واضح آرشیو وب فارسی:واحد مرکزي خبر: دخترجوان به ملاقات مرگ رفت
گروه حوادث ـ فرناز قلعه دار: آخرين ملاقات خواستگار شكست خورده و دختر مورد علاقه اش با جنايت هولناكى پايان يافت.به گزارش خبرنگار جنايى ما، ساعت ۱۱ صبح چهارشنبه مردمى كه از خيابان ۲۰۲ تهرانپارس مى گذشتند با پيكر بى جان دختر نوجوانى در داخل جوى آب روبه رو شده و بلافاصله موضوع را به پليس( ۱۱۰) اعلام كردند.دقايقى بعد مأموران كلانترى (۱۲۶) تهرانپارس با حضور در محل حادثه و پس از تحقيق در اين باره، بازپرس جنايى تهران را در جريان كشف جسد قرار دادند.بازپرس محمد شهريارى و گروهى از كارآگاهان ويژه قتل پليس آگاهى تهران دقايقى بعد درمحل حادثه حاضر شدند.كارآگاهان در نخستين گام با بررسى اوراق موجود در كيف دستى مقتول دريافتند جسد كشف شده متعلق به دختر ۱۷ ساله اى به نام سپيده است و پس از شناسايى خانواده وى آنها را براى تحقيقات پليسى فراخواندند.در حالى كه پدر و مادر سپيده از شنيدن خبر قتل فرزندشان شوكه شده بودند، گفتند: ما نمى دانيم چه كسى مى تواند چنين جنايتى را مرتكب شده باشد.در حالى كه خانواده مقتول از اين موضوع ابراز بى اطلاعى مى كردند كارآگاهان پليس جنايى در شاخه ديگرى از تحقيقات ويژه خود متوجه شدند مقتول صبح روز حادثه سوار بر يك خودروى دوو به همراه پسر جوانى در محل ديده شده است.بنابراين با به دست آمدن اين سرنخ مهم تجسس هاى پليسى براى شناسايى و رديابى راننده جوان دوو آغاز شد. كارآگاهان با دستور قضايى بازپرس جنايى موفق شدند على - ۲۳ ساله - صاحب خودرو را شناسايى كنند. بدين ترتيب خانه على شناسايى و عمليات براى دستگيرى وى آغاز شد. كارآگاهان با دستور بازپرس شهريارى به خانه پسر جوان رفتند اما على با ديدن مأموران با خوردن تعداد زيادى قرص اقدام به خودكشى كرد. وى بلافاصله به بيمارستان منتقل شد و با تلاش پزشكان از مرگ نجات يافت.على پس از بهبود نسبى در بازجويى ها ضمن اعتراف به قتل سپيده گفت: از چند ماه قبل با دختر نوجوان آشنا شدم و تصميم گرفتم با او ازدواج كنم اما خانواده اش مخالف اين ازدواج بودند مدتى بعد نيز سپيده بناى ناسازگارى گذاشت و گفت كه بايد به اين ارتباط پايان دهيم.اما من به او علاقه داشتم و حاضر نبودم او را از دست بدهم در نتيجه وقتى مخالفت وى را ديدم از او خواستم براى آخرين بار همديگر را ملاقات كنيم. بنابراين صبح چهارشنبه با خودرو به مقابل خانه شان رفتم و او را سوار كردم اما ساعتى بعد با يكديگر دعوايمان شد و من كه سابقه ناراحتى اعصاب دارم آنقدر عصبانى شدم كه در يك لحظه متوجه نشدم چه كار مى كنم. وقتى به خودم آمدم سپيده ديگر نفس نمى كشيد. خيلى ترسيده بودم به ناچار در خودرو را باز كرده و جسد او را به خيابان پرت كردم سپس از آن محل فرار كردم.بازپرس شهريارى پس از بازداشت متهم به خبرنگار ما گفت: با توجه به ضدونقيض گويى هاى متهم درباره چگونگى ارتكاب قتل سپيده او در اختيار كارآگاهان جنايى پليس آگاهى قرار گرفته و همچنين پيكر مقتول نيز براى تعيين علت اصلى مرگ به پزشكى قانونى منتقل شده است و تحقيقات درباره اين جنايت ادامه دارد.
شنبه 15 تير 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: واحد مرکزي خبر]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 140]