واضح آرشیو وب فارسی:حيات: اقتصاد - جهان غرب و امنيت انرژي
اقتصاد - جهان غرب و امنيت انرژي
غلامحسين حسنتاش*:1 - مفهوم امنيت انرژي پس از شوك اول نفتي مطرح شد. بيترديد نفت كالايي استراتژيك است و چون نقاط مصرف عمده آن با نقاط تمركز منابع نفتي تفاوت دارد، به پديدهاي ژئوپليتيك هم تبديل شده است. من در اينجا ميخواهم اين پرسش و شبهه را در ذهنها ايجاد كنم كه آيا واقعا شوك اول نفتي بر شكلگيري مفهوم امنيت انرژي مقدم بود و باعث شد كه غرب، نفت را كالايي استراتژيك تصور كند يا برعكس؛ يعني آيا آمريكاييها پيش از آن به اين نتيجه رسيده بودند كه نفت كالايي استراتژيك است و نميتوان به سازوكار بازارش واگذار كرد و بر اين اساس لازم بود شوكي اتفاق بيفتد تا همه جهانيان و دستكم كشورهاي صنعتي هم اين واقعيت را بپذيرند. البته نميخواهم درباره تقدم و تاخر در اين زمينه نتيجهاي بگيرم، اما معتقدم كه اين رويكرد آمريكاييها در شكلگيري شوك نفتي تقدم داشت و در واقع شايد بتوان گفت كه آمريكاييها براي ايجاد شوك نفتي نيز چراغ سبز نشان دادند.
2 - مفهوم امنيت انرژي از نظر كشورهاي غربي شامل مولفههاي زير است:
1 ـ 2. دسترسي مطمئن، تضمينشده، آسان و دائمي به انرژي ارزان براي تامين نيازهاي اقتصاد مدرن و توسعه اقتصادي و رشد اقتصادي،
2 ـ2. خودكفايي در زمينه انرژي و به حداقل رساندن وابستگي به انرژي وارداتي كه اين كشورها را به مناطق بيرون از خودشان، از جمله منطقه پرآشوب خليج فارس وابسته ميكند؛
3 ـ2. ايجاد ذخاير استراتژيك انرژي و وارد كردن نفت به بازارهاي بورس براي رقابتي كردن بازار نفت و خارج كردن كنترل بازار از دست اوپك؛
4ـ 2. كنترل جريان اطلاعات انرژي و خطدهي به بازار از طريق پيشبينيها. اين پيشبينيهاي بلندمدت در واقع كشورهاي عضو اوپك را وادار به توليد ظرفيتهاي مازاد ميكرد چون همين ظرفيتهاي مازاد، امنيت را براي بازار نفت به ارمغان ميآورد.
3 - پس از شوك اول نفتي در سال 1975، كشورهاي غربي، آژانس بينالمللي انرژي را تشكيل دادند. (بايد يادآور شوم كه اين آژانس متفاوت از آژانس بينالمللي انرژي هستهاي است) مكانيسم آرا در اين آژانس اهميت بسياري دارد. آمريكاييها از بيشترين راي در اين آژانس برخوردارند، چون ميزان آرا كشورها را حجم بازرگاني آنها تعيين ميكند. و بر اين اساس آمريكا به همراه همپيمانانش ميتواند در اين آژانس تاثيرگذار باشد. تقريبا ميتوان گفت كه سياستهاي آژانس با سياستهاي انرژي آمريكا يكي است. شايد يكي از اسنادي كه تاييد ميكند پس از سالها اين سياستها هنوز تغيير نكرده است، سند مي2001 تحت عنوان National Energy Policy باشد كه در اوايل رياستجمهور آقاي بوش در آن بازنگري شد. امهات اين سياستها عبارتند از:
1 ـ3. كاهش سهم انرژي در اقتصاد از طريق بهينهسازي مصرف و مديريت تقاضا و بهبود بخشيدن مستمر شاخص شدت انرژي كه هرگز رها نشده و اخيرا با بالا رفتن قيمت نفت شاهد موج جديدي از توجه به اين مسئله هستيم.
2 ـ 3. متنوعسازي منابع و مبادي تامين. يعني انرژي از منابع مختلف تامين شود و از مسيرهاي مختلفي هم بهدست مصرفكننده برسد. در اين زمينه، بهويژه نگاه ويژهاي به ذغالسنگ داشته و بر آن تاكيد كردهاند. از جمله كميته ويژه ذغالسنگ تشكيل شده است. بر اين اساس ديده ميشود كه بين سال 1973 تا 2005 سهم نفت خام در تامين انرژي اين كشورها كاهش قابل ملاحظهاي يافته و سهم ذغالسنگ تقريبا ثابت مانده است. حال آنكه اگر روند قبلي ادامه پيدا ميكرد امروز شاهد افزايش بسيار زياد سهم نفت و كاهش سهم ذغالسنگ در تامين انرژي غرب ميبوديم.
4ـ تاكيد سياستهاي امنيت انرژي بيشتر بر نفت خام بوده است. از جمله اين سياستها ميتوان به موارد زير اشاره كرد:
1ـ4. كاهش سهم نفت در سبد انرژي
2 ـ4. كاهش سهم اوپك و خليج فارس در توليد نفت جهان؛ يعني هم سهم نفت به حداقل برسد و هم نياز غرب از مبادي ديگري تامين شود، از جمله درياي شمال كه توليد در آن عمدتا از 1975 به بعد آغاز شده است. قيمتهاي بالاي نفت هم آن را تسهيل كرده و توجيه اقتصادي بدان بخشيده است. بدين ترتيب عملا سهم اوپك كاهش يافته و ظرفيت مازاد توليدي هم در اوپك بهوجود آمده است. بنابراين اوپك بهتدريج بازار خود را از دست داده و كمتر از ظرفيت خود توليد ميكند تا بدين ترتيب قيمتها را حفظ كند. بعدها همين ظرفيت مازاد هم به يكي از اهرمها و ابزارهاي آژانس بينالمللي انرژي براي كنترل تحولات بازار انرژي تبديل شد.
5ـ امنيت انرژي با چالشهايي نيز مواجه است كه از جمله ميتوان به موارد زير اشاره كرد:
1ـ5. چالش بخش حمل و نقل: 70 درصد نفت خام دنيا فقط در بخش حمل و نقل مصرف ميشود و اگر بتوان سوخت جايگزيني در بخش حمل و نقل يافت كه توانايي رقابت با بنزين را داشته باشد ـ كه بهنظر من بهرغم تبليغات بسيار، هنوز اين اتفاق نيفتاده است ـ ميتواند تحول عظيمي در بخش انرژي و امنيت آن در دنيا ايجاد كند. بهتازگي هم بهدليل بالا رفتن قيمت بنزين، استفاده از ذرت براي توليد اتانول در آمريكا افزايش پيدا كرده است كه بهنوبه خود منجر به ايجاد بحران غلات در دنيا ميشود.
2 ـ 5. چالش مصرفكنندگان بزرگ، جديد و خارج از كنترل: مصرف انرژي چين بين سالهاي 1975 تا 2003 نزديك به دو برابر شده است. اين در حالي است كه مصرف كشورهاي OECD كاهش و مصرف آسيا بهشدت افزايش پيدا كرده است. همچنين اين كشورها تحت سياستهاي OECD هم نيستند و استانداردهاي لازم را رعايت نميكنند. بر اين اساس يكي از عمدهترين تلاشهاي آژانس بينالمللي انرژي در سالهاي اخير تحت پوشش قرار دادن اين كشورها بوده است.
3 ـ 5. ناكامي در تحقق سهم قابل توجه سوختهاي پاك: بهرغم تلاشهاي گستردهاي كه از دهه 1970 به اين سو صورت گرفته است، انرژيها نو و پاك مانند انرژي خورشيدي و بادي نتوانستند سهم قابل توجهي را در تامين انرژي بهدست آورند و تجربه نشان داده است كه سوختهاي زيستي هم ميتوانند مولد بحران در اقتصاد باشند.
6ـ پارادوكسهايي نيز در عرصه امنيت انرژي بهچشم ميخورد كه عبارتند از:
1ـ6. پارادوكس منطقه خليج فارس يا امنيت نفت از ميان ناامني منطقه است. من استدلال ميكنم كه اگر امنيت انرژي غرب در گرو دسترسي آسان، مطمئن و تضمين شده به منابع است، پس چرا منطقه خليج فارس تا اين حد گرفتار بحران شده است و به آن دامن زده ميشود؟ اين، پارادوكسي اجتنابناپذير براي آمريكاييهاست. امنيت در منطقه خليجفارس مستلزم دو پارامتر اصلي است: يكي، توسعهيافتگي تكتك اين كشورها با هدف از بين بردن بحرانهاي دروني اين كشورها و ديگري گسترش روابط منطقه و مكمل شدن اقتصاد اين كشورها با يكديگر. اما اقتصادهاي كشورهاي منطقه اقتصادهاي رقيب است و زمينههاي همكاري با يكديگر را ندارند. در اين صورت اين كشورها كمتر مجبور به صدور نفت خواهند بود. اين در صورتي است كه كشورهاي منطقه بايد مجبور به صدور نفت باشند. پارادوكس ديگري كه در منطقه وجود دارد، تعارض بين منافع اروپا و آمريكاست. به باور من، نفت به ابزار سلطه آمريكا در دنيا براي تفوق بر رقباي اقتصادياش تبديل شده است. پارادوكس ديگر، تعارض بين استفاده از گاز و سياستهاي زيستمحيطي است. گسترش مصرف گاز نقش روسيه را افزايش ميدهد و استفاده از آن مستلزم خطوط لوله است كه به اين ترتيب كنترل از دست آمريكا خارج ميشود.
* رئيس سابق موسسه مطالعات بينالمللي انرژي و سردبير ماهنامه اقتصاد انرژي
شنبه 15 تير 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: حيات]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 481]