واضح آرشیو وب فارسی:دنياي اقتصاد: حوادث - شكارچي زنان در كرج به دام افتاد
حوادث - شكارچي زنان در كرج به دام افتاد
معصومه كريمي: عامل قتلهاي سريالي زنان كرج با تلاش شبانهروزي كارآگاهان پليس استان تهران پس از گذشت شش ماه به دام افتاد. اين در حالي است كه كارآگاهان احتمال ميدهند با توجه به مدارك موجود در پرونده شمار قتلهاي اين جاني بيش از هفت فقره باشد.
كشف جسد هفت زن در كرج
بهمنماه سال گذشته ماموران پليس استان تهران در جريان كشف جسد زن حدودا 30 سالهاي در كمالشهر كرج قرار گرفتند. كارآگاهان پس از حضور در صحنه جنايت با جسد زني روبهرو شدند كه بر اثر خفگي با جسم رشتهاي مانند روسري و طناب به قتل رسيده بود. از آنجايي كه اين زن لباس رسمي به تن داشت كارآگاهان جنايي احتمال دادند اين زن در محل ديگري به قتل رسيده و سپس به اين مكان انتقال داده شده است. بدينترتيب جسد به پزشكي قانوني انتقال داده شد. در حالي كه كارآگاهان مشغول انجام تحقيقات براي شناسايي هويت مقتول و شناسايي عامل جنايت بودند حدود يك ماه بعد جسد زن ديگري در كمالشهر كشف شد كه كارآگاهان پس از بررسيها متوجه شباهت اين قتل با قتلي كه يك ماه قبل اتفاق افتاده بود، شدند. در حالي كه كارآگاهان هيچ سرنخي براي كشف معماي قتل اين دو زن نداشتند فروردينماه سالجاري جسد زن حدودا 30 سالهاي در محدوده قزلحصار كشف شد. اين زن نيز بر اثر خفگي به قتل رسيده و لباس رسمي به تن داشت. به دنبال اين جنايت در ارديبهشتماه نيز جسد ديگري در قزلحصار كشف شد. در اين مرحله كارآگاهان اطمينان داشتند كه قتلها از سوي يك فرد يا اعضاي يك باند صورت ميگيرد. بنابراين تيم ويژهاي از كارآگاهان مامور رسيدگي به اين پرونده مهم جنايي شدند. تحقيقات به دقت و با وسواس زيادي از سوي كارآگاهان جنايي استان تهران پيگيري ميشد تا اينكه هشت خردادماه سالجاري جسد زني حدودا 28 ساله در فرودگاه پيام كرج از سوي كارآگاهان كشف شد، اين زن نيز بر اثر خفگي جان سپرده بود. مدتي بعد يعني در 25 خردادماه ماموران در جريان كشف جسد دختر حدودا 25 سالهاي قرار گرفتند كه در محل ديگري به قتل رسيده و سپس جسدش در كمالشهر كرج رها شده بود. جنايتها يكي پس از ديگري از سوي شكارچي زنان در كرج صورت ميگرفت تا اينكه زن جوان ديگري هدف توطئههاي شوم اين جنايتكار قرار گرفت. جسد اين زن نيز در قزلحصار كشف شد.
انگيزه شكارچي زنان در هالهاي از ابهام
تيم ويژهاي كه مشغول رسيدگي به اين پروندهها بودند با بررسي دقيق جنايتهاي اين شكارچي متوجه شدند قتلها از سوي فرد و با انگيزهاي مشخص صورت ميگيرد. ميانگين سني زناني كه طعمه قرار گرفتهاند بين 25 تا 30 سال بود و همگي آنها بر اثر خفگي با جسم رشتهاي به قتل رسيدهاند. اين در حالي بود كه به نظر ميرسيد شكارچي، زنان را در پوشش مسافركش سوار كرده و پس از طي قسمتي از مسير آنها را به قتل رسانده است. كارآگاهان سرانجام با تمركز روي پرونده موفق شدند مظنون اصلي را شناسايي و در 19تيرماه او را دستگير كنند. در حال حاضر نيز اين شكارچي در جريان بازجوييها به ارتكاب تعدادي از اين قتلها اعتراف كرده است، اما تاكنون انگيزه اصلي او از ارتكاب جنايتها و برخي جزئيات پرونده مشخص نشده است.
جنايتهاي مشابه از دل تاريخ جنايي
در بررسي اخبار منتشره در خصوص قتلهاي سريالي زنان ميتوان به قتلهاي سريالي در ورامين، تهران، رشت و تبريز اشاره كرد. متهمان در قتلهاي سريالي ورامين ابتدا در پوشش مسافركش زنان را سوار بر خودرو كرده و پس از طي قسمتي از مسير در يك مسير فرعي ابتدا زنان را خفه كرده و پس از سرقت طلا و جواهرات به آنها تجاوز ميكردند. سه برادر شيطانصفت كه بين 26 تا 32 سال سن داشتند در جريان بازجوييها به قتل چهار زن در سال 85 اعتراف كرده و سپس روانه زندان شدند. در حادثهاي كه در تبريز و در سال 85 رخ داد و چهار زن كه منشي مطب دندانپزشكي بودند هدف حمله جوان 33 ساله قرار گرفته و با روسري خفه شده بودند. در اين جنايتها متهم به عنوان بيمار وارد مطب دندانپزشكي شده و در يك فرصت مناسب اقدام به خفه كردن منشي ميكرد و پس از سرقت وجوه نقد موجود در مطب متواري ميشد. در جريان قتلهاي سريالي در تهران نيز چهار زن خانهدار با انگيزه و سرقت از سوي عليرضا و اعظم به قتل رسيدند. متهمان از طريق آگهي روزنامهها طعمههاي خود را شناسايي ميكردند. عليرضا و اعظم به بهانه خريد وسايل خانه وارد شده و پس از بستن دست و پاي زنان با ضربههاي چاقو آنها را به قتل ميرساندند و پس از سرقت متواري ميشدند. چندي پيش اعظم به 15 سال حبس و عليرضا به اتهام قتل اين زنان به دار آويخته شد. در حادثه شهرستان رشت چهار زن هدف قرار گرفتند. متهم در پوشش مسافركش با يك پيكان سفيد رنگ زناني را كه طلا و جواهر زيادي همراه داشتند سوار كرده و سپس در يك فرصت مناسب آنها را با روسري خفه و اجساد را در يك جاده روستايي رها ميكرد.
انتقام، مهمترين انگيزه شكارچي زنان
دكتر نجفيتوانا، جرمشناس در خصوص ارتكاب قتلهاي سريالي ميگويد: تعرض جسمي يا جنسي به همنوع ناشي از فعل و انفعالات ذهني است، كه خود اين پروسه ناشي از انگيزهها و نيازهاي سركوفتهاي است كه در شرايط خاص بروز ميكند، در واقع قتل در شرايطي اتفاق ميافتد كه يا ناشي از يك نوع واكنش آني و انفجار عصبي است كه قتل در جريان درگيريهاي خياباني از اين نوع هستند. نوع ديگري از قتلها و تعرضات جسمي وجود دارد كه به آن قتل ناشي از اختلافات يا اصطلاحا تعارضآميز ميگويند. در اين نوع قتلها اشخاص يكديگر را ميشناسند، دچار تضاد منافع ميشوند، برخوردهاي عاطفي و اخلاقي پيدا ميكنند، در نتيجه قدرت حل و فصل مسائل را ندارند بدين ترتيب روابط عاطفي و نزديك در گذشته تبديل به يك سوءتفاهم حسادت و كينه شده و در فرد تمايل به حذف فيزيكي طرف مقابل شكل ميگيرد (قتلهاي خانوادگي، معشوقهكشي، شريككشي) از اين قماش هستند، اما نوع ديگري از قتلها و تعرضات وجود دارد كه حادثه كرج ميتواند از آن جمله باشد كه معمولا بهعلت اختلافات خلقي و شخصيتي و چنان كه گفتيم اميال سركوفته يا عقدههاي شخصيتي بروز ميكند. در اين نوع قتلها مقتول جايگزين هدفي است كه قاتل قبلا نسبت به آن كينه و عدوات ديرينه دارد بنابراين در يك شرايط خاص وقتي همه اوضاع و احوال روحي و رواني و محيطي آماده ميشود پروسه حذف اشخاص جايگزين آغاز ميشود.
به عنوان مثال در قتلهاي اينچنيني كه مربوط به خفاش شب قتلهاي زنجيرهاي كرمان، مشهد، تبريز، قتلهايي كه بيجه انجام ميداد و از جمله قتلهايي كه در كرج انجام شده است يك مطالعه كوتاه ثابت ميكند افرادي كه مورد تهاجم و قتل قرار گرفتهاند قاتل هيچ گونه دشمني با آنها نداشته و به صورت تصادفي انتخاب و به عنوان الگوي جايگزين بهعنوان يك قرباني خيالي به قتل رسيدهاند. قاتل در اين نوع قتلها اشخاص را مدنظر قرار ميدهد (مخصوصا در قتل اول و دوم) كه تا حدي شباهت با قرباني مورد نظر خود دارد اما به تدريج كه قتلها ادامه مييابد چون تشنگي و ارضاي ناشي از برنامههاي قبلي شخص از بين نميرود شخص در تعيين الگو و جايگزين معيار قبلي خود را توسعه ميدهد كه نميتواند دقيقا اشخاص همانند با الگوي ذهني خود را پيدا كند. لذا قربانيان از نظر جنسي، جسمي و سني با هم تفاوت تصادفي پيدا ميكنند.
اين مدرس جزا و جرمشناسي در خصوص حادثه قتل هفت زن با يك شيوه مشابه در كرج ميگويد: هرچند كه نميتوان بدون انجام تحقيقات جرمشناختي و مصاحبه حضوري با اين فرد قضاوت كرد اما ميتوان به اين مطلب توجه كرد كه قربانيان افرادي بودند كه در شرايط سني جواني قرار داشته و معمولا نوعي تشابه شرايط داشتهاند. بنابراين بايد ديد اگر نسبت به اين زنان فقط قتل با روسري و خفه كردن انجام شده نوع اين قتلها معمولا ناشي از انتقام است؛ انتقامي كه فاعل جان دادن مقتول را حس كرده و از آن لذت برده و تكرار نموده است.
شنبه 22 تير 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: دنياي اقتصاد]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 174]