واضح آرشیو وب فارسی:فارس: پاسخ انجمن طراحان صحنه و لباس «خانهتئاتر» به «حسين پارسايي»؛ دستمزد هنرمندان تئاتر هيچ رشدي نيافته است
خبرگزاري فارس: انجمن طراحان صحنه و لباس خانه تئاتر طي نامهاي متذكر شد: رشد سه برابري دستمزد تئاترها اشاره به كدام بحش تئاتر داد؟ هنرمنداني هستند كه دستمزدشان نه تنها از سال 83 بلكه در مورد بعضيها از سال 80 به بعد نيز رشد چشمگير و ناچشمگير و چه بسا اصلا رشدي نداشته است.
به گزارش خبرگزاري فارس، انجمن طراحان صحنه و لباس خانه تئاتر، نامهاي را در پاسخ به نوشتههاي حسين پارسايي، مدير مركز هنرهاي نمايشي كه هفتههاي گذشته در يك نشست خبري منتشر شده بود، منتشر كرده است كه نسخهاي از اين نامه از سوي خانه تئاتر به خبرگزاري فارس ارسال شده است.
در اين نامه آمده است: ابتداي اين نامه آمده است: همه ديديم مدير اداره كل هنرهاي نمايشي طي پاسخنامهاي بزعم خود ، جواب تمام پرسشها ، نامههاي سرگشاده و اعتراضهاي هنرمندان را دادهاند! اگر چنين پاسخنامهاي بتواند وجود داشته باشد، صرفنظر از سخن متناسب، ميبايستي محتوي پاسخهاي موثق، دقيق و جزپرداز باشد.از اين در ميگذريم كه اساسا ميشود با يك نامه همه آنچه را كه براي اهالي تئاتر ايران طي نزديك به چهار سال تبديل به مسئله شده است را يك جا و درهم پاسخ گفت؟! آنهم چنين كلي و پر از ابهام؟
در ادامه نامه آورده شده: اگر آقاي حسين پارسايي تاييد ميكند كه اعتراض به تعطيلي كارگاههاي ساختو ساز دكور يكي از مسائل مطرح شده از طرف هنرمندان تئاتر بوده است، پاسخ به آن را ايشان تنها در يك جمله كاملا مبهم عنوان كردهاند . ايشان فرمودهاند: «عدهاي بر پايه حدس و گمان در اينباره اظهارنظر كردهاند!! » حتي نگفتهاند چهچيزي حدس و گمان آن عده است؟! ظاهرا اين مسئله چندان محلي از اعراب نداشته كه رييس مركز هنرهاي نمايشي حتي از طرح مستقل آن نيز خودداري نمودهاند. تعطيلي و حذف كارگاه دكور و دوخت لباس از مجموعه تئاتر شهر و كاهش فضاي كارگاهي بزرگترين مركز ساخت و ساز دكور تئاتر ايران و كارگاه خياطي آن كه متعلق به تالار وحدت بود و واگذاري آن به بنياد رودكي، نه حدس است نه گمان، واقعيتي است واضح و آشكار. انجمن طراحان صحنه و لباس خانهتئاتر بارها و بارها اعتراض خود را به اين اقدام غيرمسئولانه ، اعلام كرده و در حال حاضر تقاضاي انجمن مبني بر ملاقات رييس مركز و بحث و مذاكره در اين باره روي ميز حسين پارسايي خاكميخورد و با آنكه ماهها از اين تقاضا ميگذرد ايشان نهتنها هيچ عكسالعملي نسبت به آن نشان ندادهاند بلكه حتي جاي يك پاسخ واضح و قابل قبول در پاسخنامه ايشان خالي است.
اعضاي اين انجمن در نامه آوردهاند: انجمن طراحان صحنه و لباس در ادامه اين نامه به زعم خود پيشنهاداتي را مطرح كردند: «انجمن طراحان صحنه راهكارهايي براي حل اين معضل بزرگ تئاتر دارد. حرفهايي براي گفتن دارد. اما پاسخنامه شما فقط با يك شبه جمله ! به آن پرداخته و معترضين به مسئله كارگاهها را متهم بهاغراق و ناديده گرفتن توفيقات و دستآوردهاي نمايشي سايرين !! نمودهاند. گويي تعطيلي كارگاهها فقط مسئله طراحان صحنه است و ربطي به سايرين از جمله خود ايشان ندارد.شكي نيست اطلاعات آماري و ارقام ارائه شده در چنين نامهاي كه رسالت پاسخ به جماعتي بالغ بر صدها نفر كه در صنوف مختلف تئاتر فعاليت ميكنند و هركدام مسائل و مشكلات خاص خود را دارند ، ميبايستي دقيق و معتبر باشد . رشد 3 برابري دستمزد هنرمندان تئاتر در سال 86 نسبت به سال 83 اشاره به كدام بخش از بدنه تئاتر دارد ؟ آقاي پارسايي گفتهاند: در صورت لزوم ميتوان مبلغ قراردادهاي افراد شاخص در اين فهرست را منتشر كرد . گرچه ايشان بلافاصله متذكر شدهاند تعداد اين افراد زياد نيست، اما سرانجام معلوم نميشود تعداد «افراد شاخص» زياد نيست با تعداد افرادي كه دستمزدشان افزايش 300 درصدي داشته است؟ مزيد بر ابهام در ارائه اطلاعاتي از اين دست، شهادت هنرمنداني است كه دستمزدشان نه تنها از سال 83 بلكه در مورد بعضيها از سال 80 به بعد نيز رشد چشمگيرو ناچشمگير كه چهعرض كنيم ، اصلا رشدي نداشته است.
در اين نامه آورده شده: براي اثبات مدعا ميتوانيم ارقام دستمزد افراد غير شاخصي كه اتفاقا تعدادشان بسيار هم زياد است را منتشر كنيم!البته درست است ما اهالي تئاتر ايران به تاخير در پرداخت دستمزدها عادت داريم اما تابحال نمي دانستيم اين تاخير ذاتي است و حسين پارسايي استدلالي براي اين گفته نياوردهاند بازهم قضيه مرغ و تخم مرغ، معلوم نيست اين طبيعت تئاتر است كه اقتضا مي كند پرداختها در آن با تاخير باشد يا طبيعت پرداخت در تاتر مالآ ذاتي است ؟ در ادامه مدير مركز با درج مبلغ بودجه ابلاغي در سال 87 ( 600/11 ميليارد تومان ) كه تنها 80 درصد بودجه تصويبي است (700/14 ميليارد تومان) اما بههرحال نزديك به دوبرابر افزايش پيدا كرده ، درست در جايي كه قرار است انتظار هنرمندان هم نزديك به دوبرابر افزايش پيدا كند ، ميفرمايند: «با احتساب هزينههاي پشتيباني ، شاهد رشد چشمگيري در بودجه نيستيم . من اين موارد را اعلام ميكنم تا هنرمندان سطح توقع خود را پايين بياورند.» !! گويي هزينههاي پشتيباني كه آن را شامل خدمات ، پرسنل ، تعميرات ، خريد و .... ذكر كردهاند ، قرار است نزديك به پنجاه درصد بودجه را در بگيرد ! و نفرمودهاند چرا؟! گرچه مواردي كه در توضيح هزينههاي پشتيباني آمده به اندازه كافي گويا نيست، مثلآ معلوم نيست عنوان «خريد» در ذيل خود چه اجزايي را شامل ميشود ، اما نارسايي بنيادي آن اين نكته است كه آيا مركز هنرهاي نمايشي در سالهاي گذشته هزينههاي پشتيباني نداشته است؟ يا در سالهاي 87 قرار است بهاي بيشتري به آن داده شود ؟ و اگر چنين است چرا پرداخت پول براي هر چيزي غير از دستمزد هنرمندان اينهمه آسان و توام با دست و دلبازي است اما درج رقم در قرارداد هنرمند مقتصدانه صورت ميگيرد؟ مگر نه آن است كه افزايش اعتبار همه بخشها بايد به يك اندازه و به تناسب افزايش بودجه باشد؟!
اين انجمن در ادامه متذكر شده: همه اينها در شرايطي است كه رييس مركز هنرهاي نمايشي مسئله قرارداد تيپ را كه مهمترين خواسته اعضاي «خانه تئاتر» به عنوان جديترين تشكل تئاتري ايران است را بهروال سابق مسكوت گذاشته و هيچ عكسالعملي نسبت به اين درخواست تئاتري ها نشان نداده است و تازه اين مزيد بر تقاضاي ريز و درشت ديگري است كه مكررا از سوي آنان مطرح شده و درپاسخنامه ايشان از قلم افتاده است. «آقاي پارسايي در جايي گفتهاند: « مركز هنرهاي نمايشي با وجود افزايش بودجه ، اعتبارات همه بخش ها را ميخواهد كاهش دهد.» و نفرمودهاند چرا ؟! آيا اين با اظهارات ايشان در خصوص افزايش اعتبار بخش توليدات شهرستانها ، بخش بين المللي و غيره در تناقض نيست؟ايشان در جايي ديگر فرمودهاند: « مادامي كه گروههاي نمايشي نتوانند در رشد ، توسعه و سرنوشت خود حداقل شركت را داشته باشند . چطور ميتوان انتظار داشت كه دولت ضمن پرداخت هزينه هاي توليدي ، بدون كوچكترين بازگشت اقتصادي هر سال دستمزدها را افزايش دهد؟ » گرچه در اين اظهارات ايشان خرج خود را از ساير تئاتريها جدا كردهاند و مضاف برآن درآمد گيشههاي تئاتر را ( بعنوان حداقل مشاركت گروههاي تئاتري در اقتصاد تئاتر) به كل ناديده گرفتهاند ، اما مگر تئاتر صنعت و تجارت است كه كاهش يا افزايش شاخصهاي آن را بعنوان يك بحث اقتصادي بتوان مطرح كرد؟ مگر دولت نبايد براي ارتقا سطح فرهنگ جامعه ، پشتيبان دستاندركاران فرهنگي و هنري باشد و براي آن يارانه بپردازد؟ آقاي پارسايي ما سوگوار تعطيلي چند ماه تئاترشهر براي بازسازي نيستيم، سوگوار تعطيلي چند سالن تئاتر و چند و چون كيفي ساير سالنها هستيم، معلوم است كه سرنوشت تئاتري كه هسته اصلي و نبض آن در تئاتر شهر ميزند در چهارراه وليعصر تعيين ميشود.
انتهاي پيام/ا
دوشنبه 17 تير 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فارس]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 98]