واضح آرشیو وب فارسی:واحد مرکزي خبر: به بهانه نمايشگاه عكس طبيعت جادويى ايران "آبشارى از رنگ
مهرى حقانى«سپاس از اين كه مادرم طبيعت را در چهره هاى مختلف به تصوير كشيدى» دستخط درشت و ابتدايى نويسنده اين جمله يكى از ده ها تحسين و آفرين و البته نظر و نقدهاى كوتاه و صميمى بود كه در دفتر يادبود نمايشگاه عكس طبيعت در فرهنگسراى ملل ديده مى شد. اقليم گسترده، متنوع و طبيعت شوخ ايران اين بار همراه با ۵۰ عكس در دو سالن كوچك فرهنگسرا گرد آمده بود. زيبايى طبيعت در گوشه و كنار جهان يك واقعيت انكارنشدنى است. با اين حال آنچه رنگ و بوى طبيعت در ايران را برجسته مى كند تفاوت هاى اقليمى، تضاد و تعارض فصل ها، دماها و زمين و آسمانى است كه در چهارسوى ايران وجود دارد.طبيعتى كه توان آن را دارد كه در يك زمان از تابستان و بهار و زمستان يكجا سخن گويد. بدين ترتيب عكاسى طبيعت به عنوان يكى از رشته هاى برجسته عكاسى با گستره متنوعى از مواد خام براى عكاسى روبروست.* عكاسى طبيعتعكاسى طبيعت يكى از رشته هاى گسترده عكاسى است كه منحصر به عكاسى در فضاى باز است.در اين فضا، دوربين مى كوشد تا عناصر طبيعت همچون مناظر، حيات وحش، گياهان، حشرات و اجزاى ريز طبيعت را ثبت كند. در عين حال عكاسى طبيعت تأكيد بيشترى بر روى ارزش هاى زيبايى شناسى عكس دارد كه اين مسئله در عكاسى طبيعت بسيار بيشتر از عكاسى خبرى (فتوژورناليسم) يا عكاسى مستند ديده مى شود. عكاسى از چشم اندازهاى طبيعى يا هنر منظره درصدد نمايش زيبايى هاى طبيعت است. در اين ميان نمايش عنصر انسانى كمترين جايگاه و بيشتر هيچ جايگاهى ندارد. به جاى آن، زمين با آب و هواهاى مختلف و انعكاس نور بيشترين نقش را دارد. آبشارها و كوه ها يكى از موضوعات عمده عكاسى طبيعت هستند. از نظر تكنيكى لنزهاى باز در اين مورد بيشترين كاربرد را دارند. با اين حال براى به دست آوردن بيشترين عمق و جزئيات عكاس ها از سيستم هاى بزرگ يا متوسط استفاده مى كنند. استفاده از دوربين هاى ديجيتالى از عمده ترين دوربين هاى مورد استفاده در زمان كنونى است. كار عكاسى از حيات وحش شكار لحظه هاى متفاوت زندگى حيوانات از پرواز، شكار و... است. در اينجا برخلاف عكاسى منظره، لنزهاى وايد كاربرد بيشترى براى ثبت سرعت سوژه و يا زمينه سوژه را دارد. در عكاسى از نماى نزديك مانند حشرات، پوسته درختان، سنگ ها، برگ ها از لنزهاى ماكرو استفاده مى شود. بسيارى از تصاوير ذهنى هستند. با اين همه اگرچه عكاسى سياه و سفيد نيز در طبيعت رواج دارد ولى رنگ يكى از عناصر تعيين كننده عكاسى طبيعت به شمار مى رود.* عكاسى طبيعت و توريسم۵۰ تابلوى عكس از كاسپين ماكان عكاس طبيعت، پرتره اى از اقليم چهار فصل ايران است. در اين سالن هاى كوچك ايران تنها شمال سرسبز ايران نيست، ديوار گالرى از همه جاى ايران رنگى شده است. از هر گوشه سالن آبشارى در جدال سنگ و ريزش است و هرازگاهى توده هاى پنبه اى ابر تمام صورت شما را مى پوشانند. در آن گوشه درختى با تمناى فراوان بر سر لنج كوچكى خم شده است غافل از آنكه لنج سايه اش را در آب مى جويد. آن سوتر تك درختى در دامان پرهيبت زمستان كوهستان ايستاده است و بايد ساعت ها وقت صرف كنى، بروى و بيايى و همچنان در كمين عبور توده هاى سرد ابر از فراز سوژه باشى تا لحظه شكار فرارسد و بتوانى در يك هماهنگى طبيعى تك درخت را در محاصره سپيدى و ابر خلق كنى و آن سو بچه گوزنى در دل جنگل بكر از مادر دور افتاده است. براى دقايقى همچنان به لنز دوربين خيره مانده است. همچنان كه مادر از دور از او چشم برنمى دارد، اينجا كوير نيست. مازندران سبز است. اما درخت شاخسارهاى خشك و عريانش تيز و تند افق آسمان را خش مى كشد اينجا هم رودخانه است اما خاك كناره آنقدر فرسوده شده كه به پاى درختان رسيده است، اين جاى پاى زشت انسان است كه مانده است. همان برداشت غيرمجاز شن هاى رودخانه. اينجا هوا داخل هليكوپتر چه سرد است، پيشتر، درهايش را برداشته اند، يك نفر هم با دوربين آويزان است، آن پائين خرم آباد با رودخانه و زمين و كشاورزى و سوله هايش است اما حيف كه هر سقف رنگى و جنسى پراكنده دارد. اگر همه سقف ها يكرنگ يا هماهنگ بودند، اين عكس چه زيباتر مى شد. اينجا اوان است، اينجا ولشت است، اينجا لواسان است، نه اشتباه نكنيد اينجا شمال نيست. اطراف همين تهران دودخورده است. اينها شقايق هاى خوانسارند، اين بچه گوزن اهل آمل است، اين چشم از حدقه پريده، چشمه اى در دماوند است، اينجا همه ايران است با نگاهى كه تمام زيبايى هايش را جست وجو كرده، دنبال كرده و سرانجام در اين دو گالرى كوچك به دام انداخته است. اين همه عكاسى طبيعت است اما تمام ماجرا تنها عكس و طبيعت نيست، عكاسى طبيعت يعنى اقليم و هوا يعنى سفر و جنگل و بيابان، عكاسى طبيعت يعنى گردشگرى و تبليغات يعنى توريسم طبيعت و جذب نگاه ها و باز هم اين تمام ماجرا نيست. عكاسى طبيعت يعنى اقليم بالقوه جلب توريست و در پى آن امكانات راه بردن و نگاهداشتن توريست در ايران.كاسپين ماكان عكاس در همين مورد مى گويد: «كشورهايى هستند كه طبيعت هميشه سبزى دارند و خواستار اين هستند كه مناطق متفاوتى را ببينند و به همين خاطر از مناظر خشك و كوير و گرم خوششان مى آيد. عكاسى طبيعت حتى به كمك تشويق گردشگرى داخلى مى آيد چون بسيارى از مردم فكر مى كنند ديدنى ها فقط در شمال ايران وجود دارد.»* دست اندازهاى يك عكاسبا اين حال اين رشته از عكاسى مخاطرات خاص خود را هم دارد. همچنان كه اين عكاس مى گويد: «براى اين كار به تجهيزات زيادى نيازمنديم چون با طبيعت كه بيشتر هم بكر است تماس داريم. اتومبيل هاى offroad (شاسى بلند در ايران) موتور، قايق، چادر و... موجب مى شود تا اين كار پرهزينه باشد. يكى از مهمترين مسائلى كه عكاسان طبيعت با آن روبرو هستند مسئله بنزين است چون آنها سهميه متفاوتى ندارند و اين به خاطر اتومبيل هاى خاص مورد استفاده يا مسيرهاى متفاوت و طولانى است كه مصرف بنزين را افزايش مى دهد. حتى از طريق عكاسان دوستدار طبيعت و انجمن عكاسان پيگيرى هايى شده ولى نتيجه اى حاصل نشده در حالى كه كار اين افراد يك كار ملى است و براى جذب گردشگر امكان استفاده بسيارى دارد. مسئله ديگر اين است كه در اين رشته عكاسى نوعى معرفى جلوه هاى طبيعى و حتى تاريخى است. در حالى كه در بسيارى موارد با رعايت برخى نكته هاى ظريف اما پرمنفعت مى توان به اين تصاوير جلوه بهترى داد. به عنوان نمونه در كنار كتيبه هاى داريوش در همدان سطل هاى پلاستيكى و بدريخت زباله گذاشته شده كه مبلمان فضاى تاريخى را كاملاً مخدوش مى كند در حالى كه با اندكى تأمل و دوربينى مى توان همان سطل زباله را هم از جنس يا رنگى هماهنگ با اثر تاريخى يا طبيعت استفاده كرد، مسئله ديگر وجود كابل هاى برق در همه راه ها و مناطق كشور است. طرز قرار گرفتن كابل ها نامنظم و به هم ريخته است كه با وجود آنها از بسيارى از مناظر زيبا امكان عكسبردارى وجود ندارد. اين مسئله تا حد زيادى قابل اصلاح است. در كشورهاى ديگر از دكل هاى بلند يا انتقال برق از زيرزمين استفاده مى كنند ولى در بسيارى از مناطق كشور ما حتى كابل هاى برق با تيرك هاى چوبى به هم وصل مى شوند. يا اينكه به عنوان عكاس طبيعت به نقشه نياز دارم كه درياچه ها، آبشارها يا جلوه هاى ارزشمند مشخص شده باشند و يا راه هاى خوب مشخص شده باشند.»با اين همه عكاس طبيعت حلقه اتصال انسان با سرچشمه اصلى زندگى يعنى طبيعت و آفريدگار تمامى اين جلوه هاست. بنابراين پيرنگ اصلى كار، آرامش و زيبايى است. گذشته از آنكه طبيعت از هر زاويه و ديدى پيام هاى متفاوتى نيز دارد. شايد همانگونه كه اين عكاس مى گويد: اگر درناها جفت شان را از دست بدهند تا پايان عمر به او وفادار مى مانند و يا گرگ ها كه در هنگام گرسنگى، ضعيف ترين عضو گروه را مى خورند، اما هيچگاه به ماده ها حمله نمى كنند و يا تمامى عناصر زيبايى شناسى، نظم و هماهنگى و سيستم پويا و زاينده اى كه در طبيعت وجود دارد و مهمترين برآورد آن راز هوشمندى طبيعت است.با اين همه عكاسان طبيعت نيازمند همكارى بيشتر سازمان هايى چون ميراث فرهنگى، محيط زيست و مطبوعات هستند. تسهيل كار عكاسان و پرورش استعدادها در نهايت به منفعت ملى كشور در ارائه تصويرى واقعى از كشور كمك مى كند. نمونه اين مسئله اين است كه در بازگشت از يك كشور خارجى شما با انبوهى از كاتالوگ و عكس از مناطق مختلف ديدنى برمى گرديد، اما صنعت كاتالوگ و معرفى جاذبه هاى تصويرى در كشور ما چندان ارزان به دست نمى آيد.عكاسى طبيعت ايران نام هاى افتخارآميز فراوانى دارد. زنده ياد نيكول فريدنى يكى از آنهاست كه از سرشناس ترين عكاسان طبيعت ايرانى است. نكته جالب توجه آنكه همگى اين ۵۰ جلوه ديدنى و زيبا به زينت مبلمان شهرى و جلوه بصرى فضاى داخلى بخشى از برج ميلاد اختصاص خواهد يافت.
يکشنبه 16 تير 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: واحد مرکزي خبر]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 279]