تبلیغات
تبلیغات متنی
محبوبترینها
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
سیگنال در ترید چیست؟ بررسی انواع سیگنال در ترید
بهترین هدیه تولد برای متولدین زمستان: هدیههای کاربردی برای روزهای سرد
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1833199610
گزيده سرمقاله روزنامههاي امروز
واضح آرشیو وب فارسی:سایت ریسک: گزيده سرمقاله روزنامههاي امروز روزنامههاي صبح امروز ايران در سرمقالههاي خود به مهمترين مسائل روز كشور و جهان پرداختهاند كه برخي از آنها در زير ميآيد. كيهان: دايره قرمز «دايره قرمز» عنوان يادداشت روز روزنامه كيهان به قلم حميد اميدي است كه در آن ميخوانيد؛ رهبر معظم انقلاب در ديدار اخير دانشجويان و نخبگان كشور با ايشان ضمن تاكيد بر اينكه دانشگاه آماج خيلي از توطئه هاي دشمن است خطاب به دانشجويان گفتند: «دشمن، شما دانشجويان را در دايره قرمز گذاشته، مشخصتان كرده. اصلاً خيلي از برنامه ها براي لغزاندن و منحرف كردن شما است. براي بي خيال كردن شما نسبت به سرنوشت كشور و مصالح انقلاب.» بدون ترديد دانشگاه ها به عنوان قلب تپنده جامعه، منشأ بسياري از تحولات سياسي، اجتماعي و فرهنگي بوده اند. سقوط و يا پيشرفت بسياري از جوامع، ارتباطي تام با وضع دانشگاه هاي آن كشور داشته است. اگر دانشگاه خودباوري و دشمن ستيزي را سرلوحه كار خود قرار دهد و آگاهي، آزادانديشي، بينش صحيح و بصيرت را راهنماي مسير خود نمايد، به موازات آن، جامعه نيز چنين گرايشي خواهد يافت. موقعيت سياسي و فرهنگي ايران در منطقه و جهان به گونه اي است كه قدرتهاي سلطه جوي جهاني، هرگونه پيشرفت و اعتلاي نظام اسلامي را در تضاد با منافع خود مي دانند از اين رو با طرحها و سناريوهاي مختلف سعي دارند تا منافع استكباري خود را با موانعي كه در مسير توسعه ايران قرار مي دهند، تامين نمايند. دانشگاه ها با توجه به موقعيت، پتانسيل و اثرگذاري خود، همواره بيش از هر نهاد ديگري مطمع نظر دشمن و دنباله هاي داخلي آنان بوده است. حضرت امام(ره) به اين نكته اشاره داشته و مي فرمايند: «بالاترين چيزي كه دشمنان كشورهاي مستضعف و كشور اسلامي انگشت رويش گذاشته اند،دانشگاه است. براي اينكه آنها خوب مي دانند كه اگر دانشگاه در خدمت آنها باشد، يعني همه كشور در خدمت آنهاست. دانشگاه است كه امور كشور را اداره مي كند. دانشگاه است كه نسل آينده و حاضر را تربيت مي كند و اگر چنانچه دانشگاه در اختيار چپاولگرهاي شرق و غرب باشد، كشور نيز در اختيار آنهاست.» اگر چه در كشور و نظام اسلامي قدري دور از ذهن است كه دانشجو و جريانات دانشجويي خود خواسته در مسير دشمن قرار گيرند اما بايد اذعان داشت كه جداي از صحنه گردانان داخلي توطئه هاي دشمن كه دانسته دست دوستي با آنان داده اند، عده اي نيز ناخواسته و از روي ناآگاهي و عدم بصيرت لازم در دام آنان گرفتار مي شوند. دشمن به عنوان «گروه هدف» دور دانشگاه و دانشجو را دايره قرمز كشيده و در نقشه تهاجم خود آنان را مشخص كرده است. شايد بازپرداخت راه هاي نفوذ دشمن به دانشگاه و مجامع دانشجويي بتواند قدري بر هوشياري در اين زمينه بيفزايد؛يكي از مسيرهاي نفوذ «تشكل هاي منتقد و ناراضي» است. طبعاً «انتقاد» و «عدم رضايت» در جاهايي با هم اختلاف دارند، اما از آنجا كه گاه به واسطه جواني و شور جواني دانشجويان، مرزهاي اين دو درهم مي آميزد به آن از يك منظر مي نگريم. در مجامع دانشگاهي، جريانات و تشكل هاي منتقد و بعضاً ناراضي وجود دارد. دانشجوي آزادانديش معمولاً در قبال بي عدالتي آرام نمي نشيند و مسئولان جامعه را مورد پرسش قرار مي دهد. ملاحظه اي كه از سوي دانشجو بايد صورت پذيرد آن است كه بين «انتقاد و پرسش» و «معارضه» بايد تفاوت قائل شود. رهبر معظم انقلاب در ديدار مورد اشاره در اين باره تاكيد مي كنند كه؛ جريان و جنبش دانشجويي نبايد تصور كند «معارضه» با دستگاه ها جزو وظايف اوست بلكه آنچه مهم است طرح سؤال و مطالبه پاسخ از مسئولان ذيربط است. متأسفانه در بسياري از موارد بين انتقاد و تعارض خلط مبحث مي شود، هم از سوي دانشجويان و هم از سوي برخي مسئولين. گاه دانشجوي «منتقد» در قامت يك معترض ظاهر مي شود و در طرف مقابل گاه مسئولان ذيربط هر انتقادي از سوي دانشجو را در مقياس «تعارض» ارزيابي مي كنند. اتفاقا نقطه اتكاي دشمن همين جاست. مسئولان تشكل ها و جريانات دانشجويي بايد با پرهيز از جنجال آفريني و هرگونه اقدامات احساسي، مراقب تحركات دشمن كه در اغلب موارد با ظاهر خيرخواهانه و مصلحانه وارد ميدان مي شود، باشند تا راه را بر نفوذ و استيلاي آن ببندند. تشكل هاي دانشجويي به واسطه نگاه نقادانه اي كه دارند و مطالبات حداكثري كه بايد به طرح آن بپردازند، در جايگاهي قرار گرفته اند كه آگاهي و بصيرت و شناخت عنصر زمان از ضروريات آن است و مي تواند تا حدود زيادي بر مصونيت اين تشكل ها بيفزايد. در ذيل تشكل هاي دانشجويي «نشريات دانشجويي» نيز از جمله مواردي است كه زمينه قابل ملاحظه اي براي نفوذ دشمن دارد. آنان تلاش مي كنند تا مقاصد شوم خود را با زبان و قلم دانشجو بيان كنند تا ضريب القا پذيري مخاطبين دانشگاهي افزايش يابد. گاه اتفاق افتاده كه نشريه اي دانشجويي در سايه غفلت مسئولان آن و عدم نظارت مبادي ذيربط، بيرون از دانشگاه تهيه و چاپ و به نام دانشجو در سطح دانشگاه توزيع شده است. نظارت و كنترل كاراتر مي تواند تا حدود زيادي راه را بر نفوذ دشمن ببندد. «مسايل و مشكلات صنفي» دانشجويان نيز از جمله مسايلي است كه مورد طمع دشمن قرار مي گيرد. حوادث چند سال اخير دانشگاهها نشان داده كه بيان مشكلات صنفي و چاره جويي براي حل آن از سوي دانشجويان، پتانسيل بالايي براي نفوذ عناصر بيروني و ايجاد بحران داشته است. در مواردي كه يك مشكل كوچك دانشجويي مي توانسته با بيان صحيح و منطقي و راهكار روشن و ساده مرتفع شود، به علت بي دقتي دانشجو و يا عدم تدبير مناسب از سوي مسئول و دستگاه ذيربط تبديل به يك بلوا و به دنبال آن سوءاستفاده دشمن از آن شده است. نوشتن بيانيه هاي تحريك آميز و راه اندازي تحصن و ... مي تواند نقطه شروع مناسبي براي سوءاستفاده دشمن باشد. دشمن همچنين تلاش مي كند تا با طرح مسايل قومي و حتي مذهبي به ايجاد شكاف و درگيري ميان دانشجويان بپردازد. سالهاست كه رسانه هاي بيگانه و معاند در يك بستر تبليغي هدفمند، تجزيه ايران را به عنوان يك راهكار براي مقابله با جمهوري اسلامي در دستور كار خود دارند. در همين راستا نيز تلاش مي كنند تا با دامن زدن به مسايل قومي و مذهبي، نگاه آرمان گراي دانشجو را به سوي اهداف مخرب خود منحرف نمايند. نفوذ در ميان اساتيد دانشگاه، توجه به مسايل فرهنگي دانشجويان و استحاله فرهنگي و ترويج بي حجابي و اباحه گري و نكاتي از اين دست نيز به طور قطع در دايره «هدف دشمن» قرار دارد كه بصيرت و آگاهي، دشمن شناسي و زمان شناسي دانشجويان و دانشگاهيان مي تواند نقشه آنان را نقش بر آب نمايد. طرح به ميدان آوردن دانشگاهيان به عنوان پياده نظام دشمن جزو اهداف اصلي معاندان بوده و اين قبيل پروژه ها با هماهنگي سرويس هاي جاسوسي و امنيتي بيگانگان صورت مي پذيرد. رهبر حكيم انقلاب مي فرمايند: «در آينده اي نه چندان دور، در بين اسناد محرمانه دستگاههاي جاسوسي خواهيد يافت و خواهيد خواند كه عوامل دشمن روي دانشگاههاي ما چگونه كار مي كنند. دشمن خيلي فعال است، چون اهميت دانشگاه را مي داند.» بدون ترديد دانشجويان و اساتيد متعهد، انقلابي و وطن دوست پس از دريافت نشان افسري و فرماندهي جبهه مقابله با جنگ نرم وظايف مهمي در قبال خنثي كردن توطئه هاي دشمن برعهده دارند. آنان بايد در وهله اول از بزرگترين سرمايه هاي خود كه اعتقاد به اسلام و قرآن، توكل به خداي بزرگ، حاكميت ارزش هاي والاي انساني و اسلامي و ايمان به وعده هاي الهي است، دفاع نمايند و با حفظ وحدت و هوشياري نسبت به دسيسه هاي دشمن با انديشه عدالت گستري به سوي اعتلا و توسعه ايران اسلامي گام بردارند. جمهوري اسلامي:تحليل سياسي هفته «تحليل سياسي هفته»عنوان سرمقالهي روزنامهي جمهوري اسلامي است كه در آن ميخوانيد؛ماه مبارك رمضان به نيمه رسيد در حاليكه عمرها به سرعتي باورنكردني سپري ميشوند و شايد تنها چيزي كه در اين ميان تسلاي دل غارتزدگان و سرمايه از كفدادگان باشد، پاداشي است كه در قبال آن بدست ميآورند. خوشا به حال كساني كه بهره آنها از گذر عمر، كسب رضوان الهي باشد. با اين وصف دو هفته از ضيافت الهي را پشتسر گذاشتيم پس بايد اين گنج پربها را قدر دانست كه اگر بيحاصل از دست برود، افسوس طولاني را در پي دارد. اين ماه پرفضيلت كه به نيمه ميرسد، قمر منير آن درخشان ميشود و گويي همه جا آئينهدار طلعت بيمثال كريم اهل بيت(ع)، امام حسن مجتبي ميشود. به همين مناسبت و در گراميداشت ميلاد خجسته سبط اكبر، معنويت اين ايام دوچندان است و سفرههاي احسان به نام اين باب رحمت يزدان گشوده ميگردد و دستگيري از نيازمندان به تأسي از آن امام كريم فراگير ميشود. پس زهي سعادت براي آنان كه در اين روزها به ياري مستمندان شتافته و دست افتادگان را ميگيرند و قطرات اشك را از گونههاي نمناك افراد بيبضاعت پاك ميكنند. هفته آينده به لحاظ نزديكي به شبهاي قدر و جلوه رحماني و غفران كبريايي حضرت حق از اهميت ويژهاي برخوردار است و مومنان خود را براي برپايي ليالي قدر و شبهايي كه با هزاران ماه هم قابل قياس نيست، آماده ميكنند. هفته اول شهريور ماه همچنين يادآور شهادت جانگداز دو خدمتگزار بيمنت به انقلاب و ملت يعني شهيدرجايي و باهنر است كه در كسوت رئيس جمهور و نخست وزير در آتش كين دشمنان نظام سوختند و راه را براي امت روشن ساختند. به همين مناسبت از سوم تا نهم شهريورماه به عنوان هفته دولت نامگذاري شده است. واقعيت اينست كه علاقه مردم به اين دو شهيد بزرگوار بيعلت نبود زيرا اين دو كبوتر سبكبال و بيادعا، با رفتن زير بار مسئوليت سنگين، با جلوههاي درخشاني از اخلاص، معنويت، اخلاق، سادهزيستي، شجاعت، استقلالطلبي، بيگانهستيزي، آخرتگرايي و دنياگريزي، الگوهاي درخشاني از خدمتگزاري را به مردم ارائه كردند كه هنوز هم پس از گذشت حدود 30 سال از آن دوران، كام مردم با اين كرامتها شيرين است و جاي خالي آنها را همواره احساس ميكنند و به روح پرفتوح آنها درود ميفرستند. آنان به واقع به دور از خط بازي وعوامفريبي و بدون آنكه بخواهند جناح خاصي را حاكميت ببخشند، به دنبال حاكم كردن روحيه عزت و كرامت مردم به عنوان صاحبان انقلاب بودند. آنها براي مردم نهايت احترام و كرامت را قائل بودند و در تحقق بخشيدن به عزت ملت و اخلاقي كردن جامعه از هيچ خدمتي فروگذار نبودند. اكنون گرچه اين دو شهيد در ميان ما نيستند ولي يادآنها كه عاشق خدمت بيمنت به مردم بدون بهرهبرداريهاي جناحي بودند و مردم را عزيز و باكرامت ميخواستند، در اذهان ملت به يادگار مانده است. در يك كلام اين دو شهيد گرانقدر از اين باب عزيز بودند كه مردم را با عزت ميخواستند و براي مردم و كارگزاران وزير مجموعههاي دولت، ارزش و احترام قائل ميشدند. در اين هفته موضوع سوختگذاري نيروگاه اتمي بوشهر كه به يك سمبل ملي تبديل شده، بازتاب جهاني گستردهاي يافت. دشمنان انقلاب كه همواره از پيشرفتهاي جمهوري اسلامي ايران وحشت داشتهاند، اين بار نيز نتوانستند نگراني خود پنهان كنند و در راس آن آمريكا و رژيم صهيونيستي و برخي همپيمانان اروپايي آنها از حرص تكميل و راهاندازي اين نيروگاه كه صدها نمونه آنرا خود در كشورهايشان دارند، به خودزني و جوسازي تبليغاتي و ايجاد جو رواني پرداختند ولي همانگونه كه رهبر معظم انقلاب بارها اعلام كردهاند، مردم ايران با اين توپ و تشرها و فشارهاي سياسي و تبليغاتي از مواضع بر حق خود عقبنشيني نخواهد كرد و آنچه در پايان براي دشمنان انقلاب ميماند، روسياهي است. در مرور مسائل خارجي هفته، تحولات فلسطين، عراق، پاكستان و افغانستان در صدر ساير گزارش و رخدادهاي خبري قرار داشتند. اعلام خبر از سرگيري مذاكرات سازش ميان تشكيلات خودگردان و رژيم صهيونيستي، به كارگرداني آمريكا، بازتاب گستردهاي پيدا كرد. كاخ سفيد روز جمعه گذشته اعلام نمود توافق حكومت خودگردان فلسطين و سران رژيم صهيونيستي را براي برگزاري مذاكرات مستقيم جلب كرده است و اين مذاكرات از روز 11 شهريور در واشنگتن آغاز خواهد شد. در پي اعلام اين خبر، گروههاي فلسطيني با آن به مخالفت برخاستند و از محمود عباس رئيس تشكيلات خودگردان خواستند از افتادن در اين دام صهيونيستي خودداري كند. توافق مقامات حكومت خودگردان با حضور در جلسه مذاكرهاي كه از پيش، شكست آن كاملاً روشن و مشخص است مفهومي به جز انفعال و روحيه ذلت پذيري حاكم بر اين جريان ندارد. محمود عباس و گروه وي درحالي پذيرفتهاند با نتانياهو و ديگر سردمداران صهيونيست بر سر ميز مذاكره بنشينند كه اين رژيم علناً اعلام كرده است هيچ حقوقي را براي فلسطينيها به رسميت نميشناسد و حاضر به دادن هيچ گونه امتيازي نيست. نتانياهو و اعضاي كابينه وي از افراطيترين صهيونيستهاي تاريخ موجوديت رژيم صهيونيستي محسوب ميشوند و سياستهاي اين رژيم در طول دو سال گذشته تنها در جنايت افروزي، تجاوزگري بيشتر و توسعه طلبي متمركز بوده است. علاوه بر آن، كابينه نتانياهو در آستانه برگزاري اجلاس سازش شروطي را مطرح ساخته است كه مواضع ضد صلح اين رژيم را مورد تاكيد قرار ميدهد. آن چه مسلم است اين است كه محمود عباس براي پذيرش مذاكره به شدت تحت فشار آمريكا بوده است. در اين ميان نقش خائنانه رژيمهاي عرب وابسته و در رأس آنها، رژيم مصر را در تشويق حكومت خودگردان براي قبول اين ننگ نبايد ناديده گرفت. اعلام موافقت اتحاديه عرب با شركت در مذاكرات سازش كه ماه گذشته در جريان اجلاس وزيران خارجه اين اتحاديه عنوان شد، محرك اصلي در تشكيل اجلاس سازش آتي بود كه در آن اجلاس نيز مصر و عربستان نقش اصلي را در ترغيب ساير اعضاي اتحاديه عرب به عهده داشتند. اكنون، يكبار ديگر حكام سازش طلب و منفعل فلسطين و منطقه درصدد هستند آزموده را بيازمايند و دست خود را در سوراخي كنند كه پيشتر، چندين بار از آن گزيده شدهاند ولي متنبه نشده و عبرت لازم را نگرفتهاند. قطعاً اين بار نيز همچون گذشته صهيونيستها چيزي به طرفهاي عربي نخواهند داد و ننگ ديگري براي سازش طلبان باقي خواهد ماند و حقانيت موضع كساني كه معتقدند بازپس گيري حقوق پايمال شده ملت فلسطين و ساير ملتهاي منطقه از صهيونيستها تنها از راه مقاومت و مبارزه ميسر است، آشكارتر خواهد شد. اين هفته در عراق نيز شاهد تحولات مختلفي بوديم. همزمان با وقوع چندين انفجار مرگبار، مقامات آمريكايي از خروج بخشي از نيروهاي خود از اين كشور خبر دادند. طي هفته جاري واشنگتن با جنجال و هياهوي تبليغاتي خروج 50 هزار نيروي خود را از عراق اعلام نمود اين درحالي است كه حدود 56 هزار نيروي اشغالگر همچنان در عراق باقي ماندهاند و تاريخ مشخصي براي خروج اين نيروها اعلام نشده است. آمريكاييها بهانه خود را براي ادامه حضور در عراق، ناتواني نيروهاي دولتي عراق در تامين امنيت عنوان ميكنند و حتي برخي مقامات آمريكايي اظهار داشتهاند تا 10 سال ديگر نيروهاي آمريكايي در عراق باقي خواهند ماند. تمسك به موضوع ناتواني دولت عراق از تامين امنيت، يك توجيه فريبكارانه و غيرواقعي است چرا كه هم اكنون نيز كه آمريكاييها در عراق حضور دارند، خشونتها با شدت ادامه دارد و ناامني در اوج است، مضاف بر آن، بديهي است آمريكاييها با امكاناتي كه در عراق در اختيار دارند به سادگي ميتوانند به تشديد ناامنيها دامن بزنند تا ادامه حضور خود را در عراق توجيه كنند همانگونه كه تاكنون نيز اين سياست را دنبال كردهاند و پشت ناامنيهاي عراق، خود اشغالگران قرار دارند. بن بست در تشكيل دولت عراق اين هفته نيز ادامه يافت و تحولي در اين بحران كه مدت 6 ماه است ادامه دارد، پديد نيامد. بسياري از ناظران وضعيت سياسي متشنج و بلاتكليفي حاكم بر گروههاي عراقي را نيز ناشي از دخالتها و اعمال نفوذ اشغالگران ميدانند. واقعيت اين است كه آمريكائيها از همان ابتدا در نظر داشتهاند به هر ترتيب ممكن، دولتي باب ميل و نظر خود در عراق بر سر كار آورند كه با توجه به واقعيات سياسي، از جمله بافت جمعيتي عمدتاً شيعه اين كشور، به مشكل و مانع برخوردند و چون از تشكيل دولت سرسپرده خود عاجز ماندهاند در راه روند طبيعي امور كارشكني ميكند. با توجه به اين واقعيات، تنها راه برون رفت عراق از بحران امنيتي و سياسي، خروج كامل بيگانان از اين كشور است و تا زمانيكه سايه شوم آنها بر سر عراق سنگيني ميكند، نميتوان اميد گشايشي عمده در اوضاع آشفته اين كشور داشت. اين هفته، بحران سيل در پاكستان ادامه داشت و ميليونها نفر از سيل زدگان چشم انتظار كمكهاي جهاني هستند. گزارشهاي رسيده از مناطق سيل زده حاكي است آسيب ديدگان در وضعيت رقت باري به سر ميبرند و بدون داشتن سرپناه، حتي از دسترسي به قوت روزانه نيز محروم ميباشند. اين وخامت اوضاع در ايالت سند شديدتر است و گزارش شده كه بيماري واگيردار و مهلك به سرعت درحال شيوع در مناطق آسيب ديده است. سازمان ملل حدود 500 ميليون دلار كمك به سيل زدگان اختصاص داده است كه بخشي از اين كمكها به دليل عدم همراهي كشورهاي عضو، هنوز تامين نشده است. در چنين شرايطي، وظيفه كشورهاي ا سلامي سنگينتر است و اين كشورها بايد به ياري مسلماناني كه متاسفانه در مواقع عادي نيز در محروميت به سر ميبردند و اكنون با وقوع اين بلاي طبيعي كاملاً مستاصل مانده اند، بشتابند. هفته جاري اوضاع افغانستان نيز همچون چند هفته اخير بحراني بود و شمار قابل توجهي از نيروهاي خارجي در اين كشور، در جريان ناآراميها و حملات شورشيان كشته شدند. افزايش تلفات نيروهاي ناتو، ترديدها در كشورهاي عضو اين تشكيلات نظامي را تشديد كرده و درخواستها براي خارج ساختن نيروهاي خارجي در جوامع كشورهاي متحد آمريكا را به اوج رسانده است. در انگليس و آلمان به عنوان دو متحد اصلي آمريكا در افغانستان، دولتهاي اين كشورها با فشارهاي فزايندهاي از سوي گروههاي سياسي و همچنين مردم مواجه هستند. معترضين، جنگ افغانستان را بيهوده و يك جنگ بدون پيروزي ميدانند. اين وضعيت بر آمريكا نيز حاكم است و هر روز بر تعداد مخالفان ادامه حضور آمريكا در افغانستان افزوده ميشود. رسوايي اخير پنتاگون درباره كناره گيري ژنرال "مك كريستال" فرمانده سابق نيروهاي آمريكا و ناتو در افغانستان نيز در همين ارتباط بايد مورد بررسي قرار گيرد. حتي سياست اخير آمريكا در ترغيب و كشاندن شورشيان طالبان به دايره قدرت و حكومت با هدف زمين گذاشتن اسلحه نيز توفيقي نداشته و نشانهاي كه طالبان اين پيشنهاد آمريكا را پذيرفته باشد دردست نيست. رسالت:وحدت در حرف يا عمل؟ «وحدت در حرف يا عمل؟»عنوان سرمقالهي روزنامهي رسالت به قلم دکتر حشمت الله فلاحت پيشه است كه در آن ميخوانيد؛«بايد به معايب دولت همچون زخم هاي پدر نگاه کرد، با ترسي پارسايانه و دست لرزيدني عطوفت آميز.» «ادموند برک» به دلايل مختلف «وحدت» در جامعه و بويژه وحدت عملي ميان قوا بر سر پيشبرد کشور و حل مشکلات موجود به يک «مطالبه عمومي» تبديل شده است: خستگي مردم از افراط و تفريط سياسي و بويژه سياسي شدن حوزه هاي مديريتي، ضعف در کارآمدي، مقصريابي هاي بي نتيجه، فرار از زير بار مسئوليت با طرح ادعاهاي حق به جانب کلي و بويژه «تهديد خارجي.» پس از درخواست هاي متعدد مبني بر ضرورت مداخله سران کشور جهت پايان دادن به اختلافات و دلمشغولي هاي دلسوزانه نسبت به کاهش کارآمدي قوا در اداره امور کشور، اظهارات مقام معظم رهبري فصل الخطاب جدي براي اختلافات و وحدت گريزي ها بود. وحدت در قالب اصول براي همه جريان هاي سياسي که در ذيل قانون اساسي جمهوري اسلامي ايران فعاليت مي کنند و وحدت قوا در اداره بهينه امور کشور. دردوره اخير تصاعد اختلافات به حدي بود که حتي بسياري از زعماي قوم نيز از «مساعي جميله» جهت رفع اختلافات خودداري مي کردند و حتي اغلب افراد قائل به وفاق و مقابله با افراط و تفريط متهم به سازش، انحراف و غيره مي شدند. اما اکنون به دلايلي که در ابتدا ذکر شد، خط وحدت به خوبي تعريف شده است. هر چند که طبق تجربه تاريخي بدون ترسيم يک دستور کار عملياتي ممکن است بسياري از اظهارات زيبا فقط در قالب حرف باقي بماند. دستور کار آينده بايد از شاخصه هاي ذيل برخوردار باشد. 1. پايبندي به اصول اساسي نظام جمهوري اسلامي که به طور مشخص در قانون اساسي گنجانده شده است. اين اصل در هر گونه نظام سياسي امروز دنيا حتي در نظام هاي ليبرال غربي که به فعالان سياسي داخل ايران توصيه هاي ساختار شکنانه ارائه مي دهند، اصلي خدشه ناپذير است. در شرايطي که دشمنان جمهوري اسلامي ايران به دنبال تزلزل ساختارهاي سياسي کشورمان هستند، کسي حق ندارد آنها را نسبت به تحقق اهدافشان در ايران خوشبين سازد و اين راهبرد را در قالب فعاليت آزاد سياسي دنبال نمايد. تجربه مداخلات غرب در عراق، افغانستان، لبنان و فلسطين و کشورهاي چندتکه شده در شبه قاره هند، آسياي ميانه و قفقاز نشان مي دهد که هيچ کشوري بعد از پذيرش مداخله بيگانه در امور خود، ديگر روي آرامش و توسعه به خود نديده است. آخرين مصداق اين سياست، شش ماه بلاتکليفي سياستمداران عراقي در تشکيل دولت است. ناامني در عراق به حدي رسيده است که هفتاد درصد کل بودجه اين کشور صرف حفظ امنيت سياسيون و مراکز قدرت مي شود. 2 . پرهيز از افراط و تفريط: افراط و تفريط چه در قالب راست و چه چ‘، مضر است. حداقل نتيجه اين شرايط، خانه نشين شدن نخبگاني است که به فکر آبرو و آرامش خود هستند. و در لواي التهابات سياسي ناشي از فعاليت افراطيون، جايي براي نظارت و محاسبه هاي مديريتي و توجه به مشکلات اساسي مردم همچون بيکاري، تامين اجتماعي و معيشت باقي نمي ماند. به جاي مناظره سياسي به محاسبه مديريتي روي بياوريم. هر کدام ازما مسئولان کشور چه گرهي از مشکلات مردم را باز کرده ايم و آيا جمع نخبگان ما بيشتر فحش هاي سياسي به فرهنگ سياسي کشور اضافه مي کنند يا طرح هاي نو براي حل مشکلات جامعه و رسيدن به اهداف صعب الوصول چشم انداز20 ساله و قوانين برنامه؟ به عنوان نمونه هم دولت و هم مجلس � سایت ما را در گوگل محبوب کنید با کلیک روی دکمه ای که در سمت چپ این منو با عنوان +1 قرار داده شده شما به این سایت مهر تأیید میزنید و به دوستانتان در صفحه جستجوی گوگل دیدن این سایت را پیشنهاد میکنید که این امر خود باعث افزایش رتبه سایت در گوگل میشود
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: سایت ریسک]
[مشاهده در: www.ri3k.eu]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 470]
-
گوناگون
پربازدیدترینها