تبلیغات
تبلیغات متنی
محبوبترینها
ماندگاری بیشتر محصولات باغ شما با این روش ساده!
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1837308376
گفتگو با اندرو استانتن خالق انيميشن « وال - اي» براي سنتشكني بايد منطقي بود
واضح آرشیو وب فارسی:جام جم آنلاین: گفتگو با اندرو استانتن خالق انيميشن « وال - اي» براي سنتشكني بايد منطقي بود
جام جم آنلاين: اندرو استانتن كه سال 1965 به دنيا آمده، از دوران كودكي دلباخته فيلمهاي كارتوني بود و همين علاقه باعث شد در بزرگسالي به سراغ اين حرفه برود. وي يكي از ياران قديمي واحد انيميشن كمپاني والتديزني است كه كار خود را در آنجا از حدود 20 سال پيش شروع كرد.
او نه تنها فيلمهاي انيميشن را مينويسد و كارگرداني ميكند بلكه در برخي محصولات موفق اين ژانر به جاي شخصيتها حرف زده است. شايد كمتر كسي بداند كه استانتن، كارگردان فيلم بسيار موفق و محبوب «پيدا كردن نيمو» (2003) بوده است.
اولين انيميشني كه وي كارگرداني كرد «يك قصه» (1987) نام دارد و «زندگي يك مورچه» (1998) را هم به صورت مشترك كارگرداني كرده است.
او در كل طي اين سالها فقط 4 فيلم انيميشن را به عنوان كارگردان كار كرده است ولي فيلمنامههاي «قصه اسباب بازي 1 و 2» و «شركت هيولاها» هم متعلق به او بوده است. استانتن در گفتگوي زير درباره «وال اي»، انيميشنهاي كامپيوتري و عشق و علاقهاش به فيلمهاي كارتوني صحبت ميكند.
يكي از نكات خيلي خوب آگهي تبليغاتي تلويزيوني وال اي اين است كه هيچ اطلاعات خاصي را در اختيار بينندهاش قرار نميدهد. ولي با اين كه متوجه خط اصلي قصه فيلم نميشويم، كاراكترها را ميشناسيم و باور ميكنيم و حس و حال دروني فيلم را ميگيريم.
هدف ما اين بود كه تماشاچي را كنجكاو كنيم تا او بخواهد بداند ماجرا از چه قرار است و چه اتفاقي ميخواهد بيفتد. ما پيش از اين ئي تي را داشتهايم كه بچهها و بزرگترها خيلي خوب او را ميشناسند.
خيليها با ياد و خاطره اين كاراكتر بزرگ شدهاند. پيش از ساخت فيلم از خودم پرسيدم: «چرا ما نميتوانيم به گذشتهها و به آن دوران برگرديم؟» خيلي خوشحالم كه اين حس در تيزر تبليغاتي فيلم درآمده است.
پوستر فيلم هم خيلي قشنگ است.
من هم آن را دوست دارم. وقتي كمپاني ديزني و شركت كامپيوتري پيكسار كاري را انجام ميدهند، حاصل كار هميشه چيز خوبي از آب در ميآيد. آنها با عكسها و كلمات بازي خوبي ميكنند.
كاراكترهاي اين فيلم هم مثل انيميشنهاي قبلي ديزني و پيكسار جذاب و دوستداشتني هستند.
تلاش اين بود كه كل كار بانمك و تماشايي باشد و جذاب به نظر برسد. قرار بود زمان فيلم خيلي طولاني نشود. بخش مهمي از كار به طراحي كاراكترها و صحنهها اختصاص داشت. هيچكس نميخواست چيزي كم بگذارد.
نگران آن نبوديد كه داريد يك انيميشن علمي تخيلي ميسازيد؟
هميشه فيلمهاي علمي تخيلي را دوست داشتهام و شايد تعجب كنيد اگر بگويم تمام كساني كه در پيكسار كار ميكنند، دوستدار فيلمهاي علمي تخيلي هستند. همه آنها وقتي ديدند قصهاي پيدا شده كه ميتوان براساس آن يك انيميشن علمي تخيلي توليد كرد، هيجانزده شدند. هفتهها دور يك ميز نشستيم و درباره اينكه رباتهاي فيلم بايد چگونه و چه شكلي باشند حرف زديم.
ميخواستيم آنها كاراكترهايي زنده باشند كه خيلي طبيعي به نظر ميرسند. هدف همه ما اين بود كه تماشاچي اين كاراكترها را باور كنند و بتوانند روحيات آنها را از نگاه و حركاتشان بخوانند. نميخواستم اين كاراكترها تحميلي به نظر برسند. نگاه معمولي ما به هر چيزي چگونه خواهد بود؟ ميخواستم همين نگاه را به كاراكترهاي انيميشن فيلم داشته باشيم.
براي تماشاگران سينما ديدن افههاي ديجيتالي هميشه جذاب و شگفتانگيز بوده است. اين جلوهها داراي روح و زندگي هستند. در فيلمهاي زنده اين نكته هميشه رعايت شده و مشكلي نداشته است. ولي در دنياي انيميشن با خلق كاراكترهايي مثل گولوم «ارباب حلقهها» و كونگ فيلم «كينگ كونگ»، اين كار امكانپذير شده است.
درست است. تلاش ما اين بود كه كاراكترهاي انيميشن فيلم حال و هوا و روحيهاي زنده و واقعي داشته باشند. اين كاراكترها شبيه آدمهايي هستند كه در زندگي واقعي و در ميان مردم عادي هر روز آنها را ميبينيم. البته نميتوان ربات وال اي را با موجودي مثل گولوم مقايسه كرد. در وال اي ما با يك موضوع انيميشني سروكار داريم.
نقاشيها و طراحيها خيلي طبيعي هستند.
بله. از روز اول ميخواستيم چيز خاصي درون آنها وجود داشته باشد. صادقانه بر اين باورم كه اين فيلم تماشاگران متفاوتي خواهد داشت كه واكنشهاي مختلفي به آن نشان خواهند داد. براي ساخت فيلم ما بايد يك تاريخ ويژه خلق ميكرديم. همه ما به خاطراتمان رجوع كرديم.
احساس ميكرديم بايد كاراكتري را روي پرده سينما به نمايش بگذاريم كه درباره يك دنياي ويژه صحبت ميكند و اين بايد باعث خلق يك حس ويژه شود. قصه فيلم را در كليت آن بحث و بررسي كرديم و در اين فكر بوديم كه حال و هوايي خلق كنيم كه تماشاچي هر لحظه كه ميگذرد بيشتر و بيشتر درگير ماجراها و كاراكترهاي آن شود. در ژانر سينماي علمي تخيلي و فضايي ما بهتر ميتوانستيم اين قصه را بيان و اين حال و هوا را منتقل كنيم.
اين اولين بار است كه ديزني و پيكسار به سراغ انيميشن فضايي ميروند؟
بله.
ولي شما قبلا در پيدا كردن نيمو با فضاي بسته زير آب كار كرده بوديد.
بله. آن فيلم هم به سختي اين يكي بود. وقتي ميخواستم وال اي را بسازم به همكارانم گفتم: وقتي بچه بودم «جنگهاي ستارهاي» را ديدم و كاراكتر آرتو پيش از آن كوسه آدمخوار «آروارههاي كوسه» به تماشاگران معرفي شد.
برايم هيچ اهميتي ندارد كه به گذشتهها برگرديم و كار مشابهي را انجام دهيم. آنها گفتند كه ديدگاهي شبيه من دارند. بيان اين مطلب به مفهوم وارد كردن انتقادي به فيلم نيست. جنگهاي ستارهاي و ديگر فيلمهاي علمي تخيلي از آثاري هستند كه تماشاگران سينما هميشه آنها را دوست داشتهاند. ما آن كاراكترهاي فضايي را گسترش داديم و قدرت آنها هم در همين نكته است.
و خيلي جالب است كه آنها را انيميشني كرديد. بهترين مديوم براي برگردان سينمايي آن كاراكترها، همين ژانر انيميشن است.
توانستيم آن روحيه را بگيريم و به ژانر انيميشن منتقل كنيم. ميدانيد طرح توليد وال اي مربوط به دوراني پيش از ساخت قصه اسباببازي است. بايد شرايطي فراهم ميشد تا بتوان آن را ساخت. هدفم اين نبود كه انيميشني بسازم كه خودم را دلگرم كنم كه فيلمي ساختهام. ساخت فيلم كار سادهاي نبود. تماشاچي نبايد هنگام ديدن فيلم احساس كند كه چيزي را ميبيند كه فيلمبرداري شده است.
او بايد حس كند كه در آنجا حضور دارد. اين كار از نظر روانشناسي اهميت زيادي داشت. وقتي پيدا كردن نيمو را تمام كردم، احساس كردم حالا ميشود وال اي را ساخت. ما دنياي زير آب را تجربه كرده بوديم و شما هنگام تماشاي نيمو احساس ميكنيد واقعا در زير آب هستيد.
به همكارانم گفتم حالا بياييد همين كار را در فضا انجام دهيم. وال اي بايد طوري ساخته ميشد كه عمق صحنه را به نمايش بگذارد و اين حس را ايجاد كند كه شما در فضاي لايتناهي هستيد و به يك سفر فضايي رفتهايد. حقههاي زيادي را تمرين و تجربه كرديم تا توانستيم به اين حس برسيم.
در اين رابطه تجربه نيمو كمك خيلي زيادي به ما كرد. خالقان جنگهاي ستارهاي خيلي خوب اين حال و هوا را در يك فيلم زنده خلق كرده بودند و حالا ما ميخواستيم آن را در يك كار انيميشن تجربه كنيم. اين كار مثل يك سواركاري پرهيجان و لذتبخش بود.
از همان ابتداي كار ميخواستيد ديالوگهاي الكترونيكي داشته باشيد؟
بله. چون ميخواستم كاراكترهاي فيلم چيزي شبيه كاراكتر آرتوي جنگهاي ستارهاي باشند.
و اين كار موجه و منطقي بود؟
به صورت طبيعي ميخواستم همه چيز منطقي و قابلباور باشد. اگر بخواهيد سنتشكني كنيد، بايد منطقي باشيد. احساس ميكردم به اين ترتيب همه چيز خوب و درست پيش خواهد رفت. دستور زبان گفتاري كاراكترها به شكل آرتو محدود بود و از همان ابتداي كار در اين فكر بودم كه بايد آن را همين طوري انجام بدهم.
وال - اي تفاوتهاي خيلي زيادي با انيميشنهاي قبلي ديزني و پيكسار دارد. اين فيلم در حقيقت سرآغاز يك راه و گرايش جديد است.
خواست خودم اين است كه در هر فيلمي كه ميسازم، نوآوري و تازگي بياورم. دوست دارم كارهايم از يكديگر متفاوت باشند. اين احساس را دارم كه اتفاقات تازهاي بايد بيفتد و هر بار چيز تازهاي ارائه كنيم.
در شركت كامپيوتري پيكسار كارگردانها حرف اصلي و نهايي را ميزنند. همه تلاش ميكنند ذهن و قوه تخيل و ديد فيلمسازان را تشويق و حمايت كنند. براي همين اميدواريم هر فيلمي كه ساخته ميشود، حال و هواي تازهاي داشته باشند.
احساس كليتان درخصوص اين فيلم و پروژه چه بود؟
هميشه ميدانستم كه ايده ساخت انيميشني علمي تخيلي، چيزي بيشتر از يك كار بزرگ است. اين فيلم بايد چيزي خاص و غيرمعمول ميبود. حتي آن زمان كه در سال 1994 كاراكترهاي اصلي را طراحي كرديم و هنوز هيچ كار بزرگي را روي كل طرح انجام نداده بوديم از خودم ميپرسيدم چه احساسي خواهيم داشت اگر شاهد زندگي آخرين ربات روي كرهزمين باشيم؟
ما هنوز قصه اسباببازي را تمام نكرده بوديم و ميدانستيم كه در آن شرايط كسي به ما اجازه كار روي چنين پروژهاي را نخواهد داد. همين مساله باعث شد براي مدتي اين طرح را معوق نگهداريم. خيلي خوشحالم كه اين اتفاق افتاد، زيرا در 14 سال بعد فناوري سينمايي پيشرفت خوب و وسيعي داشت.
اين نكته به ما در مقام فيلمساز كمك ميكرد تا كار بهتري انجام دهيم و تبديل به فيلمساز بهتري شويم. در همين حال، تماشاگران هم به حد كافي به ما اعتماد كردند كه داخل سالن سينما بنشينند و زماني را به تماشاي فيلم ما اختصاص بدهد. وال اي انيميشني است كه به شكل ديگري ساخته شده و نوع واكنش بينندگان نسبت به آن خيلي مهم است.
هنگام ساخت فيلم تحت فشار هم بوديد؟
براي من مهم بود كه فيلمي تماشايي ارائه كنم و به همين دليل ميخواستم وقت بيشتري روي آن بگذارم. هم قصه ما حال و هواي تازهاي داشت و هم فضا و ساخت آن، از سوي ديزني و پيكسار فقط از اين نظر تحت فشار بوديم كه ميخواستند كار بيعيب و نقص و بينظيري ارائه كنيم.
به خودم گفتم: من نميخواهم يك فيلم زنده بسازم، اما وال اي در ذات خود فيلمي زنده است. ما هم صحنههاي تعقيب و گريز داريم و هم ملودرام و هم صحنههاي طولاني درام. قصد ندارم اين صحنهها را به شيوهاي كارتوني بگيرم. نميدانم چرا وقتي پاي مديوم انيميشن وسط ميآيد، خيليها ميخواهند كاري كودكانه و كارتوني ارائه كنند. اين نوع فيلم هم چيزي شبيه بقيه نوعها و ژانرهاي سينمايي است.
زمان ساخت وال اي اصلا فكر نميكردم دارم يك انيميشن ميسازم. احساسم اين بود كه در حال كارگرداني يك فيلم هستم. قصهاش چيست؟ درباره چه چيزي صحبت ميكند؟ اين قصه را به چه شكلي دارد تعريف ميكند؟ اين پرسشهايي است كه ما هنگام ساخت هر فيلمي مطرح ميكنيم و وال اي هم جداي از اين موضوع نيست. در اينجا، ما فقط كمي شجاعانهتر عمل كرديم.
از قبل به نوع واكنش تماشاگران هم فكر كرده بوديد؟
لطفا از گفته من برداشت بد نكنيد. اما هنگام ساخت فيلمهايم به هيچوجه به اين نكته فكر نميكنم كه واكنش تماشاگرانم چه خواهد بود. همه تلاشم ساخت يك فيلم خوب است كه در عين حال مرا هم خشنود و راضي كند. زماني كه به اين نكته فكر كنيم كه تماشاچي چه ميخواهد، سرآغاز ساختن يك فيلم بد است. بايد كاري را انجام بدهي كه فكر ميكني درست است.
كار بعديتان چيست؟
ساخت هر فيلم انيميشن سه چهار سال طول ميكشد. وال اي تازه آماده نمايش شده و من كمي خستهام. هنوز به طرح يا فيلم جديدي فكر نكردهام. اجازه بدهيد كمي هم استراحت كنم!
ملودرام يا علمي-تخيلي؟
تازهترين محصول مشترك سينمايي كمپاني والتديزني و شركت كامپيوتري پيكسار اثري خانوادگي است يا درام؟ عاشقانهاي ملودرام است يا اثري علمي تخيلي؟ اين فيلم فوقالعاده و پر از شگفتي در يك زمان تمام اين عناصر را در دل خودش دارد. محصولات مشترك ديزني و پيكسار تا امروز حكم يك مجموعه فيلم موفق دنبالهدار را داشتهاند و دوستداران سينماي انيميشن در سراسر جهان، استقبال خيلي خوبي از آنها كردهاند.
8 فيلمي كه تا به حال در اين ارتباط ساخته شده، بيش از 3/4 ميليارد دلار در سطح بينالمللي فروش داشته است. علت اصلي اين موفقيت را بايد در رواني قصه و حال و هواي اين فيلمها جستجو كرد. همه اين عوامل را ميتوان در وال اي هم پيدا كرد. اين اثر ماجراجويانه نشان ميدهد سينماي انيميشن هنوز راههاي پيموده نشده زيادي را پيشرو دارد.
فيلم با وجود بهرهگيري از تمام عناصر سنتي سينماي انيميشن، جرات اجراي چند طرح تازه را هم داشته است. فيلم با بياني پراحساس قصهاي آخر زماني را تعريف ميكند. اندرو استانتن كارگردان فيلم انيميشني ساخته كه بشدت شبيه فيلمهاي زنده به نظر ميرسد.
او با پيدا كردن نيمو يك اسكار گرفت و هيچ بعيد نيست كه در دور بعدي مراسم اسكار، باز هم جايزه بهترين فيلم انيميشن را با خود به خانه ببرد. (البته اگر اعضاي آكادمي نام فيلم را در ميان نامزدهاي بهترين فيلم سال قرار ندهند!) به گفته بيشتر منتقدان سينمايي كه فيلم را ستودهاند وال اي دري را به روي ناممكنها باز ميكند و ثابت ميكند در زمينه سينماي انيميشن هنوز كارهاي زيادي ميتوان انجام داد. وال اي شخصيت اصلي قصه فيلم ربات مهرباني است كه در روي كره زمين تنها زندگي ميكند.
زمان سال 2700 است و نوع بشر به دليل مشكلاتي كه كره زمين دارد، آن را ترك كرده است و در سفينههاي فضايي در دل كهكشان زندگي ميكند. زندگي روزمره و يكنواخت وال اي با حضور يك ربات ديگر به نام جي، نشاط و تحرك تازهاي پيدا ميكند. او كه دلباخته جي شده، تصميم ميگيرد راهي پيدا كند تا كره زمين به حالت اوليهاش برگردد و آدمها بتوانند براي ادامه زندگي به آن بازگردند.
وال اي اداي ديني به تمام فيلمهاي بزرگ سينماي علمي تخيلي (مثل 2001: يك اوديسه فضايي، جنگهاي ستارهاي، ئيتي، پيشتازان فضا و برخورد نزديك از نوع سوم) است و ياد آنها را گرامي ميدارد. به اين ترتيب، اين فيلم اولين اثر انيميشن تاريخ سينماست كه قصهاي فضايي را تعريف ميكند. در قصه اصلي، قرار بود ماجراها در سال 1994 اتفاق بيفتد، ولي سازندگان آن در طول كار احساس كردند بهتر است اين زمان، آيندهاي دورتر از زمان معاصر باشد.
يك ساعت اول فيلم نفسگير و استثنايي است و ديالوگها نقش بسيار اندكي در پيشبرد ماجراها دارند. كاراكترها نوعي پانتوميم بازي جذاب به راه مياندازند كه بشدت به دل تماشاگران مينشيند. كمحرفي كاراكترها را سروصداي زياد ديگر عوامل صحنه جبران ميكند. ولي اين سروصداها حالت آزاردهنده ندارند. موسيقي تامس نيومن هم در خدمت صحنههاي فيلم است و جذابيت آن را تشديد ميكند.
دنياي دروني و خيالياي كه وال اي ترسيم ميكند واقعا رئال و طبيعي است. با آن كه فيلم قصهاي فانتزي دارد؛ اما خالي از پيام هم نيست. پيام محيط زيستي فيلم به شكلي غيرمستقيم به تماشاچي يادآوري ميكند كه مراقب نوع زندگي امروزي خود باشند.
در قصه فيلم، زمين با فجايع بزرگي روبهرو شده و آدمها ديگر نميتوانند به زندگي در اين محل ادامه دهند. وال اي مثل يك بچه معصوم و پاك است كه به صورت ناجي زندگي آدمها معرفي ميشود. نكته جذاب فيلم اين است كه حرفهاي خود را در دل قصهاي تماشايي و جذاب تعريف ميكند و تحميلي در كار نيست.
با وال اي سطح توقع تماشاگران تا حد بسيار زيادي بالا ميرود و حالا بايد ديد ديزني و پيكسار براي كار انيميشن بعدي خود چه تمهيداتي به كار ميگيرند و با بهرهگيري از چه عواملي، تلاش ميكنند انبوه تماشاگران را به داخل سالنهاي سينما بكشاند. البته آنها هميشه نشان داده (و ثابت كردهاند) برگهاي برنده زيادي در آستين دارند كه در زمان مناسب، آنها را رو ميكنند. فراموش نكنيم كه يكي از كارهاي سال آينده كمپاني ديزني «شاهزاده خانم قورباغه» يك انيميشن سنتي است كه با كمك دست (و نه كامپيوتر ديجيتالي) خلق ميشود.
ترجمه: كيكاووس زياري/ منبع: Pixarblog.com
پنجشنبه 20 تير 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: جام جم آنلاین]
[مشاهده در: www.jamejamonline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 341]
-
گوناگون
پربازدیدترینها