واضح آرشیو وب فارسی:اطلاعات: عصر جنگهاي اينترنتي
* اشاره:
اين مقاله به بررسي ديدگاههاي متفاوت پيرامون استراتژي آمريكا در برخورد با القاعده ميپردازد. پژوهشهاي مراكز دانشگاهي و تحقيقاتي معتبر جهاني نشانگر اين واقعيت است كه به رغم ادعاي آمريكا در مورد پيروزيهايش در عراق و افغانستان، القاعده كماكان به فعاليت خود در منطقه ادامه ميدهد. ناظران آگاه دلايل زيادي براي چنين معضلي ارائه كردهاند كه در پي با بخشي از آنها آشنا ميشويم.
***
يك كارشناس آمريكايي مبارزه با تروريسم گفت: ما همه فكر ميكنيم كه رهبران و فرماندهان القاعده در غارها زندگي ميكنند و شهر مرزي پاكستان در نزديكي مرز افغانستان كه پناهگاه نيروهاي القاعده محسوب ميشود، احتمالا آن سوي كره ماه قرار دارد، اما واقعيت اين است كه نيروهاي القاعده همگي ميتوانند با لپ تاپهايي كه در اختيار دارند با جهان ارتباط برقرار كنند؛ همان كاري كه ما در منزلمان مثلاً در واشنگتن انجام ميدهيم.
براساس اين گزارش، اظهارات بن لادن و ديگر مسئولان القاعده يك هفته بعد از آن كه بيان ميشوند، ميتوانند در فضاي اينترنت منتشر شوند اما اكنون اين زمان، دو يا سه هفته طول ميكشد.
كارشناس مصري امور القاعده ميگويد: نيروهاي القاعده تحت هيچ نوع فشاري نيستند و براي تهيه و انتشار پيامهاي رهبران اين گروه، امكانات و فرصت كافي در اختيار دارند.
به نوشته روزنامه واشنگتن پست؛ نهادهاي امنيتي آمريكا بعد از چند سال تلاش، هنوز نتوانسته اند درباره پيامهاي ويديويي بن لادن به اطلاعات مورد نياز دست بيابند، اما اين مقامات ميگويند كه رهبران القاعده با آمادهسازي و ارسال پيامهاي جديد، خود را در معرض خطرات زيادي قرار ميدهند. رهبر القاعده در عراق، سال 2006، دو ماه بعد از آن كه يك پيام تصويري از وي منتشر شد. در حمله هوايي نيروهاي آمريكايي كشته شد. در ماه مي سال 2007 هم يك فرمانده ارشد طالبان 36 ساعت بعداز آنكه در يك مصاحبه تلويزيوني شركت كرد، توسط نيروهاي ناتو در استان هلمند كشته شد. در سال 2005 ماشين تبليغاتي القاعده بهطور جدي تضعيف شد، زيرا الجزيره به عنوان شبكه مورد علاقه گروه تروريستي القاعده از انتشار پيامهاي آن خودداري كرد. همزمان آمريكا و همپيمانان آن تلاش كردند از طريق تحت فشار گذاشتن تأمينكنندگان خدمات اينترنتي از فعاليت وب سايتهاي اسلامي جلوگيري كنند. برخي از متخصصان مهم اين حوزه ربوده و كشته شدند و پايهگذار يكي از وب سايتهاي مهم تروريستها در عربستان سعودي به قتل رسيد و در اكتبر سال 2005 نيروهاي پليس انگليس شخصي به نام را دستگير كردند. وي كه متولد مغرب بود نقشي بنيادين در ايجاد تأسيسات و ابزارهاي مورد نياز براي ارتباط گروههاي مسلح در عراق و ديگر گروههاي القاعده ايفا كرده بود. همان زمان حاميان القاعده شبكه اينترنتي جديدي را با نام مركز رسانهاي تاسيس و راهاندازي كردند. اين مركز اينترنتي جديد پيامها و مطالب القاعده، گروه طالبان و ديگر گروههاي مسلح را در كشورهايي مانند عراق، سومالي، مناطق شمال آفريقا و يمن منتشر ميكند و بسياري از پيام هايي كه توسط اين مركز منتشر ميشوند به زبانهايي مانند انگليسي، آلماني، ايتاليايي، فرانسوي، پشتو، تركي و ديگر زبانها ترجمه ميشوند. اين مركز اينترنتي با اتخاذ تدابير امنيتي تلاش ميكند پيامهاي دريافتي را تنها از منابع اصلي دريافت كند و به نوعي به كاربران و استفادهكنندگان خود اين اطمينان را بدهد كه آنها اطلاعات دست اول را در اختيار دارند و اكنون بعد از گذشت مدت زماني از فعاليت آن، امنيتش چنان تقويت شده است كه نهادهاي امنيتي آمريكا ديگر به راحتي قادر به شناسايي و مقابله با فعاليتهاي آن نيستند. يكي ديگر از مشخصات مركز اينترنتي القاعده اين است كه فعاليت آن چندان وابسته به افراد نيست، لذا در صورتي كه 20 نفر از دست اندركاران آن شناسايي و دستگير شوند، باز هم فعاليتش متوقف نخواهد شد، زيرا افراد ديگري در مناطق ديگر ميتوانند با استفاده از رمزهاي ورودي، آن را فعال كنند.
انتقاد از رئيس سيا
در همين حال، رئيس سازمان سيا، بعد از اظهاراتش مبني بر ضعيف شدن القاعده بعد از ايجاد موانع جهاني در قبال اين گروه، مورد انتقاد شديد قرار گرفت.
رئيس كميته اطلاعات سناي آمريكا، گفت: ارزيابي خوشبينانه هايدن مطابق با ارزيابيهاي اطلاعاتي انجام شده در طول سال گذشته نيست.
راكفلر طي نامهاي به رئيس سازمان سيا نوشت: در حقيقت بعد از بررسي گزارشهاي اطلاعاتي طبقهبندي شده، مسالهاي را كه موجب چنين نتيجهگيري شود، مشاهده نكردم.
ارزيابي هايدن كه يكي از خوشبينانهترين ارزيابيها بعد از حملات 11 سپتامبر 2001 است، در كمتر از يك سال پس از هشدار وزارت اطلاعات آمريكا مبني بر تشكيل دوباره القاعده در مناطق مرزي منتشر شده است.
هايدن طي مصاحبهاي با روزنامه واشنگتن پست، درحالي كه هشدار داد القاعده هنوز يك تهديد جدي باقي مانده است، گفت: با در نظر گرفتن همه جوانب، ما به وظايف خود بسيار خوب عمل كردهايم.
وي اظهار داشت: در فهرست دست آوردها و موفقيتهاي ما ميتوان به مواردي همچون شكست نزديك استراتژيك القاعده در عراق و عربستان و موانع بسيار مهم جهاني عليه القاعده اشاره كرد.
در اوايل ماه گذشته، رئيس مركز ملي مبارزه با تروريسم، به قانونگذاران آمريكايي گفت: تلاشهاي آمريكا براي متوقف كردن توطئهها و نقشههاي القاعده بيثمر بوده است.
يكي از تحليلگران سابق سازمان سيا، گفت: اظهارات هايدن بسيار بسيار خوش بينانه است.
وي افزود: من معتقدم دولت آمريكا قصد دارد تصوير موفقيتآميزي از اقدامات خود ارائه دهد، به ويژه همزمان با نزديك شدن به پايان دوره هشت ساله رياست جمهوري جورج بوش، بنابراين نبايد از شنيدن اين اظهارات خوشبينانه تعجب زده شد.
سرويس بيارزش اطلاعاتي
اين درحالي است كه دستيار مدير سازمان مركزي جاسوسي آمريكا و نايب رئيس شوراي جاسوسي ملي اين كشور گفته است كه سرويس جاسوسي آمريكا هر چند سرويس كوچكي نيست، اما با توجه به عملكرد آن، ديگر سرويس با ارزشي براي مردم آمريكا نيست.
در مقالهاي كه با عنوان در روزنامه واشنگتن پست منتشر كرد، نوشت: ما به عنوان يك نهاد عمومي و يك حرفه، شكست خوردهايم.
وي نوشته است: ما به دليل حادثه 11 سپتامبر، اظهارات غيرواقعي در مورد سلاح كشتارجمعي در عراق، فرضيه سلاح كشتارجمعي ايران يا داستانهاي وحشتناك در مورد تسليم و توقيف، شكست نخوردهايم؛ ما به اين دليل شكست خوردهايم كه نقش، محدوديتهاي شغلي و نظرات خود در مورد آنچه از ما انتظار ميرود را بهطوري شايسته و قابل درك، در انظار توجيه نكردهايم.
اين مدير امنيتي آمريكا افزود: ما به اين دليل شكست خوردهايم كه اجازه دادهايم مردمي كه ما را نميشناسند، دوست ندارند و درك نميكنند، ما را به تمسخر گرفته به ما تهمت بزنند و مفهومي غلط از ما ارائه كنند.
لونتال با اشاره به سستي جامعه جاسوسي آمريكا نوشته است: نتيجه اين سستي، بازسازي غلط كل جامعه جاسوسي، بر مبناي فرضيات غلط بوده است.
در داخل جامعه، منفيبافي ما روحيه افراد را فلج ساخته و در خارج از اين جامعه، ديدگاه مردم را نسبت به ارزش اهداف حياتي و دشواري كه ارائه ميدهيم، به شدت كاهش داده است.
ما اجازه دادهايم تا سايرين با انتظارات كاملا غلط و غيرواقعي، بار مسئوليت را به دوش ما بياندازند.
هيچيك از اينها به منظور انتقاد از مدير امنيت ملي، مسئول ماقبل وي و يا كارمندان آنها نيست، اما حقيقت اين است كه جامعه جاسوسي اكنون بعنوان يك نهاد، شكست خورده تلقي ميشود.
اين جامعه اكنون به يك نهاد سياسي تبديل شده كه تاثير تلاشهاي آتي آن را از ميان ميبرد و اين امر نه تنها براي يك كارشناس سابق جاسوسي مثل من، بلكه براي تمامي مردم آمريكا يك مسأله است.
وضعيت نامناسب جامعه جاسوسي، به دليل دو رويداد مختلف، يعني حمله تروريستي 11 سپتامبر و شكست در يافتن سلاح كشتار جمعي در عراق بهوجود آمده است، اما درسي كه خارجيان از اين دو واقعه مجزا گرفتهاند، اغلب متضاد بوده است.
جامعه جاسوسي در واقعه 11 سپتامبر، به دليل شكست در بههمپيوستن اطلاعات به شدت مورد انتقاد قرار گرفت. يك مفهوم خفت بار و ناشايسته كه متاسفانه وارد فرهنگ عموم شده است، اما در عراق جامعه جاسوسي متهم شد كه اطلاعاتي بيش از اندازه ارائه داده است.
جامعه جاسوسي در مورد واقعه 11 سپتامبر به حد كافي هشدار نداده بود، اما هشدارهاي آن درباره عراق، بيش از حد واقعي بود.
به عبارتي، جامعه جاسوسي در واقعه 11 سپتامبر به دليل نداشتن قوه تخيل مقصر شناخته شد، اما در عراق، بيش از حد خيالاتي عمل كرد.
در واقعه 11 سپتامبر، ارائه ندادن اطلاعات جاسوسي يك مشكل بزرگ مينمود، اما در عراق، اطلاعات بيش از حدي مانند گزارشهاي ساختگي در مورد آزمايشگاههاي سيار سلاحهاي شيميايي با نام رسواي ارائه شد.
مفهوم تلويحي، از نظر ما در كارشناسي جاسوسي اين است كه سازمان جاسوسي، هميشه بايد اطلاعات درست ارائه كند، اما اين امكان پذير نيست و زمان آن رسيده كه به اين مساله عادت كنيم.
من درك ميكنم كه چرا مردم از نحوه برخورد جامعه جاسوسي با واقعه 11 سپتامبر و عراق مأيوس هستند، اما بايد به توان جامعه جاسوسي نيز توجه داشت. متاسفانه اين جامعه توضيحي درمورد توانايي هايش ارائه نكرده است.
اول به واقعه 11 سپتامبر توجه كنيد. هنوز كسي به كار يا كارهايي كه ميتوانست انجام گيرد تا شايد از اين حملات جلوگيري شود، اشارهاي نكرده است.
به نظر من و بسياري از همكارانم، با توجه به قوانين بازي در آن زمان، حتي از دست دادن فرصتهاي عملياتي، كاري جز اين نميكرد كه القاعده را وادار كند تا تروريستهاي ديگري به آمريكا اعزام نمايد و حتي اگر تمامي اطلاعات پيوند داده ميشد، هنوز هم اطلاعات تاكتيكي كافي در دست نبود تا بتوان 4 هواپيماي آن سهشنبه صبح را متوقف كرد.
اين يك پيام بسيار مضطربكننده است. رهبران سياسي و عامه مردم ترجيح ميدهند فكر كنند كه حملات القاعده نتيجه كاستيهايي بود كه مشخص شده و ازميان رفتهاند و بنابراين ميتوانيم به احساس امنيتي كه پيش از واقعه 11 سپتامبر داشتهايم، بازگرديم.
شنيدن اين حقيقت كه باوجود تمامي آموختههايمان و باوجود تغييراتي كه ايجاد كردهايم، درواقع ممكن است چنين اتفاقي مجدداً رخ دهد، بيش از حد دشوار و شنيدن اظهارات كنگره مبني براينكه ايجاد دفتر مدير اطلاعات ملي در سال 2004، باعث شده تا آمريكا بارديگر به محلي امن تبديل شود، بسيار مضحك و آزاردهنده است.
از نظر من عراق، شكست جاسوسي جديتري بود. تحليل ما مبني بر اينكه به دليل اشتباه برآورد اطلاعات ملي، در سال 2003 وارد جنگ نشديم، اشتباه بود.
در واقع هشدار رسواكننده اكتبر سال 2002 سازمان اطلاعات ملي مبني بر اينكه عراق سلاح كشتارجمعي در اختيار دارد، هيچ تاثيري بر تصميمگيري ها در مورد جنگ نداشت.
احتمالاً اين هشدار، بوش يا ساير سياستگذاران ارشد كه ماهها پيش تصميم خود را براي حمله به عراق گرفته بودند، تحت تاثير قرار نداد.
اين هشدار هيچ تأثيري به روي مجلس سنا نيز نداشت، چنانچه در گزارش سال 2004 واشنگتن پست آمده: درحالي كه 77 سناتور به استفاده از زور در عراق راي دادهاند، تنها 6 سناتور، بيش از 5 صفحه اول خلاصه گزارش اطلاعات ملي را مطالعه كرده بودند.
گزارش اطلاعات ملي تاثير چنداني روي سازمان ملل نيز نداشت، چرا كه بر خلاف گزارش هشداردهنده سازمان اطلاعات ملي درمورد مهمات جنگي عراق، شوراي امنيت از موضع خصمانه آمريكا و انگليس حمايت نكرد.
مشكل حقيقي گزارش جاسوسي آمريكا درمورد عراق اين است كه نميتوان تصور كرد كه اين گزارش برپايه اطلاعات خوبي بنا شده كه بتواند يك پاسخ صحيح ارائه كند.
بهترين كاري كه همكاران كارشناس من ميتوانستند انجام دهند، اين بود كه 3 گزينه تحليلي ارائه نمايند: صدام سلاح كشتارجمعي در اختيار دارد، او سلاح كشتارجمعي در اختيار ندارد و يا اينكه ما هيچ اطلاعي در اين مورد نداريم.
پنجشنبه 13 تير 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: اطلاعات]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 137]