين عراقي، سپرده شد. خوبست خانم كلينتون به اين سئوال پاسخ دهد كه آيا انتظار دارد آمريكا با چنين سياست پرفراز و نشيبي، در منطقه مورد استقبال قرار گيرد؟ آيا كسي هست كه بخواهد دچار سرنوشت صدام شود؟ آيا ديپلماسي ناكام آمريكا با اين رفتارهاي كينه توزانه، راه به جائي خواهد برد؟ البته دوره گردي هيلاري كلينتون ثابت ميكند كه وي حتي با وجود آگاهي نسبت به ناكاميها و نامراديهاي ديپلماسي رسواي آمريكا هنوز هم اميدوار است بلكه همسايگان ايران را اغفال كند و آنها را به همراهي با آمريكا وادار نمايد اما سرنوشت شوم صدام، براي همگان يك درس عبرت بزرگ و فراموش نشدني محسوب ميگردد، با اين تفاوت كه امروزه اوباما و دستيارانش حتي درون ساختار قدرت آمريكا هم فاقد كمترين وزن و اعتبارند. نتايج انتخابات آبانماه كنگره، به حاكميت دمكراتها در مجلس نمايندگان و سنا پايان داد و همين امر نشان ميدهد كه وزير خارجه آمريكا، ضعيفتر از هر زمان ممكن دست به اين دوره گردي سياسي زده است، سفري كه از همين ابتدا و حتي قبل از شروع آن، يك "مأموريت عقيم" و بيهوده تلقي شده است. رسالت:عيار ملت در فتنه 88 «عيار ملت در فتنه 88»عنوان سرمقالهي روزنامهي رسالت به قلم صالح اسکندري است كه در آن ميخوانيد؛ 1- كلمه فتنه از ماده فتن به معناي گداختن طلا براي کاستن ناخالصي ها و رگه هاي زايد مستفاد شده است. با در نظر گرفتن همين اصل، فتنه در قبال بشر و جوامع انساني به معناي آزمايش و امتحان به كار مي رود که سره از ناسره و پاکي را از پلشتي مي ستاند. سربلندي در فتنه و امتحان الهي عيار يک شخص و يا ملت را بالا مي برد و شکست در اين سنت جاودان الهي آغاز خذلان و خسران است. معمر بن خلاد از ابو الحسن (عليه السلام)نقل مي كند كه آن حضرت فرمودند: ...همچنانكه طلا گداخته و آزموده مي شود ،مردم هم آزموده مي شوند و هم چنانكه طلا ناب مي شود مردم نيز ناب مي شوند.(اصول كافي ج2،ص194) مردم ايران در سه دهه گذشته در بوته آزمايش ها، امتحان ها وفتنه هاي سختي قرار گرفته اند که هر کدام از آنها به تنهايي مي توانست يک ملت و تفکرش را براي هميشه از صحنه تاريخ حذف کند. اما مردم ايران در هر کوره اي که گداخته شدند ناب تر از گذشته و درخشان تر از قبل شدند. فتنه ها در 31 سال گذشته عيار ملت ايران را روز به روز بالا برده تا جايي که امروز ايران اسلامي و تفکر مترقي انقلاب اسلامي بر فراز قله هاي اقتدار،شرافت و تاثيرگذاري در عرصه هاي داخلي، منطقه اي و بين المللي قرار دارد. رهبر معظم انقلاب اسلامي به خوبي اين واقعيت و سنت الهي را در ديدار اخير خود با مردم قم به مناسبت 19 دي تشريح کردند و از آن به عنوان يک دستور العمل ياد نمودند. "وقتى امتحانِ خوب بدهيد، خدا شما را بالا مي برد. امروز خط اسلام، خط ايمان باللَّه، خط انقلاب در كشور و در ميان ملت، خيلى قوىتر، پررنگتر و بالاتر است از آنچه كه قبل از اين فتنه]فتنه 88[ بود. چرا؟ چون مردم، خوب امتحان دادند. اين، نمره الهى است. اين شد براى ما دستورالعمل... امروز ملت ايران در سياستهاى داخلىِ خودش مقتدر است؛ در سياست خارجىِ خودش مقتدر است؛ در تأثيرگذارى بر روى منطقه مقتدر است؛ در تأثيرگذارى بر روى مسائل مهم جهانى هم مقتدر است..." 2- اينکه ايران اسلامي در سياست داخلي و خارجي خود در اوج اقتدار قرار دارد يک تعارف و يا مبالغه نيست. بلکه و اقعيت غير قابل انکاري است که در عرصه خارجي آن دشمنان انقلاب به آن اذعان دارند و در عرصه هاي داخلي نيز پيشبرد موفق سياست ها وبرنامه هاي بزرگي نظير هدفمند شدن يارانه ها نشان مي دهد. همزمان با جمهوري اسلامي ايران چند کشور ديگر نظير بوليوي و الجزاير نيز دست به اصلاح قيمت ها زدند اما پس از گذشت چند ساعت در اوضاع بحران زده کنوني اقتصاد جهاني با شکست مواجه شدند. اما اعتماد ملت ايران به دولتشان و سرمايه هاي اجتماعي انبوهي که پس از فتنه سال گذشته در بين مردم شکل گرفت مانع از آن شد که کوچکترين اخلالي در روند طرح عظيم تحول اقتصادي صورت پذيرد که مايه شگفتي بسياري از تحليلگران خارجي و داخلي قرار گرفته است. در ساحت خارجي به اذعان هيلاري کلينتون وزير امور خارجه آمريکا امروز در منطقه، فضاي بين المللي و حتي در حياط خلوت آمريکا يعني در آمريکاي لاتين "جبهه ايران" در حال تقويت شدن است و جايي در جهان نيست که منافع ايران و غرب در مقابل هم قرار نگيرند. تقابل جبهه استضعاف و استکبار، جبهه تجديدنظرطلبان نظام بين المللي در برابر محافظه کاران و تماميت خواهان حاکم بر شوراي امنيت، تقابل فقر و غنا و از همه مهتر احتجاج عدالت با بي عدالتي مثل سه دهه گذشته استمرار پيدا کرده با اين تفاوت امروز جبهه عدالتخواهان، تجديدنظرطلبان و مستضعفان به مراتب از گذشته بيشتر تقويت شده و امروز مي تواندسر منشا تحولات بين المللي منطقه و داخلي بزرگي قرار گيرد. 3- فتنه 88 عيار ملت را بالا برد اما رگه هاي ناخالصي هنوز به مانند کبک سر در برف دارند و نمي بينند يا نمي خواهند ببينند پيرامونشان چه اتفاقات بزرگي در حال رخ دادن است. آنهايي که در امتحان 88 از ملت جا ماندند "باج سکوت شان" را مي خواهند و مي گويند اگر لب باز کنيم ... اما وقتي لب باز مي کنند نهايت تلاششان تکرار حرفهاي دهه 50 و 60 اروپا در زمينه سياست هاي کنترل جمعيت است که امروز همان اروپايي ها نيز آن نسخه ها را به سطل هاي زباله ريخته اند. البته يک رونوشت از آن را به دستگاه هاي جاسوسي و اطلاعاتي خود سپرده اند. فرانك نوتشتين - مدير سابق مركز مطالعات جمعيت در دانشگاه پرينستون كه بعدا رئيس هيئت إسكان در سازمان ملل شد - يكبار در اظهاراتي صادقانه گفت : " بايد براي جلوگيري از رشد جمعيت كشورهاي جنوب برنامه ريزي شود وگرنه پيشرفت اقتصادي در اين مناطق موجب خواهد شد ابرقدرتهاي كنوني در آينده به اقليتهايي تبديل شوند كه روز به روز وزن كم مي كنند و در نتيجه سهمشان از ثروت جهان كاسته شود و امكان كنترل جهان را از دست بدهند. سياست ملي ما در قبال كشورهاي عقبمانده بايد در پرتو اين حقيقت تعريف شود." امروز خاموشي عده اي که غير از خودشان ديگران را نخبه نمي دانند و نخبگي را مصادره کرده اند نه تنها در مصادر تصميم گيري خللي ايجاد نکرده بلکه حکمراني عادلانه و مطلوب را نيز روان تر از گذشته نموده است. آيا اقتدار امروز ايران که مايه مباهات ملت و رهبري است ميراث توافق سعدآباد و خنده هاي متملقانه با جک استراو وزيرخارجه وقت انگليس است؟ آيا اقتدار ايران در سياست داخلي ميراث واهمه هاي بي پايان دولت ها از اجراي قانون هدفمند سازي يارانه ها و تورم 46 درصدي سال 1374 است؟ چرا در زماني که همين به اصطلاح نخبگان مسئوليت مذاکرات هسته اي را بر عهده داشتند، نه تنها غني سازي بلکه تمامي فعاليت هاي هسته اي کشورمان به حال تعليق در آمد؟ "تعليق داوطلبانه غيرالزام آور" را کدام نخبه وارد کتاب هاي حقوق بين الملل کرد؟ چرا همين نخبگاني که امروز برخي به آنها مي نازند و باج سکوتشان را مي خواهند کارمند ديک چني در شرکت هاليبرتن شدند؟ 4- بالا رفتن عيار ملت به معناي پايان يافتن ابتلائات و امتحان هاي الهي نيست. امتحان سنت جاودان الهي است و با موفقيت در هر مقطع سخت تر مي شود. يک لحظه غفلت مايه اميدواري دشمن و حرکت در مسير تباهي است. غفلت از واقعيت ها ظلال نفوس و مايه گمراهي يک جامعه است. غفلت، فراموش شدن امري از خاطر انسان و عدم توجه به آن است. امري که مي تواند فرصت يا تهديد باشد. در جبهه، جنگ يک واقعيت است و غفلت از واقعيت جنگ در نوبت نبرد، مساوي است با رها کردن تنگه احد و شکستن دندان پيغمبر(صلي الله عليه و آله و سلم). خالد بن وليد ها در کمينند تا با سواران خود از تنگه احد به مسلمانان حمله کنند و از پشت، بر قلب سپاه اسلام خنجر بزنند.به تعبير رهبر معظم انقلاب " همه بايد بيدار باشند. نمي خواهيم و نبايد بالش نرم زير سرمان بگذاريم، براى خودمان لالايى بخوانيم؛ هى بگوييم دشمن شكست خورد، دشمن ضعيف است، ما قوى هستيم؛ اين نبايد ما را به خواب ببرد. ما بايد بيدار باشيم؛ همان طور كه اميرالمؤمنين فرمود: "و انّ اخا الحرب الأرق و من نام لم ينم عنه". وقتى درگيرى داريد، بايد بيدار باشيد." بيداري رمز عزت يک ملت است. هر جا توانستيم درست تشخيص دهيم و به موقع و در � سایت ما را در گوگل محبوب کنید با کلیک روی دکمه ای که در سمت چپ این منو با عنوان +1 قرار داده شده شما به این سایت مهر تأیید میزنید و به دوستانتان در صفحه جستجوی گوگل دیدن این سایت را پیشنهاد میکنید که این امر خود باعث افزایش رتبه سایت در گوگل میشود
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: سایت ریسک]
[مشاهده در: www.ri3k.eu]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 483]
-
گوناگون
پربازدیدترینها