واضح آرشیو وب فارسی:فارس: گزارش نشست «اكبرجوجه» و «حاجي گوليت» در فرهنگسراي ارسباران؛ درستكار: روايت زندگي آدمهاي معمولي، سخت است
خبرگزاري فارس: كارگردان دو فيلم «اكبرجوجه» و «حاجي گوليت» گفت: اين دو فيلم، قصه آدمهاي معمولي را روايت ميكنند و به نظر من، فيلم ساختن از زندگي آنها بسيار سخت است، چون زندگي آنها قابليت دراماتيك ندارد.
به گزارش خبرنگار سينمايي فارس، نشست نقد و بررسي دو فيلم مستند «حاجي گوليت» و «اكبر جوجه» عصر روز گذشته، با حضور «رضا درستكار» كارگردان اين دو فيلم و «محمد شيرواني» در فرهنگسراي ارسباران برگزار شد.
بنا بر اين گزارش، در ابتداي اين نشست «رضا درستكار» در مورد ساخت اين دو اثر گفت: من آنچه در بضاعتم بود، با وجود امكانات كم و كمك آقايان نوروزبيگي و مجيدي ساختم و اميدوارم وقت كسي با ديدن اين مستندها، تلف نشده باشد.
در اين نشست شيرواني در مورد اين دو مستند گفت: درستكار با اين دو فيلم به ژانر مستند پرتره روي آورده است و سعي كرده زندگي دو نفر را كه افرادي خاص هستند به تصوير بكشد.
درستكار هم در اين مورد گفت: من در بيغولهها و كوچههايي زندگي كردهام كه اين افراد را از نزديك در آن ديدهام و به همين خاطر، تصميم گرفتم در مورد آنها مستند بسازم. البته من قصد دارم سهگانهاي بسازم كه قسمت سوم آن در مورد عموي من است و قرار است رضا كيانيان در اين سه گانه در كنار عموي من بازي كند.
وقتي شيرواني از درستكار خواست تا داستان فيلم را در يك خط تعريف كند، درستكار گفت: اين فيلم داستان يك خطي ندارد چون فرمت آن به شكلي است كه نميتوان به صورت خطي اين داستان را تعريف كند. من تلاش كردم هر تجربهاي كه در فرمهاي مختلف داشتهام، در اين فيلم پياده كنم. اين فيلم قصه آدمها است و من تصميم گرفتهام آرمانها و ايدهآلهاي آدمهايي را كه دارند نابود ميشوند، به تصوير بكشم. البته بخشي از فرم فيلم، به خاطر پيشنهادهاي «علي عبداللهزاده» تدوينگر فيلم است كه اين ايدهها فرم فيلم را به اين شكل درآورد.
وقتي شيرواني از درستكار پرسيد كه آيا اين فيلم توانسته شخصيت حاج ولي را بهخوبي براي مخاطب معرفي كند، درستكار در مورد شخصيت حاجولي پوراحمدي در فيلم «حاجي گوليت» گفت: او يك جانباز عاشق فوتبال است كه تيمي را براي بچهها تشكيل داده تا نداشتههاي خود را از طريق آنها به دست آورد و فيلم برش زندگي او را نشان داده است. من ميخواستم اين آدمها را خيلي معرفي نكنم چون شناخت آنها، به اشكال مختلف ميتواند در ذهن ما متجلي شود. ما همه، آرمانهاي سركوفتهاي داريم و شايد همه ما به نوعي حاج ولي يا اكبر جوجه باشيم. من فقط در فيلمهايم سعي كردم كه شرايط حال حاضر آنها را نشان دهم تا وضعيت آنها توسط تماشاگر فيلم ديده و تحليل شود.
وي در ادامه با اشاره به سابقه آشنايي خود با حاجولي گفت: من زماني فوتباليست بودهام و حاجي آرزو داشت فوتباليست تيم ملي شود. براي كسي كه آرزوي ديده شدن داشت، از دست دادن پا ضربه بزرگي بود، اما او با جوهري كه داشت راه خود را ادامه داد و من اميدوارم تماشاگر فيلم، از خود دليل اين موضوع را بپرسد.
درستكار همچنين با اشاره به يكنواخت بودن زندگي شخصيتهاي دو فيلمش گفت: اين دو فيلم قصه آدمهاي معمولي هستند كه كار فيلم ساختن از آنها بسيار سخت است چون زندگي آنها قابليت دراماتيك ندارد و من در فيلمهايم سعي كردهام فرهنگ اين آدمها را بازتاب دهم.
وي در پاسخ به سؤالي در مورد دليل روي آوردن به فيلمسازي گفت: شرايط سينماي ايران بد است و همه ميدانند اين شرايط به چه شكلي است. من هم به اين دليل به فيلمسازي روي آوردم كه نقدنويسي امروزه بسيار آسان شده و هر كسي در عرض يك سال ميتواند منتقد شود و اين به دليل اين است كه در فرهنگ ما خبرنگار يا منتقد ارج و قربي ندارد و همه كار آنها را آسان فرض ميكنند، به همين خاطر تصميم گرفتم وارد حوزه ساخت فيلم شوم تا حرفهايي را كه نميتوان در نقد زد، در فيلم بزنم.
وي در پاسخ به سؤالي در مورد ضعفهاي دو فيلم خود، گفت: خالصترين شكل مستند، شكلي است كه عوامل فيلم در آن ديده نشود اما در اين دو فيلم و مخصوصا در اكبر جوجه حضور كارگردان و تدوينگر گاهي بسيار پر رنگ حس ميشود. فيلم نقاط ضعفي داشته كه همه به آن واقف هستند اما نقاط قوت خوبي هم داشته است. مخصوصا صدابردار، صداگذار فيلم و فيلمبردار كه بسيار به فيلم كمك كرد.
وقتي شيرواني از درستكار پرسيد كه چرا در حاجي گوليت جامعه و خانواده حذف شده است، گفت: من حاجي گوليت و همچنين اكبر را خوب ميشناختم چون آنها در محل زندگي ما زندگي ميكردند. زن حاجي هرگز خودش را نشان نميداد و هميشه پشت پرده بود و ما به زور در يك نماي فيلم از او خواستيم تا از پشت پرده يك چايي به حاجي تعارف كند كه البته به گمان من اين نشان دهنده فرهنگ آن محله است و اين وضع فرهنگ زندگي حاجي گوليت را نشان ميدهد.
شيرواني هم در مورد اين دو مستند گفت: خرده داستانها در اين دو مستند هميشه خوب نيستند اما در بعضي از بخشها داستانهاي كوچكي مانند برگي كه حاجي گوليت به آن لگد ميزند وجود دارد كه كاربرد دراماتيك پيدا ميكند و مبارز بودن حاجي را نشان ميدهد. براي همين چون حاجي، شخصيتي عيني است وقتي كه فيلم دنياي ذهن او را نشان ميدهد، فيلم ضعيف ميشود، گرچه اين فرم زيبا است اما در خدمت قصه نميماند.
درستكار در پاسخ به شيرواني گفت: من فرمها را دوست دارم و دوست دارم كه فيلم سينمايي فرم خوبي داشته باشد، سعي كردم در اين دو فيلم با گذاشتن اتفاقات خوب و انتخاب فرم زيبا فيلم را به خوبي جلو ببرم. به فضاهاي ذهني هم علاقه دارم و مخاطرات و دغدغههاي ذهني آدمها برايم مهم است. آدمهايي بيفردا و بيدلآرامي.
وي در پايان در مورد شخصيت اكبر جوجه گفت: اكبر در مرز منگوليسم و عادي بودن، مانده است گاهي زرنگ است و گاهي عقبافتاده و ما هم نميدانستيم كه با او چه كنيم فقط دوربين را ميگذاشتيم و از او فيلم ميگرفتيم. البته روز اول او با ما خوب راه آمد. اما از روز دوم روزي 50 هزار تومان از ما ميخواست و باز هم نميآمد تا اينكه ما در نهايت با ترفندهاي سختي توانستيم از او فيلم بگيرم.
انتهاي پيام/ا
دوشنبه 17 تير 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فارس]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 285]