واضح آرشیو وب فارسی:ابرار: روز خبرنگار هميشه شب است
چند روز قبل روز ما ورزشى نويسان بود.چند روز قبلتر از روز ما،« انجمن صنفى روزنامه نگاران»، موقتاً تعطيل شد تا همان چند نفرى كه هر سال حال و حوصله اى براى ارسال تبريكات SMS اى داشتند هم نسبت به اين روز بى توجه شوند. در چنين روزى ناخودآگاه ياد ساعاتى افتاديم كه قرار بود اعضاى هيات رئيسه انجمن ورزشى نويسان انتخاب شوند. اغلب آدمهايى كه پشت تريبون مى آمدند تا خود را معرفى كنند، پوشه اى در دست داشتند كه در آن درباره برنامه هايشان براى توسعه و رشد انجمن نوشته شده بود. همه مى گفتند: به زودى فعال ترين و قوى ترين انجمن را خواهيم داشت اما همانگونه كه سرنوشت آن رقابت انتخابى از لابى هاى يك هفته قلبش پيدا بود نتيجه وعده ها نيز به همان سويى رفت كه مقصد اغلب شعارهاى انتخاباتى در آنجاست. البته گله اى از كسانى كه ظرف يك سال گذشته حتى يك جلسه تاثيرگذار هم نداشته اند نداريم، زيرا اگر روند وقوع كارى گروهى و فراجناحى غير از اين باشد شگفت زده مى شويم اما اين ها را نوشتيم تا به همه كسانى كه عاشق ورزشى نويسى هستند و يا قصد دارند عاشق اين حرفه بشوند بفهمانيم كه اينجا حتى روز خبرنگاران اش هم شب است. بدون شك برخى همكاران كه مسئوليتى هم دارند، بسنده خواهند كرد به همان چند خط دورنگارى كه براى شان فرستاده شده است اما موضوعات مهمترى نظير بى تناسبى حقوق خبرنگاران با تورم و رشد روز افزون آن از جمله مسائلى است كه احتمالاً مثل هميشه مسكوت مى ماند، باور كنيد نگارنده بيش از پنجاه ورزشى نويس را مى شناسد كه حقوق ماهيانه شان از يك روزنامه حتى كفاف پرداخت اجاره خانه را هم نمى دهد تا چه برسد به تهيه برنج و گوشت و مرغ و مرتفع ساختن ساير نيازهاى خانه و خانواده را. در اين بين گروهى قليل يا بواسطه لطف دوستان و يا به دليل قابليت هاى خود مى توانند باكار در۷ ۸، نشريه مختلف درآمد را به هزينه ها برسانند، منتهى اين گروه نيز به خاطر تايم كارى و فشار بالايى كه بهشان وارد مى شود اغلب از مشكلات خانوادگى رنج مى برند و قادر نيستند تا آن زمانى كه اعضاى خانواده احتياج دارند را به آنها اختصاص دهند. در سمت ديگر ماجرا شاهد مراوده ناخواسته برخى از خبرنگاران ورزشى با فوتباليست هاى درجه سه و چهار هستيم، اين فوتباليست ها يا به خاطر مصدوميت و يا به دليل نداشتن اسم و رسم قابليت هاى فنى نه به دلال هاى نام آشنا و قديمى وصل مى شوند و نه مى توانند به طور مستقيم تيمى را راغب به عقد قرارداد با خود سازند، بنابراين مهمترين راه براى بازگشت به مستطيل سبز آنست كه از ارتباطات خبرنگاران با مديران عامل باشگاه ها و مربيان استفاده كنند. اين عده در ابتدا سرشان را پايين مى اندازند. آهسته حرف مى زنند و مى گويند كه «پول بى اهميت است و فقط مى خواهيم تا امسال را بيرون نمانيم».بعد هم وقتى مى گوييد عرفاً ده درصد از قراردادتان را برمى داريم جواب مى شنويد كه« اين چه حرفيه؟! من مى خواهم كل مبلغ قرارداد را تقديم كنم، آنوقت شما مى گوييد فقط ده درصد؟!» اينكه هزار جور قسم و آيه رد و بدل مى شود بماند اما به محض عقد قرارداد فوتباليستى كه از موقعيت خبرنگار بخت برگشته استفاده كرده نه فقط حتى يك درصد از آن ده درصد به قول خود ناچيز را نمى دهد بلكه ممكن است جواب تلفن تان را هم ندهد و صد جا پر كند كه فلانى دلال است و مى خواهد با تهديد و ارعاب از من پول زور بگيرد.نويسندگانى كه به دليل نداشتن ارتباط با باشگاه ها از چنين امكانى براى درآمدزايى محروم هستند مشكل ديگرى هم دارند و آن اينست كه وقتى مى خواهند مطلبى بنويسند بايد مراقب حريم دوستان و آشنايان مديران مسئول، سردبيرها، همكاران و صدها ارگان و نهاد و ورزاتخانه و... كه جملگى امكان نظارت بر مطبوعات را دارند (!) باشند تا با جوابيه و توبيخ و جريمه و دادگاه و... مواجه نشوند. به طور مثال در يكى از روزنامه ها چون فلان مدير آگهى اش را به آنها داده حق نداريد درباره اش بنويسيد و يا در جاى ديگر چون سردبيرش با مديرعامل بهمان باشگاه لج است وظيفه داريد حتى اگر آن مدير تيمش را قهرمان كرد هم او را با قلم تان نابود كنيد. خلاصه در چنين فضايى فقط مى توان در خواب و رويا به روز خبرنگار فكر كرد و روز ورزشى نويسى را به همكاران تبريك گفت.
شنبه 15 تير 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ابرار]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 174]