واضح آرشیو وب فارسی:حيات: گوهرشاد، جلوه اي از غيرت ديني يك ملت
اسلامزدايي در كشورهاي اسلامي، بهويژه در منطقه خاورميانه مهمترين استراتژي استعمار بود، اين استراتژي شيطاني با به قدرت رسيدن رضاخان به طرز پيچيده و زمانبندي شدهاي در ايران به مرحله اجرا درآمد اما به سبب برخورد قاطع مردم و به رهبري روحانيت از جمله موضعگيري تند و كفرستيزانه آيتالله بافقي مدت 8 سال طرح حجابزدايي از زنان مسلمان ايران به تعويق افتاد. در اين هشت سال از سال 1305 الي 1314 شمسي، روحانيت در معرض شديدترين حملات رواني و يورشهاي تبليغاتي قرار گرفت. طرح «استفاده از عمامه مستلزم داشتن تصديق دولتي است»، خود بخشي از اين حملات رواني بود.
حدود چهارصد سال پيش، گوهر شاد خانم، همسر شاهرخ حاكم خراسان، دستور داد تاكنار قبر امام هشتم، حضرت امام رضا عليهالسلام ، مسجدي بسازند. كه اين مسجد بعدها به نام مسجد گوهر شاد مشهور شد. قيام گوهر شاد يك سال پس از بازگشت رضاخان از سفر به تركيه و مشاهدات وي در مورد بيبند و باري و بيحجابي زنان تركيه به وقوع پيوست.
همزمان با اجباري شدن كلاه بينالمللي و شاپو براي مردان، زمزمههاي حجابزدايي زنان نيز بلند شد. روحانيت بيدار و آگاه پس از شنيدن اين زمزمهها و گفتارهاي دولتيان در جشنها به طور مخفي جلساتي برگزار كردند. در يكي از جلسات پيشنهاد شد كه آيتالله حاج آقا حسين قمي كه امام جماعت مسجد گوهر شاد بود به تهران برود و به طور مستقيم با رضاشاه مذاكره كند اما وي پس از رسيدن به تهران بلافاصله به باغ سراجالملك شهرري برده و ممنوعالملاقات شد.
با رسيدن خبر دستگيري آيت الله قمي به مشهد گروههايي از مردم در منزل آيت الله سيد يونس اردبيلي متحصن شده و سپس به سوي مسجد گوهر شاد حركت كردند. در اين جا بود كه شيخ محمدتقي بهلول به خواست حاضرين به روي منبري معروف به منبر امام زمان رفته و با وجود اين كه چندي قبل به علت سخنراني بر ضد حكومت رضاخان در مسجد شاه تهران، دستگير و زنداني شده بود به سخنراني پرداخت و خواستار آزادي آيت الله حاج آقا حسين قمي از زندان و اجراي احكام اسلامي شد.
شيخ محمدتقي نيشابوري معروف به بهلول واعظ در اين باره ميگويد: «وقتي خبر رسيد كه مرحوم آيتالله حاج آقا حسين قمي كه آن روز در مشهد، مرجع بزرگ بود، در تهران، به دستور رضاخان محبوس شده، من با مشورت مرحوم آقا شيخ مرتضي آشتياني و آيتالله زاده خراساني بناي مقاومت گذاشتيم گفتيم تا آيتالله قمي آزاد نشود است از تحصن در مسجد گوهرشاد دست برنميداريم. در يك حمله ماموران به مردم 22 نفر كشته و 67 نفر زخمي شدند، هفت نفر سرباز هم به مردم پيوستند. در اين حمله سربازان شكست خوردند و عقب نشستند؛ 17 تفنگ از سربازان به غنيمت گرفتيم، 10 تا 15 تفنگ ديگر هم مردم داشتند. خبر رسيد كه جمعيت زيادي از خارج شهر به كمك ما ميآيند. وقتي ماموران متوجه اين وضع شدند اعلام كردند كه آرام باشيد، آقاي حاج حسين را آزاد ميكنيم. اسلحهاي كه از سربازان گرفتهايد تحويل دهيد ولي ما گفتيم باور نميكنيم و تا روز يكشنبه صبر ميكنيم. سحرگاه شب جمعه ماموران حمله كردند؛ ما هم چهار در مسجد گوهر شاد را بسته و در اختيار داشتيم ولي يك در مسجد كه تحت اختيار نواب احتشام رمضاني بود، چون دولت با وي وارد مذاكره شده بود كه اگر در را باز كند تا ماموران وارد شوند او را به مقام توليت آستانه ميرسانند به ما خيانت كرد و سربازان از همان راه وارد مسجد شده و به مردم هجوم آوردند ما كه ديديم سربازان دست به قتل عام مردم ميزنند بنا گذاشتيم فرار كنيم تا افراد بيشتري كشته نشوند. چون خود ماموران پس از كشتار مردم مرتب فرياد ميزدند "مردم از مسجد خارج شويد"؛ من هم عمامه و قبا را در آورده و در لاي جمعيت از دري خارج شدم. با هفت نفر از همراهان به در خانهاي رسيديم. زني در را باز كرد و ما را برد به خانه و بعد از هفت هشت ساعت ما را از كوچه پس كوچه عبور داد تا به بيرون شهر رساند. در آنجا از رفقا جدا شده و يكدست قصد مرز افغانستان كردم. در مرز دستگير شدم و چون به (داخل) افغانستان بردند، خودم را معرفي كردم كه من براي دفاع از اسلام قيام كردهام و از شما تقاضاي پناهندگي سياسي ميكنم ولي آنها ترتيب اثر به كار ديني من ندادند و مرا زنداني كردند و جمعاً 31 سال در زندانهاي مختلف افغانستان بهسر بردم.»
مردم پس از شنيدن سخنان پرشور شيخ بهلول سر به شورش برداشته و در پاسخ به تصميمات ضد مذهبي رضاخان كلاه هاي شاپو را پاره كردند. عمال نظامي رضاخان نيز براي سركوب اين قيام مردمي، در نيمه شب ۲۱ تير ماه ۱۳۱۴ مردم متحصن در مسجد را به گلوله بستند و توپ هاي سنگين حرم امام هشتم(ع) را هدف قرار دادند. عمال رضاخان در اين حمله وحشيانه علاوه بر تخريب بخشي از حرم، قريب به دو هزار نفر از مردم پناهنده به حرم را به خاك و خون كشيدند. سپس به كمك ۵۶ كاميون جنازه ها و اجساد نيمه جان را در گودالي در محله خشت مال ها و باغ خوني مشهد ريختند. همچنين بيش از هزار و پانصد تن از روحانيون و مردم را بازداشت كرده و به زندان انداختند. تعداد زيادي نيز متواري شده و به نجف اشرف و يا ساير نقاط گريختند.
با اين وجود شيخ بهلول توانست به همراه چهار تن از همراهانش از مهلكه بگريزد و به افغانستان برود، اما در افغانستان به درخواست دولت ايران دستگير و زنداني شد و مدت 31 سال از عمر خود را در زندان هاي مختلف اين كشور سپري كرد.
قزاقان با كشتن بيش از دو تا پنج هزار تن و اسير كردن هزار و پانصد نفر، توانستند مقاومت مسجد را درهم بشكنند و دل استعمارگران بينالمللي را شاد و مسرور سازند. از صبح روز يكشنبه 22 تير 1314 بازداشت روحانيون آغاز شد و روحانيوني كه در نهضت خونين گوهرشاد شركت داشتند يا بازداشت شدند يا اگر توانستند مخفي شدند تا در موقعيت مناسب، ايران را به سوي نجف ترك كنند.
پايان پيام
چهارشنبه 19 تير 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: حيات]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 139]