تبلیغات
تبلیغات متنی
محبوبترینها
ماندگاری بیشتر محصولات باغ شما با این روش ساده!
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1838137646
گزيده سرمقاله روزنامههاي امروز
واضح آرشیو وب فارسی:سایت ریسک: گزيده سرمقاله روزنامههاي امروز روزنامههاي صبح امروز ايران در سرمقالههاي خود به مهمترين مسلائل روز كشور و جهان پرداختهاند كه برخي از آنها در زير ميآيد. ابتكار: «نگاه ايران مداري به جهان» نگاه «ايران مداري» به جهان عنوان نگاه ويژه روزنامه ابتكار به قلم محمدعلي وکيلي است كه در آن مي خوانيد: پايههاي سياست خارجي هر کشور را ديپلماسي عمومي و رسمي تشکيل ميدهد ديپلماسي رسمي عبارت است از نقش و تکنيکهاي که ديپلمات و مجموعه دستگاه خارجي و حاکمان يک کشور بکار ميبرند اما ديپلماسي عمومي در حقيقت به مجموعه توانمنديها، تاريخ و در يک کلام به فرهنگ يک ملت بر ميگردد. ديپلماسي عمومي نقش مشروعيت بخشي و موتور محرکه براي ديپلماسي رسمي هر کشور است يکي از پيامدهاي جهاني سازي و تبديل جهان به دهکده واحد ؛ تقويت نقش ديپلماسي عمومي در سياست خارجي کشورها است بنابراين بي دليل نيست که در سدههاي اخير اروپاييان سرچشمههاي سياست خارجي خود را در ارزشهاي فرهنگي ديگر کشورها جستجو کردند. دولت هاي اروپايي براي گسترش حوزه نفوذ خود از مبلغين و ميسونرهاي مذهبي؛ بهره جسته و با تاسيس پايگاههاي مذهبي، موسسات علمي پژوهشي، مدارس و بيمارستان ها به تلاش گستردهاي براي تغيير باورهاي فرهنگي ديگر کشورها دست يازيدند به تعبير ديگر سياستمدار غربي تلاش داشت که تصميم گيري بين المللي خود را با ارزش هاي مردم آن کشور در هم آميزد اما برغم پيشرفت چشمگير دنياي ارتباطات و سهولت امکان دسترسي به محيط داخلي ديگر کشورها و فراهم آمدن زمينه شناخت دقيق تر نسبت به باورها، عادات و فرهنگ کشورها؛حدود سي سال است که آنچه غرب در تعامل با ايران انتخاب کرده است مبتني بر مولفه خواست مردم نبوده و همين هم عامل شکست مجموعه سياستهاي غرب در قبال ايران ميباشد. مردم ايران اگر چه تابع منابع فرهنگي متفاوتي هستند و اين تفاوت منابع گاهي رفتارهاي متناقضي را باعث شده است اما جوهر فرهنگي مشترکي وجود دارد که کاستي منابع متعدد را جبران ميکند بي توجهي غربيها به ويژگيهاي مشترک فرهنگي ايرانيان همواره آنان را در رويکرد تقابل کيش و مات کرده است يکي از ويژگيهاي مهم فرهنگي ايرانيان در مقايسه با ديگر فرهنگ ها؛ احساس غرور و روحيه برتري آنان نسبت به ديگران است ايرانيان به عنوان حاملان سر بلند فرهنگ باستاني، در خود احساس عميقي از برتري نسبت به ديگران ميکنند متمايز بودن نژاد و فرهنگ ايراني نه تنها براي بيگانگان بلکه براي خود ايرانيان يک واقعيت پذيرفته شده است و در يک کلام نگاه ايران به جهان (ايران مداري) است. ويژگي ديگر ايرانيان نگاه بد بينانه به همراه توهم توطئه نسبت به سياستهاي ديگر کشورها است اين ويژگي محصول رفتار تاريخي کشورهاي بزرگ چون بريتانيا، آمريکا و روسيه در قبال ايران ميباشد بدبيني ايراني نسبت به انگليس آنچنان عميق است که در محاورههاي روزانه و به شکل عاميانه بکار ميرود. کار، کار انگليس است، دست دائي جان ناپلئون پشت همه وقايع است و حتي دامنه بد بيني مردم نسبت به انگليسيها گاهي دامن سياستهاي داخلي را هم ميگيرد. رفتار غير صادقانه روسها و فراز و فرود آنان و استفاده ابزاري از برگهاي ايران در صحنه بين الملل اين کشور را در زمره انگليس قرار داده است و مردم اکنون همان داوري که در خصوص انگليسيها و عدم اعتماد به آنان دارند نسبت به روسيه هم پيدا کرده اند. رابطه ايران با کشورهاي عربي تابع نوع نگاه تاريخي ايرانيان به اعراب بوده است اگر چه انقلاب اسلامي تلاش کرد با دميدن روح اسلامي در روابط و اينکه اسلام تنها عامل وحدت بخش بحساب آيد اما وقايعي چون جنگ هشت ساله عراق عليه ايران، فاجعه مکه،حمايت همه جانبه شوراي همکاري خليج فارس از عراق و ادعاهاي امارات در خصوص جزاير سه گانه همه وهمه باعث گرديده است تا فرهنگ سياسي مردم در خصوص اعراب از قاعده برتري تاريخي و نژادي و فرهنگي نشآت گيرد. فرهنگ سياسي ايرانيان به دليل ترکيبي بودن دارايي رويهاي و باطني متفاوت ميباشد. همين تفاوت،موجب گمراهي آمريکاييها شده است ظاهر فرهنگ سياسي ايرانيان، گوياي علاقمندي آنها به زيست مسالمت آميز با همه کشورها بخصوص غربيها ميباشد بخش اعظم سياستهاي دولتمردان آمريکا معطوف به اين ظاهر بوده است آنان هر گاه خواسته اند سياست خصمانه در خصوص ايران اتخاذ نمايند تلاش کرده اند سهم مردم و حکومت را جدا نمايند غافل از اينکه باطن فرهنگ سياسي ايرانيان تابع اصل بد بيني نسبت به نيات غربي هاست و در طول تاريخ هم نشان داده اند که ممکن است نسبت به وضع موجود کشورشان نا راضي باشند اما در مقابل سياستهاي ديگران که به تحقير کشورشان ميانجامد؛بسيار حساس هستند و سياستهاي خصمانه عامل انسجام بخش آنان ميباشد. در منازعات کنوني غرب با ايران هم چنين وضعيتي حاکم است مردم شايد به فرآيند تصميم گيري و مواضع حاکمان انتقاد داشته باشند که دارند اما انرژي هستهاي را حق خود ميدانند. تلاش غرب براي منصرف کردن ايران را ناشي از غرور و انحصار طلبي نژادي ميخوانند و در تعارض با غرور ايراني خود قلمداد ميکنند. مقاومت مردم در جنگ هشت ساله و تحمل سختيهاي جنگ هم در نتيجه همين ويژگي بود اکنون هم نگاه مردم به تحريمها به گونهاي است که تحريمها را اعلام جنگ عليه منافع خود ميدانند و آماده مقاومت هستند. وطن امروز: «شکست بزرگ ملک عبدالله در سفر به سوريه و لبنان» شکست بزرگ ملک عبدالله در سفر به سوريه و لبنان عنوان يادداشت روز روزنامه وطن امروز به قلم هادي مجيدي است كه در آن مي خوانيد: نشست سهجانبه بيروت با حضور ملک عبدالله پادشاه عربستان و رؤساي جمهوري سوريه و لبنان روز شنبه به پايان رسيد. حال بايد ديد چه اهدافي براي ملک عبدالله در سفر به لبنان پيشبيني شده بود و اين سفر چه کارکردي را براي ملک عبدالله داشته است. بخشي از اين سناريو بايد با همکاري و حمايت کشورهاي عربي همپيمان آمريکا اجرا شود. از آنجايي که سيدحسن نصرالله همواره با تکيه بر هوشمندي و اطلاعات دقيق در زمان مناسب وارد موضوعات ميشود و اين کار بارها از سوي وي تکرار شده است ، حدود 2 هفته پيش او اقدام به يک سخنراني و درباره گزارش دادگاه حريري اعلام موضع کرد و اين منطق را که مستندات دادگاه و کساني که به عنوان شاهد معرفي شدهاند، ساختگي بوده و با دلايل ساختگي قصد نابودي مقاومت را دارند و... به جهانيان و مردم لبنان اعلام كرد. در واقع حزب الله با اين اظهارات يک اقدام پيشدستانه سياسي را انجام داد و اين مساله موجب شد که برنامهريزيهاي آمريکايي- اسرائيلي و عربي چنان که انتظار ميرفت به پيش نرود و اساس گزارش دادگاه با خدشه مواجه شود. در اين ميان نقش ملک عبدالله اين بود که قبل از صدور گزارش«بگمار» سفري به بيروت داشته باشد و جريان 14 مارس و حکومت حريري را با حمايت خود قوام و انرژي کافي ببخشد تا هنگامي که گزارش منتشر شد حکومت و جريان 14 مارس بتواند در مقابل حزبالله بايستد و از وجاهت و مشروعيت کافي نيز برخوردار باشد، لذا در وهله اول نقش عربستان به عنوان اسپانسر و حمايتکننده جريان حکومت و 14 مارس مقابل حزبالله و جريان مقاومت تعريف شده بود اما اقدام پيشدستانه سيدحسن نصرالله موجب شد که اين وضع بهم بريزد و آشفتگي و دستپاچگي را در مواضع افراد 14 مارس و حاميان آنها به وجود بياورد لذا چيزي که امروز در مواضع عربستان و مقامات کشورهاي عربي سازشکار يا 14 مارس مشاهده ميشود، اين است که از حزبالله ميخواهند سکوت پيشه کند زيرا هنوز گزارشي منتشر نشده، دادگاه داراي وجاهت قانوني است و مشروعيت کافي دارد و بدون دليل کسي را متهم نميکند و.... در واقع سعي ميکنند چارچوبهاي اوليه پذيرش حکم دادگاه را مهيا کنند اما فشار و اعتباري که سخنان سيدحسن نصرالله داشته است، موجب شده که اين مسير با يک شوک مواجه شود. سفر اخير ملک عبدالله در واقع ناشي از اين دستپاچگي و فضاي آشفته و شوکي است که به سناريوي طراحي شده وارد شده است. عبدالله براي اينکه بتواند زمينههاي لازم منطقهاي را نيز فراهم کند، ضمن سفر به مصر، اردن و سپس سوريه در گفتوگو با بشار اسد تلاش کرد که با طرح مشوقهاي مالي، فاصله بين سوريه و مقاومت و سوريه و ايران را رقم بزند که اظهارات مقامات آمريکايي تاکيدي بر اين مساله است که خواسته بودند فاصله بين سوريه و ايران از خلال گفتوگوهاي ملک عبدالله شکل بگيرد و سوريها هم به اين مساله به خوبي پاسخ دادند و عملا از ظرفيتهاي اين سفر استفاده کرده و در عين حال به ضوابط و قوانين خود در ديپلماسي نيز پايبند بودند. نشست سهجانبه بيروت با حضور ملک عبدالله پادشاه عربستان و رؤساي جمهوري سوريه و لبنان روز شنبه به پايان رسيد. حال بايد ديد چه اهدافي براي ملک عبدالله در سفر به لبنان پيشبيني شده بود و اين سفر چه کارکردي را براي ملک عبدالله داشته است. بخشي از اين سناريو بايد با همکاري و حمايت کشورهاي عربي همپيمان آمريکا اجرا شود. از آنجايي که سيدحسن نصرالله همواره با تکيه بر هوشمندي و اطلاعات دقيق در زمان مناسب وارد موضوعات ميشود و اين کار بارها از سوي وي تکرار شده است، حدود 2 هفته پيش او اقدام به يک سخنراني و درباره گزارش دادگاه حريري اعلام موضع کرد و اين منطق را که مستندات دادگاه و کساني که به عنوان شاهد معرفي شدهاند، ساختگي بوده و با دلايل ساختگي قصد نابودي مقاومت را دارند و... به جهانيان و مردم لبنان اعلام كرد. در واقع حزبالله با اين اظهارات يک اقدام پيشدستانه سياسي را انجام داد و اين مساله موجب شد که برنامهريزيهاي آمريکايي- اسرائيلي و عربي چنان که انتظار ميرفت به پيش نرود و اساس گزارش دادگاه با خدشه مواجه شود. در اين ميان نقش ملک عبدالله اين بود که قبل از صدور گزارش«بگمار» سفري به بيروت داشته باشد و جريان 14 مارس و حکومت حريري را با حمايت خود قوام و انرژي کافي ببخشد تا هنگامي که گزارش منتشر شد حکومت و جريان 14 مارس بتواند در مقابل حزبالله بايستد و از وجاهت و مشروعيت کافي نيز برخوردار باشد لذا در وهله اول نقش عربستان به عنوان اسپانسر و حمايتکننده جريان حکومت و 14 مارس مقابل حزبالله و جريان مقاومت تعريف شده بود اما اقدام پيشدستانه سيدحسن نصرالله موجب شد که اين وضع بهم بريزد و آشفتگي و دستپاچگي را در مواضع افراد 14 مارس و حاميان آنها به وجود بياورد لذا چيزي که امروز در مواضع عربستان و مقامات کشورهاي عربي سازشکار يا 14 مارس مشاهده ميشود، اين است که از حزبالله ميخواهند سکوت پيشه کند زيرا هنوز گزارشي منتشر نشده، دادگاه داراي وجاهت قانوني است و مشروعيت کافي دارد و بدون دليل کسي را متهم نميکند و.... در واقع سعي ميکنند چارچوبهاي اوليه پذيرش حکم دادگاه را مهيا کنند اما فشار و اعتباري که سخنان سيدحسن نصرالله داشته است، موجب شده که اين مسير با يک شوک مواجه شود. سفر اخير ملک عبدالله در واقع ناشي از اين دستپاچگي و فضاي آشفته و شوکي است که به سناريوي طراحي شده وارد شده است. عبدالله براي اينکه بتواند زمينههاي لازم منطقهاي را نيز فراهم کند، ضمن سفر به مصر، اردن و سپس سوريه در گفتوگو با بشار اسد تلاش کرد که با طرح مشوقهاي مالي، فاصله بين سوريه و مقاومت و سوريه و ايران را رقم بزند که اظهارات مقامات آمريکايي تاکيدي بر اين مساله است که خواسته بودند فاصله بين سوريه و ايران از خلال گفتوگوهاي ملک عبدالله شکل بگيرد و سوريها هم به اين مساله به خوبي پاسخ دادند و عملا از ظرفيتهاي اين سفر استفاده کرده و در عين حال به ضوابط و قوانين خود در ديپلماسي نيز پايبند بودند. پس سفر ملک عبدالله به 2 دليل دچار شرايط پيشبيني نشدهاي شد: اولا اينکه سخنان سيدحسن نصرالله يک شوک به مسير اجراي سناريوي آمريکايي- اسرائيلي وارد کرد و دوم اينکه سفر ملک عبدالله به سوريه نتوانست با مشوقهاي مالي يا در واقع فريبهاي ناشي از مشوقهاي مالي، دمشق را از مقاومت و نوع نگاه اين کشور به دادگاه يا ارتباط با ايران جدا کند و آنها را در مسير جديدي قرار دهد لذا سفر وي با شکست مواجه شد. در نتيجه مذاکراتي که عبدالله در دمشق داشت به اين نتيجه رسيدند که پادشاه عربستان از طريق محافل بينالمللي که در واقع همان آمريکا و طراحان اصلي گزارش دادگاه حريري هستند موضوع توقف يا تعويق انتشار گزارش دادگاه را مورد بحث و بررسي قرار دهند. معناي اين مساله اين است که آنها تلاش خواهند کرد از طريق ترميم اشکالاتي که در مسير اجراي سناريوي لبنان براي ايشان پيش آمده يک گزارش جديد طراحي کنند و با يک پيشبيني جديد وارد صحنه شوند و الان پيشبرد سناريوي مربوط به دادگاه حريري در لبنان با وقفه و شرايط انفعالي روبهرو است. پس نقش ملک عبدالله چه در دمشق و چه در بيروت در چارچوب طرحي است که براي لبنان منظور شده و قرار است به اجرا گذاشته شود. ماهيت سياسي اقدام دادگاه حريري با توجه به اظهارات جاسوس عبدالباسط بني عوده و مکالمات ساختگياي که از جاسوسان رژيم صهيونيستي به دستآمده، کاملا آشکار است، لذا اقداماتي که در دادگاه حريري انجام ميشود به عنوان يک ابزار آمريکايي ـ اسرائيلي براي پيشبرد اهداف سياست منطقهاي آمريکا و رژيم صهيونيستي به کارگرفته ميشود و پيشاپيش ميتوان به اهداف و ماهيت عملکرد اين دادگاه واقف شد بويژه اينکه دادگاههاي بينالمللي که عمدتا تصدي قضاوت پرونده کشورهايي مانند يوگسلاوي، سودان و سومالي را بر عهده گرفتهاند در خدمت سياستهاي آمريکايي بوده و در چارچوب نيازمنديهاي سياستهاي منطقهاي آمريکا اقدام کردهاند و اين کشورها را معمولا به ورطه تجزيه کشانده يا در مسيري قرار دادهاند که وضع نامعلومي براي آنها رقم خورده است. در حال حاضر آخرين پرونده اين دادگاهها درباره سودان است که در آن با متهم کردن ژنرال بشير، سودان را در آستانه تجزيه قرار دادهاند. اين وضع عينا در سومالي و يوگسلاوي تکرار شده اما هيچگاه متهمان و عاملان اصلي پروندههايي که دادگاههاي بينالمللي دنبال کردهاند، به سزاي اعمال خود به صورت واقعي نرسيدهاند؛ مثل ميلوسويچ و پراچيچ در پرونده صربستان اما در مسير ايجاد اتهام به اين رهبران صرب فقط اهداف آمريکايي براي ايجاد حضور و نفوذ در اين کشور اروپايي در نظر گرفته شد لذا سناريويي که براي لبنان هم تدارک ديده شده با توجه به محتوا و ماهيت سياسي پيشبيني شده براي اين دادگاه در صحنه امنيتي و سياسي لبنان، براي بر هم زدن ثبات فعلي و حذف توانمندي مقاومت در لبنان برنامهريزي شده است. اگر اين مسير به خوبي توسط آمريکا و رژيم صهيونيستي هدايت شود و کارکرد خود را داشته باشد، مقدمه جنگ در لبنان ميتواند در ماههاي پاياني سال ميلادي براي آنها مهيا شود. آرمان: «بي تقوايي سياسي» بي تقوايي سياسي سرمقاله روزنامه آرمان به قلم محمد غروي عضو جامعه مدرسين حوزه علميه قم است كه در آن مي خوانيد: بايد توجه داشت کشور ما و جهان اسلام در موقعيت خطيري قرار دارد و توطئههاي غرب نسبت به جهان اسلام و ايران که ام القراي جهان اسلام است، به اشکال مختلف خود را نشان ميدهد.مسئله تحريم و به دنبال آن تهديدهاي نظامي و برخي فشارهاي بين المللي نويد خوبي ارزيابي نميشود. به نظر ميرسد در اين شرايط آنچه کشور به آن نياز دارد استقامت و پافشاري بر حقوق حقه ملت است. چرا که در اين زمينه عقبنشيني حدي ندارد و اگر دشمن به اين نتيجه برسد که راهکار خوبي انتخاب کرده، ديگر حقي براي ما قايل نميشود.البته اين استقامت و پافشاري بايد توام با ديپلماسي فعال در سطح منطقه و جهان و با تدبير باشد. اظهارنظرها بايد کنترل و حساب شده باشد. گاهي اوقات ممکن است اظهارنظرها مصرف داخلي داشته باشند ولي ممکن است دشمن را در مقاصد شوم اش راهنما و براي کشور و نظام آسيبي در پي داشته باشد. مسئله دوم که بايد در اين شرايط خطير به آن توجه داشت وحدت داخلي و پرهيز از گسترش فضاي تهمت، دروغ و افتراء است. در شرايط فعلي هيچ عنصري همانند وحدت بين نيروهاي طرفدار انقلاب با سليقههاي مختلف نميتواند نقش بازدارندگي را ايفا کند. اگر دانسته و ندانسته به وحدت و يکپارچگي داخلي آسيبي برسد، مطمئنم در اين کارزار بين المللي کشور و نظام آسيب خواهد ديد لذا امروز خودداري از دامن زدن به فضاي تهمت و افترا وظيفه همه است و بايد اختلافات داخلي را به حداقل ممکن رسانده و نگذاشت به کدورت سياسي مبدل شود. اختلاف سليقه لازمه جامعه پويا است ولي نبايد به رودررويي سياسي انجاميده و سبب رواج بازار شايعه، دروغ و افتراء شود. متاسفانه برخي رسانهها فتنه انگيزي ميکنند. حتي برخي نيروهاي طرفدار ولي از نوع افراطي دوستداران نظام را متهم به موارد مختلف کرده و تلاش ميکنند آنان را در نيروگاه غيرخودي ببينند.کساني که دانسته و ندانسته به هر نحوي موجب گسترش و استمرار فضاي تهمت و افتراء شوند و نيروهاي طرفدار نظام را متهم، دوستداران را معاند و عليه نيروهاي خودي در اردوگاه دشمن سنگر بگيرند حتما بايد در رفتار خود تجدد نظر کنند. در شرايط فعلي مهم اين است نيروهاي طرفدار نظام و رهبري وحدت خود را حفظ کنند. البته از نيروهاي اصولگرا اين انتظار بيشتر است. متاسفانه برخي افراطيون اصولگرا خوب عمل نکرده و نميکنند. ان شاء الله اين افراد مصالح نظام و ملت را بر هواهاي نفساني خود ترجيح داده و هر چه بيشتر سعي کنند نيروهاي خودي و طرفدار نظام را حفظ و نگذارند ديگران از نيروهاي خودي استفاده و حتي اگر استفاده کردند طوري رفتار نکنند تا زاويه انحراف شان بيشتر شود.مسئولان که در صف اول جامعه قرار دارند نيز نبايد مطالب را سطحي ديده و شرايط را موضعي بنگرند. راجع به اظهارنظرها حقيقت اين است که بايد تقواي الهي مد نظر قرار گيرد. تمامي اظهارنظرها راجع به اشخاص، افتراءها و نقل قولهاي غيرمستند در پيشگاه خداوند حسابرسي ميشود. لطمه هايي که از اين اظهارنظرها به حيثيت و آبروي شخصيتها و افراد وارد ميآيد، آثار سوء اجتماعي آن همگي مورد سوال پروردگار قرار ميگيرد بنابراين اولا همه بايد تلاش داشته باشند تا در چهارچوب حرف زده و دچار افراط و تفريط نشوند و اگر قصوري ميبينند در حدي که به کسي ظلمي نشود، اظهارنظر کنند. متاسفانه هم اکنون در اين خصوص بيتقوايي افزايش يافته است. برخوردها، نقل قول ها، شايعاتي که راجع به برخي شخصيتها به گوش ميرسد انتظاري نيست که ما از جامعه ديني داريم. دنياي اقتصاد: «صندوق ارزي ايرانيان ؛ فرصتها و تهديدها» صندوق ارزي ايرانيان ؛ فرصتها و تهديدها سرمقاله روزنامه دنياي اقتصاد به قلم عليرضا كديور است كه در آن مي خوانيد: نخستين صندوق سرمايهگذاري ارزي ايرانيان امروز بهصورت رسمي با حضور رييسجمهور در حاشيه همايش ايرانيان مقيم خارج از كشور رونمايي ميشود. اين صندوق كه در ابتدا با نام صندوق سرمايهگذاري ارزي ايرانيان مقيم خارج از كشور نامگذاري شده بود، به درستي در ادامه با حذف بخش «مقيم خارج از كشور» ميتواند دايره سرمايهگذاران بالقوه خود را گسترش دهد. اين صندوق كه سرمايهگذاران آن ملزم به واريز وجوه خود به صورت يورويي هستند، در حال حاضر در مرحله شناسايي هياتامنا (موسسان اوليه) قرار دارد. بر اين اساس هريك از سرمايهگذاران داخلي (اعم از نهادها، سازمانها، صندوقها، بنگاهها و...) ميتوانند با تعهد يك ميليون يورو (13 ميليارد ريال) پس از جذب حداقل 75 ميليون يورو (975 ميليارد ريال) از سوي ساير سرمايهگذاران داخلي و خارجي، نسبت به واريز مبلغ تعهد شده اقدام كنند. مزيت سرمايهگذاران داخلي كه در حال حاضر تعهد واريز يك ميليون يورو را ميكنند، حضور در هياتامنا و مشاركت در انتخاب اركان صندوق از جمله متولي، مدير و مدير ثبت صندوق است. اين صندوق در شرايطي در حال راهاندازي است كه تاكنون صندوق سرمايهگذاري خارجي ثبت شده در داخل ايران وجود نداشته و تنها دو صندوق سرمايهگذاري كه در خارج از كشور ثبت شدهاند، وجوه سرمايهگذاران خارجي را با تبديل به ريال در بورس تهران سرمايهگذاري ميكردند. به هر روي اين صندوق در صورت موفقيت در جذب 75 ميليون يورو وجوه سرمايهگذاران خارجي و اجراي تعهد 25 ميليون يورويي سرمايهگذاران داخلي، ميتواند فعاليت خود را آغاز كند. هدف از راهاندازي اين صندوق نيز، تبديل مبالغ جمعآوري شده يورويي به ريال و سرمايهگذاري اين وجوه در بورس تهران است اما سرمايهگذاري در اين صندوق براي سرمايهگذاران داخلي و خارجي داراي ريسكهاي متفاوتي است. اولين ريسك حاكم بر سرمايهگذاري در اين صندوق كه براي هر دو گروه سرمايهگذاران داخلي و خارجي مشترك است، ريسك سرمايهگذاري در بورس تهران است. بايد توجه داشت كه بورس تهران از ابتداي سال 88 تاكنون، بيش از 100 درصد افزايش شاخص و بازدهي را ثبت كرده است كه در نتيجه زمان ورود وجوه اين صندوق به بورس تهران ميتواند مقارن با دوره تصحيح قيمت سهام به دليل رشد بيرويه و هيجاني باشد. اين تصحيح قيمت همچنين ميتواند با اجراي طرح تحول اقتصادي و هدفمندسازي يارانهها، بيش از حد معمول تشديد شود. دومين ريسك كه تنها براي سرمايهگذاران ايراني و سرمايهگذاران خارجي كه واحد پول كشور محل اقامت آنها يورو نيست، وجود دارد، ريسك نوسان نرخ ارز است. بايد توجه داشت كه در حال حاضر سياست بانك مركزي ايران در تعيين نرخ برابري ريال در مقابل ساير ارزها به گونهاي است كه در عمل ريال در مقابل دلار آمريكا آزادي نوسان محدودي در حد 5 تا 10 درصد در سال را دارد و نرخ برابري ساير ارزها در مقابل ريال براساس نرخ برابري آن ارز در مقابل دلار آمريكا در سطح بينالمللي تعيين ميشود. به عنوان مثال اگر برابري يورو در مقابل دلار آمريكا در سطح جهاني 1.3 و نرخ هر دلار آمريكا در داخل 10 هزار ريال باشد، نرخ يو سایت ما را در گوگل محبوب کنید با کلیک روی دکمه ای که در سمت چپ این منو با عنوان +1 قرار داده شده شما به این سایت مهر تأیید میزنید و به دوستانتان در صفحه جستجوی گوگل دیدن این سایت را پیشنهاد میکنید که این امر خود باعث افزایش رتبه سایت در گوگل میشود
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: سایت ریسک]
[مشاهده در: www.ri3k.eu]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 492]
-
گوناگون
پربازدیدترینها