تور لحظه آخری
امروز : چهارشنبه ، 14 آذر 1403    احادیث و روایات:  امام صادق (ع):شش (صفت) در مؤمن نيست: سخت گيرى، بى خيرى، حسادت، لجاجت، دروغگويى و تجاوز.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

آراد برندینگ

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

زانوبند زاپیامکس

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

پوستر آنلاین

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

ساختمان پزشکان

محصولات فوراور

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

دوربین سیمکارتی چرخشی

همکاری آی نو و گزینه دو

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

الک آزمایشگاهی

الک آزمایشگاهی

خرید سرور مجازی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

لوله و اتصالات آذین

قرص گلوریا

نمایندگی دوو در کرج

خرید نهال سیب

وکیل ایرانی در استانبول

وکیل ایرانی در استانبول

وکیل ایرانی در استانبول

رفع تاری و تشخیص پلاک

پرگابالین

دوره آموزش باریستا

مهاجرت به آلمان

بهترین قالیشویی تهران

بورس کارتریج پرینتر در تهران

تشریفات روناک

نوار اخطار زرد رنگ

ثبت شرکت فوری

تابلو برق

خودارزیابی چیست

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1837991318




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

سينما - داوري تخصصي و داوري پوپوليستي


واضح آرشیو وب فارسی:همشهری: سينما - داوري تخصصي و داوري پوپوليستي


سينما - داوري تخصصي و داوري پوپوليستي

احمد ميراحسان:آيا برخورد به جشن انجمن منتقدان سينما و بررسي گزينش‌ها فراتر از جزئي‌نگري و مجادلات ژورناليستي، نوعي پيچيده‌سازي و فلسفه‌بافي نالازم و روشنفكرانه و كسالت‌بار است؟

از نظر گروهي كه صرفا علاقه‌مند به همين توجه به امور ملموس و محسوس و جزئي و... هستند و حوصله دردسر بررسي‌هاي انتقادي را ندارند كه درگير كليت نظام اجتماعي و يا نظام فكري و هر كل ديگري مي‌شود، البته، ورود به مباحث بنيادين، نظري، فكري و ساختاري، غيرضروري و فلسفه‌بافي و پيچيده‌نهايي است! اما من برعكس، معتقد به رابطه فعال جز و كل در همه موارد و از جمله بررسي منصفانه و علمي و نقد جشن انجمن منتقدان سينما هستم: تحليلي مستدل و رها از انواع توهمات و توطئه‌انديشي از يك سو، و راستگو و شجاع در اشاره به آسيب‌هاي اصلي و ريشه‌اي از سوي ديگر براي درك عميق بحران‌ها ضروري است. آشكارا بگويم كه در اين مورد بيشتر توجه‌ام به درك واقعيات ريشه‌اي مشكلات يك نهاد صنفي است كه سبب بروز كاستي‌هايي مي‌شود. براي همين فكر مي‌كنم درك مشكلات انجمن منتقدان، و به نظرم انجمن‌هاي نظير آن، در نظام اجتماعي ما بدون انديشيدن به فرآيند رهايي‌بخش عقل ارتباطي و گسترش بحث به حوزه عقلانيت ارتباطي در جامعه ما و درك بحران نهادهاي صنفي و نوع فعاليت سنديكاليستي در حوزه عمومي و اشكال ديگر كار جمعي و موانع آن و سوء‌تفاهم عليه آن و ماهيت بحران‌زاي برخورد نصفه نيمه‌اي ما به نهادهاي صنفي مستقل و بحران سازماندهي ظاهرا مدرن در فضاي بقايايي افكار ما قبل مدرن و... ممكن نيست. بررسي عمل ارتباطي صنفي فارغ از سلطه و قدرت و داوري تخصصي بدون غرق شدن در پوپوليسم و ميانمايگي و عامه‌پسندي و طرح ناتمام نهادهاي جديد ميان ما و... اينها مسائلي است كه بدون توجه به آن و به تعاريف روشن كار صنفي و كار تخصصي و ارتباط آنان با هم و عدم مداخله يا مداخله نهادهاي رسمي و...، حرف زدن از گزينش‌هاي صنفي به يك ابراز سليقه سطحي منجر مي‌گردد.
براي ما مهم است كه ضمن توجه به جزئيات مثبت و منفي با تحمل نقد و رواج آن، به بحران‌هاي ساختي جامعه خود نيز توجه كنيم و از فكر راه‌چاره و بهبود برآييم و منتقدان بيش از هر كس بايد برد‌بار و مشتاق نقد باشند. چه كسي است كه رها از اغراض و پيش‌داوري با درك و تحليل رويدادهاي 200 ساله اخير ايران، نداند آلترناتيو انقلاب، به معني آن بود كه از اين راه، عقب‌ماندگي‌هاي ايران در همه سطوح و از جمله سازمان اجتماعي جبران گردد. جامعه‌اي سالم‌تر، پيشرفته‌تر، صحيح‌تر برقرار مي‌گردد، اقتصاد جامعه رونق مي‌يابد بهترين دستاوردهاي بشر معاصر بنا به الگوهاي خدمتگزاري و وظايف مدني و حقوق مدني بنشيند و حتي اشكالات تجربه سياسي مدرن و نفوذ سرمايه‌داران و نمايشي بودن انتخابات يا دست به دست داشتن قدرت پشت‌پرده و دموكراسي‌هاي اليگارشيك نفي شود. و واقعا از آرا و عقيده آزادي و عدالت دفاع شده و رشد علم و نوسازي و توسعه آموزش و اخلاق شهروندي تضمين گردد الي آخر. آيا اسلام جز اجراي اين درخواست‌هاي مدني و عدالت و اخلاق و آزادي و پيشرفت، ادعايي داشته است؟
در اين ميان توسعه نهادهاي عمومي، در برابر قدر قدرتي طبيعي و بديهي دولت‌ها به عنوان ضامن نقش مردم و دفاع از منافع صنفي‌شان، يك راه‌حل منطقي شمرده شده و هميشه تامين آزادي فعاليت‌ نهادهاي مستقل صنفي مدنظر مصلحان اسلامي 200 ساله اخير بوده است. نهادهاي سياسي آزاد و مستقل نيز به معني راهي براي ممانعت از استبداد شمرده شده است. خوب دفاع از انجمن‌هاي مستقل و تقويت آنها از همين يك زاويه ديد هم كه باشد اهميت دارد. آيا رفاه و امنيت اجتماعي و توليد شكوفاتر و جامعه سالم‌تر و مطبوعات آزادتر و انتخابات صحيح‌تر برگزار مي‌كنيم يا در سياست و اقتصاد و فرهنگ و قضاوت به ناكارآمد كردن نهادهاي مدني گرايش مي‌يابيم؟ و همه وعده‌ها را فراموش مي‌كنيم و به بهانه دشمن خارجي همه امور را بدون نقد وامي‌گذاريم؟
به نظرم دفاع از نهادهاي صنفي نظير انجمن منتقدان سينما وظيفه ماست و فعاليت‌هاي آن را بايد با نقد بهبود بخشيد و به تحليل منصفانه پاره‌اي نارسايي‌ها پرداخت.
درباره اين انتخاب‌ها لااقل دو برخورد وجود دارد:
1 – اعتراض به آنكه مثلا چرا آنها انتخاب نشده‌اند و اينها را برگزيده‌ايد! اتفاقا طي دو سه يادداشت دوستاني به نام من كنار منتقدان ديگري چون بابك احمدي، ايرج كريمي و ... اشاره كرده بودند، كه از لطف‌شان سپاسگزارم، اما پاسخ روشن است و ساده : انتخاب نشديم زيرا انتخاب‌كنندگان معين ـ پنج نفر يا 500 نفر يا پنج ميليون يا 50 ميليون ـ در هر صورت و هر سطح از آگاهي و هر وضعيتي ـ بالاخره به من يا مثلا كاووسي يا كاهه و اسلامي و... راي نداده‌اند و هيچ عقلي هم نمي‌پذيرد كه ما حق داريم به كساني فرمان بدهيم. بايد طبق نظر ما جهانبخش نورايي يا احمد ميراحسان يا هر منتقد ديگري را برگزينند. خوب يا بد، درست يا غلط، مكانيسم راي اكثريت، هر چند ناقص، فعلا بهترين الگوي انتخاب‌هاي عمومي و يا گروهي و صنفي است. (البته اگر از راي واقعي حفاظت به عمل آيد و با تقلب و ترفند مانع تجلي اراده اكثريت نشويم!) اما...
2 – اما برخورد دوم، خود را از اين گونه اعتراضات نامعقول مي‌رهاند و توان برخورد پيچيده‌تر و ژرفتري دارد. يعني با بررسي مكانيسم و ساختارها و سيستم‌ها و كاركردها مي‌كوشد تشخيص دهد كه انتخابات در عناصر اصلي تحقق خود دچار بحران و كاستي ذاتي است يا از انسجام برخوردار است و از منطق خود به‌درستي پيروي مي‌كند و فاقد بحران و نابجايي است.
تشخيص نقص‌هاي يك سيستم و پيشنهاد مستدل براي بهبود كار ولو يك قدم به جلو، به نظرم عاقلانه‌ترين كارهاست. من اين شناخت ريشه‌اي و پيشنهاد معقول راه‌حل‌هايي براي بهبود و اصلاح را به هياهوي تحريم و اسنوبيسم خنثي و سوبژكتيويسم شبه روشنكفرانه، ترجيح مي‌دهم.
اگر تقلبي وجود دارد بايد فاش شود و اگر، ناتواني و ناداني‌هايي در كار است بايد فاش گفته شود، ليكن از بايكوت و توهم براندازي و توقع تولد بهشت‌ برين با نفي‌گرايي راديكال، هزار بار اثبات شده، كار بر نمي‌آيد و جز پوچي نمي‌زايد.

واقعيت آن است كه اگر ما دركي منسجم، مجرب و آگاهانه از تاسيس نهادهاي اجتماعي مثل سنديكا و هر نهاد صنفي و انجمن نداشته باشيم، اگر به هر دليل نظير تاثير قدرت، دركي بسته و تمركز‌گرا عدم باور به ساز و كار دموكراتيك، از شكل و ظاهر سازماندهي مدون سود‌جوييم، اما به رعايت دقيق قواعد ساختاري و كاركردي موجوديتش بي‌اعتنا باشيم و بخواهيم نصفه نيمه‌اي از آن سود جوييم و با ظاهر دموكراتيك، سايه‌اي از اعمال قدت و نفوذ بر آن بيفكنيم يا تناقص حقوق شهروندي در نهادهاي صنفي و نظام مسلكي را رفع ننماييم يا درك درستي از تمايز عملكرد يك نهاد صنفي و سنديكايي، با يك كانون نخبگان و داوري انتقادي، نداشته باشيم و همه چيز را غرق در ادراكي پوپوليستي كنيم و از يكي كاركرد ديگري بطلبيم، بدون ترديد هر بار دچار بحران و آشوب و نابجايي و كار صوري و اغتشاش و آشفتگي خواهيم شد، از جمله بحران‌هاي موجود در يك جشنواره يا گزينش در ميان ما بسياري اوقات نه حاصل سرشت و ماهيت غيرقطعي در داوري، بلكه حاصل اين نقض‌ها، مداخله‌ها و فقدان عمل سيستماتيك و مبتني بر تعاريف روشن و عملكردهاي معقول و علمي و مدرن است.

پس از اينجا آغاز كنيم و ببينيم آيا انجمن يك نهاد صنفي است يا يك نهاد ارزش‌گذاري؟
آيا انجمن منتقدان سينما، يك سنديكاي مستقل است؟
آيا مطلقا نهادي در حوزه رها از سايه قدرت و نفوذ سازمان قدرتي است كه كارش حكم و اجراي حكم دلخواه است؟ آيا به شيوه‌هاي پيچيده‌تر نهادي وابسته است؟
آيا عملكرد صنفي دارد و همه اعضاي صنف را گرد مي‌آورد؟ آيا مثل هميشه ما به تقليد از تجربه دموكراتيك، نهادي ظاهرا مدرن با محتوايي غيردموكراتيك تاسيس كرده‌ايم كه به‌ناگزير به بحران كشيده مي‌شود و حاضر هم نيستيم سازمان و محتواي ماقبل مدرن آن را همان مانع اصلي بدانيم؟
آيا اين انجمن از استقلال و در نتيجه اعتبار و احترام براي جلب هر منتقد با هر عقيده و امكان قدرت‌گيري هم جريان صنفي و هر نگرش و احراز قدرت اداره‌ نهاد با راي واقعي برخوردار است؟ يا عواملي سبب عدم حضور نيروهاي معتبر شده است و از طرف ديگر با شگردهايي تعداد فراواني از افرادي كه شرايط احراز عضويت را ندارند به نهاد صنفي وارد شده و آراي موثر را در خود منحل مي‌كنند و همين باعث عدم شركت فعال و سرخوردگي مي‌شود؟ اصرار نهادهاي قدرت و وزارتخانه‌اي در كنترل مديريت نهاد صنفي آن را، ناكارآمد و بي‌اعتبار مي‌نمايد؟ يا نه، اساسا انجمن منتقدان سينما، درخشان‌ترين دوران فعاليتش را سپري مي‌كند و تلقي ديگران از نهاد صنفي و برداشت غلط‌شان و تخريب رقبا از سبب‌هاي اعتراض است و بايد به‌گونه‌اي ديگر به كار انجمن نگريست؟...
اينها از جمله سوالاتي است كه كمتر مطرح شده و مورد بحث قرار گرفته است.
در واقع دوست نداشتن گفت‌وگوي آزاد و انتقادي به‌طور رسمي و انواع مشكلات بر سر راه نقد در جامعه ما، دودش به چشم خود نهادهاي اجتماعي مي‌رود كه قدرت خود تصحيح‌گرش نابود مي‌گردد. مهم‌ترين علت فروپاشي بلوك شرق همين فضاي بسته و ناممكن بودن گفت‌وگوي آزاد و موثر در تصحيح نهادهاي مستبد قدرت خودسر و خودمحور بوده است، كه هرچه اوضاع خراب‌تر مي‌شد بيشتر به‌طور ذهني و تحت كنش‌هاي اطلاعاتي مردم را وادار به تمجيد مي‌كردند يا خود از خويش ستايش مي‌نمودند و خود را به نابودي مي‌كشاندند. به نظرم اگر ما به يك نهاد سنديكايي، امكان داوري عمومي و ارزش‌گذاري بدهيم، در آن صورت حق نداريم از انتخاب ميانمايه و عامه‌پسندش ابراز نگراني كنيم. در واقع در اينجا همه افراد صنف از حق طبيعي خود سودجسته‌اند و انتخاب خود را كرده‌اند. اما مشكل از اصل و همين ماجراست زيرا هرگز براي هيچ تشخيص تخصصي به عموم رجوع نمي‌شود. انتخاب عمومي درباره پديدارهاي مربوط به عموم و زندگي‌شان محترم و ناگزير است. اما نه براي تشخيص تخصص! يعني اگر شما محبوب‌ترين پزشك شهر را بخواهيد انتخاب كنيد حتما بايد همه شهروندان حق انتخاب داشته باشند و از آنها بپرسيد. اما انتخاب حاذق‌ترين و استادترين پزشك مسلما بايد از سوي كانون پزشكان صورت گيرد و آنان داوراني برگزيده و صالح و صاحب‌نظر گردآورند و پس از بررسي همه‌جانبه، موثرترين، دانشمندترين و متخصص‌ترين پزشك را معرفي كنند! در انتخاب انجمن منتقدان اين اصل نديده انگاشته شده است.
شركت همه اعضاي يك صنف و انتخاب‌شان مي‌تواند محبوب‌ترين‌ها را در مقياس راي‌دهندگان معين سازد، اما براي تعيين چهره برتر از نظر حرفه‌اي، بايد گروه داوري معتبر (كه البته ذاتا نسبي است)، طبق شرايط تعريف شده‌اي و موازين معيني برگزيده و بنا به معيارهاي مورد توافق و تخصصي و تاحد ممكن جامع به وجوه گوناگون فعاليت نامزدها، مثلا فيلمنامه‌نويسان، بازيگران، منتقدان و كارگردانان، راي دهند و در آن صورت، بر فرض وجود سلامت راي‌گيري و عدم مداخله، مي‌توان اين فرآيند را داراي روندي سالم در انتخابي معقول اعلام كرد.
ولي به نظرم اولين مشكل ما، هويت نصف نيمه‌ نهادهاي صنفي- نيمي دموكراتيك، نيمي غيردموكراتيك- از يك‌سو و قاطي شدن نقش‌ها و عدم تعريف و درك علمي از كاركردهاي سيستم صنفي است. اين است كه با افتخار از نقش 200 نفري كه مشخص نيستند چه صلاحيتي در داوري و انتخاب دارند حرف مي‌زنيم.
اگر يك گروه متخصص داوري و داراي اسم و رسم و صلاحيت كه شايسته قضاوت‌اند وجود داشت مي‌شد پرسيد: شما چگونه مجله فيلم و گلمكاني و اين همه نقش و تاثير را نديده گرفته و حتي در كليپ مراسم نشاني از مجله فيلم نيست؟
شما چگونه جدا از سليقه، در مقام داور، نقش مهرجويي و كيارستمي و مخملباف را در مقام قضاوت منصفانه و تخصصي، مي‌توانيد نديده گيريد و نقش و تاثير و فرابردن شأن سينماي ايران به وسيله آنان را نفي كنيد و با بغض به واقعيت مسجل حضور آنان بنگريد؟
شما چگونه مي‌توانيد مدعي عدم سيطره مستقيم و غيرمستقيم مركز قدرت و نظر حكومتي باشيد و با اين همه در برابر كنش مستقل سينماي منتقد و نقد معترض و جهان انديشگون سينماي مشهور به جشنواره‌اي چنين از خود سليقه عاميانه بروز دهيد؟ و الي آخر.
اما وقتي پاي راي بي‌شكل و بي‌تعريف‌شدگي و بي‌معيار و پوپوليستي و عامه‌پسند هياتي و صنفي همگان به ميان مي‌آيد به هيچ‌وجه نمي‌توانيم از مقياس‌ها، تعريف‌هاي مشترك تخصصي، اعلام موازين و داوري عقلايي حرف بزنيم، ميانمايگي و آينه واقعيت همگاني بودن و سازهاي ناكوك در يك داوري صنفي كه كارش داوري نيست بديهي است.
مشكل انجمن را بررسي كنيم
به هر رو ديديم انجمن منتقدان سينما (فيلم) پديده‌اي است موزون با ساختارهاي نصفه‌نيمه‌ جامعه ما، چيزي معلق بين يك برداشت برساخته و پيرو تجربه تشكيلاتي جامعه مدرن و ضرورت‌هاي آن، در شرايط فرمانفرمايي‌مسلكي سليقه‌اي و سايه ايدئولوژيك و انواع مداخلات مستقيم و غيرمستقيم دولتي و ناتواني از سازمان‌يابي مدرن و سنديكايي.
يعني اگرچه انجمن‌هاي پس از انقلاب، تحت تاثير نهادهاي صنفي برآمده از تجربه دموكراتيك پديدار شدند، اما به همان ميزان اكراه ما از اعتراف به اين پيروي، آنها را از ماهيت حرفه‌اي، آزاد، عمومي و رها از وابستگي‌ها و همچون نهادي مدافع منافع صنف و حرفه و آزاد در تقابل با تصميمات دولت و مخير در ابراز اعتراض علني و حق اعتصاب از تعدي نهادهاي رسمي، دور و به اشكال گوناگون در سايه حضور، تصميمات، تمايلات، مديريت، مداخله، سيطره دولت، تمركز نگرش و برداشت‌هاي مسلكي آن قرار داديم. اشتباه نشود. من هيچ تمايلي به ايجاد توهم در مورد توطئه حكومت و دخالتش در انتخاب 200 منتقد و همدستي روساي انجمن به جاي مدلول‌ها بايد به اصل پرداخت من كاري به اين جدل ندارم و عقيده دارم اشكال پديدار شده در داوري غيرحرفه‌اي از سوي اعضاي رسمي يك صنف و سازمان‌يافته در انجمن منبعث از يك بحران ساختاري، انشقاق اساسي و واگرايي‌هاي دروني تشكيلاتي است كه شكل حرفه‌اي دارد و محتواي واقعي‌اش به غايت، غيرحرفه‌اي است. البته بي‌شك به نشانه‌هاي مختلف متوسل مي‌شوم. مثلا چگونه اعضاي جدي، مسوول، واقعي و آگاه يك حرفه‌اي متشكل شده در انجمني صنفي مي‌توانند تا اين حد نسبت به واقعيت فعاليت سينمايي، به ويژه نقد و افراد موثر از نظر سبك و استقلال و شالوده تئوريك و حرف نو و به خصوص مهم‌ترين مجله نقد فيلم كه طي سال‌هاي طولاني پس از انقلاب وظيفه پرورش نسل دوستداران آگاه سينما را به دوش داشته جاهل باشند؟ چرا حتي در كليپ معرف، نشاني از مجله فيلم نيست؟ سينما در ايران پس از انقلاب، بدون نام مجله فيلم، وجود ندارد. اين يك نشانه براي من براي تامل درباره مباحث ساختاري تشكيلات صنفي سينما ميان ما، رابطه آن با قدرت، تناقضات دروني آن، عوامل ضدحرفه‌اي در ساختار ظاهرا حرفه‌اي آن، رابطه نظام مسلكي و سازمان‌هاي دموكراتيك و نابلدي ما در فهم نقش نهادهاي دموكراتيك مختلف و تفاوت‌شان است.
البته در همه اين مسائل، حقايقي را موثر مي‌دانم. اينكه در تمام سال‌هاي اخير، در فضاي نقد فيلم، روز به روز تفكر به عقب نشسته دشمني با آگاهي،‌ روشنفكري، ساختارهاي بديع، خلاقيت‌هاي نو آشنازدايي و كار هنرمندانه رواج يافته و كار به آنجا كشيده كه به بهانه ستايش از عامه‌پسندي، عاميانه‌گري و ميانمايگي و ابتذال ستوده و توجيه مي‌شود. اصلا ديگر حرف بر سر آثار خوش‌ساخت و تاثيرگذار و مردم‌پسند نظير كارهاي هيچكاك يا فورد كاپولا، باني و كلايد يا بر باد رفته، آپارتمان، اسپارتاكوس يا لورنس عربستان يا گاو خشمگين، كازابلانكا نيست، بلكه ستايش ابتذال به بهانه فروش است! پوپوليسم از يك سيستم حاكم بر ذهن تازه‌كار و منعطف جواناني سرايت مي‌كند كه ديگر نمي‌فهمند فيلم هنرمندانه، خلاق و غيركليشه‌اي مثل هر اثر هنري فراتر از تقليد و ميانمايگي چه ارزشي دارد و چرا فيلم خوب و ماندگار اين آثار است. بين دكتر ژيواگو و فيلم‌ ديگري حتي اگر فيلم‌هاي اخير پرفروش‌تر از فيلم نخست باشد فرقي ماهوي است و فيلم خوب يك حرف انتزاعي است كه هر كس چيزي را خوب مي‌داند و نمي‌توان سينماي سرهم‌بندي شده آقاي صفايي را بنا به همين روحيه پوپوليستي و ستايش از عامه‌پسندي، فيلم خوب و چيزي همرديف كارهاي مهرجويي دانست و ما مي‌بينيم به نام فيلم خوب، آشغال‌هاي اخير تارانتينو و امثالهم را مي‌گذارند. خوب رواج اين ديدگاه در مطبوعات ما مي‌خواهيد نتيجه‌اش چيزي بهتر از نتايج جشن منتقدان شود؟ آيا غرق كردن داوري تخصصي كه البته خود ماهواً نسبي است، در آراي انبوه اعضاي صنف كه از شايستگي‌ها و ناشايستگي‌هايي برخوردارند و شأن داوراني با حداقل امتيازهاي لازم را ندارند، يعني مداخله امر صنفي در امر تخصصي، راهي براي مقابله با سينماي روشنفكري و نقادانه به سود امر سياسي و تفكر پوپوليستي و پس راندن نيروي نقد به سود ميانمايگي نيست؟ چيزي كه غالبا دولت‌هاي ناخشنود از انتقاد، از آن استقبال مي‌كنند!
 سه شنبه 18 تير 1387     





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: همشهری]
[مشاهده در: www.hamshahrionline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 136]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب




-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن