واضح آرشیو وب فارسی:واحد مرکزي خبر: كارگاه نقد "درباره فيلم مستند و افشاگر «ترامبو»يك سناريست درخشان و پنهان
منبع: Movie Lineدالتون ترامبو آدمى پيچيده، قصه نويسى خوب و يك سناريست عالى بود و فيلم مستند جديدى به نام «ترامبو» كه به تازگى در امريكا و اروپا اكران شده است، همين مسئله و زندگى پردردسر او را به نمايش مى گذارد. كلمات اين مرد گاه مثل رعد و برق خطرناك بود و زمانى هم مانند نسيم صبحگاهى مى وزيد و آرامش را به ارمغان مى آورد و اين تفاوت ها نيز در متن گفتار به كار گرفته در اين فيلم جديد نمايان است و لابد با اثر سينمايى مناسبى مواجه ايم كه اين خصلت هاى متضاد و توانايى هاى متفاوت يكى از سناريست هاى مغضوب دولت امريكا و برترين فيلمنامه نويسان ۶۰ سال اخير هاليوود را به طور توأمان به نمايش نهاده است.ترامبو يكى از هنرمندان هاليوود بود كه در عصر موسوم به مك كارتيسم اسمش وارد فهرست سياه شد و مدتها حق كاركردن در هاليوود را نداشت و بهتر بگوييم كار مى كرد، اما از اسامى مستعار براى خود سود مى جست و در غير اين صورت نمى توانست با هيچ استوديويى در هاليوود همكارى كند. فيلم، براساس نمايشنامه اى از پسر ترامبو كه نام كوچكش كريستوفر است و با كارگردانى پيتر اسكين ساخته شده و اضافه بر پخش تصاوير مستند و حقيقى از ترامبو، مقدارى مصاحبه با چهره هاى مختلف درباره دالتون ترامبو را نيز در آن مى بينيم و مى شنويم و طى آن، اين چهره ها و نامداران نظرات خود را در باره وى مى دهند و درموقع انجام اين كار به طور مستقيم و صريح به دوربين نگاه مى كنند و چشم در چشم بيننده مى اندازند. نورپردازى ها نيز به شكلى است كه جاى ترديد باقى نمى گذارد و برعكس نوعى آشنايى و ارتباط نزديك بين بيننده ها و سوژه و افراد برقرار مى شود.پيشتر نمايشى هم از روى «ترامبو» و به واقع همين اثر هنرى به صورت يك تئاتر و «كارصحنه» در شهر نيويورك به اجرا درآمده بود و شمارى از كسانى كه اينك در نسخه سينمايى «ترامبو» در حال صحبت درباره وى ديده مى شوند، همان هايى هستند كه در آن نمايش نيز دست داشتند و از آن جمله اند ناتان لين، برايان دنه هى و پل جياماتى. از كلام آنها به راحتى مى توان پى به احترام زيادى برد كه به اين سناريست برجسته مى گذارند و اين نيز طبيعى و قابل درك است كه «ترامبو»، به اين سبب كه نوشته پسر اوست، سرشار از تعريف و نظرهاى مساعد نسبت به وى باشد.در اين راستا حتى وجوه بد كاراكتر ترامبو هم به فراموشى سپرده شده و برخى كارهاى منفى او در اين فيلم آن قدرها مورد اشاره قرارنگرفته اند و از آن جمله است رفتارهاى تند گاه به گاه وى، تقسيم توأم با اشتباه پول و سرمايه اى كه دراختيار داشت. به جاى ديدن و ترسيم اين امور، وجوه و جلوه هاى مثبت كاراكتر وى فراروى بينندگان قرار گرفته است و ما او را كسى مى يابيم كه پرشور، مثبت، سرگرم كننده و روحيه بخش براى سايرين است. در مورد اين كه ترامبو با برخى نوشته ها و قصه هايش چنين اثرى را برخواننده ها و بيننده هاى آثارش داشت، ترديدى وجود ندارد اما در اين كه او در زندگى خصوصى خود نيز هميشه چنين بوده باشد، جاى شك اساسى وجود دارد.در ابتداى مطلب از سانسور شدن ترامبو در عصر مك كارتيسم سخن گفتيم و اينجا بايد بيفزاييم كه تحت هدايت چهره اى سياه دل و سياستمدارى وابسته همچون سناتور جوزف مك كارتى از اوايل دهه ۱۹۵۰ فعاليت ها و اقدامات متعددى براى شناسايى افرادى كه متمايل به كمونيست ها و به زعم گروه مك كارتى صاحب ايده هاى روسى و چپى بودند، در جامعه هنرى امريكا و منجمله در هاليوود صورت پذيرفت و افرادى كه در اين ارتباط يافته و متهم مى شدند، از كار در اين جامعه محروم مى ماندند و مجبور به گريز و يا كار در خفا و با اسامى غيرحقيقى مى شدند.اين چنين بود كه ترامبو نويسنده سناريو فيلم هاى مشهورى مثل «اسپارتاكوس» نيز مجبور به حاشيه نشينى اجبارى و سپس ارائه كارهاى تازه خود در خفا و با دشوارى هاى فراوان شد.در ميان افرادى كه متهم به ارتباط با كمونيست ها شدند و به اين سبب به حاشيه رانده شدند، ۱۰ نفر را كه مشهورتر بودند، «گروه ۱۰ نفره هاليوود» ناميدند و ظاهراً ترامبو هم يكى از آنها بود. جالب تر اين كه او با نام مستعار رابرت ريچ برنده يك جايزه اسكار برترين سناريو هم در سال ۱۹۵۷ شد و چون در صورت حضور در مراسم هويت اش لو مى رفت و نام حقيقى اش مشخص مى شد، براى دريافت جايزه اش اصلاً در محل اهداى جوايز اسكار در شهر لس آنجلس ظاهر نشد.همين جايزه نيز نشانى ديگر از مهارت دالتون ترامبو در بازى با كلمات و جمله پردازى و البته توان وى در قصه گويى بود. وقتى فشارهاى كميته بررسى فعاليت هاى ضد امريكايى در كنگره اين كشور كه هدايت آن با مك كارتى بود، بر روى ترامبو به اوج خود رسيد، وى براى مدتى از سناريونويسى و كار (حتى پنهانى) درهاليوود دست برداشت و به نوشتن مقالات و ايده ها و نگارش نامه هايى سرگشاده و يا خصوصى پرداخت كه برخى نمايانگر مسائل روز زندگى وى و هموطنانش و يا نشانگر ارتباط هاى خانوادگى او بودند. وى يك بار هم به دليل كوبيدن كنگره و بيان ايرادات فراوان مك كارتى و انتقاد از دولت متجاوز امريكا كه حتى حق دخالت در ايده هاى ديگران را به خود مى داد، به حبسى يك ساله رفت و در اين مدت واقعاً چيز تازه خاص و باارزشى را در مديوم سينما و يا ساير شاخه هاى هنرى ننوشت و خيال و قصدى را هم در اين خصوص نداشت. با اين وجود حتى مقالات و نامه ها و اظهارنظرهاى او در اين خصوص نيز سر و صداهايى به پا كرد و لااقل به لحاظ اجتماعى و سياسى در سطح بالايى قرار داشت و مى شد در آن بسيارى از مسائل و نيازهاى روز جامعه را يافت. حتى در يك نامه ترامبو خطاب به همسرش كه در همان ايام نوشته شد و متن آن در فيلم قرائت مى گردد، نيز بارقه هايى از مسائل فوق و جامعه شناسى مورد بحث ديده مى شود. در عين حال همين نامه ها و مقالات هم نشانگر قسمت هايى سست و لرزان از وجود ترامبو است كه بر اثر فشارهاى روحى بر روى او به وجود آمده بود و در بسيارى از نوشته هاى ديگر او پنهان مانده است.در اين نامه ها از برخى پيام هاى تبريك و شادباش ايام تعطيلات كه ترامبو براى وابستگانش مى فرستاد مطلع مى شويم و در پاى برخى از آنها، قصه نويس مشهور واژه هاى «متأسفانه دوست تو» را حك كرده است و يا به نامه ديگرى برخورد مى كنيم كه او به مدير مدرسه دخترش فرستاده و در آن، اين مقام را به عدم اجراى تعهدات و وظايفش در قبال دانش آموزان متهم كرده است. حضور بازيگرانى مثل دانلد ساترلند و مايكل داگلاس و همچنين پل جياماتى كه قبلاً هم نامش آمد، در اين فيلم چه به صورت راوى قصه و چه در هيأت كسانى كه از ترامبو مى گويند، شايان توجه و موجب افزايش توجه عمومى به آن است.ترامبو يادآور عصرى است كه پيام ها و نامه هاى غنى و پرنكته و انسانى و طولانى بود و با اينكه وسايل ارتباطى گستردگى امروز را نداشتند، اما از آنها بسيار بيشتر از امروز براى مقاصد باارزش انسانى استفاده مى شد. ترامبو فيلمنامه نويس بسيار مستعدى بود كه بر اثر حماقت مأموران پروپاگان امريكا و زياده روى يك سناتور مزدور و مجهول تبديل به يك ثروت پنهان در هنر سينما شد و چنان معتبر گشت كه اينك يك فيلم جديد مستند ۹۶ دقيقه اى از او كه محصول كمپانى ساموئل گولدوين است، بيش از هر زمانى تحسين كننده او و هنرش و خواركننده مخالفان تهى مغز آن دوره وى و دولت سركوبگر آن زمان (و ايضاً اين زمان) امريكا به نظر مى رسد.
پنجشنبه 20 تير 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: واحد مرکزي خبر]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 802]