واضح آرشیو وب فارسی:تابناک: نقش و تاثير « عمل » در عرصه هاي تعليم و تربيت و فرهنگ و هنر
شرحي بر تمثيل « داعي فاقد عمل » و « تيرانداز فاقد كمان » « گويايي » و « زيبايي » دو مشخصه بارز در كلام و سخن به شمار مي روند و هرچه بيشتر در عبارات و جملات ظهور و حضور پيدا كنند بهتر مي توانند متكلم و گوينده را در انتقال مقصود خود و محتواي كلام خويش موفق گردانند. وقتي مشخصه « گويايي » به تجلي درآيد هر كلام و سخني را « گويا » مي يابيم و تهي از هرگونه ابهام و پوشيدگي و پيچ و خمهاي ايجادكننده مانع براي دريافت مقصود كلام و محتواي گفتار. و آن گاه كه مشخصه « زيبايي » به ظهور و عينيت درآيد هركلام و سخن را « زيبا » مي نگريم و در آن مجموعه اي از عبارات و جمله پردازي هايي را مشاهده مي كنيم كه هم از واژه هاي زيبا تشكيل شده اند و هم از تعابير غني و هم از آرايه هاي ادبي كه دل و ديده را مي نوازند و روح را به جنبش و اهتزاز درمي آورند و لذتي كه در وصف نمي آيد بر جان و روان مي نشانند. « تمثيل » از شيوه هاي ادبي مهم در « نظم » و « نثر » و « كلام » است كه هم مشخصه « گويايي » را در كلام و سخن نظم و شعر و نثر و نگارش متجلي مي نمايد و هم مشخصه « زيبايي » را در اين سه شيوه متداول در فرهنگ و ادب به ظهور درمي آورد. در ميراث بزرگ فرهنگ و معارف اسلامي نمونه هاي فراوان از تمثيل هايي را مي يابيم كه تفكر ديني و تعاليم و آموزه هاي اسلامي را به صورتي « گويا » و « زيبا » به نشر و ترويج درمي آورند و مخاطب را در دست يابي به معرفت و بينش و آگاهي در موضوعات مطرح شده در متن فرهنگ و معارف اسلامي موفق مي دارند و به اقناع همراه با لذت هاي معنوي ناشي از نقش آفريني موثر و تحول زاي دو مشخصه گويايي و زيبايي نائل مي گردانند. كلام ذيل از حضرت امام جعفر صادق (ع ) نمونه اي است از آموزه هايي كه در متون روايي اسلام با شيوه تمثيل در صدد انتقال مفاهيم ژرف و تعاليم عميقي است كه خاستگاه اصلي آنها فرهنگ جامع و رهايي بخش اسلامي مي باشد. امام (ع ) در كلامي غني و پربار چنين مي فرمايد : « الداعي بلاعمل كالرامي بلا وتر » « دعوت كننده اندرزگويي كه خود اهل عمل نيست همانند تيراندازي است كه كمان ندارد. » در اين تمثيل « داعي » ـ دعوت كننده با موعظه و اندرز ـ همچون « تيرانداز » است و هر دو در تلاش براي رسيدن به « هدف » مي باشند. هدف داعي نشاندن تير كلام و سخن موثر و متحول بر فكر و جان و روح مخاطب و ارشاد و هدايت است و هدف تيرانداز نشانه روي و دقت كافي و لازم به منظور به خطا نرفتن تير و فروآمدن درست و دقيق آن . و نيز در اين تمثيل « فقدان عمل داعي » همانند « فقدان كمان تيرانداز » است و اين هر دو هر تلاشي براي نيل به هدف و رسيدن به مقصد دارند عبث و بيهوده است . همچنان كه « تيرانداز بدون كمان » قادر به نشاندن « تير » به « هدف » نمي باشد « داعي بدون عمل » نيز هرگز توانا در نشاندن تير كلام و سخن آميخته به موعظه و اندرز در فكر و دل مخاطب نخواهد بود. به جامعه خود بنگريم و در مواجهات و آمد وشدها و گفت و گوها و تعامل ها نظر بدوزيم . آيا مشاهده كرده ايم « دعوت فاقد عمل » كه به طور طبيعي « متجلي در حرف و شعار » مي باشد در مخاطبين اثر بگذارد و تحول ايجاد نمايد آيا « داعي » كه خود « عامل » نيست قادر است با اندرزهاي گوناگون و مواعظ مكرر هر انسان غيرمتعهد و بي تفاوت نسبت به ارزش ها و هنجارهاي پاك و والا را به خود آورد با توجه به واقعيت انكارناپذير « تاثير عمل » در « دعوت واندرز » بايد دقت كافي و مراقبت وافي مبذول داريم تا تلاش ها و فعاليت ها در مسير تبليغ فرهنگ و تفكر ديني و تعاليم و معارف جامع اسلامي در همه ابعاد و موضوعات در « حرف » و « سخن » و « شعار » محدود و محصور نشود و به گونه اي نباشد كه مخاطبان اثري از عمل و رفتار دقيق و جامع الهي و اسلامي در داعيان و تبليغ گران مشاهده ننمايند. اين دقت ها و مراقبت ها بايد در موارد و موضوعات ذيل متجلي گردد تا دعوت ها و تبليغات به هدف و مقصد نزديك شوند : امر به معروف ها و نهي از منكرها در سطوح مختلف اجتماعي و در تمام محيط ها و اماكن و كانون ها و توسط افراد گوناگون . مواعظ و پندها و نصايح كه همواره و در حالات و شرايط مختلف و در محيط هاي كار و تلاش و محافل دوستانه و آمد وشدهاي خانواده ها و مواجهات و معاشرت هاي اجتماعي صورت مي پذيرد. انتقادهاي مفيد و صحيح و سازنده كه بايد انتقادكننده قبل از آن كه برخي از صفات و حالات يا سلوك و رفتار و يا كنش و عملكردهاي ديگران در مسائل مختلف و در عرصه هاي گوناگون تلاش و فعاليت و مديريت را متذكر مي شود و خواهان رفع آنها مي گردد خود به همان معايب و كاستي ها در صفات و حركات و فعاليت هاي خويش توجه و نظر كرده و به رفع آنها اقدام نموده باشد. تعليم ها و آموزش هايي كه در « خودسازي هاي اخلاقي » به كار مي رود و مخاطبان بايد به آنها پايبند گردند و فعل و رفتار خويش را بر مبناي صحيح و منتج از ضوابط و دستورالعمل هاي اخلاقي باروركننده شخصيت هاي سالم و پاك تنظيم نمايند. مراقبت ها و فعاليت هايي كه براي تحقق « پرورش هاي تربيتي پويا و بالنده » صورت مي گيرد و در كانون هاي خانواده و توسط « والدين » به منصه ظهور مي رسد و در محيط هاي تربيتي به وسيله « مربيان » به عينيت درمي آيد و در صورتي كه همراه با « عمل » باشد در كودكان و نوجوانان و جوانان تاثير سريع و عميق برجاي مي نهد. « تبليغ » با تمام ارزش و اهميت و آثار شگرف و همه جانبه آن در گستره جامعه و براي ايجاد تحول و دگرگوني در افراد و متمايل كردن آنها به فرهنگ جامع و رهايي بخش اسلامي در سطوح مختلف و در ابعاد فردي گروهي و سازماني و به ويژه در سطح كلان و توسط مراكز بزرگ علمي و پژوهشي وابسته به حوزه هاي علميه و سازمان هاي وسيع و وابسته به دولت اسلامي و نيز در عرصه هاي « فرهنگ وهنر » و توسط « هنرمندان » و در رشته هاي هنري گوناگون و همچنين در سطح رسانه هاي گروهي به ويژه « مطبوعات » و صاحبان قلم و نگارش و اهل تحقيق و پژوهش و هر نويسنده و شاعر كه بايد گفته ها و نوشته ها قبل از آن كه در فيلم ها به تصوير درآيند و در نقاشي ها و خطاطي ها ترسيم شوند و در داستان ها و نمايشنامه ها و درصفحات روزنامه ها و نشريات و كتاب ها ثبت و نشر يابند در صفات و خصال و رفتار و عملكردهاي اين تلاشگران عرصه هاي فرهنگ و هنر متجلي گردند تا در مخاطبان تاثير و تحول بنيادين ايجاد كنند و در اين صورت است كه « داعيان و دعوت گران عامل » هر كدام « تيراندازان ماهر و توانمند » خواهند بود كه با « كمان هاي عمل » « تيرهاي تفكر و تحول زا و هدايت آفرين » را در سرزمين افكار و قلوب و جان ها و روان ها فرود مي آورند و به هدف مي نشانند. در لسان تمثيل « داعي » همچون « تيرانداز » است و اين هر دو در تلاش براي رسيدن به « هدف » مي باشند. هدف داعي نشاندن تير كلام و سخن موثر و متحول بر فكر و روح مخاطب و ارشاد و هدايت است و هدف تيرانداز نشانه روي و دقت كافي و لازم به منظور به خطا نرفتن تير و فرود آمدن درست و دقيق آن . « فقدان عمل داعي » همانند « فقدان كمان تيرانداز » است و اين هر دو هر تلاشي براي نيل به هدف و رسيدن به مقصد دارند عبث و بيهوده است « تمثيل » از شيوه هاي ادبي مهم در « نظم » و « نثر » و « كلام » است كه هم مشخصه « گويايي » را در كلام و سخن نظم و شعر و نثر و نگارش متجلي مي نمايد و هم مشخصه « زيبايي » را در اين سه شيوه متداول در فرهنگ و ادب به ظهور در مي آورد « تبليغ » با تمام اهميت و آثار همه جانبه آن در گستره جامعه تعليم و آموزش هاي مبتني بر « خودسازي هاي اخلاقي » تلاش براي تحقق « پرورش هاي تربيتي پويا و بالنده » و فعاليت هاي تلاشگران عرصه هاي فرهنگ و هنرو مطبوعات فقط با خروج از « حرف و شعار » و پيوند با « عمل و رفتار » تاثير مي نهد و تحول ايجاد مي كند
سه شنبه 18 تير 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تابناک]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 212]