واضح آرشیو وب فارسی:همشهری: لايههاي چندگانه
دين- جليل عرفانمنش:
هنگامي كه از هويت ايراني سخن ميگوييم، مؤلفههاي پيچيده و لايههاي تودرتويي را ميتوان سراغ گرفت.
لايههايي كه چونان تاروپودي محكم، چنان درهمتنيدهاند كه جدا كردنشان ناممكن بهنظر ميرسد. چرايي اين پيچيدگي در جاي خود قابل تأمل است و چهبسا گروهي را در كار خود وادارد؛ اما بازيافت اين لايههاي پيچيده و بازشناسي آنها امري است كه امروزه بيش از هر زمان بر گرده انديشمندان و پژوهشگران ما قرار دارد. به اين سبب كه زمانه، زمانه بحرانهاي گوناگون و از آن ميان بحران هويت است. مطلب حاضر كه به قلم يكي از پژوهشگران و نويسندگان خوب تاريخ معاصر است، نگاهي تاريخي دارد به ابعاد چندگانه هويت ايراني.
شخصيت يك ملت در فرآيند تاريخ شكل ميگيرد. بعد تاريخي هويت ملي يعني آگاهي مشترك افراد يك جامعه از گذشته تاريخي مشتركشان و احساس دلبستگي به آن. احساس هويت تاريخي و «هم تاريخپنداري» موجب ميشود تا هر جامعهاي با هويت تاريخياش تعريف شود و مانع جدا شدن يك نسل از گذشته و تاريخي كه به آن تعلق دارد، گردد.
مؤلفههاي هويت ملي
منابع هويتي در كشور كهنسال ما چندگانهاند. اين منابع عبارتند از: هويت ايراني، هويت اسلامي و هويت قومي. منابع هويتي در هر كشوري، چنانچه با يكديگر دچار تعارض و تضاد شوند، «ساماندهي و هويت ملي» دشوارتر و گاه غيرممكن ميشود. در جامعه ما، زماني كه «كيستي» نسل جوان در معرض ابهام، ترديد و تعارض قرار گيرد، «بحران هويت» تشديد ميشود و در نتيجه، گسست نسلها را در پي خواهد داشت. بيگمان، هر جامعه وقتي به تكامل ميرسد كه بتواند، ميان نسلهاي گوناگون ارتباط برقرار كند.
زيرساختهاي هويت ملي ايران
زيرساختهاي هويتي جامعه ما شامل عناصر زير ميشود:
1 - محدوديتهاي جغرافيايي – سرزميني؛ 2 - زبان؛ 3- دين؛ 4- آداب و رسوم و ارزشهاي حاكم بر آن؛ 5- حا فظه تاريخي و هويت تاريخي (گذشته مشترك تاريخي)؛
6 - چهرههاي درخشان و افتخارات ملي و ديني.
مهمترين مؤلفهها و منابع هويتي در جامعه ما، هويت ايراني و هويت اسلامي هستند. اين مؤلفهها، هرگاه در رابطهاي مبتني بر تعادل، همسويي و تكامل قرار گيرند، هويت ملي را مستحكم و پايدار ميسازند.
پيشينه هويت ايراني
خوشبختانه، از مجموعه يافتههاي عملي درمييابيم كه مذهب نياكان ما (مزديسني)، بهعلت تكيه بر مباني اخلاقي و عقلي، نزديكترين مذهب عصر خود به توحيد و حقپرستي به شمار ميرفت و آيين زرتشت، به اين دليل كه ريشه توحيدي دارد، پيرواني يگانهپرست داشت.
در «گات»هاي اوليه، تنها «اهورامزدا» يگانه جهانآفرين بوده است. اين موضوع كه آيين زرتشت توحيدي است، در دهههاي اخير مورد تأكيد زرتشتيان قرار گرفته است. از مطالعات دينشناسان برميآيد كه روند تكاملي اديان از چندخدايي، مانند خدايان متعدد روم باستان، به سهگانهپرستي (مسيحيت) و دوگانهپرستي (آئين زرتشت) و يگانهپرستي سير نميكند.
بلكه ريشههاي اديان يگانهپرستي است كه در نتيجه انحطاط پيروان آنها، به شرك و چندخدايي منجر شده است. به هر تقدير، درباره آيين زرتشت، انحطاط، زماني رخ داده كه اهريمن از مرتبه مخلوق بودن، هم طراز اهورامزدا گرديده است. اين انحطاط ديني به درستي معلوم نيست از چه زماني آغاز شده است اما ميدانيم كه در پايان دوران ساسانيان به اوج خود رسيده بود. انحطاط مذهبي و ناكارآمد بودن آيين زرتشتي كه مغان آن را رواج ميدادند، يكي از عوامل بحران هويتي جامعه ايران دوران ساسانيان بهشمار ميرود. فساد و قدرتطلبي پادشاهان، ستم آنها به مردم، و ايجاد نظام كاستي طبقاتي و تبعيضپرور كه بهطور فزايندهاي نافي عدالت و مولد شكاف ميان طبقه اشراف حاكميت و آحاد مردم بود، و همچنين، كشورگشاييهاي بيحد و حصر و اختلاف ميان طبقه اشراف، از جمله عواملي بودند كه زمينههاي تشديد «بحران هويتي» و اضمحلال پادشاهي ساساني را فراهم آوردند.
خلجانات سلمان فارسي، برزويهطبيب و بزرگمهر، نمادي از دغدغههاي نخبگان ايراني در مورد بيعدالتي پادشاهان عصر خود هستند. آنها همواره در پي يك منجي بودند، زيرا انحطاط در آيين زرتشت، آنها را دچار شك و ترديد ميكرد و كيستي آنها را زير سؤال ميبرد.
ايرانيان همواره بهدنبال حقطلبي و عدالتخواهي بودند. گروهي از آنها، همانطور كه در آستانه ميلاد مسيح(ع) در انتظار ظهور آن حضرت بودند و به بيتاللحم رفتند تا او را بيابند و از او پيروي كنند، در آستانه ظهور پيامبر اسلام(ص) هم در انتظار پيامبر جديد بودند. در متون پارسي زرتشتي، پيشگوييهايي گزارش شدهاند كه نويد ظهور پيامبر اسلام را ميدادند. در نمونههايي از اين پيشگوييها، به ظهور مردي در عربستان، مغلوب شدن گردنكشان در برابر او، و گرويدن مردم ايران و دانشمندان ايراني به آيين وي اشاره شده است.
به عقيده بسياري از مورخان، اگر اسلام به ايران نميآمد، مسيحيت ايران را فراميگرفت. بنابراين، ساسانيان از اسلام شكست نخوردند. اگر اسلام هم نميآمد، حكومت ساساني روند زوال و اضمحلال خود را ميپيمود؛ بلكه با ورود اسلام به ايران، مسيحيت شكست خورد. با اين همه، وقتي اسلام به ايران آمد، حتي مسيحيان هم به اسلام گرويدند، زيرا آنها از پادشاهان ساساني، به ويژه شاهپور دوم، آزار فراواني ديده بودند.
زرتشتيان نيز به ويژه از طبقات پايين اجتماعي كه بيشتر فراواني جمعيتي كشور را داشتند، دسته جمعي و آزادانه به اسلام گرويدند، زيرا عدالت را در آيين جديد جستوجو ميكردند. ورود اسلام به ايران، از پيروان ساير مذاهب كاست و به تدريج اسلام فراگير شد. در طول تاريخ ايران، تنها مذهبي كه توانست اكثريت قاطع جامعه ايراني را به پيروي از خود درآورد و ساير اديان را تحتالشعاع قرار دهد، اسلام بود.
هويت اسلامي
ورود اسلام به ايران، برخلاف تاريخنگاري ناسيوناليستي افراطي و برخي پژوهشهاي ايرانشناسي مستشرقين، با زور و شمشير به مردم تحميل نشد. آنها بهدليل روحيه عدالتخواهي كه داشتند، به اسلام گرويدند. ايرانيان، قومي با شعور و پاكانديش بودند و به همين دليل، اسلام را انتخاب كردند. آنها قدر مسلم، همچون اعراب دوران جاهليت، بتپرست نبودند و مشروب نميخوردند. همچنين، ازدواج با محارم را حرام ميشمردند، زيرا آيين زرتشت، بادهگساري و ازدواج با محارم را ممنوع ميكرد.
پادشاهان سلسلههاي ايران باستان، بهرغم همه خصلتهايي كه در تاريخ از پلشتي و پاكي آنها ثبت شده است، هيچگاه همچون فرمانروايان مصر باستان ادعاي خدايي نكردند. افزون بر آن، ميدانيم كه در آيين زرتشت و باورهاي نياكان ما، اعتقاد به «سراي آخرت»، يكي از پايههاي محكم اعتقادي به شمار ميرود و عقيده «آخرالزماني» در انديشه زرتشت كه عقيده دارند منجي موعود، «سوشيانت»، حكومت واحد و به دور از ناپاكي و ستم را در آخرالزمان در سراسر گيتي برپا ميسازد، بسيار حائز اهميت، و در ميان عقايد تمدنهاي همجوار هندي، بودايي و يونان باستان، متمايز است.
علاوه بر آنچه برشمرديم، ايرانيان باستان براساس باورهايشان همواره ميان خير و شر، در مبارزه بودند و سجاياي اخلاقي بيشماري از آنها در منابع تاريخي آمده است. برخلاف هندوها و روميها كه نيمهلخت بودند، ايرانيان برهنه بودن قسمتي از بدن را بسيار زشت ميدانستند. مورخان يوناني در گزارشهاي خود تأكيد زيادي كردهاند كه اگر قسمتي از بدن زنان و مردان ايراني در معرض ديد قرار گيرد، آن را شرم ميدانند. لباس آنها به گونهاي بود كه سرتاپاي آنها را از «سربند» تا «پاپوش» پوشيده نگه ميداشت و بهتعبير هدايت قليخان مخبرالسلطنه، نخستوزير رضاشاه هنگام كشف حجاب، در آثار به جاي مانده از ايرانيان در تختجمشيد و تيسفون، زنان و مردان ايراني حجاب داشتند و پوشيده بودند.
يكي ازبزرگترين حادثههايي كه در طول تاريخ ايران زمين روي داد، اسلام آوردن مردم ايران است. هويت ملي ايرانيان با ظهور و گسترش اسلام در ايران، تكامل و تعالي يافت. در طول تاريخ، جامعه ايران همواره به ايراني بودن خود افتخار ميكرد؛ همچنان كه به مسلمان بودن و پيروي از اهلبيت (عليهمالسلام) عشق ميورزيد.
گسترش تدريجي اسلام در ايران
همان طور كه اسلام بهتدريج در ايران گسترش يافت، انتقال فرهنگ ايران از دوران ساساني به دوران اسلامي نيز يكباره روي نداد بلكه طي مدتي طولاني و به تدريج صورت گرفت. همين شيوه انتقال تدريجي باعث شد كه ايرانيان اسلام را نه از خلال تعصبات نارواي حاكمان اموي بلكه با بحث و تفقه در دين و آشنايي با مباني فكري آن از طريق شناخت الگوهاي صحيح و منطبق با مباني اصيل اسلامي كسب نمايند. بنابراين ايرانيان بيشتر تعاليم اسلامي را از سرچشمه آن يعني آيات قرآني و اهلبيت فرا گرفتند. به همين دليل فرهيختگان ايراني افق ديدشان از اسلام ژرفتر از دايره تنگ نظري مهاجمان متعصب بود و خدمات بسيار ارزندهاي به جامعه اسلامي كردند. از سوي ديگر براي آن دسته از اعراب متعصب و ناآگاه كه ميپنداشتند اسلام خط بطلان بر همه فرهنگهاي گذشته كشيده، فرصتي به وجود آمد تا آنها هم به تدريج ارزش فرهنگ ايراني را دريابند. و به اقتباس از تمدن و فرهنگ ايراني براي پايدار ساختن دولت نوبنياد اسلام و گسترش آن روي آورند.
بدين سان فرهنگ و تمدن ايراني كه قرنها تلاش فكري و ذوقي و كوششهاي مادي و معنوي طي قرنهاي متمادي بود، پس از پيراسته شدن از آنچه با اصول و مباني اسلام ناسازگار بود به جهان اسلام منتقل شد و با فرهنگ اسلامي درهم آميخت.
به گفته ابن خلدون تمدن ايرانيان به اعراب بني اميه و بنيعباس منتقل شد و تمدن بني عباس به ديلميان و از آنها به تركهاي سلجوقي رسيد. همين تغيير را محققان معاصر بيان كردهاند. جورج سارتن ميگويد: تمدن اسلامي نتيجه پيوند جوانه نيرومند عرب (اسلام) روي پايه برومند تمدن ايراني بود و راز نيرومندي عجيب و تحول ملكات و فضايل آن در همين امر نهفته است.
تاريخ درج: 22 تير 1387 ساعت 09:13 تاريخ تاييد: 22 تير 1387 ساعت 10:52 تاريخ به روز رساني: 22 تير 1387 ساعت 10:01
شنبه 22 تير 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: همشهری]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 233]