واضح آرشیو وب فارسی:همشهری: اولويتبنديها شفاف نبوده است
اقتصادملي- محمدعلي توحيد:
خشكسالي و كمبود برق توجه بسياري را به مسئله سدسازي در كشور معطوف كردهاست.
سدسازي در ايران با وجود سابقه طولاني، هنوز به ميزاني كه نياز كشور براي ذخيرهسازي منابع آبي جاري كشور است رشد نكرده است.اهميت اين مسئله از آن روست كه برخي براين باورند كه محور بحران آينده بشر آب است. همه ساله محدوديت منابع، جمعيت بيشتري از ساكنان كره زمين را در تنگنا قرار ميدهد.
اگر ذخاير جاري آب كشور با سدسازي مهار و مديريت نشود ما نيز با توجه به تحولات آبوهوايي كه پيشبيني ميشود در جهان رخ دهد با مشكلات بيشتري مواجه خواهيم شد.براي آگاهي از شرايط امروز سدسازي در كشور و مشكلات اين بخش با عباس عليآبادي مديرعامل شركت توسعه منابع آب و نيروي ايران وابسته به وزارت نيرو گفتوگو كردهايم.
وي دانشآموخته دانشگاههاي داخلي تا مقطع دكتراي مهندسي مكانيك است و رتبه اول تحقيقات كاربردي در بيست و پنجمين جشنواره بينالمللي خوارزمي در زمينه طراحي و ساخت موتور گرمايشي نوع گاما را كسب كرده است.
* سدسازي چه اهميتي براي ما داشته و امروز در چه سطحي قرار داريم. آيا سدسازي در ايران سودآور و ضروري است؟
كشور ما از نظر جغرافيايي در يك منطقه خشك و نيمهخشك واقع شده است. اين موجب نياز ما به صنعت سدسازي شده است. بررسيها نشان ميدهد سرانه منابع آب تجديدشونده در ايران از متوسط جهاني بسيار كمتر است و تقريبا حدود 25 درصد ميزان متوسط جهاني است.
در آمريكاي شمالي اين مقدار تقريبا 17 هزار و 400 مترمكعب است. خوب است بدانيم براساس اين آمار ميزان بارش در ايران از آفريقا هم كمتر است. مسئله مهم ديگر اين است كه توزيع بارش در كشور نيز مناسب نيست به نحوي كه دوسوم بارش در يك سوم كشور صورت ميگيرد.
بنابراين بايد بارشي كه در اين بخش محدود رخميدهد را ذخيره كرده و آن را به بخش خشك منتقل كنيم. كل بارش كشور در سال حدود 409 ميليارد مترمكعب است كه از اين مقدار حدود 280 ميليارد مترمكعب آن تبخير ميشود و حدود 28 ميليارد مترمكعب از اين مقدار به داخل سفرههاي زيرزميني نفوذ كرده و ذخيره ميشود.
در مجموع 13 ميليارد مترمكعب آب از خارج به كشور وارد ميشود و كمي بيش از اين ميزان، از كشور خارج ميشود. كل آبهاي جاري كشور كه در رودخانهها جريان پيدا ميكنند، حدود 92 ميليارد مترمكعب است كه اين مقدار آب عمدتا در حوضه البرز و زاگرس است. نكته مهم اين است كه رژيم رودخانههاي ما اغلب سيلابي است و رژيم يخچالي ندارند. يخچالها به تدريج آب ميشوند و در تمام فصول، آب جاري است.
در رژيم سيلابي در ماههاي اسفند، فروردين و ارديبهشت آب فراواني داريم، اما در فصلهاي خرداد، مرداد و شهريور به قدري ميزان آب كم ميشود كه مثلا در رودخانه كرخه به حدود چند مترمكعب در ثانيه ميرسد، اين ميزان در فصل زمستان حدود 1 يا 2 هزار مترمكعب در ثانيه است و در مواقع سيلابي تا 6 هزار متر مكعب هم ميرسد. سيلابي بودن رژيم رودخانهها موجب خساراتي نيز ميشود.
بهعنوان مثال در تاريخ خوزستان قبل از احداث سد كرخه و كارون3 بهطور دائمي سيلابهايي را شاهد بوديم كه موجب تخريب اراضي كشاورزي و روستاها ميشد. حتي شهر اهواز بارها در معرض خطر سيلاب قرار داشت. پس ما مجبور به ساخت سد هستيم. از طرف ديگر كشور ما نيازمند انرژي است و اين نياز از جمله نيازهاي ذاتي توسعه است. امروزه برق جزو جداييناپذير زندگي مردم شده است، تامين آب نيز تابع برق است. در 30 سال گذشته در كشور، در زمينه توسعه نيروي انساني كار شده است.
قبلا تعداد مهندسين ممتاز سدسازي به رقم انگشتان دست هم نميرسيد. در حالي كه سد شهيد عباسپور، دز و لتيان را پيش از انقلاب ساخته بوديم مهندسان كشور ما در طراحي، اجرا و نظارت هيچگونه نقشي نداشتند. به جرات ميتوان گفت امروزه در اين بخش بينياز از مهندسين و كارشناسان خارجي هستيم و ميتوانيم صادركننده خدمات مهندسي باشيم. در حال حاضر فهرست بلندي از كشورها موجود است كه متقاضي همكاري با ما هستند. اخيرا هياتي از كشور غنا از ما در خواست همكاري در اين زمينه را داشته است چرا كه آنها نيروگاههاي برقآبي را بسيار مهم ميدانند و ساخت آنها را در دستور كار خود قرار دادهاند. در حال حاضر در افغانستان، عراق، سوريه و در كشورهاي آفريقايي خدمات مهندسي ارائه ميدهيم.
* آيا نياز داخلي اجازه ميدهد كه در خارج از كشور فعاليت كنيم؟
در داخل به شدت نيازمند خدمات مهندسي در اين زمينه هستيم. درست نيست بازار با ارزش خودمان را رها كنيم و در اختيار ديگران قرار دهيم و به سراغ بازار ديگران برويم. بايد سرريز توان مهندسي خودمان را به آن كشورها ببريم. در حال حاضر ما فقط در نيروگاههاي برق آبي بيش از 17 هزار مگاوات نيروگاه در دست مطالعه و آماده براي اجرا داريم.
با كارهاي انجام شده در قبل و بعد از انقلاب، هم اكنون ظرفيت نيروگاههاي برق آبي 7200 مگاوات است در حالي كه 5 هزار مگاوات هم در دست ساخت داريم و اين در حالي است كه نزديك به 17 هزار مگاوات نيروگاه آبي نيز در دست مطالعه داريم. اين مقدار را به 92 سد در حال ساخت، 93 سد در دست بهرهبرداري و 181 طرح در حال مطالعه اضافه كنيد. اين آمار ارائه شده همه متعلق به وزارت نيرو است. سدهاي ديگري هم هست كه با هدف آبخيزداري و جهت ذخيره آب براي كشاورزان اجرا ميشوند و اينها را وزارت كشاورزي احداث ميكند.
* به گفته شما181 سد در دست مطالعه و اجراست اگر اين طرحها احداث شود ديگر جايي براي سدسازي نخواهيم داشت؟
ما حتي زماني كه همه سدهايمان را بسازيم، باز نميتوانيم همه منابع آب جاري را مديريت و بهرهبرداري كنيم. در واقع مقداري از آب به دريا خواهد ريخت و يا از مرزها خارج خواهد شد. البته به لحاظ زيست محيطي وظايفي داريم و بايد طبق مقررات بينالمللي نكاتي را رعايت كنيم و بخشي از آب بايد به درياهاي بينالمللي جاري شود. البته ما روي همه بخشهاي كشور مطالعه ميكنيم اما هنوز همه مخازن را تحت پوشش قرار ندادهايم.
* آيا اين مشكل در كند بودن سدسازي ناشي از كمبود اعتبار است؟
طرحهاي سدسازي عظيم هستند و به سادگي اجرا نميشوند. نفت از جمله ظرفيتها و ثروتهاي ملي است و بايد بخشي از آن براي آيندگان ذخيره و بخش ديگر آن به ثروت جاري، براي توليد ثروت مجدد تبديل شود. نيروگاههاي برقآبي ميتوانند جاي چاههاي نفت را از جهت توليد انرژي بهصورت دائمي بگيرند. يك نيروگاه برق آبي بهطور متوسط 4 برابر نيروگاه حرارتي به سرمايهگذاري اوليه نياز دارد. البته نيروگاه حرارتي عمر كوتاهتري دارد و نياز به سوخت دارد. از طرف ديگر آلودگي محيطزيستي بيشتري ايجاد ميكند.
يك نيروگاه برق آبي از اين ايرادها به دور است و بهمراتب با محيطزيست هماهنگتر است. در شرايط خشكسالي كنوني اگر 2 سد گتوند و كارون4 به بهرهبرداري رسيده بودند ميتوانستند به ما كمك كنند. ما مشكل مالي داريم كه سالي حدود يك هزار ميليارد تومان كسري داريم. البته تمهيداتي انديشيده شده تا بخش خصوصي نيز مشاركت كند. در واقع يك سازوكاري ايجاد شود كه بخش خصوصي به كمك دولت بيايد و فرايند توسعه سدها را تسريع كند. بعضي از طرحها داراي اولويت هستند. بزرگترين حوضه آبي ايران، حوضه كارون است و اولويت اول ما هم همين رودخانه كارون است. اولويت دوم دز و اولويت سوم كرخه است كه اين رودها در مسير خود در استانهاي چهارمحال و بختياري، لرستان، خوزستان و ايلام واقع شدهاند. وقتي با سد گتوند با بودجه كمتر، ميتوان به اندازه 50 سد برق گرفت و آب ذخيره كرد و به راندمانهاي بالاتر رسيد، حق نداريم به طرحهاي با مزيت كمتر بپردازيم.
* در اين زمينه آيا اولويتها رعايت ميشود و طرحهاي سودده بيش از طرحهاي با اولويت كمتر مورد توجه قرار نميگيرد؟
پس از انقلاب در اين زمينه سرمايهگذاريهاي خوبي انجام شده اما كافي نيست. متأسفانه متناسب با نياز اين بخش، سرمايهگذاري كم است. در حال حاضر جا دارد در بخش سدسازي سرمايهگذاري بيشتري انجام دهيم. هر چند كه در چند سال اخير نسبت به سالهاي گذشته سرمايهگذاري بيشتري صورت گرفته اما بهنظر من در رعايت اولويتها انتقادهايي وارد است. به بيان ديگر بايد بپذيريم كه اولويت بندي ما شفاف نبوده است. طرحهاي بزرگ ملي مانند گتوند، كارون4، سيمره و سياهبيشه بايد با سرعت بيشتري به اتمام برسند. تاكيد ميكنم كه پس از انقلاب سرمايهگذاري خوبي در اين زمينه داشتهايم و هر چه از نظر زماني جلوتر رفتيم اين سرمايهگذاريها كم نشده ولي فكر ميكنم بايد حجم آن را بيشتر كرد و در ضمن اولويتها را بيشتر رعايت كرد. بهنظر من بايد نگاه «بخشي» را كنار بگذاريم. همه در بخش خودشان انتظار سرمايهگذاري دارند و اين رويكرد صحيحي نيست.
* با توجه به نياز و ضرورت سرمايهگذاري بيشتر آيا بهتر نيست كه زمينه مشاركت بخش خصوصي در اين زمينه فراهم شود؟
بله براي توسعه منابع از دولت بيشتر ازاين نميتوان انتظار داشت. بايد مردم به صحنه بيايند. براي اين مسئله بايد ساز و كارهاي سرمايهگذاري بخش خصوصي توسط دولت فراهم شود. سرمايهگذاري مردم زماني محقق ميشود كه منافع حاصل از اين سرمايهگذاري، مانند قيمتگذاري منافع حاصل از اجراي اين طرحها واقعي شود. سرمايهگذاري كه ميخواهد نيروگاه برق آبي بسازد، انتظار دارد كه برق را به قيمت واقعي از او بخرند تا سرمايهاش بازگشت داشته باشد. متأسفانه ما در اين بخش ضعفهايي داريم. آب در كشور ما قيمت واقعي ندارد. به چه دليل بايد بپذيريم كسي كه به آب دسترسي دارد ميتواند از اين آب رايگان استفاده كند در حالي كه اين آب با سرمايهگذاري عظيم ملي بدست آمده است. بايد بهاي واقعي آب پرداخت شود تا بتوانيم اين درآمد را به سمت ديگر بخشهاي كشور هدايت كنيم.
كسي كه امروز از موهبت ساخت يك سد بهرهمند شده بايد بهاي آب را بپردازد تا اين ثروت به ديگران انتقال يابد و در قسمتهاي ديگر سرمايهگذاري شود. مثالي در اين زمينه ميزنم: طرحي به نام «گاپ» در كشور تركيه اجرا شده كه براساس آن كشاورزي كه در آن جا كار ميكند برق و آب را به قيمت واقعي ميخرد اما محصول كشاورزي او به خوبي با محصول كشاورز ما قابل رقابت است. كشاورز ما اگر چه آب را به قيمت كم دريافت ميكند و برق را به نازلترين قيمت ميخرد اما نميتواند رقابت كند.
تاريخ درج: 16 تير 1387 ساعت 10:28 تاريخ تاييد: 16 تير 1387 ساعت 11:44 تاريخ به روز رساني: 16 تير 1387 ساعت 11:27
يکشنبه 16 تير 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: همشهری]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 112]