تور لحظه آخری
امروز : دوشنبه ، 1 بهمن 1403    احادیث و روایات:  امام رضا (ع):هر كس با آبى غسل كند كه پيش‏تر در آن غسل شده است و به جذام مبتلا شود، كسى را جز خو...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

اجاره سند در شیراز

armanekasbokar

armanetejarat

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

خرید یخچال خارجی

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

تعمیرات پکیج کرج

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

لوله و اتصالات آذین

قرص گلوریا

نمایندگی دوو در کرج

دوره آموزش باریستا

مهاجرت به آلمان

بورس کارتریج پرینتر در تهران

تشریفات روناک

نوار اخطار زرد رنگ

ثبت شرکت فوری

خودارزیابی چیست

فروشگاه مخازن پلی اتیلن

کلینیک زخم تهران

کاشت ابرو طبیعی

پارتیشن شیشه ای اداری

رزرو هتل خارجی

تولید کننده تخت زیبایی

مشاوره تخصصی تولید محتوا

سی پی کالاف

دوره باریستا فنی حرفه ای

چاکرا

استند تسلیت

تور بالی نوروز 1404

سوالات لو رفته آیین نامه اصلی

کلینیک دندانپزشکی سعادت آباد

پی ال سی زیمنس

دکتر علی پرند فوق تخصص جراحی پلاستیک

تجهیزات و دستگاه های کلینیک زیبایی

تعمیر سرووموتور

تحصیل پزشکی در چین

مجله سلامت و پزشکی

تریلی چادری

خرید یوسی

ساندویچ پانل

ویزای ایتالیا

مهاجرت به استرالیا

میز کنفرانس

تعمیرگاه هیوندای

تعمیرگاه هیوندای

تعمیرگاه هیوندای

اوزمپیک چیست

قیمت ورق سیاه

چاپ جزوه ارزان قیمت

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1855374962




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

شايستگي‌هاي حماسي فردوسي و شاهنامه


واضح آرشیو وب فارسی:اطلاعات: شايستگي‌هاي حماسي فردوسي و شاهنامه


روح حماسي فردوسي بي‌نظير است. در شاهنامه هيچ انساني خوار نيست. حتي دشمنان ايران كه سراسر شاهنامه سرگذشت نبرد ايرانيان با آنان است؛ نه افراسياب بزرگ‌ترين دشمن ايرانيان و نه هيچ دشمن ديگري. تنها در مقابل ايرانيان كوچك شمرده مي‌شوند وگرنه خود، پست و خوار نيستند. كيخسرو در جنگ نهايي با افراسياب از پيران (وزير خردمند افراسياب) كه به ايرانيان با نيك‌انديشي مي‌نگريست، پيشنهاد مي‌كند كه افراسياب را رها كند و به ايرانيان بپيوندد تا آسيبي به او نرسد، اما پيران به دو جهت نمي‌پذيرد؛ يكي اينكه مي‌گويد به ولي نعمتش خيانت نمي‌كند و ديگر اينكه:‌

مرا عار باشد از اين زندگي‌

كه سالار باشم كنم بندگي‌

يكي داستان زد بر اين بر پلنگ‌

چو با شير جنگي درآمد به جنگ‌

به نام ار بريزي مرا گفت خون‌

به از زندگاني به ننگ اندرون‌

حتي نيرويي به عظمت عشق، هيچگاه در شاهنامه قهرمانان را خوار نمي‌كند. عشق‌ها با تمام نيرو و صميميتش ادامه مي‌يابد، پنهان‌كار‌ي‌يي در كار نيست. عشق‌ها با صلابت بيان و اظهار مي‌شوند و پايان مي‌يابند و هيچگاه قهرمان را از زندگي واقعي نمي‌برد. عاشقان شاهنامه هيچگاه مثل مجنون بعد از مرگ ليلي يا شيرين بعد از مرگ خسرو جهان را پايان يافته نمي‌بينند. وقتي تهمينه نيمه شب به بالين رستم مي‌آيد به صراحت رستم مي‌گويد:

يكي اين كه از تو چنين گشته‌ام‌

خود را زبهر هوا كشته‌ام‌

رودابه در برابر مادرش كه از رابطه او با زال آگاهي يافته بود با شرم - كه ويژه همه زنان و مردان شاهنامه است - بي‌هراس از عشقش پرده برمي‌دارد:‌

زمين ديد رودابه و پشت پاي‌

فرو ماند از شرم مادر به جاي‌

فرو ريخت از ديدگان آب مهر

به خون دو نرگس بياراست چهر‌

بدو گفت: كاي مادر پرخرد‌

همي مهر، جان مرا بشكرد

سپهدار دستان به زابل بماند

چنين مهر اويم بر آتش نشاند

وقتي سيندخت، مادر رودابه، به دخترش مي‌گويد از عشق زال صرف‌نظر كند، جواهراتش را باز كند و با فروتني پيش پدر برود تا پدر او را ببخشد و از كشتنش بگذرد، تهمينه گفتار مادر را نمي‌پذيرد و از كتمان عشق بيزاري مي‌جويد:‌

بدو گفت رودابه پيرايه چيست‌

به جاي سرمايه، بي‌مايه چيست‌

روان مرا پورسام است جفت‌

‌ چرا آشكارا بايد نهفت‌

به پيش پدر شد چو خورشيد شرق‌

به ياقوت و زر اندرون گشته غرق‌

پدر چون ورا ديد، خيره بماند

بر او بر، جهان آفرين را بخواند‌

گرچه رودابه در مقابل تهديدهاي پدر شرم‌ زنانه‌اش را حفظ مي‌كند:‌

سيه مژّه، بر نرگسان دژم‌

فرو خوابنيد و نزد هيچ دم‌

ولي هيچگاه عشق بزرگش را انكار نمي‌كند.

زنان در شاهنامه هيچگاه خواري را تحمل نمي‌كنند و با تمام توان نسبت به آن واكنش نشان مي‌دهند. در ماجراي حمله سهراب به يك پاسگاه مرزي ايران، وقتي هجير (نگهبان دژ) و همه مردان مرعوب شجاعت سهراب مي‌شوند:‌

زني بود برسان گردي سوار‌

هميشه به جنگ اندرون نامدار‌

چنان ننگش آمد زكار هجير‌

كه شد لاله رنگش به كردار خير‌

نهان كرد گيسو به زير زره‌

بزد بر سر ترگ رومي ‌گره‌

به سهراب بر تير باران گرفت‌

چپ و راست جنگ‌سواران گرفت‌

وقتي رستم براي نجات بيژن از چاه، ناشناس به شكل بازرگاني به توران رفت، منيژه به قصد اين كه از اين كاروان ايراني خبري از رستم بگيرد با شتاب از او درباره رستم مي‌پرسد رستم از ترس اين كه مبادا تورانيان به هويت او پي ببرند، سر او داد مي‌كشد كه من رستم را نمي‌شناسم و منيژه...‌

به رستم نگه كرد و بگريست‌زار

ز خواري بباريد خون در كنار

بدو گفت: كاي مهتر پرخرد

ز تو سرد گفتن نه اندر خورد

سخن گر نگويي، مرا نم ز پيش‌

كه من خود دلي دارم از درد ريش‌

چنين باشد آيين ايران مگر

كه درويش را كس نپرسد خبر‌

بعد از مرگ رستم وقتي بهمن، فرزند اسفنديار، به زابل لشكر مي‌كشد، سيستان‌ را به آتش مي‌كشد و گنج‌هايشان غارت مي‌كند و زال را به بند مي‌كشد، رودابه براي نجاتش به زندان مي‌رود و وقتي زال را با پشت خميده‌اش مي‌بيند كه از زندان مي‌آيد، در دربار بهمن لب به نفرينش مي‌گشايد:‌

ز زندان به ايوان گذر كرد زال

بر او زار بگريست فرخ‌ همال‌

كه زارا، دليرا، گوا، رستما

نبيره‌ي گو نامور، نيرما

تو تا زنده بودي كه آگاه بود

پسر، زار كشته، به پيكان تير

مبيناد چشم كس اين روزگار‌

زمين باد بي‌تخم اسفنديار

يكي از زنان شجاع شاهنامه فرانك، مادر فريدون است كه در شرايطي كه همه مأموران ضحاك در جستجوي او بودند فرزند را به دماوند كوه مي‌برد و در پيش مردي امين مي‌پرورد. هيچيك از پهلوانان شاهنامه تحت هيچ شرايطي تن به ننگ نمي‌دهند. اصولاً طبق يك پيشينه اساطيري در ايران، ننگ، يكي از موجودات اهريمني است كه در وجود انسان خانه مي‌كند.

از اين ديو در كتب پهلوي نشاني نيست ولي در سخنان بزرگمهر از ديوهاي بزرگ شمرده شده است كه دلاوران به سختي از آن مي‌پرهيزند و اغلب مرگ را بر آن ترجيح مي‌دهند. در سخنان بزرگمهر در شمارش ده ديو برجسته كه بر خوي انساني اثر منفي مي‌گذارند، ننگ، يكي از اين ديوهاست:‌

دگر ننگ ديوي بود با ستيز

هميشه به بد كرده چنگال تيز

اين است كه رستم با همه خواست‌هاي اسفنديار موافقت مي‌كند مگر بند بر دست گذاشتن:

زمن هرچه خواهي تو فرمان كنم‌

به ديدار تو رامش جان كنم‌

مگر بند، كز بند عاري بود

شكستي بود، زشت‌كاري بود‌

كه گفتت برو دست رستم ببند

نبندد مرا دست، چرخ بلند

در نبرد بهرام، فرزند گودرز، در آشوب جنگ تازيانه‌اش را گم كرد. بهرام از ترس اينكه مبادا، تازيانه‌اش كه نامش نيز بر آن كنده شده بود، به دست تورانيان بيفتد و باعث ننگ و بي‌آبرويي او شود به رغم نصايح گيو و گودرز، شبانه به اردوگاه تورانيان رو آورد و با ، طلايه سپاه توران، درگير و كشته شد.‌

ب‌- زبان حماسي فردوسي‌

جلوه‌هاي حماسي شاهنامه تنها در حوزه انديشه و روان او رخ نمي‌دهد، بلكه بازتاب آن را در زبان نيز مي‌توان ديد. در حوزه عشق زبانش نرم مي‌شود و در حوزه حماسه سنگين و خشن.‌

در قرآن آيه‌هايي كه مربوط به ترسيم خشونت و هيبت قيامت يا مجازات و تهديد گناهكاران مي‌شود، كوتاه و تند هستند و اين خشونت همراه با تشديدهاي متوالي ترسيم مي‌شود. در ترسيم قيامت:‌

‌‌ (سوره تكوير، آيه‌هاي 1 تا 7) ‌

يا تهديد مخالفان:

(سوره الحاقه، آيه‌هاي 30 تا 33) اما چنين خشونت و صلابتي را مثلاً در آيات سوره يوسف نمي‌توان مشاهده كرد.

مي‌گويند سعدي بيت زير را به تقليد فردوسي سروده است:

خدا كشتي آنجا كه خواهد برد ‌

وگر ناخدا جامه بر تن درد

فردوسي به خوابش آمد و گفت اگر من بودم بيت را اين گونه مي‌گفتم:

برد كشتي آنجا كه خواهد خداي

و گر جامه برتن درد ناخداي

گرچه غيرممكن نيست اما شك نيست كه اين خواب بر ساخته ديگران است، اما به روشني تفاوت لحن فردوسي و سعدي را نشان مي‌دهد. با يك جابجايي كلمه در دو جمله و تغيير هجاي پاياني مصرع‌ها از بلند به كشيده، طنين كلام كاملا عوض مي‌شود. البته هميشه تغيير لحن به اين سادگي ميسر نيست. ‌

در شاهنامه، هنگام بزرگ نشان دادن وقايع يا عظمت افراد، از كلمات و عبارات ويژه‌اي استفاده مي‌شود كه عظمت خاصي به سخن مي‌دهد.

وقتي زال در نامه‌اي كه در خصوص ازدواج با رودابه، به سام مي‌نويسد مي‌خواهد هم پدر را نرم كند كه با ازدواج او با يك بيگانه موافقت كند و هم عظمت سام را تصوير كند، پدرش را با چنين لحني مي‌ستايد: ‌

چماننده‌ي چرمه هنگام گرد ‌

چرا ننده‌ي كركس اندر نبرد

برآرنده‌ي خاك آوردگاه

فشاننده‌ي خون ز ابر سياه

كه هم‌كلام حماسي است، هم كلمات و حروف (چ،گ، د) صلابت كلام را بيشتر كرده‌اند.

سهراب وقتي از دلاوري گرد آفريد شگفت زده مي‌شود براي ستايش از دلاوري‌هاي ايرانيان شگفتي خود را اين گونه بيان مي‌كند: ‌

زنانشان چنين‌اند زايشان سران

چگونه‌اند گردان و جنگاوران

كه در آن استفاده از حروف خشن و پرصلابت و هجاهاي كشيده نان و شان (دوبار)، نند (دوبار)، ران(دوبار) به شعر طنين سنگين‌تري داده است.

دو مورد در شاهنامه است كه فردوسي مردد مي‌ماند كه بايد طرفدار كه باشد: يك بار وقتي كه رستم مقابل سهراب قرار مي‌گيرد كه البته با استفاده از شرايط تقديري حماسه، گناه را به گردن سرنوشت مي‌اندازد و رستم را تبرئه مي‌كند و يك بار هم وقتي كه مقابل اسفنديار قرار مي‌گيرد اما با استفاده از هنر بيان بي‌نظير خود، نشان مي‌دهد كه همه جا دلش با رستم است. ‌

فردوسي در وصف رستم و اسفنديار از زبان اسفنديار چنين مي‌گويد:

ببينيم تا اسب اسفنديار

سوي آخور آيد همي‌بي‌سوار

و يا باره‌ي رستم جنگجوي ‌

به ايوان نهد بي‌خداوند روي

با تحليل دو مصرع مي‌توانيم جانبداري هنري فردوسي را بينيم، چنانكه قبلاًنشان داده شد فردوسي در نشان دادن نظام وارونه حاكم در عرصه ضحاك نيز از چنين بياني استفاده مي‌كند. ‌اسفنديار سوار اسبي معمولي است اما رستم سوار باره است كه اسبي جنگي است. اسفنديار بدون هيچ لقبي مي‌آيد اما رستم صفت جنگجوي دارد. اسفنديار اگر كشته شود اسبش به آخور (اصطبل) برمي‌‌گردد اما باره رستم به ايوان (كاخ) روي مي‌نهد. بعد از مرگ اسفنديار اسبش بي‌صاحب مي‌شود اما باره رستم بي‌خداوند مي‌ماند.

نكته دوم و هنري‌تر استفاده از هجاهاي كشيده در مصرع دوم است كه در وصف رستم و رخش آمده است. هجا هايي مثل: جنگ، جوي، وان، وند، روي. اين هجاها طنين خاصي به كلام مي‌دهند و عظمت فراتري براي رستم تصوير مي‌كنند. در حالي كه هاجا هاي كشيده در مصرع اول فقط سه مورد است: فند، يار، وار. يعني به نسبت سه پنجم. ‌

نكته ديگري نيز در اين بيان هست، و آن اينكه اين سخنان از زبان اسفند يار است و ممكن است اسفنديار در اين سخنان به تعريض، قصد تحقير رستم را داشته باشد، ولي به هر صورت اصل برهان به قوت خود باقي است. ‌

دكتر شفيعي كد كني در كتاب در مقايسه قافيه‌هاي شاهنامه با گشتاسب نامه دقيقي، جنبه‌هاي ديگري از شاهكارهاي لفظي شاهنامه را كه طنيني حماسي به سخنان فردوسي مي‌دهد، به نمايش مي‌گذارد. ‌

او با ذكر اين نكته كه حروف مشترك قافيه در شاهنامه تقريباً دو برابر گشتاسب نامه است، يكي از رازهاي توفيق‌ سرابنده شاهنامه را آگاهي شگفت سراينده‌اش از موسيقي كلمات مي‌داند.

(10) او با نبوغ خداداد خويش، با حروف ويژه حماسي، آنچنان صحنه آرايي مي‌كند كه انگار خواننده در صحنه حضور دارد يا اين كه به جاي خواندن داستان به تماشاي فيلم آن نشسته است.

نكته آخر اين كه در شاهنامه وقتي يلان با هم در مي‌آويزند، طبيعت نيز با آنها هماهنگ مي‌شود و انگار درگيري قهرمانان در تمام جهان جاري مي‌شود. فردوسي صبح روز دوم جنگ رستم و اسفنديار را به گونه‌اي وصف مي‌كند كه انگار همزمان با جنگيدن اين دو قهرمان، زمين و زمان نيز با هم در جنگند. ‌

چو برگشت شب، گرد كرده عنان

سپيده برآورد رخشان سنان

اين تنها گذاري كوتاه بود به شايستگي‌هاي حماسي شاهنامه‌ از نظر لفظي و معنوي. غور عميق در اين دريا، كار دريادلان است. ما آب دريا را به قدر تشنگي چشيديم. ‌

*‌ منابع:

1- تاريخ بيهقي، به اهتمام دكتر غني و دكتر فياض، انتشارات خواجو، چاپ سوم، بهار 62

2- بندهش، گزارش مهرداد بهار، انتشارات توس، چاپ اول، 1369

3-موسيقي شعر، دكتر محمدرضا شفيعي كدكني، انتشارات آگاه، چاپ اول، 1358، مقاله ‌

4-‌ شاهنامه، چاپ مسكو، اداره انتشارات دانش، شعبه ادبيات خاور

5 - مثنوي معنوي، نيكلسون، چاپ سوم، 1363

6- غزليات شمس

7- تاريخ بيهقي، به اهتمام دكتر فياض و دكتر غني، چاپ سوم، بهار 62، انتشارات خواجو

8 - دفتر روشنايي، از ميراث عرفاني بايزيد بسطامي، ترجمه‌ محمدرضا شفيعي كدكني، انتشارات سخن، تهران، .1384

كارشناسي ارشد زبان و ادبيات فارسي لاهيجان




 پنجشنبه 20 تير 1387     





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: اطلاعات]
[مشاهده در: www.ettelaat.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 211]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب




-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن