تور لحظه آخری
امروز : چهارشنبه ، 28 شهریور 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):هر كس مى خواهد دعايش مستجاب شود و غمش از بين برود بايد گره از كار گرفتارى باز كند....
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

تریدینگ ویو

کاشت ابرو

لمینت دندان

لیست قیمت گوشی شیائومی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

طراحی کاتالوگ فوری

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

وکیل کرج

خرید تیشرت مردانه

وام لوازم خانگی

نتایج انتخابات ریاست جمهوری

خرید ابزار دقیق

خرید ریبون

موسسه خیریه

خرید سی پی کالاف

واردات از چین

دستگاه تصفیه آب صنعتی

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

خرید نهال سیب سبز

قیمت پنجره دوجداره

بازسازی ساختمان

طراحی سایت تهران سایت

دیوار سبز

irspeedy

درج اگهی ویژه

ماشین سازان

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

شات آف ولو

تله بخار

شیر برقی گاز

شیر برقی گاز

خرید کتاب رمان انگلیسی

زانوبند زاپیامکس

بهترین کف کاذب چوبی

پاد یکبار مصرف

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

بلیط هواپیما

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1816543204




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

نويسنده: ابوالقاسم يعقوبي اسلام و محيط سالم اخلاقي (قسمت دوم)


واضح آرشیو وب فارسی:فارس: نويسنده: ابوالقاسم يعقوبي اسلام و محيط سالم اخلاقي (قسمت دوم)
خبرگزاري فارس: فساد اخلاقي و فروپاشي ارزش‌ها, نه تنها كشورهاي غربي و به اصطلاح متمدن, بلكه سراسر دنيا را فرا گرفته است. فضيلت‌هاي انساني فراموش شده و ارزش‌هاي معنوي در پيوندهاي اجتماعي كم فروغ شده است. در اين مقاله به راه‌‌هاي مقابله با اين مساله پرداخته مي شود.
آزرم, از نتيجه هاي پاكدامني به شمار مي رود و نقش كليدي در سالم سازي جامعه اخلاقي دارد. آزرم, استوار كننده ايمان و از پايه هاي اصلي دين است. كسي كه از اين ويژگي بي بهره است, ايمانش كاستي دارد. جامعه اي كه اين خوي پسنديده در آن جريان دارد و اين چشمه جوشان و پرخير و بركت عطشها را فرو مي نشاند, در بهره وري از ديگر خويهاي نيك, توانا خواهد بود.

به فرموده مولي علي(ع):(الحياء مفتاح كل خير)22
آزرم كليد هر نيكي است.

اين حقيقت كه شرم و آزرم, جلو افسار گسستگيها را مي گيرد و باز دارنده از بسياري گناهان اجتماعي ديگر و سرآمد خوبيهاست, در بيان امام صادق(ع) نموده شده است:

(انظر يا مفضل الي ماخصّ به الأنسان دون جميع الحيوان من هذا الخلق, الجليل قدره. العظيم غناؤه, اعني الحياء فلولاهُ لم يقرَ ضيف ولم يوف بالعدات ولم تقض الحوائج ولم يتحرالجميل ولم يتنكّب القبيح في شيء من الأشياء, حتي ان كثيراً من الأمور المفترضة ايضاً انما يفعل للحياء فان من الناس من لولا الحياء لم يرع حق والديه ولم يصل ذا رحم ولم يؤد امانة ولم تعف عن فاحشة.)23
اي مفضل! بنگر به آن ويژگي كه انسان از ديگر حيوانها ممتاز گشته و آن نعمت شرم و آزرم است. اگر اين نعمت, در وجود انسان نبود, هيچ مهماني نوازش نمي شد و به وعده ها وفا نمي شد و نيازهاي مردم انجام نمي گرفت و زيباييها رواج نمي يافت, از زشتيها جلوگيري نمي شد. حتي بسياري از واجبات, كه به خاطر شرم و آزرم, انجام مي گيرد, ترك مي شد, چه اين كه گروهي از مردم, اگر شرم و آزرم نبود, حق پدر و مادر را پاس نمي داشتند و به خويشاونداري و پس دادن امانت اهميّتي نمي دادند و از هيچ كار زشتي روي گردان نبودند.

اين بود نگاهي گذرا به برخي از جلوه هاي جامعه اخلاقي در ديدگاه اسلام. اينك مي پردازيم به بررسي شيوه ها و راههاي رسيدن به جامعه سالم اخلاقي.

پديدآورنده هاي جامعه سالم اخلاقي
براي تحقيق هر پديده اي, نخست بايد شرايط آن را فراهم ساخت, آن گاه به فكر پديدآوردن آن برآمد. به سخني ديگر, زدودن و به يك سونهادن بازدارنده ها و پديدآوردن شرايط, دو ركن اساسي و زيربنايي در پياده كردن طرحها و برنامه هاي اجتماعي, اقتصادي, سياسي, فرهنگي و معنويند. براي رسيدن به جامعه سالم اخلاقي, بايد به اين دو نكته توجه داشت. هم بايد باز دارنده ها و هم نبايدها را شناخت و جامعه را از آن دور ساخت و هم بايد وادارنده ها و بايدها توجه كرد و اجتماع را به آن سمت و سوي پيش برد. بذر هر چند سالم, در زمين شوره زار و نامساعد, نتيجه و محصول نمي دهد. پاكسازي جامعه, مقدمه اي است براي بازسازي و بهسازي آن. بدين جهت, پيامبران الهي, در شيوه تربيتي خود, همواره تهذيب را بر تعليم پيش مي داشته اند.

در ادامـه اين نوشتـار, اشاره اي خواهيم داشت به بازدارنده هاي جامعه اخلاقي.

بازدارنده ها
1 . ناداري و دشواريهاي اجتماعي: انسان به گونه فطري دو نوع نياز دارد: نياز مادي و نياز معنوي. اين دو بعد, بايد همآهنگ برآورده گردد. بشر, موجودي است تركيب شده از اين دو عنصر. اگر از نظر مادي بهره مند نباشد, نمي تواند به سوي عالم معني حركت كند. ناداري هم مرگ تن و هم مرگ روح است: (شكم گرسنه ايمان ندارد). حديث (فلولا الخبز ماصلّينا وماصمنا...)24 به اين معناست كه اگر به بُعد مادي وجود آدمي توجه نشود, جنبه معنوي تباه مي شود.از اين روي, مديران جامعه و دست اندركاران نظام اقتصادي و اجتماعي, بايد به زندگاني و دشواريهاي روزانه مردم, توجه داشته باشند و براي سامان دادن به دشواريهاي اجتماعي و برطرف كردن نارساييها, همت ورزند. برنامه ريزي, براي زدودن دشواريهاي اقتصادي و اجتماعي از مهم ترين مسائل براي پديد آوردن جامعه سالم اخلاقي است. هيچ دشواري را به تنهايي نبايد سنجيد. پيوستگي مسائل اجتماعي ايجاب مي كند كه هر مسأله اي با نگريستن به ديگر دشواريهاي اجتماعي, به حساب آيد و در مجموع براي آن, برنامه ريزي شود.

برخورد جدي و زيربنايي با فساد اخلاقي و اجتماعي و گونه هاي آن, سبب مي شود كه دست اندركاران و مديران كشور, هر دشواري را از سرچشمه شناسايي و سامان بخشند. بسياري از بزه كاريها, دزديها, اعتيادها رشوه خواريها و... بر اثر تنگناهاي اقتصادي و دشواريهاي مادي و اجتماعي به وجود مي آيد. علي(ع) مي فرمايد:

(العسر يفسد الأخلاق)25
حكومتي كه بر پايه باور مردم استوار است, بايد به اين نكته توجه داشته باشد كه بسياري از نابسامانيهاي اجتماعي و اقتصادي, سبب سستي ارزشهاي ديني و اخلاقي مي شوند و زمينه هاي فساد و كژ روي را فراهم مي سازند. منكر اقسام و اشكال گوناگون دارد و به فرموده مقام معظم رهبري:

(منكرات هم اخلاقي, هم سياسي و هم اقتصادي است)26

وظيفه ديني و قانوني مديران كشور است, جلو كارهاي ناپسند را بگيرند و اين با پند و اندرز امكان پذير نيست. هر دشواري را بايد از راه مناسب با آن, بر طرف كرد. اگر تشكيلات اقتصادي جامعه, ناسالم باشد, گونه هاي فساد و كژ روي را در خود پرورش مي دهد. از اين روي, مي بينيم اميرالمؤمنين(ع) در تعريف و ترسيم جامعه كوفه, روي اين مسأله انگشت مي گذارد:

(ما اصبح بالكوفة احداً الا ناعما ان ادناهم منزلة ليأكل البرّ ويجلس في الظّل ويشرب من ماء الفرات.)27
هيچ كس در كوفه نيست, مگر آن كه در حال رفاه زندگي مي كند. پايين ترين افراد نان گندم (بهترين تغذيه آن زمان) مي خورند و خانه دارند و از آب فرات (بهترين آب آشاميدني آن زمان) مي نوشند.

نا رساييهاي زندگي اجتماعي, در رگ و ريشه هاي حيات مردم اثر مي گذارد و صفا و معنويت زندگي را از آنان مي گيرد. در نتيجه, گاه پرداختن به خود و زدودن زشتيها و پستيهاي اخلاقي, فرا نمي رسد.

2 . زياده روي و زندگي آرايي:به همان اندازه كه ناداري و دشواريهاي مادي بحران آفرين هستند و سبب نابودي اخلاق انساني مي گردند, رفاه زدگي, زندگي آرايي و... فروپاشي ارزشها و برتريها را در پي دارند.

زياده روي (اسراف) بيهوده هزينه كردن (تبذير) و خوشگذراني فراموشي آفرين (اتراف) سلامت و سعادت جامعه را تهديد مي كنند.

زندگي آرايي بي حدّ و مرز, آشيانه فساد است و سبب دلمردگي و بي تحركي مي شود. همنشيني و رفت و آمد با ثروتمندان خوشگذران و بي درد و بي احساس, سبب دلمردگي مي شود و بسان نشستن با مردگان است28.

اگر جامعه اي بخواهد, به فضاي سالم اخلاقي و محيط صالح انساني دست يابد, بايد زمينه هاي اتراف و اسراف را از بين ببرد و فاصله بين نادار و دارا را به پايين ترين درجه آن برساند. هنگامي روح حاكم بر جامعه, ميدان دادن به ثروتمندان باشد, بر پا داشتن جامعه اخلاقي دشوار, بلكه غير ممكن است.

البته مقصود از اين مطالب, اين نيست كه مال و جلوه هاي زندگي پليدند و شر, بلكه سخن اين است كه رذائل و رفتارهاي ناپسند و زشت, بيشتر از سوي كساني به جامعه راه مي يابند و دامن خانواده ها را مي گيرند و سبب بي خانماني و... مي شوند كه بي رنج و تلاش, به اندك زماني, به ثروتهاي كلان, دست يابيده اند و غير مسؤولانه و بدون اين كه در برابر سرنوشت جامعه, آينده كشور و... احساس مسؤوليتي بكنند, در راه خواسته هاي, نابحق خود, هزينه مي كنند.

از اين روي, دولت و نظام اسلامي, براي مبارزه با ناهنجاريها, ابتدا بايد اين مردابهاي نفرت انگيز را بخشكاند و با برنامه ريزي, زمينه به دست آوردن ثروتهاي كلان را, كه بيشتر از راههاي نامشروع به دست آمده, از بين ببرد و نگذارد كه تمامي سرمايه هاي ملي در چند خانواده بي فرهنگ و بي درد, دست به دست شوند و ديگران در آتش فقر بسوزند و افزون بر اين, در منجلاب, بي فرهنگي ثروتمندان بي درد و نودولتان, فرو روند.

پرواضح است كه اين انقلاب عظيم و خانه تكاني جدّي از هر كسي بر نمي آيد. كساني مي توانند دست زالوصفتان را از بين ببرند, كه بسان زالو, در پيكر جامعه, در مقام و موقعيتي بالا, جا خوش نكرده باشند و منابع و ثروتهاي عمومي را به بهانه هاي گونه گون, هزينه نكنند و زندگي آن چناني و رفت و آمدهاي دور از شأن جامعه اسلامي نداشته باشند و در كنار سفره رنگين, ثروت اندوزان بي درد و بي احساس, ننشسته باشند. چه زيباست كه مسؤولان و كارگزاران نظام اسلامي اين فراز از نامه حضرت امير(ع) را به عثمان بن حنيف سرلوحه كار خويش قرار دهند:

(... پسر حنيف! به من خبر رسيده است كه مردي از جوانان بصره تو را بر خواني خوانده است و تو, بدان جا, شتافته اي. خوردنيهاي نيكو برايت آورده اند و پي در پي كاسه ها پيشت نهاده. گمان نمي كردم تو مهماني مردمي را بپذيري كه نيازمندشان به جفا رانده است و بي نيازشان خوانده. بنگر ـ كجايي ـ و از آن سفره چه مي خوايي. آنچه حلال از حرام نداني بيرون انداز و از آنچه داني از حلال به دست آمده در كار خود ساز.)29

3 . پوشيدگي برنامه ها: پوشيدگي برنامه, مردم را سر در گم مي كند و اعتماد و امنيت آنان را از بين مي برد و دست و دل آنان را از كار باز مي دارد. زيرا گمان مي برند آنچه امروز ساخته شده, فردا به دست كارگزاري ديگر, ويران مي گردد.

اين, از مسائل مهم و اساسي است كه اگر مردم, به مسؤولان و مديران كشور, بي اعتماد شوند و به برنامه ريزيهاي آنان به ديد شك بنگرند, پيامدهاي ناگواري براي اجتماع خواهد داشت.

از اين روي, كارگزاران نظام بايد به روشني برنامه خود را براي مردم بيان بدارند و هرگونه ابهام و پيچيدگي از برنامه را بزدايند و اگر از سوي دشمن درباره برنامه مسائلي به وجود آمده و در دل مردم ترديد افكنده شده, بايد با دقت, اين گونه مسائل از ذهنها زدوده شود.

ارتباط مستقيم دست اندركاران با مردم و گوش فرا دادن به دشواريهايي كه گريبان گير مردم است, زمينه هاي اعتماد را به وجود مي آورد و مسؤولان را از لغزشگاهها و خود محوريها و خودبزرگ بينيها به دور نگه مي دارد.

علي(ع) به مالك اشتر مي فرمايد:

(وان ظنّت الرعيّة بك حيفاً فأًصحر لهم بعذرك واعدل عنك ظنونهم بأصحارك, فان في ذلك رياضة منك لنفسك ورفقا برعيّتك واعذاراً تبلغ به حاجتك من تقويمهم علي الحق...)30
واگر رعيت بر تو گمان ستم برد, عذر خود را آشكارا با آنان در ميان گذار, و با اين كار, از بدگماني شان درآر, كه بدين رفتار, خود را به عدالت, خوي داده باشي و با رعيت مدارا كرده و با عذري كه مي آوري بدانچه خواهي رسيده, و آنان را به راه حق درآورده.

ابهام زدايي, روشنگري و ارائه جهت و هدف برنامه ها از سوي مسؤولان, زمينه ساز گمان نيك و اطمينان مردم مي شود. در نتيجه, جامعه اي براساس تفاهم و تعاون بين دولت ومردم, پديد مي آيد.

4 . ترك رفت و آمد با ناصالحان: از راههايي كه جامعه را به فساد و كژروي اخلاقي گرفتار مي كند, رفت وآمدهاي نارواست. تأثير معاشرت در اصلاح, ياتباهي فرد و جامعه, جاي انكار ندارد. رفت وآمد با نااهلان, روح را تاريك و جامعه را تباه مي سازد. در روايت آمده:

(مجالسة الاشرار توجب سوء الظن بالأخيار)31

نشستن با بدان, حسن بدبيني را در انسان بر مي انگيزد.

از سوي ديگر, رفت وآمد و نشست و برخاست بانيكان, در تهذيب و پرورش نيكوييهاي انساني, نقش سرنوشت ساز و پراهميتي دارد.

اسلام, براي جلوگيري از تباهيهاي اخلاقي و پي ريزي جامعه سالم و معنوي, راههاي بسياري پيشنهاد مي كند كه از آن جمله است: آمد و شد نكردن با ناصالحان و پرهيز از جايهاي بدگماني و انجمنهاي آلوده به گناه و... بي شك, تا اين فسادهاي انسان سوز و ويرانگر در اجتماع باشد, چشمداشت سايه گستري معني و اخلاق در جامعه, نابجاست.

در اصل, در معارف ديني بر اين نكته اخلاقي تكيه شده كه گفتار و رفتاري كه گمان بد در مردم پديد مي آورد و حسّ كنجكاوي و جست وجوگري آنان را بر مي انگيزاند, بايد پرهيز شود. به گونه اي بايد پيوندهاي اجتماعي و رفت وآمدهاي بين افراد, برنامه ريزي شود كه زمينه هاي بدبيني و بدگماني را از بين ببرد.

دقت روي اين مسأله اخلاقي اجتماعي, براي حفظ سلامت جامعه, بر همگان بايسته است, ولي براي كارگزاران و روحانيان, كه چراغ هدايت مردم را در دست گرفته اند, بايسته تر.

اگر دوري از جايهاي بدگماني, براي مسلمانان يك دستور ديني و اخلاقي است, نگهداشت اين اصل, براي كارگزاران و مديران, مهم ترين وظيفه به شمار مي رود:

(پيامبر اكرم(ص) با يكي از همسران خود, در كنار كوچه گفت وگو مي كردند. يكي ازياران, از آن جا گذشت و سلام كرد.

رسول خدا(ص) پاسخ سلام وي را داد.

پس از اين كه آن شخص چندگامي دور شد, پيامبر(ص) وي را صدا زد و فرمود:

اين زن, كه با او سخن مي گفتم, همسر من است!

آن شخص گفت: يا رسول اللّه! آيا كسي به شما هم گمان بد مي برد؟

حضرت فرمود: وسوسه هاي شيطاني, بسان خون, كه در تمام بدن جاري است, در فكر و روح انسان, جريان دارد.)32

از اين نمونه تاريخي مي توان آموخت كه جايگاه افراد, در فكر مردم, مسائلي را به وجود مي آورد كه گاهي, كارهاي درست و برابر شرع آنان را نمي توانند درست ارزيابي كنند. از اين روي, بر ر هبران و مسؤولان جامعه, بايسته است: نخست, خود را در ديد بدگمانيها ننهند. ديگر اين كه, در روشنگري مردم و آگاهاندن آنان, كوتاهي نكنند.

علي(ع) مي فرمايد:

(من وقف نفسه مواضع التهمة فلابد من اساء الظن به)33.
كسي كه خود را در جايهاي بدگماني قرار مي دهد, نبايد بدگمانان به خود را سرزنش كند.

بدين سان, مي يابيم كه مسأله رفت وآمد با نااهلان, شركت در انجمنهاي گناه, از بازدارنده هاي پديد آمدن جامعه اخلاقي اند.

5 . خودنمايي به گناه: از راههاي مهم و اساسي جلوگيري از كج رويهاي اخلاقي در اجتماع, بازداشتن بزه كاران از خودنمايي به بزه است. سلامت جامعه در اين است كه زشتي گناه در ديد انسانها, بزرگ نمايانده شود.

اگر پرده ها دريده شود و مردمان بر گناه گستاخ شوند, جايي براي نيكيها و رفتارهاي ستوده, باقي نمي نماند و جامعه از نظر اخلاقي, رو به پستي مي رود.

بدترين گناه و ناپسنديده ترين رفتار اجتماعي آن است كه انسان, گناه و رفتار زشت خود راكوچك و ناچيز بينگارد و در خودنمايي به گناه, ترسي به خود راه ندهد.

اسلام براي انسانهاي وظيفه شناس و وارسته احترام ويژه قائل است. از ديد اسلام, مال, جان, ناموس و آبروي مردم هميشه بايد محترم باشند و در امنيت.

امّا كسي كه خودنمايي به فسق مي كند و آشكارا پرده مي درد و شرم و آزرمي ندارد, اسلام براي وي, حرمتي روا نمي دارد:

(من القي جلباب الحياء فلا غيبة له)34
كسي كه لباس شرم و آزرم را از تن به در آورد, غيبت او رواست [حرمتي ندارد]

غيبت و آشكار كردن زشتيهاي رفتاري, گفتاري, جسمي و... افراد, گناه است.

امّا اگر كسي آشكارا بزه كاري كرد و در بزه مندي, هيچ پروايي نداشت, غيبت او اشكالي ندارد.

(اذا جاهر الفاسق بفسقه فلا حرمة له ولاغيبة)35
هنگامي كه بزه كار, خودنمايي كرد, حرمتي ندارد و غيبت وي, رواست.

اسلام مي گويد: كسي كه ساحت معنوي و پاك جامعه را با كارهاي زشت و ناپسند خود بيالايد و گناهان بزرگ را آشكارا انجام دهد, و پروايي از زشت كاري نداشته باشد, بايد در پيش جمع تنبيه شود, تا دژي كه او با گناه شكسته ترميم شود و گناهي كه به خاطر انجام او, كوچك شمرده شده بزرگ جلوه داده شود.

… وليشهد عذابهما طائفة من المؤمنين.)36
تنبيه زن و مرد زناكار را بايد گروهي از مؤمنان شاهد باشند.

اين دستورهاي ارزنده, نشان مي دهد كه از ديدگاه اسلام, سلامت و سعادت جامعه انساني, در گرو پاس حرمتها و حريمهاست.

بايد شرايط اجتماعي به گونه اي باشد كه كسي جرأت پيدا نكند آشكارا ازشعائر و ارزشهاي ديني, روي برگرداند و حقوق و حدود اجتماعي را درهم بشكند و جامعه را جولانگاه خواسته هاي پست خود قرار دهد.

صاحب نظران مسائل فرهنگي و تربيتي, روان شناسان, جرم شناسان و... بايد دست به كار شوند و تلاش ورزند, تا جامعه به پايه اي از رشد و تعالي برسد كه بزه كاران,نتوانند در ذهن و فكر مردم راه يابند و به ارزشهايي, كه قوام جامعه بدانهاست,خدشه وارد سازند.

روح انزجار و نفرت و گريز از گناه را در كالبد جامعه بدمند و مردم را به گونه اي تربيت كنند و آموزش دهند كه در برابر گناه, حساسيّت و واكنش نشان دهند و بسان چيز گنديده و بوناك از بزه و بزه كار دوري گزينند, تا خود به خود, دامنه گناه جمع شود.

اگر مي بينيم كه جامعه ما, شكر خدا, به بسياري از گناهان آلوده نيست, به خاطر واكنش و حساسيّت مردم مسلمان است كه اگر دشمن بتواند, اين حساسيّت را از ما بگيرد, فساد دامن خواهد گسترد. پس بايد تلاش ورزيد كه دشمن به اين باروي عظيم راه نيابد و ملت ما, هميشه در اوج حساسيّت و تعصب در برابر گناه, جلوه گري كند.

6 . دروغ پراكني: شايعه سازي و شايعه پراكني از رفتارهاي ناپسند است كه پايه هاي جامعه را ناپايدار و ذهن و فكر مردم را آشفته مي سازد.

در جامعه اي كه دروغ رواج داشته باشد و دروغ پردازان و شايعه سازان, ميدان دار باشند, تفاهم و تعاون شكل نمي گيرد.

بـدبيني و بي اعتمادي, به بدنه جامعه راه مي يابد و از درون, آن را نابود مي كند.

بلاي شايعه, بسان آتش است. در هر نقطه اي از جامعه در گيرد, اگر مهار نشود, به سرعت پيش مي رود و همه چيز را در كام سيري ناپذير خويش, فرو مي برد.

زيان دروغ پراكني, دامن فرد و گروه خاصي را نمي گيرد.اگر مردم در برابر اين بلاي خانمانسوز, بسيج نشوند و از آن جلو نگيرند, دامن همگان را خواهد گرفت.

اگر جمعي در كشتي نشسته باشند و فردي بخواهد به كشتي زيان برساند, ديگران نبايد تماشاگر باشند, زيرا شكستن مقداري از كشتي همان و غرق شدن سرنشينان آن, همان. شايعه و وارونه گويي, در بدنه نظام و جامعه, شكاف پديد مي آورد و بسان موريانه, درخت اعتماد و اطمينان بين دولت و ملت را از بين مي برد.

امكان دارد در جامعه پيچيدگيها و پرسشهايي براي مردم پيش آيد كه سرچشمه آن را ندانند و يا درست توجيه نشوند. در اين صورت, نبايد به گسترش شايعه دامن زنند بي توجه به پيامدهاي گفتار خود, هر چه به فكرشان رسيد بر زبان برانند, بلكه بايد به افرادي كه آگاهي كامل بر مسائل دارند, رجوع كنند و پاسخ درست و مناسب را دريافت دارند.

قرآن مجيد به افرادي كه بدون آگاهي و تنها با تكيه بر شنيدنيهاي خود حرف مي زنند و از آثار بد سخن خود, بي خبرند مي فرمايد:

(اذا جائهم امر من الأمن او الخوف اذاعوا به ولو ردوه الي الرسول او الي اولي الأمر منهم لعلمه الذين يستنبطونه منهم...)37
و چون خبري, چه ايمني و چه ترس, به آنها رسد, در همه جا آن را فاش مي كنند و حال آن كه اگر براي آگاهي از آن پيش پيامبر و اولي الأمر خود مي رفتند, حقيقت امر را از آنان در مي يافتند.

در طول تاريخ, همواره شخصيتهاي پاك و وارسته, مانند: پيامبران وامامان معصوم(ع) آماج تيرهاي زهرآلود خبرسازان بوده اند. دشمن, هميشه مي كوشد كه با ايجاد جنگ رواني و جعل و پخش خبرهاي بي اساس, عليه شخصيتهاي محبوب, كارا و قدرتمند, آنان را از چشمها بيندازد و با بزرگ كردن نقاط ضعف آنان, بذر يأس و بي اعتمادي در جامعه بيفشاند. روشن است در چنين جامعه اي برادري, خوش بيني و صداقت و ديگر فضايل انساني زمينه رشد و شكوفايي نخواهد داشت. و شايعه سازان و دروغ پردازان به دنبال همين اهداف شوم و غيرانساني هستند. اينان با پخش مسائل بي اساس, ذهن و فكر مردم را مشغول مي كنند و آنان را از تفكر درست باز مي دارند. بر هر فرد مسلماني است كه در برابر اين شيادان و شيطان صفتاني كه در قلبهاي مردم وسوسه مي كنند بايستند و بر دولت و نظام اسلامي است كه از سوژه دادن به دست اين تبهكاران و نابخردان پرهيز كند و با شايعه سازان, با برنامه ريزي دقيق, بستيزد.

اين بود نگاهي به برخي از بازدارنده هاي جامعه اخلاقي. به اين اميد كه در ادامه, مجال يابيم تا گذري داشته باشيم به وادارنده ها.
--------------------------------------------------------------------------------
پاورقيها
1 . (تحريم), آيه 6.
2 . (مستدرك الوسائل), محدث نوري, ج14/167, تحقيق و نشر, مؤسسه آل البيت, قم.
3 . (وسائل الشيعة), شيخ حر عاملي, ج18/371, 372 و 374, دار احياء التراث العربي, بيروت.
4 . (شناخت اسلام), شهيد بهشتي, با هنر و غفوري/348, 351, دفتر نشر فرهنگ اسلامي, تهران.
5 . سوره (اعراف), آيه 68.
6 . سوره (نحل), آيه 25.
7 . سوره (حديد), آيه 25.
8 . (صحيفه نور) مجموعه رهنمودهاي امام خميني ج7/73, ارشاد اسلامي.
9 . روزنامه (جمهوري اسلامي), 22/5/71.
10 . (نهج البلاغة), صبحي صالح, حكمت 478.
11 . (همان) مدرك, ترجمه سيد جعفر شهيدي, خطبه 157, سازمان انتشارات انقلاب اسلامي, تهران.
12 . (ميزان الحكمة), محمدي ري شهري ج5/288, انتشارات دفتر تبليغات اسلامي حوزه علميه قم.
13 . (همان مدرك)/285.
14 . (همان مدرك)/288.
15 . سوره (اسراء) آيه 29.
16 . (غررالحكم), تميمي آمدي, تصحيح محدث ارموي ج1/242, دانشگاه تهران.
17 . (همان مدرك) ج4/372.
18 . (ميزان الحكمة), ج1/5.
19 . (نهج البلاغة), حكمت/474.
20 . (همان مدرك), فيض الاسلام, نامه 31.
21 . (المواعظ العدديه), 137; ميزان الحكمة ج6/362.
22 . (ميزان الحكمة), ج2/562.
23 . (بحارالأنوار), علامه مجلسي ج3/81, مؤسسة الوفاء, بيروت.
24 . (فروع كافي) ثقة الاسلام كليني ج5/73, دارالتعارف بيروت.
25 . (غررالحكم), ج7/311.
26 . روزنامه (اطلاعات), 8/5/71.
27 . (بحارالانوار), ج40/327.
28 . (وسائل الشيعة), ج8/421.
29 . (نهج البلاغه), صبحي صالح, ترجمه دكتر جعفر شهيدي, نامه 45.
30 . (همان مدرك), نامه 53.
31 . (ميزان الحكمة), ج5/627.
32 . (شرح نهج البلاغه), ابن ابي الحديد) ج18/380, دار احياء التراث العربي, بيروت.
33 . (همان مدرك).
34 . (مكاسب محرمه), شيخ انصاري/44.
35 . همان مدرك).
36 . سوره (نور), آيه 2.
37 . سوره (نساء), آيه 83.
...........................................................................
منبع: فصلنامه حوزه ، شماره 67
 دوشنبه 17 تير 1387     





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: فارس]
[مشاهده در: www.farsnews.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 307]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب




-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن