پرچم تشریفات با کیفیت بالا و قیمت ارزان
پرواز از نگاه دکتر ماکان آریا پارسا
دکتر علی پرند فوق تخصص جراحی پلاستیک
تجهیزات و دستگاه های کلینیک زیبایی
سررسید تبلیغاتی 1404 چگونه میتواند برندینگ کسبوکارتان را تقویت کند؟
چگونه با ثبت آگهی رایگان در سایت های نیازمندیها، کسب و کارتان را به دیگران معرفی کنید؟
بهترین لوله برای لوله کشی آب ساختمان
دانلود آهنگ های برتر ایرانی و خارجی 2024
ماندگاری بیشتر محصولات باغ شما با این روش ساده!
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
تعداد کل بازدیدها :
1851505350
سخنگويانى كه اعصار را روايت مىكنند
واضح آرشیو وب فارسی:حيات نو: سخنگويانى كه اعصار را روايت مىكنند
هنر و ابعاد مختلفش اگرچه بعد زيبايى شناسى و ارائه زيبايىهاى جهان پيرامون را در گوشه گوشه تعريفش دارد ابزارى به حساب مىآيد كه مىتوان از آن براى بررسىهاى تاريخي، اجتماعي، اقتصادى و حتى سياسى استفاده كرد. در اين ميان عكس به دليل نزديكى بيش از ديگر آثار هنرى به واقعيت در اين ميان جايگاهى ويژه دارد. چنين است كه مىتوان گفت هنر همنشينى هميشگى با زندگى بشر دارد و در نگاههاى مختلف مىتوان اين رابطه را بررسى كرد.
ورود عكس به عرصه زندگى انسان تحول عظيمىدر همه ابعاد به همراه داشته است. اين تحول بويژه در بخش گسترده و پيچيده اطلاعرساني، بسيار چشمگيرتر بوده و با تغييرات پى در پى در تجهيزات عكسبردارى و توسعه اين فن در ابعاد گوناگون و نيز شايستگى و توانايى اين پديده به عنوان مهمترين منبع اطلاعرسانى براى رشد و غنىسازى آرشيو، توجه بسيارى از مسئولان و كارشناسان آرشيو را در دنيا به خود جلب كرده است.
عكس در زمره مهمترين اسناد تصويري، از بنيادها و ريشههاى اصلى پيدايش ارتباط نوين بوده و بيشترين سهم را در ايجاد، گسترش، انتقال و حفظ وقايع و رويدادهاى تاريخى و فرهنگى داشته و در اولين مراحل پيدايش، در انعكاس ارزشها، باورها، رخدادها و نوع زندگى بيشترين نقش را دارا بوده است و وقايع و جريانها را با خلاقيتهاى جالب و تصويربردارىهاى بديع و متنوع، به جامعه انتقال داده است.
بررسى نقش اسناد تصويرى در توسعه آرشيو ملي، از جمله مباحثى است كه در دهه اخير، توجه بسيارى از مسئولان و كارشناسان آرشيو را در دنيا به خود جلب كرده است. با وجود تمام اختلاف نظرها، همگى به اين امر مهم رسيدهاند كه اسناد تصويرى به عنوان يكى از مهمترين منابع اطلاعرساني، بستر مناسب و شايستهاى براى رشد و غنىسازى آرشيو خواهد بود و گروه زيادى از محققان و سندپژوهان را به خود مشغول خواهد ساخت.رشد روزافزون توليد اسناد تصويرى و انتقال آنها در شكلهاى متنوع به مراكز آرشيوى و شناسايى نشدن بخشى از آنها و نيز پراكنده بودن هزاران عكس تاريخى در پستوهاى نمور و فراموش شده خانوادهها كه با فوت صاحبان اصلي، هم اكنون در اختيار بازماندگان است و اغلب ايشان اهميتى بدان تصاوير نمىدهند سبب لزوم توجه به اين موضوع شده است.
عكس،گويايى صامت
عكس، به مثابه يك ابداع، اختراع، اثر تاريخى و سند شناسنامهاي، معرف زندگي، رفتارها، تاريخ مدنيت و به طور كلى آينه تمام نماى گذشته هر ملت است. بويژه در دورانى كه از هيچ مكمل ديگرى همانند فيلم، نوار ويدئويى و يا رايانه اثرى نبوده است. حساسيت اهميت و جامعيت عكس، به خوبى هويداست.
عكس به مراتب بسيار گوياتر و روشنگرتر از نوشته است زيرا مورخ خبرنگار و گزارشگر براى بيان هر حادثه نياز به سطرها شرح و تفصيل دارد و چه بسا كسانى كه خواسته و پيام خود را در قالب نوشته نمىتوانند منتقل كنند ولى يك قطعه عكس آنچه را كه نويسنده مىخواسته در چندين سطر بياورد به سادگى بيان مىكند و تنها وقتى عكس وافى به مقصود نيست كه پژوهشگر ناچار از تفسير يا تحليل حادثهاى باشد و بخواهد دقايق و مبهمات آن را بشكافد. شايد به همين دليل است كه چينىها مىگويند: هر تصوير گوياتر از هزار واژه است.
عكس به عنوان وسيلهاى موثر در انعكاس وقايع و تبيين مسائل اجتماعى به شمار مىرود. ورود عكس به عرصه اجتماع، تاثير و تحولى شگرف در زندگى جوامع پديد آورده و يكى از رساترين و گوياترين ابزارها در انتقال پيامهاى عدهاى به جمعى ديگر بوده است.عكسهاى تاريخي، از زواياى گوناگون قابل بررسى است. چرا كه از طرفى بازتاب كننده انديشههاى گروهها، اقوام و جوامع به شمار مىرود و از سويى معيار و مبناى شناخت توانايىها و خلاقيتهاى هنرى و ذوقى و نشانگر رشد و بالندگى آنهاست.جامعيت و اهميت بيش از اندازه عكس به عنوان مدرك حيات اجتماعى و فرهنگى مردم ايران نسبت به كشورهاى غربي، به دليل انقطاع دراز آهنگ هنرهايى چون نقاشى و مجسمهسازى در طى بيش از 10 قرن -كه در طول اين مدت از سده هفتم تا سده هفدهم ميلادى به طور كلى تصويرگرى و مجسمهسازى با موانع شرعى مواجه بوده است كه در اعصار گذشته و دو سده نخستين قرون وسطى مىتوانسته نمايشگر چهره، لباس و خصوصيات اجتماعى مردم ايران باشد- در طى آن 10 قرن به دست فراموشى سپرده شده بود. صرف نظر از موضوع فوق الذكر، حوادث سياسى و نظامىمختلف و رويدادهاى هولناك، ويرانگر و سهمگينى چون يورش غزها، حمله ناجوانمردانه و ننگين مغولها، جنايت تاتارها و بلايايى طبيعى و مهم تر از همه حوادث مربوط به تبهكارى و فتنه افغان در اوايل قرن دوازدهم ق/ هجدهم م. آثار ارزشمند و نفيسى را –كه به صورت مينياتور و نقاشىهاى بزمىو رزمىپديد آمده بود- پراكنده و نابود ساخت. در حالى كه در اعصار كهن به گواهى نقاشىهايى كه طى دو قرن اخير از ويرانه كاخها و بناهاى تاريخى به دست آمده يا در موزههاى خارج از كشور نگهدارى مىشود به خوبى پيداست كه ايرانيان در حرفه نقاشى و مجسمهسازى به حد كمال رسيده بودند و سنگ نگاشتهها و تنديس پردازىهاى ايرانى دست كمىاز آثار هنرى يونان و روم نداشته است.
طلوع عكس در صحنههاى تاريخي، سياسي، اجتماعى و فرهنگى ايران از حدود يك صد و شصت سال پيش تا كنون به تاريخ معاصر ايران جامعيت، بالندگي، عمق، جذبه و غناى خاصى بخشيده است و زينت بخش بسيارى از كتابها، مجلهها و روزنامهها شده است.
پيدايش عكس درعرصه جامعه به زندگى و تاريخ، فروغى ديگر بخشيده و همانند اسناد نوشتاري، لحظه به لحظه حوادث مهم تاريخ معاصر كشور را ثبت كرده است و به منابع تاريخى و اجتماعى شكوه و عظمت و اعتلاى ويژه اى اعطا كرده است.
تاريخ تولد،عهد قاجار
بررسىهاى به عمل آمده نشان مىدهد كه موانع موجود در سر راه مجسمه سازى و نقاشى در حدود يازده قرن اين دو هنر را در ايران تقريبا به كام فراموشى فرو برد. مينياتور –كه پس از استقرار مغولان در ايران، به عنوان يك هنر ظريف درباري، متداول و معمول شده بود- به علت تاثيرپذيرى گسترده وعميق از سبك نقاشان چين، چيزى از چهره و خصوصيات ايرانيان به نمايش نمىگذارد. در مينياتورهاى عصر مغول و تيمورى –چنانكه مشاهده مىشود- تقريبا همه چهرهها شبيه چينىها بوده و چشمهايشان بادامىاست. اين موضوع نشانگر آن است كه شاهزادگان و حاكمان بيگانه –كه بر ايران فرمان مىراندند- چنين سيماها و ظواهرى داشتهاند. هنرمندان مينياتوريست براى خوشامد سفارشدهندگان، تابلوهاى خود و يا شايد هم چون چيز ديگرى به ذهنشان خطور نمىكرده است حتى سيماى قهرمانان اساطيرى ايران را هم به شكل مغولها و چينىها و ژاپنىها ترسيم مىكردهاند.
در دوران صفويه، نقاشى به صورت دربارى و محدود از نو اشاعه يافت. نقاشى و تصويركشى در اين عصر، به ويژه تابلوهايى كه در قصر چهلستون مشاهده مىشود ناشى از وسعت نظرى بود كه در اواخر سلطنت صفويان با متداول شدن نقاشىهاى سياه قلم و رنگى سياحان و نقاشان اروپايى به وجود آمد و به تدريج تغيير يافت.
طى قرنهاى يازدهم تا چهاردهم ق. سياحان و مسافرانى كه به ايران سفر كردند براى تكميل سفرنامههاى خود و نيز مردم پسندتر شدن آنها در ارائه به بازار فروش و همچنين عرضه هر چه بهتر آن كتابها و گزارشها به شاهان و حاكمان اروپايى –كه مىخواستند درباره ايران و ديگر كشورها بيشتر بدانند- به نقاشى و نقاشان زبردست متوسل مىشدند. آنان حتى گهگاه يكى از نقاشان مجرب اروپايى را در زمره اعضاى هيئت سياسي- ديپلماسى خود به ايران مىآوردند تا سر فرصت و با خيالى راحت به نقاشى از چهرههاى مردم و مناظر بپردازند و در بازگشت، دستاورد سفرشان از آسيا پربارتر، غنىتر و كاملتر ارائه شود.
از اوايل قرن نوزدهم ميلادي، نقاشى در دربار ايران رونق بسيارى يافت. فتحعلى شاه اولين بار پس از شاه عباس، نقاشان را دعوت كرد تا از چهره و قامت پوشيده در لباسهاى گرانبها و پر زرق و برق و جواهراتش –كه زينت لباس خود كرده بود- نقاشىهاى رنگى بسيار پر آب و رنگ و تماشايى با رنگهاى تند و زننده تهيه كنند. همانگونه كه در منابع تاريخى آمده، شاه در اين نقاشىها بسيار جوان، زيبا، خوشاندام با ريش سياه و بلند و چشمان درشت و نافذ جلوه مىكند و ظاهرا نقاشان دستور مخصوص داشتهاند كه ريش شاه را بلندتر از آنچه بود ترسيم كنند.آنچه كه اعتمادالسلطنه در «مرآت البلدان ناصري» آورده و ديگر اطلاعات موجود نشان مىدهد، اولين عكسى كه در ايران برداشته شد و روى شيشه عكاسى و سپس كاغذ عكس ظاهر شد در حدود سالهاى 1260 تا 1264 ق. برابر با سالهاى آخر سلطنت محمد شاه قاجار بوده است.
اولين منابعى كه اطلاعاتى در مورد تاريخ ورود عكس به ايران به دست مىدهند، يكى توضيح مفصلى است كه در جلد سوم كتاب «مرآت البلدان ناصري» در ذيل حوادث 1280 ق. آورده شده و ديگرى كتاب «المائر و الاثر» است.
صنعت عكاسى روى كاغذ حساس، در سال 1839 م. به وجود آمد و در سال 1841م. پلاكهاى شيشهاى براى عكاسى اختراع شد.ريشارد خان، به عنوان اولين عكسبردار، وارد ايران شد و بدين ترتيب نخستين سنگ بناى عكاسى را در ايران پى ريخت. ريشارد فرانسوى خودش يادداشتهايى در اين باره به يادگار گذاشته كه قسمتهايى از آن را خليل خان اعلمالدوله ثقفى در كتاب خود، با عنوان «مقالات گوناگون» آورده است.
در آن واپسين سالهاى سلطنت شاه پيوسته بيمار و نالان از بيمارى نقرس بود كه ريشارد فرانسوى دنياگرد و ماجراجو، با دوربين سه پايه عكاسى خود از راه قفقاز واردايران شد و خود را به دربار ساكت و محزون و بىشور و جنبش و مغبون محمدشاه در تهران رسانيد.ايرج افشار معتقد است كه آنچه را به طور اشاره راجع به نمونه عكس از عهد محمدشاه گفتهاند، نبايد با صنعت عكاسى مرسوم امروز يكى دانست. زيرا صنعت عكاسى يك سال بعد از فوت محمدشاه اختراع شده است. بنابراين آنچه در عهده محمدشاه وجود داشت و ريشارد خان با آن كار مىكرد، دستگاه «داگروتيپ» بود كه روى كاغذ حساس انجام مىشد.
دوره عكاسى را –كه از حدود سال 1264 ق. در ايام سلطنت ناصرالدين شاه شروع و تا پايان دوران سلطنت احمد شاه ادامه داشت- دوره طلايى عكاسى ايران ناميدهاند. دورههايى كه مردانى با علاقهمندي، كوشش، تيزبيني، مهارت و زحمت بسيار با دوربينهاى بزرگ و سنگين، به وسيله شيشههاى حساس شكننده و بسيار كند، از هرچه توانستند عكس گرفتند و مراحل دشوار ظهور و چاپ و عكس را –كه مهارت،استادكاري، ظرافت و دقت بسيارى مىطلبيد- طى كردند. آنها، دوربينها و وسايل خود را در مراسم رسمي، شكار ييلاق و روبروى ابنيه تاريخى و مردم عادى قرار دادند و هزاران سند مهم و معتبر از دوره خود ثبت كردند كه بىشك مىتوان آنها را مهمترين اسناد تصويرى دورهاى معين در تاريخ ايران دانست؛ عكسهايى كه اطلاعات بسيار مهمىدر خود حفظ كرده و اكنون آنها را امانتدارانه در مقابل چشم ما قرار مىدهند. لباسها، معمارىها، مراسم، چهرهها، نوع خانهها، شوخىها و بسيارى اطلاعات ديگر، جدا از ارزشهاى مستند، در عكسهاى دوره قاجار، با ديدى ناب، خلاق و هنرمندانه نشان مىدهند كه بدون هيچ پشتوانه تصويرى از قبل، به وجود آمدهاند.
از سوى ديگر، برشهاى كادر عكسها، تركيب بندى تصويرها، حالتها و استفاده از وسايل زندگى مانند صندلي، ميز و گلدانهاى شمعدانى و همچنين پس زمينههايى كه زاييده خلاقيت عكاسان آن دوره بوده است، در اين زمره به شمار مىرود.به اعتقاد آقاى ايرج افشار، نخستين دستگاه عكاسي-كه به ايران آورده شد- از آن ناصرالدين شاه بوده است؛ او كه خود به هنر عكاسى بسيار علاقهمند بوده و اين هنر ظريف را يكى از وسايل تفنن و سرگرمىخويش قرار داده بود. بسيارى از عكسهايى كه او انداخته، هم اكنون در ميان آلبومهاى بيوتات سلطنتى موجود است و در حاشيه بسيارى ازآنها، يادداشتهايى به خط وى ديده مىشود و سرانجام از شدت علاقه شاه به اين هنر، منصب «عكاسباشي» در دربار ايجاد شد.
در آغاز رواج صنعت عكاسي، به دليل هزينههاى گزاف و وسايل و مواد آن، اين هنر منحصرا در اختيار طبقه اشراف بود و نتيجه اين وضعيت به وجود آمدن عكسهاى فراوانى از شيوه زندگى طبقات مرفه جامعه آن روز، خاصه نوع زندگى و مظاهر حكومت دربار قاجار بود. گسترش فن عكاسى در زمان سلطنت ناصرالدين شاه –كه خود نيز عكاسى مىكرد- آغاز گشت. او از هر آنچه در اطرافش مىگذشت عكس مىگرفت: مراسم درباري، مجالس، تعزيه، روضه خواني، ضيافتهاى شكوهمند، اردوهاى ييلاقى و شكارها، چهره وزرا، وكلا و حتى زنان حرمسراى شاهي! ناصرالدين شاه، عكسهاى خود را بدقت مراقبت مىكرد و آنها را در مجموعههايى صحافى شده و زيبا گرد مىآورد و نگه مىداشت. نمونههايى از عكسهاى آن دوران –كه امروز موجود است- گنجينهاى بسيار غنى از اسناد و اطلاعات مصور دورهاى حساس از سرگذشت سرزمين، فرهنگ و مردم ايران محسوب مىشود.
پس از دوره قاجار به دنبال تحول در عكاسي، شكل عكاسى نيز جهت تازه يافت و بدين گونه نخستين جرقههاى ارائه تجسم عينىتر و دقيقتر واقعيات و نفوذ آن در بين تمام اقشار در گرفت و با انتقال دوربين و حرفه عكاسى در بين طبقه متوسط عكاسى در ايران ابعاد كاربردىترى پيدا كرد.
از پيدايش اولين عكس درعرصه جامعه تاكنون، حدود يكصد و شصت سال گذشته است. در كشورهاى ديگر از آن مقطع تاكنون، تغييرات و تحولات وسيعى براى حفظ و بهرهبردارى از اين گونه اسناد كشورهاى ديگر از جمله مالزي، پاكستان و هندوستان را عكسهاى تاريخى تشكيل مىدهد. به همين سبب در آرشيو اين كشورها، يك بخش تخصصى مربوط به عكس ايجاد شده و منحصرا فعاليتها و وظايف محوله آنها، ارائه خدمات مربوط به اين گونه سوابق انتقالى است.
تصوير در آينه
كلمه «عكس» در زبان و ادبيات فارسى بسيار به كار رفته و به معناى مختلف استعمال شده است. در لغتنامه دهخدا، شواهد زيادى براى معانى گوناگون آن آورده شده است. مصطلحترين و رايجترين معنى اين واژه «افتادن تصوير اشيا در آينه، آب و نظاير آنها» است.زمانى كه فن عكاسى وارد كشور شد مردم كلمه عكس را -كه اصطلاحا مرسوم و سنتى هنرمندان گذشته، براى منعكس شدن صورت اشيا در آينه و آب و بعضى از فلزات بود- براى اين صنعت به كار بردند. ايرانيانى كه از اواخر قرن نوزدهم براى تجارت و سياحت به كشورهاى اروپايى و آمريكايى مىرفتند و به يادگار عكس مى انداختند، اصطلاح «عكس» را به جاى «فتوگرافي» پذيرفته بودند و به كار مى بردند.
منشىالممالك ،پدر آرشيو عكس
از نخستين اقدامات نگهدارى كتاب، سند و تصوير در ايران مى توان اقدام منشى الممالك (وزير رسايل فتحعلى شاه قاجار) را بر شمرد. او از سوى شاه مامور جمع آورى و حفظ اسناد ملى و كتابهاى قديمى و افزودن كتابهاى تازه و تصاوير كتابخانه سلطنتى ناصرالدين شاه بود كه با فرمان شاه به وسيله محمد حسن خان اعتمادالسلطنه تاسيس شد. در كنار كتابهاى مينياتورى و شاهنامهها تعداد قابل توجهى اسناد و تصاوير دوران سلطنت ناصرالدين شاه متعلق به اداره بيوتات سلطنتى خاص اين تلاش بنده است.پس از انقلاب مشروطيت به منظور كاربرد روشهاى نوين آرشيو با استفاده از دانش متخصصان خارجي، تلاشهايى صورت گرفت. بعد از آن در سال 1309ش. تاسيس مركزى براى حفظ اسناد دولتى در جلسه هيئت وزيران به تصويب رسيد. در سال 1345 لايحه تاسيس سازمان اسناد ملى ايران هيئت دولت ارائه شد كه سرانجام در هفدهم ارديبهشت ماه 1349 مجلس شوراى ملي، قانون تاسيس سازمان اسناد ملى ايران را باهدف ساماندهى به وضعيت بايگانىهاى دولتي، جمع آورى و حفظ اسناد ملى در سازمانى واحد، فراهم آوردن شرايط مناسب براى دسترسى عموم به اسناد و نيز صرفه جويى در هزينههاى مربوط به نگهدارى پروندههاى راكد وزارتخانهها و موسسات دولتى و امحاى اوراق زائد به تصويب رساند.در كنار اين سازمان، كتابخانههاى آستان قدس رضوي، آستان حضرت معصومه (س)، مجلس شوراى ملى و ديگر اماكن متبركه مذهبى نيز تعدادى از اسناد تصويرى و مدارك ارزنده را در طى چندين قرن حفظ كردهاند.
كتابخانه ملى ايران نيز موسسه ديگرى است كه بيش از يك ميليون جلد كتاب چاپي، هزاران جلد نسخههاى خطى نادر و كم نظير، بيش از يكصد هزار مجلد روزنامه، بولتن، خبرنامه و مجله (از دوره قاجار تا امروز) اشكال مختلف مواد دجيتالي، ديدارى و شنيدارى و ... را نگهدارى مى كند.كتابخانه ملك، كتابخانه و آرشيو وزارت امورخارجه، آرشيو خبر و عكس روزنامه اطلاعات، آرشيو خبر و عكس روزنامه كيهان، آرشيو خبر و عكس خبرگزارى جمهورى اسلامى ايران، مراكز مطالعات سياسى پژوهشهاى بنياد جانبازان، اسناد انقلاب اسلامي، و بسيارى از مراكز ديگر از جمله موسسات آرشيوى كشور است.
هزاران از يكى
يكى از راههاى موثر در حفظ و نگهدارى عكسهاى و اسناد مكتوب و مصور قديمى گذشته از حفظ و حراست اصولى وعلمى آنها در آرشيوها، بازتوليدشان در شمار بالاست. با اين كار از طرفى از هر عكس هزاران نسخه در دسترس خواهد بود كه همه جا و نزد افراد مختلف و در شرايط گوناگون،از آنها نگهدارى خواهد شد واز سويى احتمال از بين رفتن همه نسخ آن در طول زمان منتفى مىشود.
شايد ضرورت نگرش جدى به تكاپوى هر چه بيشتر در گسترش و تعدد نمايشگاههاى تصويرى از ديگر راههاى حفاظت از عكسهاى تاريخى باشد. امروزه هيچگونه ترديدى باقى نمانده است كه اسناد تصويرى و ساير انواع اسناد، بايد در مراكز آرشيوى نگهدارى و طبقه بندى شوند و براى جلوگيرى از نابودى آنها از مناسب ترين و اصولى ترين روشهاى حفاظت و نگهدارى بهره گرفت. با توجه به افزايش روز افزون اسناد تصويري، تعلل در گردآورى آنها در مراكز آرشيوى مى تواند نتايج بسيار نامطلوبى را در آينده به دنبال داشته باشد.
بر اساس تبصره ذيل ماده اول قانون تاسيس سازمان اسناد ملى ايران، «عكس» يكى از مصاديق سند به شمار مى رود. سالهاست كه پژوهشگران از عكس استفادههاى ارزشمندى مى كنند.
سه شنبه 18 تير 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
-