واضح آرشیو وب فارسی:همشهری: حرفي كه ميشد مودبانهتر گفت
روزنامه- مقاله تندي كه روزنامه اعتماد ملي در شماره ديروز خود منتشر كرد نهتنها با هيچ حمايتي روبهرو نشد كه برعكس، انتقادات فراواني را موجب گرديد.
برخي مطبوعات، امروز به اين موضوع پرداختهاند، اما هنوز اقتصاد داغي خود را براي آنكه به سرمقاله اصلي مطبوعات تبديل شود از دست نداده است.
پوزش اعتماد ملي
روزنامه اعتمادملي در واكنش به مقاله ديروز منتجبنيا، در مقالهاي به قلم مدير مسئول نوشته است: درخصوص يادداشت جناب آقاي منتجبنيا با تمام احترامي كه براي ايشان و شخصيتشان قائلم بر اين باورم كه اين مطلب را براي سايت شخصي خود نگاشتهاند و بيشتر دغدغه و اظهار نگراني از مطالبي بوده است كه به وفور در اين روزها و ماهها شنيده ميشود، لذا با توجه به حساسيتهاي موجود و امكان وجود برداشتهاي ناصواب، چاپ آن با مباني مورد قبول و حاكم بر روزنامه هماهنگ نبوده است و آن را مناسب نميدانم.
ضمن اينكه اين انتظار را از رياستجمهوري و يا ديگر مقامات رسمي دولت دارم كه پاسخي درخور براي اين شبهات ارائه نمايند. از خوانندگان محترم و شخصيتهاي حقيقي و حقوقي كه درج پارهاي از مطالب موجبات گلايه و نگراني ايشان را فراهم نموده است،نيز در جاي خود پوزش ميخواهم.
شايعه پراكني با چه هدفي
روزنامه كيهان با اشاره به مقاله رسول منتجبنيا در شماره ديروز روزنامه اعتماد ملي مينويسد:
1 - همه آنچه آقاي منتجب نيا بهعنوان سؤال از رئيسجمهور مطرح كرده است، شايعات موهني است كه دشمنان بيروني و برخي از مخالفان بيتقواي داخلي ساخته و منتشر كردهاند. اينگونه شايعهپراكنيها همواره نسبت به مسئولان خدمتگزار و موفق نظام مطرح بوده و خواهد بود. حالا بايد از آقاي منتجب نيا پرسيد آيا يك مسئول عالي رتبه وظيفه دارد به همه اين شايعات پاسخ دهد؟ و اگر چنين باشد آيا به هيچ كار ديگري ميرسد؟ و آيا در ميدان فريب دشمن نميافتد؟ اين چه انتظاري است؟ آيا ساير مسئولان همه وقت خود را صرف پاسخگويي به اين شايعات كرده و ميكنند؟
2 - ظاهراً آقاي منتجب نيا درك و شعور مردم را دستكم گرفته و تصور ميكنند هر شايعه موهني زمينه پذيرش دارد. آخر چه كسي باور ميكند كه رئيسجمهور يك سجاده خالي پهن ميكند و آن را سجاده حضرت امام زمان عليهالسلام دانسته و به آن اقتدا ميكند؟!
3 - آيا جناب منتجب نيا قصد نداشته است با فهرست كردن اين شايعات، به گسترش آنها و
توهم پراكني عليه رئيسجمهور- كه آقاي منتجب نيا بارها نشان داده است دل خوشي از ايشان ندارد- دامن بزند؟ از توهم پراكني آقاي منتجبنيا عليه ساحت مقدس حضرت صاحب عليه السلام صرفنظر ميكنيم و بر اين باوريم كه وي آنچنان براي شايعه پراكني عليه احمدينژاد عجله داشته كه متوجه توهم پراكني نابخشودني خود عليه حضرت امام زمان عليه السلام نشده است! اگرچه از يك روحاني انتظار اين توهم پراكني نبوده و نيست.
خشت اول مجلس
روزنامه مردمسالاري با انتقاد از هيات رئيسه مجلس در نحوه اداره آن نوشته است:ما ايرانيها، ضرب المثل جالبي براي خارج شدن از مسير وظايف داريم: «خشت اول گر نهد معمار كج - تا ثريا ميرود ديوار كج» اينك كه مجلس هشتم در آغاز راه خودش هست، به نكاتي توجه كند كه در پايان عمر فعاليتش، سرافراز از كارنامه عملكردش باشد.
«قانونگذاري» و «نظارت»، دو وظيفه اصلي مجلس به حساب ميآيد. طبيعي است امور اجرايي كشور نيز با اين دو وظيفه نسبت مستقيم دارد، به گونهاي كه بارها اعلا م شده كه مجلس موفق، دولت موفق را به همراه دارد. طبيعي هم هست وقتي قوانين كارشناسي شده باشند و با نگاه جامع و مانع به تصويب برسند، مسير اجرا نيز تسهيل ميشود.
البته توسعه تنها به قانون خوب نياز ندارد، بلكه در اجرا نيازمند نظارت جدي و دقيق است.
بدين ترتيب پاي «نظارت» به ميان ميآيد كه از وظايف اصلي مجلس محسوب ميشود.
وقتي به اين روابط نگاه ميكنيم به جايگاه بالاي مجلس پي خواهيم برد. امام خميني(ره) نيز جمله قابلتوجهي درخصوص قوه مقننه دارد كه «مجلس در راس امور است.» براين اساس مجلس هشتم بايد از همين امروز، خشتهاي خود را دقيق بچيند تا 4 سال بعد شاهد بنايي باشد كه بتواند به ديدنش افتخار كند. در اين راستا رئيس مجلس نقش به سزايي در عملكرد قوه مقننه دارد، چرا كه مديريت قوهاي با اين همه تضارب آرا كار سخت و دشواري است.
اگرچه علي لا ريجاني نشان داده كه استعداد زيادي در بالا بردن استاندارد مديريتي در هر جايي كه ميرود دارد، اما مجلس بهدليل ويژگيهايش، پيچيدگيهاي مخصوص بهخود را دارد كه جز با اجراي قوانين، عدمتفسيرهاي شخصي و داشتن نگاه بيطرفانه به مجلس، موفقيت آميز نخواهد بود. بهدليل آنكه مجلس تنها قوهاي است كه مذاكرات علنياش بهصورت مستقيم از راديو براي مردم پخش ميشود و با نظر به وظايفش، اگردقت لازم در اجراي قوانين در اداره جلسات صورت نگيرد، آن وقت معلوم نيست كه دستگاههاي اجرايي كه بايد مجري قوانين باشند، چگونه به نظارت مجلس تن خواهند داد؟ و ممكن است به ضربالمثلي كه ابتداي اين نوشته مطرح شد، استناد كنند! بر اين اساس، هيات رئيسه بهخصوص رئيس مجلس بايد دقت لازم را در اجراي آييننامه داخلي مجلس صورت دهند.
اگر از موضوع تعيين تركيب كميسيونها، كه نقدهايي درخصوص عدماجراي آيين نامه داخلي در پي داشت و واكنشهاي فراواني به همراه داشت، بگذريم، كه در زمان خودش، بسيار به آن پرداخته شد، طي چند روز گذشته، اقداماتي در مجلس صورت گرفته كه تعهد هيات رئيسه به آيين نامه داخلي مجلس را زيرسؤال ميبرد. براساس ماده 51 آيين نامه داخلي، «هرنماينده ميتواند پس از گذشت شش ماه از آغاز كار هر دوره مجلس از طريق هيات رئيسه تقاضاي تغيير كميسيون را بنمايد. اين تغيير و انتقال با موافقت اكثريت اعضاي كميسيونهاي ذي ربط انجام ميپذيرد.» اما، در چند روز گذشته تغييراتي در كميسيونها و انتقال افراد صورت گرفته كه عملا اين ماده را زير سؤال ميبرد.هيات رئيسه، در يك تصميم عجيب، قرائت تذكرات كتبي را سهميه بندي كرده است و تنها 20 تذكر را مطرح ميكند. اين اقدام سبب شده كه گاه تذكراتي كه ممكن است حتي با تاخير يك روزه، ديگر قابليت مطرح شدن نداشته باشند و در صف ورود به سهميه بمانند.
اين اقدام هيات رئيسه، سبب شده تا بخشي از وقت ارزشمند مجلس كه هر دقيقهاش، ميليونها تومان هزينه براي بيت المال به همراه دارد، به تذكر به رئيس مجلس براي عدمقرائت تذكرات، صرف شود.
براساس، ماده 182 آيين نامه داخلي، «درصورتي كه نمايندگان نسبت به اجراي آيين نامه داخلي مجلس تخلفي را كه مربوط به همان جلسه باشد مشاهده نمايند، حق دارند بلافاصله مورد تخلف را با استناد به ماده مربوطه بدون خروج از موضوع حداكثر ظرف پنج دقيقه تذكر دهند و اگر مربوط به آن جلسه نباشد بعد از نطق قبل از دستور و قبل از شروع دستور جلسه يا پايان جلسه، قبل از اعلام ختم آن حداكثر ظرف پنج دقيقه تذكر دهند؛ چنانچه رئيس تذكر را وارد بداند موظف است به آن ترتيب اثر دهد.» اين در حالي است كه رئيس مجلس، تفسير شخصي ميكند و اجازه تذكر درخصوص تخلف در اجراي آيين نامه كه مربوط به جلسه در حال برگزاري نباشد، را نميدهد.
مراقب عواقب منفي باشيم
روزنامه دنياي اقتصاد در مورد طرح تحول بزرگ اقتصادي دولت مينويسد: سرآمد همه معضلات اشتغال ناكافي و تورم ساختاري است. حذف يارانهها و به تعبيري هدفمند ساختن آن با پرداخت نقدي، لااقل در كوتاهمدت نه تنها مشكلات فعلي را تخفيف نميدهد، بلكه بر شدت آن ميافزايد. از سويي با حذف يارانهها و تزريق حجم هنگفتي از نقدينگي، نرخ تورم در كوتاهمدت بهشدت افزايش مييابد. از سوي ديگر با افزايش قيمت تمامشده محصولات بهويژه در توليدات صنعتي و كشاورزي بسياري از فعاليتهاي اقتصادي را كه بهشدت متكي به يارانهها و حمايتهاي دولتي هستند، دچار مشكلات اساسي ميسازد و بدين ترتيب ميتواند بر بحران بيكاري دامن بزند. يعني اگر اقتصاد ايران را به يك بيمار تشبيه كنيم، سياستهايي از اين دست، دستكم در كوتاهمدت، نه تنها بيمار را شفا نميدهد، بلكه با بروز يك شوك قوي بر بدن وي، ابعاد تازهاي به بيمارياش ميدهد.
اين مقاله ميافزايد: حذف يارانهها، افزايش يكباره قيمت بسياري از كالاها و خدمات ضروري را بهدنبال دارد. ميدانيم كه ايجاد يك شوك تورمي در اقتصاد تبعات متعدد اقتصادي و اجتماعي را بهدنبال دارد. در پايان مقاله آمده است: بايد تجربه كشور خودمان و تجربه ساير كشورها را در انجام چنين جراحيهاي بزرگي در اقتصاد مورد توجه قرار داد. تجارب شوكدرماني در اقتصادهاي بلوك شرق و نيز بسياري از كشورهاي در حال توسعه در بسياري از موارد تجربههاي موفقي نبوده است.
براي يك لحظه نيز به تجربه سياستهاي تعديل اقتصادي سالهاي 1370 تا 1373 كه سالهاي اوج اجراي آن بود برگرديم و ببينيم چرا از شتاب اجراي اين سياستها در سالهاي بعد بهشدت كاسته شد. از همين روست كه سياستگذاران اقتصادي كشورها به جاي سياستهاي مبتني بر ايجاد شوك در اقتصاد، عموما به اعمال سياستهاي تدريجي روي آوردهاند.
تصميم عليه فيروز كريمي منطقي نيست
روزنامه جامجم با اشاره به تصميم سازمان تربيت بدني عليه فيروز كريمي نوشته است:فيروز كريمي را همه ميشناسند و اگر هم او را از نزديك نديدهاند، با اظهارنظرهاي طنزش در جلوي دوربينهاي تلويزيوني، دمخور و مانوس بودهاند. به همين خاطر نيز يكي از جايزههاي ويژه گلآقا به وي تعلق گرفت تا آقافيروز رفته رفته اين ملكه ذهنش شود كه ميتواند با چاشني كنايه و طنز به موضوعات ورزش نگاه كند، در حالي كه بهطور طبيعي هر صحبتي را نبايد هر جايي مطرح كرد، چرا كه اين احتمال هميشه هست كه از يك اظهار نظر ساده، برداشتهاي متفاوت شود.
شايد كريمي وقتي در برنامه مثلث شيشهاي راجع به رئيس ورزش گفت كه او مديري است كاردان و توانمند؛ البته در شهرداري هيچ فكر نميكرد كه اين صحبتش آنچنان بازتابي داشته باشد كه فردا نقل محفل ورزشيها شود. بيشك او اگر نميخواست فيالبداهه صحبت كند، با تامل بيشتري سخن ميگفت تا امروزه روزي مورد غضب واقع نشود. آخر هر چه باشد فيروز كريمي بهتر از هر كسي ميداند كه از گذشته تا به امروز مديران ورزشي در راس سازمان قرار نگرفتهاند، اگر چه الزاما نيز نبايد رئيس سازمان، ورزشي باشد. جامجم ميافزايد: بيشك فشار براي فسخ قرارداد كاري يك مربي با هيچ منطقي سازگاري ندارد و از مسئولان ورزش انتظار ميرود با سعهصدر با مسائل حوزه ورزش برخورد كنند.
آب به كدام آسياب
روزنامه ايران نيز در اين مورد نوشته است: بهرغم اينكه آقاى مهدى كروبى همواره داعيه مبارزه با تندروى و مخالفت با اقدامات ساختارشكنانه را داشته و دارد، اما در يادداشت مورد اشاره، ورود رسول منتجب نيا به برخى حريمها در جهت تخريب رئيسجمهور تا حدود زيادى اين ادعا را مخدوش و مشكوك نشان ميدهد. اين موضوع در كنار عطش اعتمادملى براى القاى شكاف ميان نهادهاى دينى و دولت نهم، ميتواند قابل ارزيابى باشد و بسيارى از اهداف را شفاف سازد.
ايران افزوده است: اكثر اتهاماتى كه منتجب نيا عليه رئيسجمهور مطرح كرده، موضوعاتى هستند كه دكتر احمدى نژاد در كنفرانس مطبوعاتى اخير خود - اتفاقاً در جواب خبرنگار روزنامه اعتماد ملى- بهطور شفاف به همه آنها پاسخ گفت، بهطورى كه جز يادداشت روز گذشته منتجبنيا، تاكنون صدايى دراين باره از مخالفان شنيده نشده است، اما جاى سؤال است كه روزنامه اعتماد ملى چرا پس از مدتى اكنون به فكر طرح مجدد اين موضوع افتاده است؟
اين سرمقاله در پايان آورده است: انتشار اين يادداشت در شرايطى اتفاق افتاده كه هم كروبى در سفر خارج از كشور به سر ميبرد و هم نويسنده يادداشت يعنى آقاى منتجبنيا از چاپ آن اظهار بى اطلاعى ميكند. اين موضوع مشكوك نيست آيا به همين سادگى ميتوان با توجيه سهل انگارى از كنار اين موضوع گذشت؟اغماض از اين واقعيات مطمئناً به صلاح دبيركل اعتماد ملي نيست.
تاريخ درج: 12 تير 1387 ساعت 13:55 تاريخ تاييد: 12 تير 1387 ساعت 17:31 تاريخ به روز رساني: 12 تير 1387 ساعت 16:55
چهارشنبه 12 تير 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: همشهری]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 285]