تبلیغات
تبلیغات متنی
محبوبترینها
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
سیگنال در ترید چیست؟ بررسی انواع سیگنال در ترید
بهترین هدیه تولد برای متولدین زمستان: هدیههای کاربردی برای روزهای سرد
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1833106523
کسی فکر نمیکرد زمان جنگ نمایشگاه راه بیندازیم / گفتوگو با صباح زنگنه اولین رئیس نمایشگاه کتاب
واضح آرشیو وب فارسی:خبر آنلاین: فرهنگ > ادبیات - نمایشگاه کتاب تهران 24 سال پیش چگونه متولد شد؟ این پرسشی بود که برای یافتن پاسخ آن به سراغ صباح زنگنه رئیس اولین دوره این نمایشگاه رفتیم و خاطرات او را شنیدیم. زینب کاظمخواه: هنوز جنگ بود، موشکها و بمبهابر سر مردم میریخت. با این حال بودند کسانی که در آن سالهای سخت و ترس از آژیر قرمز، دلشان برای فرهنگ بتپید و تمام عزمشان را جزم کنند تا یک نمایشگاه بینالمللی کتاب در تهران راه بیندازند.در آن سالهایی که بیشتر بودجه کشور صرف دفاع میشد، آنها ایستادند و از پیشنهاد راهاندازی نمایشگاه کتاب در مجلس دفاع کردند و توانستند بودجهای را برای هدفشان بگیرند، بالاخره نمایشگاه کتاب در آبان 66 راه افتاد، تا فضایی برای آنها که میخواستند در حال و هوای کتاب نفسی تازه کنند، فراهم شود. صباح زنگنه رییس اولین نمایشگاه کتاب بود، کسی که در آن سالها معاون فرهنگی وزارت ارشاد هم بود. او در گفتگو با خبرآنلاین، از سختیها و خاطراتش در راه اندازی اولین نمایشگاه کتاب گفت؛ این که چه شد که اولین سنگ بنای نمایشگاه کتاب در آن سالهای سخت گذاشته شد. نمایش یا فروش مساله این بودآنها پیش از راهاندازی نمایشگاه کتاب کیسه تجربهشان را پر کرده بودند، نمایشگاههایی که در کشور برگزار میشد و نمایشگاههای بینالمللی که رفته بودند، راه را بر آنها هموار کرد، با استفاده از آن تجربهها نمایشگاه کتاب را راه انداختند. اولین حرکتها برای برگزاری نمایشگاه کتاب، نمایشگاهی بود که به مناسبت دهه فجر در کشور برگزار شد و بعد این نمایشگاه را به استانهای دیگر کشور توسعه دادند تا همزمان با تهران در همه استانها نمایشگاه داشته باشیم. آن وقتها صباح زنگنه معاون فرهنگی وزارت ارشاد بود. او به همراه عدهای دیگر نشستند چارچوب کار را طراحی کردند، خیلی چیزها برایشان مساله بود، اولین چیزی که اهمیت داشت این بود که این نمایشگاه فراگیر باشد و مشمول تمام موضوعات کشور باشد یا نه؟ نمایشگاهی باشد که دانشگاهها و حوزههای علمیه و همچنین متخصصان رشتههای مختلف اعم از مهندسی، هنر، ادبیات و یا علوم انسانی و یا علوم محض را در نظر بگیرد؟ بعد که مشخص شد این نمایشگاه باید چگونه باشد، زبان کتابها و ناشران خارجی به تناسب همین موضوعات انتخاب شدند، بعد از زبان فارسی دو زبان اصلی در کشور مد نظر بود، یکی انگلیسی برای دانشگاهها دیگری عربی برای حوزهها. بنابراین ناشرانی که در این زمینه قرار میگرفتند، دعوت شدند. البته بحث زبان بر اساس بررسی نیاز بازار توسعه یافت. زبان فرانسه نیز بعدها اضافه شد و زبانهای دیگر هم به تناسب نیاز کم کم اضافه شدند. موضوع دومی که در راهاندازی نمایشگاه کتاب مورد تاکید گروه اولیه راهاندازی نمایشگاه بود و میبایستی در مورد آن بحث میکردند، این بود که این نمایشگاه برای نمایش کتاب باشد و یا برای فروش؟ دو الگو در دنیا وجود داشت یکی الگوی نمایشگاهی محض مثل نمایشگاه فرانکفورت که بزرگترین نمایشگاههای کتاب جهان است و دیگری برای فروش که برای عموم مردم قابل استفاده بود. در نوع اول فقط متخصصان و موسسات نشر و توزیع مخاطب قرار میگرفتند و کمتر عموم مردم دخالت داده میشدند، ولی نوع دوم عمومیت داشت. زنگنه اعتقاد دارد: «بررسی ما نشان میداد کشور ما هنوز به آن مرحله نرسیده است که صرفا نمایش و عرضه کتاب داشته باشد و ناشران و مترجمان مستقیم با ناشران خارجی ارتباط داشته باشند.» بعد به این موضوع رسیدند که این نمایشگاه صرفا ارایه کتابهای خارجی باشد و اسمش را نمایشگاه بینالمللی بگذارند یا کتابهای خارجی و ایرانی. بلاخره تصمیم گیری شد هر دو باشد، اما در سالنهای مختلف. هیات نظارت اولین نمایشگاه کتاب چه کسانی بودند؟گام به گام جلوتر رفتند و موضوعات گستردهتر شد، موضوع بعدی که اهمیت داشت این بود که آیا کتابهای وارادتی نیاز به بررسی دارند یا نه؟ به این منظور دو نوع هیات تشکیل داده شد و از نظرات اندیشمندان دانشگاهی و اساتید حوزههای مختلف در این مورد استفاده شد. آنها سعی کردند که از شاخصترین افراد در این رشتهها دعوت کرده و از نظراتشان استفاده کنند و به جمعبندی روشنی رسیدند که اکنون بعضی از این شخصیتها دیگر در میان ما نیستند. زنگنه تا جایی که ذهنش یاری میدهد، از افرادی که در این جلسات حاضر بودند یاد می کند: «در جلسات تعیین معیارها جعفر شهیدی، ارباب شیرانی، عبدالکریم سروش، علی شریعتمداری، حداد عادل و داوری اردکانی و خیلیهای دیگر هم بودند که به خاطر ندارم، از مراجع هم جوادی آملی، آیتالله سبحانی، عمید زنجانی نیز در این جلسات حضور داشتند. خاطرم هست که اغلب اعضای شورای فرهنگ عمومی آن زمان دعوت شدند تا معیارهای حضور در بخش بینالملل تعیین شود. نظرات محکم و استواری ارایه شد و یکی از عوامل استمرار و دوام نمایشگاه کتاب به اعتقاد بنده جلسات علمی اولیه بود؛ زیرا این اندیشمندان پایههای محکمی برای دراز مدت به ما ارایه کردند و شاهد هستیم این نمایشگاه همچنان بعد از 24 سال برقرار است. علیرغم اینکه دولتها و حکومتها از جناحها و سلیقههای مختلف آمدند و رفتند وسعت نظر یا تنگ نظری متفاوت بود، نمایشگاه همچنان استمرار یافت و مصداق روشنی از کلمه طیبهای است که میتواند ریشههایش در زمین باشد اما شاخ و برگش در فضا و آسمان کشور به پخش علم و فضیلت بپردازد.» ده میلیون دلار بودجه اولین نمایشگاه کتابهمه این مشکلات هموار شد اما حالا که کتاب خارجی قرار بود به کشور بیاید باید با ارز خریده میشد، ما درزمان جنگ بودیم و امکان تهیه ارز در آن زمان برای مردم مقدور نبود. رییس اولین نمایشگاه کتاب تهران برای اینکه از مجلس مصوبه اختصاص ارز به کتابهای خارجی را بگیرد به همراه همراهانش خیلی تلاش کرد. او به یاد میآورد: «کشور در حال جنگ بود همه منابع ارزی و درآمدی کشور ناظر به حمایت از دفاع کشور در برابر تجاوز عراق جهت داده میشد. بنابراین یافتن منبع مالی ارزی برای تامین خرید این کتابها جای بحث و تامل داشت که با بررسیهایی که انجام شد، ارزیابی اولیه صورت گرفت و سقفی برای نیاز کشور در نظر گرفته شد که یادم میآید هشت تا ده میلیون دلار در آن زمان برای هر دوره نمایشگاه به دولت پیشنهاد کردیم و دولت علیرغم همه محدویتها بر اساس جلسهای که شخصا حضور یافتم و از پیشنهاد خودمان دفاع کردم و در زمان جنگ با مکانیزم کسر کردن این مبلغ علیالراس از سهمیه همه دستگاههای دولتی، مصوبه هیات دولت را گرفتیم و با این مصوبه توانستیم جهشی به جلو داشته باشیم و با اعتماد به نفس بیشتری حرکت کنیم.» اما نمایشگاه کتاب در اولین دوره در محل موسسه نمایشگاهها برگزار شد، مکانی که نوزده دوره بعد را هم میزبان کتابها بود. زنگنه درباره انتخاب این محل برای برگزاری نمایشگاه توضیح داد: «مشکل بعدی محل نمایشگاه بود، که بعد ظهور فرهنگی و زمینه کتاب نداشت. یافتن جای مناسب بسیار سخت و شاق بود. تنها جایی که داشتیم موسسه نمایشگاهها بود که آن هم نمایشگاهی است برای عرضه کالاهای تجاری و هیچ تناسبی با نمایشگاه فرهنگی، آن هم در حوزه کتاب نداشت. این محل هم چند سالی گرفتار اهمال و عدم بازسازی شده بود و در دوران جنگ و این عدم رسیدگی بیشتر شده بود، در حدی که سالنها هم نه به لحاظ برق و نه به لحاظ تهویه و نه به لحاظ کف و ورودی و خروجی با نمایشگاه کتاب تناسب نداشت. بنابراین انرژی عظیمی صرف شد تا این نمایشگاه تا حدودی برای ارایه کتاب مناسب شود.» جنگ بود و برای عرضه کتاب قفسه نداشتیمحالا همه چیز برای برگزاری نمایشگاه کتاب مهیا شده بود، اما آنها هیچ قفسهای نداشتند که کتابها را در آن جای دهند، عمده قفسهها خارجی بود و امکان واردات هم در آن زمان وجود نداشت، بنابراین از تمامی نیروها، موسسات و شرکتهایی که میتوانستند در تهیه، ساخت، تولید و مونتاژ قفسهها کمک کنند، دعوت و حجمی از قفسهها آماده شد تا بتواند تا حدی جوابگوی نیازها باشد. زنگنه یکی دیگر از بحثهایی را که در اولین دوره نمایشگاه مطرح شد، این بحث دانست که چه کسانی و تا چه میزان میتوانستند کتاب خارجی بخرند؟ برای این بحث هیاتهایی تشکیل شد و این موضوع را بررسی کردند؛ از دستگاههایی مانند، وزارت علوم، بهداشت، کشاورزی، استعلام شد همچنین از حوزههای علمیه و اهل سنت نیز نظرخواهی شد تا این موضوع نیز روشن شود. بعد از آن بود که سقف خرید هر بخش مشخص شد. او یادآور شد: «اولین باری که امکان خرید کتاب خاجی در کشور فراهم شد، از طریق این نمایشگاه بود. تا پیش از آن فقط استادان دانشگاهها سالانه به شکل محدود میتوانستند کتاب خارجی بخرند؛ یعنی کتابخانههای دانشگاههای ما از کتاب و نشریات علمی به روز دنیا تهی و فقیر شده بود. از سوی دیگر حوزههای علمیه به شدت در تنگنا و محدویت بودند. همچنین هنرمندان و متخصصان از دسترسی به آخرین محصولات فکر و اندیشه جهان محروم بودند؛ اما با نمایشگاه کتاب دریچهای باز شد تا تشنگان علم و معرفت از دستاوردهای جهانی اطلاع پیدا کنند.» آنوقتها مثل حالا نبود که با اینترنت و ماهواره با دنیا ارتباط داشته باشیم و به یک چشم برهم زدنی با ایمیل و اینترنت از واقعهای مطلع شویم. 24 سال پیش وقتی مسوولان نمایشگاه تصمیم گرفتند که از ناشران خارجی دعوت کنند، از طریق سفارتخانهها و رایزنهای فرهنگی و نویسندگانی که میشناختند دعوتنامه فرستاده شد. زنگنه گفت: «از چندین کانال دعوتنامهها را فرستادیم. همچنین در روزنامههای معروف بینالمللی آگهی چاپ کردیم. در مجلات مختلف هم آگهی دادایم. هیچکس باورش نمیشد که یک کشور در حال جنگ نمایشگاه کتاب برگزار کند. مردم دنیا درک نمیکردند کشوری که در جنگ است؛ به مساله کتاب آنقدر اهمیت دهد که در دوران جنگ هم حاضر باشد، نمایشگاه برگزار کند. از سوی دیگر هیچ ناشر خارجی هم باورش نمیشد کشوری در آن شرایط، ده میلیون دلار برای خرید کتابهای خارجی بودجه اختصاص دهد.» او همچنین متذکر شد: «آن زمان ما سی میلیون دلار هم برای خرید کاغذ از دولت میگرفتیم که کتاب و کاغذ را با سوبسید زیاد توزیع میکردیم تا قدری نیازهای کشور تامین شود، آن دوره یکی از مهمترین دورههای شکوفایی فرهنگ و تمدن ما بود.» صفهای طولانی خرید کتابهای لاتین کار طاقتفرسا بود، 24 سال پیش هیچ سیستم ثبت و ضبط و فایلبندی در کشور نداشتیم و ما نیازمند این بودیم که نرمافزار این حجم از دادهها را داشته باشیم؛ نمایشگاه کتاب اولین جایی بود که این نظام ورود اطلاعات در آن حجم عظیم که شاید در حد میلیونها دیتا بود را به صورت زنده طراحی کرد؛ خود تجربه بسیار مهم و ارزشمندی بود. از سوی دیگر ارتباط دادن این شبکه با بانک عاملی که بتواند ریال افراد را بگیرد و به ناشران خارجی تحویل بدهد؛ پروسه سختی بود و چند ماهی طول کشید تا نظم و نسقی یافت. خیلیها نمایشگاههای سالها پیش را با صفهای طولانی برای خرید کتابهای لاتین به یاد دارند، پروسهای که اول باید پول را میدادند و بعد برگهای به آنها معادل پولشان داده میشد و بعد در صف دیگری باید برگه را به ناشر تحویل میدادند تا بعد از گذشتن از این همه خوان به کتابی که میخواستند، میرسیدند. وقتی که صفر بودیمزنگنه با یاد کردن مراحل سختی که برای برگزاری اولین نمایشگاه کتاب با آن مواجه بودند، متذکر شد: «ما صفر بودیم عملیات این جوری اصلا نداشتیم و یکباره یک نیاز به اندازه سد کرج داشتیم، تصور کنید آبی که پشت سد جمع شده مسیری که باید آب را در آن راه هدایت کند، محدود بود. صدها هزار نفر متقاضی و این طرف هم محدودیت ساز و کار و ارز. همه اینها بود، واقعا کار شاق و سخت و جانکاه، اما بسیار شیرین بود. شاید شیرینترین لحظات عمر ما همان لحظاتی بود که توانستیم کار جدیدی برای کشور شکل دهیم و مردم وقتی کتاب دستشان میرسید و با آن معاشقه میکردند، برای ما لذت فوقالعاده داشت.» از اولین نمایشگاه کتاب 700 هزار نفر بازدید کردند و این آمار از طریق فروختن بلیط به مراجعهکنندگان به دست آمد. زنگنه در اینباره گفت: «می خواستیم آمار به دست بیاوریم برای آمار گرفتن ابزار نداشتیم مناسبترین روش این بود که بلیط بفروشیم. قیمت آن بسیار ناچیز بود؛ پول کاغذ آن هم در نمیآمد، ولی به ما کمک میکرد که تعداد ورودیها را بشماریم.» تظاهرات میلیونیبا این حساب تقریبا روزی صد هزار نفر از نمایشگاه کتاب در اولین دوره دیدن کردند، به قول زنگنه این یعنی تظاهرات میلیونی. «این رقم برای آن موقع خیلی زیاد بود، برای اولین بار بود که روزانه صد هزار نفر به محدودهای وارد میشدند به لحاظ امنیتی، سیاسی، اخلاقی، اجتماعی، تامین مواد غذایی و سرویسهای عمومی خیلی ریسک بزرگی بود. ولی عشق مردم و تاکید مسوولان این بود که این کار انجام شود؛ آن هم نه در شرایط عادی. در شرایط جنگ جمع کردن صد هزار نفر در روز در یکجا بسیار سخت بود بود؛ عملیات حمله به تهران بود، موشک باران تهران بود» در آن شرایط آنها عزمشان را جزم کرده بودند که این نمایشگاه را برگزار کنند. این سالها که نمایشگاه کتاب برگزار میشود محدویت سال انتشار کتابها برای ناشرانی که در نمایشگاه شرکت میکنند وجود دارد، اما در سالهای اولیه این محدودیت سال انتشار نه در بخش خارجی و نه داخلی نبود. رییس اولین نمایشگاه کتاب دلیل این موضوع را این میداند که قبل از آن در کشور هیچ چیزنداشتیم و اگر محدودیت قایل میشدیم از کتابهای چند سال قبلش محروم میشدیم، البته تاکید ما بر جدیدترین چاپها بود، اما میدانستیم این به خصوص برای کتابهای مرجع و رفرنس که تغیرات چندانی بر آن عارض نمیشد حرف بیمنظقی بود. سالهای بعد که قدری بازار اشباع شد، محدودیت سالی گذاشتیم.» فشار از بیرون را نمیپذیرفتیمکمیته نظارت و ارزشیابی در آن سالها هم در نمایشگاه بود، اما قبل از عرضه درباره کتابها نظر میدادند و کتابهایی که مجوز انتشار گرفته بودند مجاز به حضور در نمایشگاه بودند؛ مگر اینکه در شکل و قیمت و مسایل دیگر دست زده میشد. زنگنه درباره این موضوع که آیا کتابها در آن زمان هم از نمایشگاه جمعآوری میشد، گفت: «ممکن بود که کتابهایی در نمایشگاه جمع میشدند؛ ولی به گستردگی الان نبود، اگر کتاب قبلش مجوز میگرفت، به نمایشگاه میآمد. البته بازهم آن زمان کسانی بودند که کتابهایی که مجوز گرفته بودند و با مذاقشان سازگار نبود، میگفتند که این کتاب اشکال دارد و نباید عرضه شود، اما ما همیشه میگفتیم که ما قانون و مقررات داریم. به هیچ عنوان فشار از بیرون را نمیپذیرفتیم.» یک موزه تمام عیاراو یکی از مهمترین بخشهایی را که دراولین دوره نمایشگاه کتاب وجود داشت،سالن فرهنگ و تمدن اسلامی میداند؛ سالنی که به اعتقاد او یکی از زیباترین سالنها بود، مهمترین طراحان و مهندسان کشور جمع شده بودند و این سالن را طراحی کرده بوند، به طوری که هر کس وارد میشد تصور میکرد در یکی از موزههای اروپاست. شکل و شمایلی که طراحی شده بود دقیقا معماری اسلامی را تداعی میکرد. از مهمترین کتابهای خطی در علوم مختلف عکسبرداری رنگی شده بود. و واقعا موزه تمام عیاری شده بود. آبان 66 سالی بود که اولین نمایشگاه کتاب برگزار شد، اما سال 67 نمایشگاه برگزار نشد تا اینکه اردیبهشت 68 نمایشگاه دوم برگزار شد، زنگنه درباره این تاخیر یکساله توضیح داد: «از آبان تا اردیبهشت در انتخاب فصل مردد بودیم، به این دلیل زمان نمایشگاه را انداخیتم به اردیبهشت 68 تا طی یک سال و اندی که فرصت داشتیم، تجهیزات و امکانات لازم تامین شود. سالنها باید تعمیر میشد از سقف سالنها آب چکه میکرد، برقش قطع میشد و کفپوش نداشت. از این فرصت استفاده کردیم تا امکانات را مهیا کنیم و دیگر اینکه نمایشگاه اگر در اردیبهشت برگزار میشد، به تهویههای آنچنانی نیازی نبود و مردم راحتتر میتوانستند به نمایشگاه بیایند.» جابجایی نمایشگاه کتاب؛ این قصه سر دراز داردنمایشگاه کتاب 19 سال در همانجایی ماند که مسولان اولیه آنرا برگزار میکردند، اما بحث جابجایی نمایشگاه و رفتن به مکان ثابت در همان سالها هم مطرح بود. زنگنه به یاد دارد که همان سالها با دستگاههای مختلف هم صحبت کردند، ولی وزارت ارشاد متولی احداث ساختمان نبود و با وزارت مسکن و شهرداری مذاکراتی داشتند، بعدا این مذاکرات قویتر شد. امکان تخصیص یک مکان برای نمایشگاه کتاب وجود نداشت؛ ولی شهرداری وعده داد که جایی را برای نمایشگاههای فرهنگی و کتاب اختصاص بدهد. که همان باغ کتاب و باغ هنر بود. از همان موقع این بحث مطرح بود، ولی هنوز اجرا نشده است. چند زمین در تهران در نظر گرفته شد که یکیاش تپههای عباسآباد بود، قرار شد نمایشگاه دایمی کتاب داشته باشیم که در تمام فصول سال نمایشگاه باشد، اما میبینیم که نمایشگاه کتاب هنوز هم جای ثابتی پیدا نکرده است و خانه به دوش است. 57244
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبر آنلاین]
[مشاهده در: www.khabaronline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 638]
صفحات پیشنهادی
دردسرهای زیبایی !!
رییس مرکز تجارت جهانی ایران ممنوع الخروج است؟/سبزعلیپور:داماد سرخانه ام ... کسی فکر نمیکرد زمان جنگ نمایشگاه راه بیندازیم / گفتوگو با صباح زنگنه اولین ...
رییس مرکز تجارت جهانی ایران ممنوع الخروج است؟/سبزعلیپور:داماد سرخانه ام ... کسی فکر نمیکرد زمان جنگ نمایشگاه راه بیندازیم / گفتوگو با صباح زنگنه اولین ...
مجموعه تصاوير پس زمينه ي جديد براي موبايل Mobile Wallpaper ...
کسی فکر نمیکرد زمان جنگ نمایشگاه راه بیندازیم / گفتوگو با صباح زنگنه اولین رئیس نمایشگاه کتاب · آب قندو تشديد يرقان در نوزادان ...
کسی فکر نمیکرد زمان جنگ نمایشگاه راه بیندازیم / گفتوگو با صباح زنگنه اولین رئیس نمایشگاه کتاب · آب قندو تشديد يرقان در نوزادان ...
تفاوت كلاس اوليها با ديپلمهها
کسی فکر نمیکرد زمان جنگ نمایشگاه راه بیندازیم / گفتوگو با صباح زنگنه اولین رئیس نمایشگاه کتاب · شایعه در تیم امید / کروش مخالف حضور حاجیلو، خرمگاه و رشیدی ...
کسی فکر نمیکرد زمان جنگ نمایشگاه راه بیندازیم / گفتوگو با صباح زنگنه اولین رئیس نمایشگاه کتاب · شایعه در تیم امید / کروش مخالف حضور حاجیلو، خرمگاه و رشیدی ...
-
گوناگون
پربازدیدترینها