تور لحظه آخری
امروز : یکشنبه ، 4 آذر 1403    احادیث و روایات:  امام صادق (ع):سنگهاى زیربناى اسلام سه چیز است: نماز، زکات و ولایت که هیچ یک از آنها بدون دیگرى درس...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

زانوبند زاپیامکس

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

قیمت سرور dl380 g10

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

بی متال زیمنس

ساختمان پزشکان

ویزای چک

محصولات فوراور

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

دوربین سیمکارتی چرخشی

همکاری آی نو و گزینه دو

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

الک آزمایشگاهی

الک آزمایشگاهی

خرید سرور مجازی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

لوله و اتصالات آذین

قرص گلوریا

نمایندگی دوو در کرج

خرید نهال سیب

وکیل ایرانی در استانبول

وکیل ایرانی در استانبول

وکیل ایرانی در استانبول

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1833263397




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

تنش هاي يك امپراتوري


واضح آرشیو وب فارسی:کيهان: تنش هاي يك امپراتوري
موريس لمون1اشاره سرباز آمريكايي در ميان هياهو و بارقه هاي انفجار ميدان جنگ، در يونيفرم ضدگلوله آخرين مدل خود پيچيده شده است. كاسكتي صورت وي را مي پوشاند و بدين ترتيب از آن محافظت كرده و به وي امكان استفاده از تجهيزات الكترونيكي را كه حمل مي كند، مي دهد. رايانه اي كه او كنترلش را در دست دارد، حاوي بانك اطلاعات است و به فرامين صوتي پاسخ مي دهد. روي صفحه مانيتور «پيشرفته» كاسكتش مي تواند نقشه ها را ببيند؛ موقعيت خود را توسط سيستم GPS محاسبه كرده و قادر است فرامين نوشتاري، دستورات عملياتي و اطلاعات فني لازم براي تشخيص يك دستگاه و حتي تصاوير ويدئويي را مشاهده كند. دوربين كار گذاشته شده در اين مدول، امكان ديد شب از ميان دود را نيز مي-دهد. گوش هاي الكترونيكي كه در دو طرف كاسكت وجود دارند، منبع صدا را رديابي مي كنند. اين سيستم كامپيوتري به منظور امنيت بيشتر، به يك مين ياب متشكل از حس گرهاي حرارتي و يك رادار كوچك متصل است. اسلحه وي هم مسلما تفنگ مدل 14-M است. اين اسلحه مجهز به دوربين حرارتي و قادر به كشف مخفيگاه ها است، همچنين امكان پخش تصاوير در شبكه را مي دهد. سرباز پياده نظام كه به لطف ليزر مسافت ياب و تعيين مكان كننده اش، ديده بان نيز هست، به عضوي از شبكه فن آوري و اطلاعات تبديل مي شود. آيا اينها همه يك داستان علمي- تخيلي است؟از سال 1994، برخي از اين وسايل در چارچوب 21 CLW آماده به كارگيري در ارتش آمريكا بود. «انقلاب تجهيزات نظامي» (RMA) كه از زمان جنگ نخست خليج فارس (1991) به كار گرفته شد، ميزان فايده فن آوري را به حد اعلاي خود رساند. آيا سلاح هاي پيروز و موفق به كار گرفته شده در عراق طي عمليات «طوفان صحرا»، همان هواپيماهاي مخفي، موشك هاي سريع السير، بمب هاي دقيق نبودند و آيا ساير تجهيزات تشكيل دهنده اين ائتلاف بين المللي تحت رهبري آمريكا، نقشي فرعي نداشت؟ هماهنگي واقعي بسياري از سلاح هاي دوربرد، قابليت نبردي بي سابقه را به دست داد؛ رويدادي كه پيش از ظهور انفورماتيك غيرقابل تصور بود.از اين پس، مدرن ترين تكنيك هاي ارتباطي وارد تقسيم بندي هاي قدرتمندتر، فعال تر و تجديد سازمان دهي شده تر قرن 21 مي شوند. دنيس ريمر، رئيس ستاد ارتش آمريكا، اين گونه پيش بيني مي كند: «هنگامي كه دشمن در ميدان نبرد انگشت كوچكش را حركت دهد، تمامي نيروهايمان از آن مطلع خواهند شد و قادر خواهند بود سريعا وي را كيش و مات كنند.»سرباز تبديل به مهندسي مي شود كه نابودسازي را با وجداني آسوده فراهم مي آورد. «اينترنت تاكتيكي»، تجهيزات دقيق چند برابركننده قدرت آتش هواپيماهاي بمباران كننده شكاري، افزايش تعداد هواپيماهاي بي سرنشين كه در ابتدا براي شناسايي و سپس براي جنگ در نظر گرفته شده اند؛ هيچ گاه تاريخ شاهد چنين تفاوت عظيمي ميان ارتش اول دنيا و رقبا و يا متحدانش نبوده است. گاستون بوتول، بنيان گذار «پولمولوژي» در سال 1945، همه اينها را در سال 1962 پيش بيني كرده بود، هنگامي كه گفت: «سرباز تبديل به مهندسي مي شود كه نابودي نسلي را با ماشين حساب، صفحه رادار و دكمه ها فراهم مي آورد. اين امر به وي امكان خواهد داد، به طرز هولناكي وجداني آسوده داشته و يا حتي بي اطلاع باشد. وي قادر خواهد بود، به تمامي كساني كه به وي خرده مي گيرند، پاسخ دهد: «من سلاخ نيستم، من يك مهندسم.»نقلاب تجهيزات نظامي مانند هر انقلاب ديگري از توافق نظر واحد برخوردار نيست. حتي در ايالات متحده نيز برخي افسران خرده مي گيرند كه تجهيزات پيشرفته پياده نظام، بسيار زايد و دست و پا گير است. برخي ديگر ابراز نگراني كرده و مي گويند: «وابستگي بيش از حد به شبكه هاي كامپيوتري، با وارد كردن لطمه شديد به روحيه جنگجويي ارتش، به جاي تحكيم، خطر تضعيف آن را در پي دارد، چرا كه سربازان بيشتر به كاربران شبكه تبديل مي شوند تا سرباز». در سال 1958 در چين، دو سرهنگ نيروي هوايي به نام هاي كيائوليانگ و وانگ زيانگسويي در كتاب خود با اين پديده مخالفت كرده و اظهار داشتند: «تحقيقات انجام شده توسط آمريكايي ها، به گونه اي اجتناب ناپذير حاوي نكات تئوريك كور و خطاهاي استدلالي است.»دستاورد «حمله از راه دور» كه از كشته شدن افراد در جبهه خودي ممانعت به عمل مي آورد، همان حس برتري تكنولوژيكي است كه باعث پيدايش مفهومي جديد شده و آن «كشته ندادن» است. زمينه ديگري كه به دنبال اين بحث مطرح مي شود، آن است كه دولت ها و ستادهاي ارتش در نظر دارند تا ارتش هاي تخصصي با هزينه هاي هنگفت تشكيل دهند؛ ارتش هايي كه از اين پس در بطنشان كيفيت بر كميت فائق آيد.جنگ به پديده اي «انساني» تبديل مي شود كه به تصور دخالت نظامي براي درهم شكستن موقعيت هاي غيرقابل تحمل (از جمله قحطي، نسل كشي، پاك سازي قومي، جنگ هاي داخلي بي وقفه و غيره) باز مي گردد. پديده اي كه در آن، ارزش هاي دوران باستان با همان داستان هاي معروف كه در آن آدم خوب ها نهايتا به پيروزي مي رسند، تجلي مي يابد. آن هم براي خوش آيند كارشناسان جنگ اشرافي كه با حرارت در «هدف گيري هاي دقيق» به سوي «جنگ هاي تفنني» باز مي گردند.با اين همه، اين پيشرفت در نظر اول همان تفكر آگوستين قديس پس از افلاطون گرامي، در قرن پنجم ميلادي در باب تمايز «جنگ منصفانه» (كه قانوني و براي دفاع از خود است) از «جنگ غيرمنصفانه» (كه غيرقانوني بوده و به تجاوز مي انجامد) را دوباره مورد توجه قرار مي دهد. اين نظريه با ترسيم چارچوب تحليل درگيري هاي اخلاقي طي اعصار (و با تحولات و وقفه هاي بي شمار)، با تلاش هاي صورت گرفته براي شكل دادن به استفاده از زور در روابط بين دولت ها، همراه بوده است. مجموعه اي از قوانين كه خود به دو بخش تقسيم مي شود كه عبارت است از jus ad bellum (با مضمون قوانين شروع جنگ اخلاقي و شرعي) و jus in bello (معيارهاي جنگ قابل قبول اخلاقي).نگرش «جنگ منصفانه» كه خصوصا به لطف كنوانسيون هاي لاهه و ژنو در حقوق بين الملل مثبت گنجانده شده است، حق دفاع از خود را براي ارتش ها و دولت ها مانند افراد «ذي حق»، «تماميت ارضي» و «خوداستقلالي» قائل مي شود. با اين همه نيكلا تاواگليون در اثر خود با عنوان Dilemme du soldat Le «دو راهي پيش روي سرباز» چنين اظهارنظر مي كند: «اين نظريه در نگاه اول نسبت به دو رقيب سرسخت تئوريك خود برتري دارد. يعني صلح طلبي مطلق و واقع گرايي غيراخلاقي.»عمليات «طوفان صحرا» كه تحت نظر سازمان ملل متحد هدايت مي شد، با هدف ايجاد «نظم نوين جهاني» صورت پذيرفت. ژيل آندرآني و پيرهاسز عنوان مي كنند كه در حقيقت، چشم پوشي از استفاده غيردفاعي از ارتش كه در منشور سازمان ملل متحد نيز به ثبت رسيده است، ديگر بازدارنده ايالات متحده نيست (آيا اين نوعي توجيه جنگ است؟). مسلما طي ده سال اخير، ظاهرا دخالت نظامي «بشردوستانه» (در سومالي، هائيتي، بوسني هرزگوين، روآندا، سيرالئون، كوزوو، تيمور شرقي و جمهوري دموكراتيك كنگو) مستولي بوده است، اما ستاره اقبال اين نوع جنگ رو به افول است. زيرا چه كسي حاضر مي شود، خشونت را در برابر خشونت به كار گيرد؟ چه موقع؟ چگونه؟ و تحت چه عنواني؟ايالات متحده به تدريج پس از پايان جنگ سرد و همگام با افزايش نفوذش، خود را ناجي سياره زمين، ژاندارم جهان و رسول صلح و دموكراسي مي داند.همين امر در مورد اروپايي ها نيز ديده شده است. آنها با تمايز ميان «بشر دوستي» و «امنيت خواهي» در كوزوو به خشونت علني متوسل شدند.نيروهاي ناتو در پـي كشتارهاي انجام شده توسط ارتش بلگراد كه احتمالاً منجر به مرگ بيش از ده هزار غيرنظامي شد، سريعاً جنگ هوايي هفتاد و نه روزه اي را (در سال 1999) بر خلاف نظر سازمان ملل متحد به راه انداختند. اين دخالت غيرقانوني (هر چند كه شوراي امنيت سازمان ملل متحد از محكوم كردن آن خودداري كرد) پرسش هاي نويني را برانگيخت. براي مثال اينكه، آيا قدرت نظامي بايد به نفع حمايت از قربانيان وارد عمل شود و يا براي تحت فشار قرار دادن مهاجم؟ (پرسشي كه آندرآني و هاسنر مطرح مي كنند.) آيا اين دليل منطقي است؟ تاواگليون مي نويسد: «هدف ناتو عمليات بشر دوستانه بود: توقف نيروهاي صرب كه به عمليات پاك سازي قومي عليه قوم آلبانيايي كوزوو دست مي زدند. (...) در حالي كه صحنه اين عمليات كوزوو بود، بمباران ها پيش از هر جا صربستان را هدف قرار مي داد. (...) اين بمباران ها كه دور از ميدان نبرد صورت مي گرفت، «تنبيه جامعه» را مدنظر داشت تا اين چنين اراده آن را خرد و يا روحيه آنها را تضعيف كند. با اين اميد كه به اين طريق يا طريقي ديگر، دولت را به توقف نبرد وادار كند.» يعني به گروگان گرفتن شهروندان غيرنظامي كه آن هم رسماً در jus in bello نهي شده است.در پايان اين نبرد، پرسش ديگري در سايه قرار مي گيرد و آن اين است كه اگر چه كارشناسان جنگ آمريكا پس از اين پيروزي سريع به اين نتيجه رسيدند كه برتري هوايي به خودي خود براي در هم شكستن ارتش دشمن كافي است، اما در مورد اشغال نظامي زميني در مقابل مردمي متخاصم حرفي نمي زنند. در حالي كه شكست آمريكا در سومالي بايد توجه آنها را به اين مسئله جلب مي كرد. از نقطه نظرنظامي محض، حملات هوايي آنها در 3 اكتبر 1993 در موگاديشو با موفقيت همراه بود؛ اما بهايي كه بابت آن پرداختند (نوزده كشته و مفقود با هشتاد و چهار مجروح) بيش از حد براي افكار عمومي كشوري كه نظريه «كشته ندادن» را پذيرفته است، سنگين و طاقت فرسا بود. همين امر باعث عقب نشيني شتاب زده ارتش آمريكا از بيروت در سال 1982 شد.جايز بودن هرگونه عملي، بدون ملاحظات قانوني و اخلاقينتيجه گيري نخست آنكه: هيچ شباهتي مابين پذيرش خطر و مرگ براي شركت در عمليات حفظ صلحي كه از يك همكاري چند مليتي غيراجباري نشأت گرفته باشد، با پاسخ گويي به يك تجاوز جنايتكارانه در خاك خود وجود ندارد. ليانگ و زيانگسويي در پكن از اين امر به گونه اي ديگر عبرت گرفته و مي گويند: «اگر عمليات ارتش آمريكا در سومالي (كه در آنجا در مقابل ارتش «آيديد» سردرگم ماند) را مورد قضاوت قرار دهيم، مي توانيم چنين نتيجه گيري كنيم كه مدرن ترين نيروي نظامي، نه توان آن را دارد تا اعتراض افكار عمومي را كنترل كند و نه قدرت مقابله با دشمني را دارد كه خود را پاي بند به هيچ قطعنامه و قراردادي نمي داند».همان طور كه پيش گويي اين دو چيني (كه آن را در كتاب خود به سال 1998 عنوان كردند) مؤيد آن است، حمله به خاك آمريكا در 11 سپتامبر 2001 ماهيتاً غيرقراردادي بود. آن دو اين گونه آورده اند: «هنگامي كه كشورهاي فقير با قدرت نظامي ضعيف و همين طور جنگجويان غيردولتي در مقابل قدرت هاي برتر ايستادگي مي كنند، مانند آنچه كه در چچن (در برابر روسيه)، در سومالي (در برابر ايالات متحده)، در ايرلند شمالي (در برابر بريتانياي كبير) و حاميان جهاد اسلامي (در برابر تمامي دنياي غرب) و... رخ مي دهد، عقل به آنها حكم مي كند كه رويارويي مداوم و خشونت بار با ارتش هاي قدرت هاي بزرگ را كنار گذاشته و در مقابل، براي مقاومت در برابر آنها به شيوه هاي ديگر مبارزه همچون جنگ چريكي (به ويژه از نوع درون شهري آن)، تروريسم، جهاد مقدس، جنگ فرسايشي و جنگ شبكه اي متوسل شوند.پاسخ به 11 سپتامبر نقطه پاياني بر نظريه (آمريكايي) «كشته ندادن» نهاد. چرا كه اين بار براي واشنگتن مسئله دفاع از شهروندان خودي مطرح بود. البته دفاع رسمي كم رنگتر...؛ زيرا كاخ سفيد قدرتمندترين ارتش دنيا را براي كاري به راه انداخت كه مي بايست توسط پليس و سرويس هاي امنيتي و اطلاعاتي انجام مي شد. ديگر دراينجا به دلايل بنيادين تاكنون شناخته شده «نبرد جهاني عليه تروريسم» يعني نابودي قدرت نظامي بخشي از جهان عرب با دردست گيري كنترل منابع نفتي خليج فارس نمي پردازيم. كارشناسان پنتاگون (وزارت دفاع آمريكا) با حمله به افغانستان براي بيرون راندن طالبان، پيش بيني مي كردند كه اين نبرد در بهار 2002 به پايان برسد. امروزه بر همگان روشن است كه عاقبت الامر به كجا انجاميد.ايالات متحده در 18مارس 2003 و به بهانه يافتن سلاح هاي كشتارجمعي خيالي و بدون هيچ گونه اجازه سازمان ملل متحد و برخلاف خواست بسياري از متحدانش، حمله خود را به عراق صدام حسين آغاز كرد. داريو باتيستلا در كتاب خود مي نويسد: «ترك سياست چند سويگي بين دول غربي، نشانگر رجعت ايالات متحده به ارزش هاي مكتب «هابزيسم» است.»او ادامه مي دهد كه نگرش هابزيسم (كه بنيانگذار آن توماس هابز بوده) از دوران باستان و قرون وسطي و پيش از آنكه در فرانسه دوران ناپلئون و سپس در آلمان دوران هيتلر به كارگرفته شود، در روابط ميان دولتها وجود داشته است. اين نگرش برپايه دو اصل استوار است: نخست، پذيرش جنگ نامحدود، توسل به خشونت شديد و رد هرگونه سازش با دشمن طي نبرد، با توجه به اين امر كه هدف جنگ «نابودي ارتش دشمن» است و سپس باور به جنگ پيشگيرانه يعني فقدان قوانين مرتبط با آغاز جنگ، هرگونه عملي بدون ملاحظات قانوني و اخلاقي مجاز است.مي توان به طور قانوني در باب ضرورت آغاز يك جنگ پيشگيرانه يا بهتربگوييم «متقدمانه» بحث كرد. آندرآني و هاسنر به درستي اين چنين اظهارنظر مي كنند: «تصور آنكه توسل به زور بايد تا پس از شكست از هرگونه اقدام صلح آميز به دور باشد، احتمالا درصورت كشتار از پيش اعلام شده و يا قابل پيش بيني، نتايج وخيمي به همراه خواهد داشت. براي مثال مي توان روآندا را ذكر كرد كه خاطره آن همگان را آزرده خاطر مي سازد. هنگامي كه براي كارشناسان جنگ مسجل مي شود كه اقدام نظامي در يك تاريخ معين، احتمالا شانس بزرگي براي كوتاه بودن و موفق بودن دارد، درحالي كه شش ماه بعد توازن قوا تغيير مي كند و نبرد به نبردي خونين تر و نامطمئن تر تبديل مي شود، چه تصميمي بايد اتخاذكرد؟»در اين زمينه، انتخاب واژه «پيشگيرانه» به جاي «متقدمانه» ازسوي واشنگتن (كه در نظريه جنگ منصفانه به ثبت رسيده است) به هيچ وجه تصادفي نيست. تفاوت آنها تنها در گذرابودن خطر است.جنگ متقدمانه دربرابر خطر قريب الوقوع صورت مي گيرد و جنگ پيشگيرانه براي پاسخ دادن به خطري احتمالي. به عقيده باتيستلا، ايالات متحده با جنگيدن برپايه گمانه زني گنگ و مبهم خود تبديل به مهاجم غيرمنصف مي شود. براي كساني كه منكر سلطه آمريكا هستند، گزارش منتشرشده توسط كاخ سفيد در 9 ژوئيه 2002 كه تحولي در شيوه نگرش به مسائل اتمي محسوب مي شود، به همان اندازه نگران كننده است. در مقابل، نگرش «انصراف»، كوچك سازي سلاح هاي اتمي، راه را براي «استفاده محدود» مي گشايد.پير كونزا كه سعي دارد اثبات كند كه يكسوگرايي، تروريسم و گسترش سلاح ها، همگي منطقا براي ايجاد مكانيسم ناامني بين المللي با هم مرتبطند، در رساله خود اين پرسش را مطرح مي كند كه بعد از اين چه كسي مي تواند در افزايش خطر تروريسم و گسترش خشونت متعاقب جنگ آمريكا درعراق شك كند؟او مي گويد: «سقوط اتحاد جماهير شوروي درسال 1991، حس سرمستي آور پيروزي را هم براي نظريه پردازان اسلاميسم خشن (كه تنها از پيروزي براتحاد جماهير شوروي در افغانستان، قانع و راضي بودند) و هم انديشمندان نومحافظه كار آمريكايي كه آن را چون درهم كوبيدن «قدرت شيطاني»مي دانستند، در پي داشت.» به عقيده كونزا، شوك پديده افراط گرايي مذهبي، بي شك يكي از خصيصه هاي اصلي و غالب بي ثباتي بين المللي است. او با موازي قرار دادن بنيادگرايي «جنوبي» و بنيادگرايي «سني مذهب»، يكسوگرايي دولت بوش را يكسوگرايي قدرتي مي داند كه هويت خود رابه صورت گونه اي از «خاص گرايي مقدس مآبانه» و «مسيحاباوري دموكراتيك تندرو» توجيه مي كند كه نوانجيل پراكنان، براي آن حق مذهبي «ميهن پرستي به شيوه كتاب مقدس» را قائل مي شوند. همين مسئله براي جهادطلباني كه از اسلام، قانون خشك و مطلق مي سازند نيز صدق مي كند. او مي گويد: «نتيجه اين نوع جنگ با هدف پيروزي دين حق، نمي تواند چيزي جز پيروزي نهايي باشد و هيچ مذاكره احتمالي با «ديگري» كه به عنوان اهريمن مطلق فرض مي شود، امكان پذير نيست.»جبران نابرابري نظامي توسط عملياتي با هزينه اندكدر منطقه اي كه بازي قدرت هاي خارجي، ناسيوناليسم و نفي غرب را شعله ور ساخته است، هر فردي خشونت را در دشمن مي بيند و خشونت خود را با تقدم خشونت سايرين توجيه مي كند. اين امر هم براي جريان پرابهام القاعده صادق است و هم براي ايالات متحده. از اين پس، تنها پاسخ ممكن، در «برابرسازي قدرت» يافت مي شود كه مي تواند گسترش سلاح هاي كشتار جمعي، جنگ نامنظم و يا تروريسم باشد كه با كمترين هزينه، نابرابري فعلي را از بين مي برد. اين همان مبارزه بي وقفه سپر و شمشير است كه كارشناسان جنگي تمام كشورها، قرن هاست كه آن را دنبال مي كنند...سون تزو، ژنرال چيني معروف دوران «بهارها و خزان ها» (481-722 پيش از ميلاد مسيح) در اثر كوچكش با عنوان «هنر جنگيدن»، برداشت هايش را از ترفند و تاكتيك ارائه داده است. او بدون نفي منفعت نبرد مستقيم،توسل به تمامي اثرات غيرمستقيمي را كه امكان دارد حتي بدون واگذار كردن نبرد در پيروزي نقش داشته باشد، ستوده است. دو هزار و پانصد سال بعد، دركشور چين كه براي واشنگتن به مثابه رقيبي نيرومند با قدرتي رو به فزوني است، دو سرهنگ آن كشور، ليانگ و زيانگسويي نيز همين عقيده را تأييد مي كنند. اثر آنها (جنگ بدون مرز) كه در فوريه 1999 در پكن به چاپ رسيد، امكان مقايسه ميان دو فرهنگ استراتژيكي، يكي آمريكايي و ديگري چيني را كه با هم كاملاً متفاوت است، به دست مي دهد. براي هيچ كدام از اين دو طرف مهم نيست كه «جنگ نامتقارن» نام گذاري اي جديد باشد. در واقع، اين امر يك حكايت قديمي است: «حكايت انتقام ضعيف از قوي».پكن از محاصره چين توسط حضور نظامي ايالات متحده در منطقه و يا از افزايش سيستم متحديابي آن كشور نگران است. كتاب جنگ بدون مرز به منظور جلوگيري از مسابقه تسليحاتي فرسايشي و بي نتيجه، اعمال جنگ طلبانه را تا تمامي زمينه ها، فراتر از زمينه نظامي و با تمامي شيوه ها، فراتر از شيوه هاي جنگي بسط مي دهد. كمك هاي اقتصادي، تحريم هاي بازرگاني، ميانجيگري ديپلماتيك، گسترش پذيرش فرهنگ ديگري، تبليغات رسانه اي، به كارگيري و استفاده از قوانين بين المللي، توسل به قطعنامه هاي سازمان ملل متحد و غيره، همراه با ايجاد زمينه هاي فرعي، همگي بيش از پيش راه هاي فرا ارتشي را در خدمت سياست مداران قرار مي دهد. خلاصه آنكه، پكن با توجه به توازن قوا، به حمايت از ديپلماسي و يا بهتر بگوييم، آنچه كه به آن soft power (قدرت نرم) مي گويند، به منظور تغيير وضعيت به سود خود ادامه خواهد داد.و اما در صورت نبرد آشكار... «نمونه هاي جنگ سنتي و تئوري ها و متدهاي وابسته به آن، همگي با يك چالش مواجه خواهند شد.» از نظر مؤلفان اين كتاب، تمامي زمينه ها مي تواند به ميدان جنگ آينده مبدل شود و خوشا به سعادت كساني كه اين امر را دريابند! «سقوط بازار بورس، يك حمله ساده ويروس هاي رايانه اي، يك شايعه و يك رسوايي ساده كه نوسان ميزان مبادلات كشور دشمن را درپي داشته باشد و يا رهبرانش را در اينترنت به نمايش بگذارد، تمامي اينها مي تواند در طبقه بندي تسليحاتي اين نگرش نوين قرار گيرد.»ليانگ و زيانگسويي كه عالي رتبه ترين مقامات نظامي چين هستند، مي گويند كه قدرتي بزرگ در مسير جهاني سازي مانندچين، توان آن را دارد تا با اندك تغييري در سياست اقتصادي خود، نظام اقتصاد جهاني را به لرزه وادارد. در چنين حالتي، نتيجه حتماً بهتر از حمله نظامي خواهد بود. خلاصه آنكه ، تمايز ميان ميدان نبرد و غير آن ديگر وجود ندارد. استفاده از يك شيوه واحد، كمتر از پيش سودمند خواهد بود و اين در حالي است كه استفاده همزمان از متدهاي گوناگون، مزاياي بديهي خواهد داشت.در خاتمه به نظر اين دو كارشناس جنگ اشاره مي كنيم: «ايالات متحده تمام توان خود را بر آن متمركز ساخته تا جنگ جديدي به شيوه جنگ سرد به راه بياندازد و به احتمال بسيار زياد، انرژي خود را در مسير غلط، بيهوده تلف مي كند.»منبع: لوموند ديپلماتيك
 دوشنبه 17 تير 1387     





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: کيهان]
[مشاهده در: www.kayhannews.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 392]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب




-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن