تور لحظه آخری
امروز : یکشنبه ، 4 آذر 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):سه ويژگى است كه در هر كس يافت شود، ويژگى هاى ايمان كامل مى گردد: آن كه وقتى خشنود گر...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

زانوبند زاپیامکس

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

قیمت سرور dl380 g10

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

بی متال زیمنس

ساختمان پزشکان

ویزای چک

محصولات فوراور

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

دوربین سیمکارتی چرخشی

همکاری آی نو و گزینه دو

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

الک آزمایشگاهی

الک آزمایشگاهی

خرید سرور مجازی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

لوله و اتصالات آذین

قرص گلوریا

نمایندگی دوو در کرج

خرید نهال سیب

وکیل ایرانی در استانبول

وکیل ایرانی در استانبول

وکیل ایرانی در استانبول

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1833142837




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

گفت و گوی تند داریوش مصطفوی با دویچه وله


واضح آرشیو وب فارسی:سایت ریسک: mahdishata17-02-2010, 08:41 AMگفت و گوی تند و ضددولتی داریوش مصطفوی با دویچه وله: مقامات دولت ایران به آدم رحم نمی‏کنند! «داریوش مصطفوی، رئیس فدراسیون فوتبال ایران به هنگام صعود تیم ملی فوتبال ایران به جام جهانی ۱۹۹۸ فرانسه، رئیس پیشین فدراسیون فوتبال ایران و مدیرعامل سابق پرسپولیس در مصاحبه با دویچه وله پشت پرده‌ سیاسی در ورزش کشور را زیر ذره بین برده است. وی معتقد است که آبروی مردم برای سازمان ورزش ایران بی ارزش است. در پی بررسی علل ادامه ناکامی‌های فعلی تیم فوتبال پرسپولیس تهران، علیرغم تعویض سرمربی و انتصاب علی دایی در راس کادر فنی این تیم، داریوش مصطفوی مدیر عامل سابق پرسپولیس و رئیس پیشین فدراسیون فوتبال ایران پس از باخت ۴ بر یک سرخ‌پوشان پایتخت مقابل شاهین بوشهر در روز شنبه ۱۶ ژانویه، با بخش فارسی دویچه وله به گفت‌وگوی تحلیلی پرداخت.» این آغاز گفت و گوی جنجالی و شاید به عبارت بهتر ضد دولتی داریوش مصطفوی با یک خبرگزاری خارجی است که از صراحت بی‏حد و حصری برخوردار است. به گزارش خبرنگار ورزشی تابناک؛ داریوش مصطفوی چند ماهی است که گفت و گوهای متعددی با رسانه‏های پرمخاطب در دستور کار قرار داده و در این میان چندان برای وی اهمیت ندارد، ماهیت رسانه چه باشد و با چه هدفی او را به حرف بکشد. مدیرعامل پیشین باشگاه پرسپولیس که سرخ‏ها روزهای خوشی را با وی سراغ ندارد، مدت‏ها پیش در گفت و گویی با یک روزنامه پرخواننده که کمتر از یک ستون را اشغال کرده بود، رسماً تبری جستن از محمد علی آبادی را آغاز کرد و حملات سنگین و بی‏محابایی را نثار رئیس سابقش کرد و از قول علی آبادی برای پست دبیرکلی و پس از آن ریاست فدراسیون فوتبال، پس از کناره‏گیری‏اش از مدیرعاملی پرسپولیس سخن به میان آورد که هرگز محقق نشد و شبانه نبی ابقاء شد. او در ادامه گفت و گویی تفضیلی با یکی از مجلات ورزشی تمام گلاسه انجام داد و گفته‏های انتحاری را بیان کرد و بحث نحوه تغییرش به دستور خاتمی و روی کارآمدن صفایی فراهانی را به مباحث روز پیوند داد و خاطرنشان کرد که تنها خودش و دادکان توان اداره فدراسیون فوتبال را دارند و در آخر نیز سراغ دوستان دولتی را گرفت و این بار علاوه بر علی آبادی که یادآور شده بود اشتباه کرده که عنوان کرده به اندازه پنجاه سال از او یاد گرفته، سراغ سعیدلو را هم گرفت تا مشخص شود او به رسم این روزها به علی آبادی حمله نمی‏کند تا مورد توجه طرف دیگر ماجرا قرار گیرد. ویژگی‏ گفت و گوهای زنجیره‏وار اخیر رئیس کوتاه قامت پیشین فدراسیون فوتبال در شدت یافتن آن است، به شکلی که پس از به چالش کشیده شدن علی آبادی و سعیدلو در دو گفت و گویش با رسانه‏های داخلی، او که انگار دل پری دارد این بار در گفت و گو با بخش فارسی سایت رادیو آلمان، دست به حملات جدی به دولت و البته اشخاص بسیار دیگری زده است تا این مصاحبه که علی الظاهر پیش از دربی صورت پذیرفته و گوشه‏هایی از آن به علی دایی نیز مربوط می‏شود، شمایل یک گفت و گوی ضددولتی را به خود بگیرد. در این گفت و گو که انتظار می‏رفت با این ادبیات از سوی شخصی که خود را وطن پرست می‏خواند، صورت نپذیرفته باشد و اگر نقدی است، نقد از درون باشد و اسباب دشمن شادی مردم ایران را فراهم نکند، مصطفوی تلاش کرده از خطوط قرمز عبور نکند و تنها به نقد عملکرد دولت در حوزه ورزش بپردازد که البته در این زمینه نیز دست به تندروی زده شده و مسائلی بیان شده که اثباتش در صورت صحت نیز به سادگی میسر نیست و همین امر باعث شده رسانه‏های داخلی در این زمینه ورود نکنند و علی رغم گذشت چندین روز از انتشار این گفت وگو، اظهارات مصطفوی را نشنیده بگیرند اما آیا با نشنیدن اظهارات مدیر سابق فوتبال کشور، همه چیز حل می‏شود؟! متن این گفت و گو در ادامه می‏آید و البته قضاوت در رابطه با صداقت در بیان کلمات و کشف انگیزه بیان این عبارات در این مقطع برعهده پی گیرنده سطور خواهد بود. آقای مصطفوی، پس از گذشت دومین بازی تیم پرسپولیس زیرنظر سرمربی جدید، علی دایی، سرخ‏پوشان پایتخت همچنان ناکام ماندند و در پرسپولیس بعد از تعویض مربی، به قول معروف تقی به توقی نخورد! پرسپولیس در بازی آخر چهار بر یک، مغلوب شاهین بوشهر شد. علی دایی پس از این دیدار، از یکی از تلخ‏ترین تجربه‏هایش در تاریخ فوتبال زندگی‏اش سخن گفت. وضعیت پرسپولیس را چگونه می‏بینید؟ و پذیرش این مسئولیت را از سوی علی دایی چگونه ارزیابی می‏کنید؟ اول خدمت شما و شنوندگان عزیز ایرانی در سرتاسر این جهان پهناور سلام عرض می‏کنم! قرار نیست علی دایی یک شبه ره ۱۰ ساله و ۱۰۰ ساله را برود. تیمی که به دست علی دایی سپرده شده، همین تیم است؛ یعنی تیمی است که نه در خط دفاع، نه در خط میانی هافبک‏ها و نه در خط تهاجمی، بازیکن‏های شاخص و تمام‏کننده و نتیجه‌عوض‌کن ندارد. برای نمونه بر اسم خلیلی تکیه می‏کنم؛ خلیلی دو سال پیش با خلیلی امروز فرق می‏کند. نه این که خلیلی تنبل شده، به خلیلی تمرین‏های اختصاصی داده نمی‏شود. واگرنه مانند خلیلی در تیم پرسپولیس هم در خط هافبک و هم در خط دفاعش هستند. یک پرسپکتیو کلی از وضعیت تیم پرسپولیس تشریح می‏کنم، آن وقت روی صحبت‏های دیگر می‏روم؛ علی دایی در باشگاه پرسپولیس بعد از یک یا دو جلسه نمی‏تواند اثرگذار باشد. اثرات حضور علی دایی پس از شش ماه کار مستمر، مشهود خواهد بود. تمام نتایجی که در این مقاطع نزدیک گرفته می‏شود، مربوط به مدیریت فنی می‏شود و نه مدیریت کل باشگاه. مقصر خلایی که در تیم پرسپولیس به وجود آمده و امروز چهار گل می‏خورند، در بازی قبل هم مساوی کردند و شاید بازی بعدی را هم ببازند، مدیریت‏ فنی است و نه مدیریت اجرایی که مدیرعامل و یا سرپرست باشگاه است. یک کمیته‏ فنی قوی بالای سر مدیریت‏های فنی در داخل زمین وجود ندارد. می‏آیند قرارداد می‏بندند و بعد می‏روند. دیدید که در زمان خود من، چه کلاه بزرگی سر ما رفت، سر آوردن قطبی. بعد از قطبی هم آدم‏هایی آمدند که نتوانستند این تیم را جمع و جور کنند. این تیم بر خلاف تیمی که در دوره‏ سرمربی‏گری من بسته شد، بد بسته شده است. امروز یک بازیکن تعیین کننده، عوض‌کننده، جریان‏ساز و بازیکنی که بتواند نتیجه را عوض کند یا از نتایج بد در این تیم جلوگیری کند، در این تیم نیست. هارمونی‏ای بین خطوط مختلف تیم وجود ندارد. حتی در برخی از مسایل تدارکاتی هم برای این تیم در حال حاضر مشکلاتی وجود دارد. به نظر شما، چرا علی دایی در چنین مقطع زمانی‏ای که مشخص بود احتمال موفقیت‏اش با پرسپولیس زیاد بالا نیست، حاضر شد چنین مسئولیتی را بر عهده بگیرد و حتی نام و شهرت‏اش را هم به‏خطر بیاندازد؟ اگر امثال علی‏ دایی‏ها در حالی که می‏دانند تیم وضعیت خوبی ندارد، به این تیم می‏آیند، به عشق خدمت می‏آیند. با مربیان خارجی تفاوت دارد که می‏نشینند دو دوتا چهارتا می‏کنند، ماشین حساب جلوی‏شان می‏گذارند، تیم را نگاه می‏کنند، مدیریت و امکانات را می‏سنجند، وضعیت مالی باشگاه را می‏بینند و بعد تصمیم می‏گیرند. در اینجا برای اینکه ثابت کنی عاشق فوتبال و عاشق مردم هستی، ممکن است ضررهای زیادی هم بدهی. من از ریاست فدراسیون فوتبال، آمدم مدیر یک باشگاه شدم؛ در حالی که می‏دانستم در این باشگاه با وضعیت فعلی امکان موفقیت کم است. اما نمی‏توانستم … رییس سازمان تربیت بدنی و یا آدم‏هایی که بالاتر از رییس سازمان تربیت بدنی هستند، به آدم‏ها رحم نمی‏کنند و مدیریت‏های آنان را سه ماهه، چهارماهه و پنج ماهه می‏خواهند. چرا آقای مصطفوی؟ ممکن است توضیح بیشتری در این زمینه بدهید؟ علی دایی کار خوبی کرد که یک و نیم فصل قرارداد بست. یعنی قرارداد این فصل را و فصل آینده را کامل بست و توانست قرارداد بالایی از نظر مالی هم ببندد. به خاطر اینکه کسانی که در سطح ورزش و در سطح کل مملکت رییس سازمان ورزش می‏شوند، نمی‏دانند کسی مانند داریوش مصطفوی یا امثال او سال‏ها عمر خود را در این کار گذاشته‏اند. سال‏ها در زمین چه در جبهه‏ باز‏یگری باشگاهی، چه در درون تیم ملی و چه در زمینه‏های دیگر فوتبال تلاش کرده است و یا سال‏ها دبیر فدراسیون و همین‏طور مدیر و سرپرست تیم ملی بوده است. آن‏ها این مسایل را نمی‏فهمند. آبروی مردم برای آنان ارزشی ندارد. برای‏ آن‏ها پیش‏برد کار خودشان مهم است. آن‏ها منتظرند از مقامات بالا دستور بدهند که مصطفوی برکنار شود و بلافاصله برش دارند. قراردادی که من به عنوان مدیرعامل نوشتم، دو ساله بود. من حتی به دو سال هم راضی نمی‏شدم، اما آن‏ها چهار ماهه و پنج‏ماهه عذر مرا خواستند. دقیقا همان بلایی که سر من آورده شد، بعدا هم در مورد کادر فنی و هم کادر مدیریتی انجام شد. حبیب کاشانی تیم را قهرمان کرد، ولی او را عوض کردند. برای چی؟! به من مهلت ندادند، به انصاری‏فرد مهلت ندادند. بله دقیقا آقای مصطفوی؛ رسیدیم به عمق مسئله. برای چی؟! چرا این کارها به این شکل انجام می‏شود؟ چون آبروی آدم‏ها در ورزش دستخوش ذهنیت افرادی می‏شود که با ورزش آشنا نیستند. یعنی مدیریت ورزش ما در سطح بالا، در سطح کلان، در سطح سیاست سازمان تربیت بدنی و معاونت رییس جمهوری، مدیریت‏های صحیحی نیستند. انتخاب‏هایی بر این مبنا که رییس سازمان تربیت بدنی و یا مدیر ورزشی چه مشخصاتی باید داشته باشد، نیست. مدیریت‏ها، مدیریت‏های سیاسی هستند. امروز اگر باند من سر کار باشد −من که باندی ندارم. شما می‏دانید که من به هیچ گروهی وابسته نیستم. من یک ایرانی وطن‏پرستم− اما می‏آیند آدم‏ها را به راحتی به جای افراد دیگری می‏گذارند. اکثر آدم‏هایی که امروز بیرون هستند، ممکن است بتوانند برای این مردم مفید واقع شوند؛ ممکن است بتوانند کار کنند. شما در کجای دنیا سراغ دارید که یک نفر تیم‏اش را به جام جهانی ببرد و بعد او را کنار بگذارند؟ خودم را عرض می‏کنم و مدیریت زمان آقای دادکان را. پس به نظر شما، علی دایی چرا اجازه می‏دهد که با «آبرو و حیثیت»‏اش بازی شود؟ دو مرتبه با علی دایی بازی شد؛ یک بار او را در تیم ملی گذاشتند و تا دو نتیجه نگرفتند، عوض‏اش کردند. در سطح دنیا، مربیان تیم ملی دو یا سه سال می‏مانند. اما با یک باخت ایران به عربستان، علی دایی را عوض کردند. جمله‏ای را پیش از این گفتم که این عشق، عشق به مملکت، عشق به فوتبال و عشق به مردم خیلی ضرر به آدم‏های متخصص و کاردان و کارشناسی که در صحنه‏ی فوتبال یا ورزش مملکت ما وجود دارند، می‏زند. فوتبال برای آقایانی که در سیاست هستند، چیز شیرین و مطبوعی است. آن روزی که کاشانی را می‏خواستند کنار بگذارند، هیچ اسمی بهتر از اسم من نبود که در آن‏جا بگذارند تا آن جریانات متلاطم را آرام کند و وقتی آرام کرد، فرد دیگری را آوردند. در مورد دایی هم همین است. آن زمان بهترین تیم فوتبال پرسپولیس را بستیم، جریانات را آرام کردیم. زمانی که من رفتم، قبل از بازی ملوان، تیم ما در لیگ بین دوم سوم بود. اما خیلی راحت ما را کنار گذاشتند. علی دایی هم همین‏طور؛ علی دایی آمده خدمت کند. ما به عنوان کارشناسان فوتبال و فدراسیون فوتبال به عنوان متولی فوتبال، بعد مدیریت باشگاه پرسپولیس به عنوان مدیریت اجرایی و در نهایت سازمان تربیت بدنی، آقای سعیدلو، باید بدانند نتایجی که امروز گرفته می‏شود، اصلا به علی دایی ربط ندارد. شاید هم دایی به آن‏ها گفته باشد که نتایج مربوط به او از فصل آینده شروع خواهد شد و این فصل مال او نیست. یعنی چند بازی‏ای (۱۰ بازی) که مانده است، اگر خوب رقم بخورد صددرصد مربوط به علی دایی می‏شود. ولی اگر بد رقم بخورد به علی دایی ربطی ندارد. اما مخالفین، کسانی که عمد دارند و نسبت به ورزش‏کارها، فوتبالیست‏ها و نسبت به آدم‏های متشخص و سرشناس کینه دارند، متوجه این مسئله نیستند. می‏گویند: "علی دایی چون قبول کرده است، پس خطرات‏اش هم متوجه اوست." اما من به عنوان کارشناس می‏گویم که به طور حتم علی دایی به آن‏ها گفته که تیمی به دست من داده‏اید که هیچ‏جای کارش درست نیست. من تا بخواهم این تیم را درست کنم، شش ماه طول می‏کشد. یعنی اینکه ۱۱ یا دوازده بازی باید تمام شود. اما مردم که احتمالا این‏طور فکر نخواهند کرد و به محض این که طرفداران پرسپولیس تیم‏شان را ناکام ببینند، شاید علی دایی را هم مقصر بدانند؟ دو گونه مردم داریم؛ یک گونه مردم داریم که مردم فهیمی هستند. می‏دانند که علی دایی سال‏ها زحمت کشیده، سال‏ها کوشش کرده، سال‏ها کار کرده، افتخارات بسیار زیادی برای فوتبال مملکت به وجود آورده است. «آقای گل» جهان است و این سمت و دارایی‏های علی دایی در فوتبال، دارایی‏های کوچکی نیست. مردم خیلی باید با احترام و بااحتیاط با او مواجه شوند. از سوی مردمی که علاقه‏مند به پیشرفت فوتبال در مملکت و پیشرفت فوتبال در باشگاه پیروزی علاقه‏مند هستند، همین‏طور هم خواهد بود. مردمان دیگری هم هستند که اصلا منتظر تسویه حساب‏اند. تعداد این‏ها کم است. اکثر کسانی که در رادیو تلویزیون، مطبوعات و… زندگی می‏کنند و برای ورزش قلم می‏زنند و صحبت می‏کنند، آدم‏های صافی هستند که دلشان می‏خواهد علی دایی و امثال علی دایی‏ها موفق شوند. الان در تیم پرسپولیس یک نقطه‏ی روشن نمی‏توان دید؛ نه در این بازی، بلکه در بازی‏های گذشته. شما اطمینان داشته باشید که پرسپولیس با این تیم‏اش جزو چهار سهمیه‏ی آینده‏ی کنفدراسیون فوتبال آسیا برای جام باشگاه‏های آسیا نخواهد بود. حال اینکه چرا نخواهد بود، داستان‏های مختلف دارد. بازیکن‏ها هنوز قراردادهای خود را به صورت کامل نگرفته‏اند. این برای تیم بزرگی که ۳۰ تا ۳۵ میلیون طرفدار دارد، مشکل کمی نیست. مردم هم باید بدانند؛ مردم هم باید بدانند که در فوتبال ما، سمت‏های جهانی و آسیایی علی دایی را هیچ کسی ندارد. مردم ما باید تحمل داشته باشند. در هر صورت این تیم، تیم دلخواه علی دایی نیست که بسته شده است. آقای مصطفوی، دیدگاه‏ها و استدلال‏های شما در این گفت‏وگو، هماهنگی‏های زیادی با حرف‏هایی که آقای دادکان چندی پیش در برنامه‏ی تلویزیونی ۹۰ زد دارد. گفته‏های آقای دادکان را کلا چگونه توصیف می‏کنید؟ حرف‏هایی که دادکان زد، واقعیت‏های فوتبال ماست. تریبونی به دادکان دادند و او توانست از این تریبون استفاده کند و صحبت کند. حرف‏هایی که رییس پیشین فدراسیون فوتبال، آقای دادکان زد، حرف‏هایی بود که روشن و واضح است. امروز شما نمی‏توانید منکر آن باشید که افرادی مانند من و دادکان بیرون گود هستند و افرادی در فدراسیون و یا مدیریت عامل باشگاه‏ها –همه نه اما برخی از آن‏ها− با لابی‏های سیاسی انتخاب می‏شوند. فیفا و ای.اف.سی اعلام کرده که نه رنگ، نه نژاد، نه سیاست، نباید در کار فوتبال دخالت داشته باشد. امروز در دنیا می‏آیند برای فوتبال انتخابات آزاد برگزار می‏کنند، اما در مملکت ما وقتی می‏خواهند رییس فدراسیون فوتبال انتخاب کنند، آدم‏های غیرمسئول این کار که اصلا ربطی به فوتبال ندارند، می‏آیند آدم‏هایی مانند من را فیلترینگ می‏کنند و می‏گویند ایشان صلاحیت بودن در فوتبال را ندارد. من چون این نامه را دیده‏ام، دارم به شما می‏گویم. پس با اسنادی که در دست دارید، اگر فیفا به این سندها هم دسترسی پیدا کند، باید منتظر تعلیق بعدی فوتبال ملی ایران باشیم. من با شما به عنوان دو ایرانی که به مملکت‏شان علاقه دارند، صحبت می‏کنم. این‏ها مسایلی نیستند که فیفا بتواند ثابت کند. این‏ها مسایلی هستند که ما می‏توانیم ادعا کنیم و ما هم هیچ‏وقت به خاطر مملکت‏مان ادعا نمی‏کنیم. من را در بحبوحه‏ قدرت‏ام، در بحبوحه‏ای که تیم فوتبال را بعد از ۲۰ سال به جام جهانی بردم، کنار گذاشتند. چه کسی من را کنار گذاشت؟ سیاست گذاشت کنار. چه کسی دستور داد؟ آقای خاتمی دستور داد که آقای صفایی فراهانی به جای من رییس فدراسیون فوتبال بشود. من آن‏جا می‏توانستم فوتبال ایران را تعلیق کنم، ولی به خاطر مملکت‏ام این کار را نکردم. من این مملکت را دوست دارم. خدا شاهد است، من مهندس تحصیل‏کرده‏ ایالات متحده هستم. ۲۰ سال پیش حقوق خوبی به من می‏دادند که به آن‏جا بروم، هم درس بدهم و هم کار کنم. ولی من ایران را ترجیح دادم. همیشه گفته‏ام که بدترین خیابان‏های تهران از بهترین خیابان‏های لوس‏آنجلس و کالیفرنیا برای من زیباتر هستند. آقای مصطفوی، تیم پرسپولیس در سال‏های گذشته، میلیاردها تومان خرج آوردن و اخراج مربی‏های خارجی کرده است. چرا قسمت کوچکی از پول‏هایی که به مربیان و بازی‏کنان داده می‏شود، بر روی تاسیس امکانات ورزشی باشگاه و زمین تمرین سرمایه‏گذاری نمی‏شود؟ چرا باشگاهی مانند پرسپولیس که این‏قدر بازیکنان گران و مربیان گران‏قیمتی را دارد، یک زمین تمرین برای خود ندارد؟ می‏دانید که این تیپ مصاحبه‏هایی که ما انجام می‏دهیم، ممکن است برایمان دردسر‏‏ساز باشد. ولی خدا را گواه می‏گیرم، اسم ایران که به‏میان می‏آید، اگر صداقت باشد، درستی باشد، حرف حق باشد، هیچ‏کسی کنار خط نمی‏تواند بایستد. امروز فوتبال ما کاملا دولتی است. دولت بالای ۴۰۰ میلیارد تومان در فوتبال هزینه می‏کند. هزینه کردن دولت خوب است. اما این هزینه کردن، هزینه‏ منطقی‏ای نیست. پول می‏دهند، یک سری جوان می‏آیند، تمرین می‏کنند، پول را می‏گیرند، می‏‏روند و از جیب دولت خرج می‏کنند. اما چه پیشرفتی داشته‏ایم؟ هر سال لیگ‏مان از سال قبل بدتر بوده است. نتیجه‏‏ لیگ را باید در تیم ملی دید. تیم ملی ما چه بوده است؟ می‏خواهم این را بگویم که وقتی بدنه‏ی فوتبالی دولتی بود و دولت دوست داشت در این کار دخالت کند. یعنی تمام رؤسای سازمان تربیت بدنی از بدو انقلاب، از ۲۲ بهمن ۱۳۵۷ و از زمان تشکیل اولین فدراسیون در سال ۱۳۵۸ که من دبیرکل آن بودم و بعد هم آقای ناصر نوآموز آمد، از همان‏جا دخالت در کار فوتبال شروع شد. چون فوتبال میوه‏ی خوشمزه‏ای است. دولت این پول را می‏دهد و دوست دارد دخالت کند. برداشتن دادکان چگونه پیش آمد؟ بر اثر همین دخالت‏ها بود دیگر. یا برداشتن کاشانی به عنوان مدیرعامل باشگاه پرسپولیس نیر بر اثر همین دخالت‏ها بود. یا برداشتن من از فوتبال سیاسی بود و برداشتن‏ام از باشگاه پرسپولیس به همین شکل پیش‏ آمد. یعنی چه؟ یعنی این که آمدند نشستند و گفتند: این الان دیگر به‏درد نمی‏خورد، فرد دیگری را می‏‏آوریم. خیلی عالی است که دولت دخالت می‏کند. ولی دولت دخالت‏هایی کند که از نظر اقتصادی به صرفه‏ی دولت باشد؛ وام‏های درازمدت، زمین مجانی، امکانات، تاسیسات، وارد کردن وسایل ورزشی برای باشگاه‏ها؛ آن‏وقت می‏توان گفت که دولت به فکر فوتبال است. اما امروز با این که دولت این‏قدر که هزینه می‏کند، به فکر مردم است و دوست دارد مردم خوشحال باشند؛ این نوع خوشحال کردن‏ها مانند آمپولی است که به فرد سرماخورده می‏زنند و اثرش در حد یک تسکین دو ساعته است. اما بعدش چه. نه تنها برا باشگاه پرسپولیس، بلکه باشگاه‏های دیگر هم جمعا حدود ۴۰۰میلیارد تومان هزینه شده است اما این ۴۰۰ میلیارد تومان صرف تدارکات چینی می‏شود، هزینه‏ مربی و سرمربی و نهایتاً پنج‏ د‏رصد آن هم هزینه‏ بازیکن می‏شود. در هر صورت، هزینه‏هایی که دولت در فوتبال می‏کند، به جز اینکه موجب تورم در نرخ بازیکن بشود، اثر دیگری ندارد. چون پولی که دولت در این جریان وارد می‏کند، بی‏حساب و کتاب است. اما چرا در میان این همه مدیرانی که در صحنه‏ی باشگاه‏ها و فدراسیون آمدند و رفتند و باید شفاف اشاره کنم؛ خود شخص شما هم آقای مصطفوی، هیچ‏کدام به این فکر نیفتادید که به جای این همه ولخرجی در آوردن و بردن مربیان و بازیکنان گران‏قیمت، مقداری هم پول هزینه‏ی ساختن تاسیسات باشگاه بشود؟ چرا به این فکر بوده‏اند. اما شما یک بار ورق بزنید و ببینید در عرض چهار پنج سال گذشته همین باشگاه پرسپولیس چند مدیرعامل عوض کرده است. وقتی شما تیمی در سطح لیگ حرفه‏ای درست می‏کنید، وقتی شما پنج و یا شش ماه مهلت مدیریت در کاری را دارید، دیگر امکان ندارد بتوانید بلندمدت فکر کنید و به دنبال استادیوم باشید. آقای فتح‏الله‏زاده، آقای آشتیانی، خود آقای کاشانی در این فکر هستند. ولی همه ما را به عنوان مدیرعامل، به عنوان رییس و یا دبیر فدراسیون، کارهای روزمره کلافه می‏کند. چون کمبودهای زیادی در کارمان داریم. بنابراین مدیرعامل یا در مسئولین در هر سمت دیگری، فقط به این فکر هستند که تیمی بسازند که بتواند پاسخ‏گوی تماشاچی باشند. تیم هم خوب باشد و تیم قهرمان باشد. اما این که باید برای باشگاه‏ها زمین درست شود، زمین‏های مجانی و وام‏های درازمدت در اختیار گذاشته شود، کار دولت است. یکی از استراتژی‏های سازمان ورزش باید این باشد که بنشینند استادیوم‏ها و یا زمین‏هایی را برای باشگاه تدارک ببینند. باشگاه نمی‏تواند با این پولی که در اختیارش هست، زمین بخرد و یا استادیوم درست کند. شما بخواهید یک استادیوم در این مملکت درست کنید، باید دست‏کم یک میلیارد دلار هزینه کنید. باشگاه‏هایی مانند پرسپولیس و یا استقلال برای این که هزینه‏ قراردادهای بازیکنانشان با باشگاه را بپردازند، ۶۰۰ بار باید مدیرعامل‏ها به سازمان تربیت بدنی بروند و برگردند. حال برخی از مدیرعاملان الحمدالله وجهه‏ سیاسی دارند و از جاهای مختلف کمک می‏گیرند. اما اگر مدیرعاملی وجهه سیاسی نداشته باشد و نتواند از جاهای مختلف کمک بگیرد… فرمولی وجود ندارد. بزرگ‏ترین جایی که یک مدیرعامل، یک باشگاه می‏تواند از آن استفاده کند، تلویزیون است. تلویزیون حق فوتبال را نمی‏دهد. برای درست کردن یک زمین باید بنشینند دور هم تصمیم بگیرند… وضعیت اقتصادی مملکت و بسیاری مسایل دیگری دخالت دارند که در این وقت کم نمی‏توان به آن پرداخت. tabnak.ir سایت ما را در گوگل محبوب کنید با کلیک روی دکمه ای که در سمت چپ این منو با عنوان +1 قرار داده شده شما به این سایت مهر تأیید میزنید و به دوستانتان در صفحه جستجوی گوگل دیدن این سایت را پیشنهاد میکنید که این امر خود باعث افزایش رتبه سایت در گوگل میشود




این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: سایت ریسک]
[مشاهده در: www.ri3k.eu]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 492]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب




-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن