واضح آرشیو وب فارسی:حيات: بازخواني پرونده سلاح هاي شيميايي (3)
تهران-حيات
فاجعه شيميايي شهر سردشت و مرگ و مصدوميت شهروندان بي دفاع كه هنوز قربانيان آن در شرايط سخت دست و پنجه نرم مي كنند. در همان ايام هيچ محكوميتي از جانب دولتمردان مدافع حقوق بشر،به جهت تعاملات غرب با اقدامات بعث و شخص صدام صورت نگرفت و عدم واكنشي خاصي از سوي مدافعان دروغين حقوق بشر، باعث شد كه فاجعه دهشتناك حلبچه در بعدي وسيعتر با چند هزار قرباني تكرار گردد.
بسياري از كارشناسان مسايل سياسي براين باورند كه اگر حادثه بمباران شيميايي سردشت و مريوان در همان زمان با محكوميت جهاني مواجه مي شد، قطعا شاهد تراژدي غم انگيز حلبچه نبوديم. "چامسكي" از منتقدان برجسته سياست هاي ايالات متحده آمريكا در نقد عملكرد رسانه هاي آن كشور در قبال فجايع بعثي ها و حكومت صدام مي گويد:
"آن روزها كه صدام دوست و مرد خوب غرب بود، مردم آمريكا از ديدن تصاوير مربوط به كشتار حلبچه و انعكاس تعقيب و گريز كردها در كانال هاي تلويزيوني خود محروم شدند.
حلبچه، سردشت، شلمچه، ميمك، سومار، بانه، هورالهويزه، حاجي عمران، جزاير مجنون و ... از خون سرخ شهيدان گلستان شد و به شهر خونين و از ياد رفته هيروشيما و ناكازاكي پيوست. امروز كه سال ها از اين جنايات دلخراش ثبت شده بر قلب سياه تاريخ مي گذرد اگر وجدان بيداري در اين زمينه قضاوت عادلانه اي داشته باشد به اين نكته خواهد رسيد كه مگر همين مدعيان دروغين حقوق بشر نبودند كه مرگبارترين سلاح هاي كشتار جمعي را در اختيار عراق قرار دادند؟
چرا رفتي؟!
علي فدايي جانباز شيميايي در 17 سالگي (1/12/62) به جبهه هاي نبرد حق عليه باطل اعزام شده بود.
17 فروردين 63 همزمان با بمباران شيميايي صدام طي عمليات كربلاي 5 به درجه جانبازي نائل آمده است.
وي پيرامون نحوه جانبازشدنش توضيح مي دهد: آن موقع متوجه چيزي نبودم. همه چيز خيلي سريع اتفاق افتاد و بعد چون باران گرفت، گردوغبار و بوهاي مشكوك از بين رفت. بعدها متوجه شدم كه ذرات خردل روي ريه ها و تنفسم اثرگذاشته است.
وي اين بار با خنده مي گويد:آن موقع هر روز 70 تا آرپي جي مي زدم، ولي الان اگر عصبي باشم و در محيط غبارآلود قرار بگيرم، نفس كم مي آورم.
فدايي با لحني گله مندانه ادامه مي دهد: وضعيت ما جانبازان شيميايي مثل آتش زيرخاكستر مي ماند. وقتي تكاني نباشد، شعله اي هم از بيرون نمي بينيد. اما همين كه خاكسترها كنار بروند، شعله زبانه مي كشد.
همه از بيرون صبر، روحيه خوب و بي توقعي ما را مي بينند و خيال مي كنند رنجي نداريم. اما ما رنج مي كشيم. تنها زخم هاي ريه رنج نيست، نحوه بعضي برخوردها رنج است.
ما كه خودمان از همان اول شيميايي نبوده ايم. بعضي ها خيال مي كنند براي گرفتن درصد جانبازي مظلوم نمايي مي كنيم. همه پله ها را كه بالا و پايين رفتيم و ثابت شد مصدوميت شيميايي داريم، تازه افراد ناآگاه روبرويمان مي ايستند و مي گويند: چرا رفتي؟!"
خورشيد هيچ وقت پشت ابر نمي ماند
به همراه نيرومنش،مستندساز ،اسناد تاريخي را كه ورق مي زنيم،اين مستندساز توضيح مي دهد: "BNL "بانك ايتاليايي است كه يك شعبه در آتلانتاي آمريكا داشته، در اين شعبه فساد مالي اتفاق مي افتد. نيروهاي اف بي آي به بانك هجوم مي برند و مدارك را جستجو مي كنند.
چندي بعد "هنري گونزالس" نماينده مردم تگزاس از حزب دمكرات ها برعليه بوش كه جمهوري خواه بود، سخنراني كرده و مدارك به دست آمده از "BNL" را افشا مي كند. به اين ترتيب معلوم مي شود كه دولت آمريكا از طريق بانك "BNL "به عراق كمك مالي داشته است.
كمك هاي مالي آمريكا به نام وزارت كشاورزي اين كشور بوده كه به بهانه فروش موادسمي دفع آفات نباتي از طريق بانك "BNL" پول براي عراق واريز كرده اند. محاسبات نشان مي دهد با اين مبالغ مي توانستند به مدت 200 سال براي كل دنيا حشره كش توليد كنند.
نيرومنش به نمونه ديگري از اين قبيل افشاگري ها اشاره كرده و مي گويد: عراق به تل آويو موشك "اسكادبي" مي زند، اسراييلي ها هم عليه شركت "كارل كولب" در شهر "دارمشتاد" آلمان شكايت مي كنند كه چرا اين شركت تكنولوژي سلاح شيميايي را به عراق فروخته است؟ طي اين شكايت معلوم مي شود كه اين شركت هزاران تن مواد شيميايي به عراق فروخته و در خاك عراق كارخانه توليد سلاح هاي شيميايي راه اندازي كرده است. ضمنا طي تحقيقات دادگاه مشخص مي شود ارسال مواد با اطلاع كامل دولتمردان آلمان بوده است.
وزير وقت اقتصاد آلمان مي گويد:به طور كلي 59 شركت با عراق مشاركت تسليحاتي داشته اند كه 22 شركت آنها تسليحات شيميايي به عراق ارسال مي كرده اند.
نيرومنش ادامه مي دهد: "قاضي شهر "دارمشتاد"، وزير دادگستري آلمان را متهم به مخفي كاري مي كند. "كنت تيمرمن" در كتاب "لابي مرگ" سوالي اساسي مطرح مي كند مبني براين كه چرا اسراييل از بين 59 شركت فقط بايد از "كارل كولب" شكايت كند؟
اين نويسنده در ادامه مي آورد: در يورشي كه به دفتر مدير عامل "كارل كولب"به عراق برده اند ،متوجه عكسي از مدير عامل شركت "كارل كولب" مي شوند كه يونيفورم نازي ها را به تن داشته است. آقاي مديرعامل يك افسر ارتش نازي بوده اند!
اين مستندساز كه مدتها بر روي اسناد كنكاش كرده است در ادامه مي گويد: "جاناتان كوار" عضو نيروي دريايي آمريكا تصاوير ماهواره اي كارخانجات توليد موادشيميايي عراق را در اختيار اسراييل قرار مي دهد كه از طرف دولت آمريكا به حبس ابد محكوم مي شود . وي در مصاحبه اي مي گويد: دولت "ريگان" وحشت زده به خاطر مخفي كاري مشاركتش در تجهيز كردن عراق به سلاح هاي شيميايي من را به حبس ابد محكوم كرده است."
اين مستندساز در تكميل صحبت هايش مي گويد: "در سال 2003 نيز وقتي عراق را بازرسي مي كنند، هيچ نوع سلاح غيرمتعارفي به دست نمي آيد. رسانه ها شروع به تبليغ مي كنند كه اين سلاح ها موجود بوده، ولي تخريب شده اند.
شبكه "نت ورك" هلند با يك دلال مواد شيميايي به نام "آنرات"مصاحبه تلويزيوني ترتيب مي دهد. آقاي "آنرات" ناگهان احساساتي شده و مي گويد: خودم مواد سمي را به عراق مي بردم! "تيفن" دادستان شهر لاهه هلند به طور اتفاقي اين مصاحبه را مي بيند و پرونده مفصلي برعليه "آنرات" تشكيل مي دهد. "تيفن" ،"آنرات" را تنها به دليل نقص قوانين هلند، نه به دليل جنايت جنگي عليه ايران به 16 سال حبس محكوم كرد.
نيرومنش به عنوان آخرين كلام تاكيد مي كند: "برخي اسناد رسانه اي اعم از مكتوب و تصويري هستند كه مي توانند به عنوان سند حقوقي يا كيفري در دادگاه قابل ارائه باشند و محكوميت دولتمردان و صاحبان شركت هاي آمريكايي و اروپايي را به دنبال داشته باشند.
گام هاي موثر در روند درمان جانبازان شيميايي
دكتر مجيد شهرتي معاون پژوهشي مركز تحقيقات آسيب هاي شيميايي وابسته به دانشگاه علوم پزشكي بقيه الله با اشاره به اهداف راه اندازي چنين مركزي مي گويد:اين مركز در سال 1379 تحت عنوان MBC شروع به فعاليت كرد و به عنوان يكي از مراكز 4 گانه پژوهشكده طب نظامي فعاليت مي كند. در سال 1380 زير مجموعه وزارت بهداشت قرار گرفت و به امر ساماندهي پژوهش هاي علمي در زمينه ارتقا سطح سلامت جانبازان مشغول شد.
وي ادامه مي دهد: در مركز تحقيقات آسيب هاي شيميايي از سال 1380 تاكنون بيش از 70 پروژه تحقيقاتي انجام شده كه نتايج بسياري از آنها به صورت كاربردي در پروتكل درمان جانبازان شيميايي مورد استفاده قرار مي گيرد. خوشبختانه ارتباط مركز ما با ساير دانشگاه هاي كشور و حتي دانشگاه هاي خارج كشور به نحو پررونقي برقرار است. در برخي از پروژه ها به صورت مشترك از توان علمي اين دانشگاه ها استفاده مي كنيم.
تاكنون 9 دوره آموزش درمان مصدومين شيميايي را براي پزشكان خارج كشور داشته ايم كه معمولا در هر دوره بيش از 30 كشور شركت داشته اند."
نور اميد در چشم هاي جانبازان شيميايي
معاون پژوهشي مركز تحقيقات آسيب هاي شيميايي پيرامون مهمترين دستاوردهاي دارويي و پزشكي كه در اين مركز حاصل شده و بسيار مناسب حال جانبازان شيميايي قرار گرفته است، توضيح مي دهد: "از لحاظ ريوي تحقيقات متعددي صورت گرفته كه دكتر قانعي به عنوان معاون پژوهشي دانشگاه بيشترين تحقيقات را در زمينه عوارض ريوي جانبازان شيميايي انجام داده اند. كاربرد داروهايي مثل "گاما اينترفروم" و "ان استين سيستنين" كه توانسته اند در بهبود عوارض ريوي اين عزيزان موثر باشد، ماحصل همين تلاش هاست.
در بحث مشكلات چشمي با توجه به اين كه درموارد حاد مصدوميت ها مواجه با پارگي قرنيه در اين عزيزان مي شويم، اقدام به ساخت قرنيه با به كارگيري سلول هاي بنيادي كرديم. خوشبختانه تحقيقات در زمينه سلول هاي بنيادي جواب داده و پيوند هم روي چشم جانبازان شيميايي صورت گرفته كه تا حدودي موفقيت آميز بوده و مورد اجرا است.
پايان پيام
جمعه 14 تير 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: حيات]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 377]