تبلیغات
تبلیغات متنی
محبوبترینها
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1836432294
گذري بر زندگي و آثار زندگي علامه اميني(ره)
واضح آرشیو وب فارسی:خبرگزاري قرآني ايران: گذري بر زندگي و آثار زندگي علامه اميني(ره)
گروه خبرنگاران افتخاري / سيد جعفر فاطمي نوش آبادي: علامه اميني(ره) در سال 1320 ه. ق برابر با 1281 ه. در شهر تبريز، در خانهاي سرشار از علم و تقوا متولد شد. اين فرزند را عبدالحسين ناميدند تا همواره سينهاش سرشار از عشق اهلبيت عليهم السلام باشد، پيوسته در مسير ايشان گام بردارد و همچون مولايش امام حسين عليهالسلام، شميم روح افزاي ولايت را پراكنده سازد. آري، عبدالحسين به دنيا آمد و الغدير با او جان گرفت.
شيخ احمد اميني تبريزي،(1) پدر بزرگوار علامه اميني از عالمان با تقوا بود و مردم به ايشان همواره به ديده احترام مينگريستند. ايشان در سال 1287 هـ.ق در سردها از توابع تبريز به دنيا آمد. ميرزا احمد از فقها و مجتهدين زمان خود و در زهد و پارسايي زبانزد عموم بود. او در سال 1304 ه.ق به تبريز مهاجرت كرد و براي هميشه ساكن آنجا شد.
برخي آثار به يادگار مانده از ايشان عبارتند از: شرحي بر قصيده المفجع و تعليقاتي بر مكاسب شيخ انصاري. اين مرد بزرگ در سال 1370 ه. ق، ديده از جهان فرو بست و در قبرستان نو شهر مقدس قم دفن شد.
علامه اميني(ره) در مقام اجتهاد، منزلت و جايگاه والايي داشتند و بيشتر ساعات ايشان به تحقيق و مطالعه ميگذشت و از منابع علمي اسلامي توشه برميگرفت. ايشان در تفسير، حديث، تاريخ و علم رجال صاحبنظر بود.
پدربزرگ علامه اميني، مولي نجفقلي مشهور به امين الشرع بود كه نام خانوادگي علامه نيز از همين لقب گرفته شده است. ايشان در سال 1257ه. ق، در روستاي سردها ـ از توابع تبريز پا به عرصه هستي نهاد و به يادگيري دانش و ادب پرداخت.
وي نيز بعدها ساكن شهر تبريز گرديد. مردي زاهد، فاضل، پرهيزگار و اديبي برجسته بود كه به گردآوري اخبار ائمه اطهار عليهم السلام علاقه بسياري داشت و چند مجموعه روايت نيز تدوين كرده و اشعاري به فارسي و تركي از وي به جا مانده است. او در شعر خود به واثق تخلص ميكرد و نقش مُهر او - آن طوري كه در پشت برخي از رسائلش مشهود است - الواثق بالله الغنيِ عبدهُ نجفقلي بوده است.
وي در سن 83 سالگي در سال 1340ه. ق از دنيا رفت و در وادي السلام نجف اشرف به خاك سپرده شد.(2)
واقعه عجيبي در مورد مرحوم نجفقلي نقل ميكنند كه ايشان بعد از رحلت، در تبريز دفن شدند اما بنا بر وصيت خود ايشان، جنازه آن بزرگوار پس از گذشت 13 سال به نجف اشرف منتقل شد و در قبرستان واديالسلام آرام گرفت.(3) كساني كه در آن روز حضور داشتند نقل ميكنند كه پيكر ايشان پس از 13 سال كاملا سالم بود. (4)
دوران كودكي و جواني علامه
كودكي عبدالحسين مانند ديگر همسالانش سپري نشد، بلكه او از همان كودكي، استعداد و تيزهوشي عجيبي از خود نشان ميداد. وي از آغاز زندگي، با حافظه قوي و سرعت عجيبش در درك مسائل ديني،(5) همه نگاهها را به خويش جلب كرد. روح پرسشگر و جست و جوگر عبدالحسين نميگذاشت تا او مانند ديگر كودكان باشد. هر كس در كودكي او را درك ميكرد، از تيزهوشي وي خبر ميداد.(6)
خانوده مذهبي و علاقهمند به دانش و معرفت علامه نيز، زمينه رشد و تعالي عبدالحسين را آماده كردند. ايشان شاگردي و يادگيري را در محضر پدر بزرگوارش آغاز نمود و با مباني دانش آشنا شد.
پدر؛ ادبيات فارسي، عربي، منطق و تا اندازهاي فقه و اصول را به فرزندش آموخت. در كنار اينها، عبدالحسين به كتابهاي حديثي و اعتقادي نيز اشتياق زيادي داشت، ولي با اين همه، «قرآن و نهجالبلاغه دو كتاب گرانقدر براي آموزش اين محصل جوان بود.»(7)
از همان كودكي، وجود عبدالحسين از آيههاي قرآن و سخنان والاي اميرالمؤمنين علي عليهالسلام و امامان ديگر پر شد. پس، عشق به اهلبيت عليهم السلام در تار و پود وجودش نفود كرد.
بدين ترتيب، علامه اميني با كوشش علمي و با استعداد و پشتكار خويش، خانواده و اطرافيانش را به آينده خود اميدوار ميساخت.
علامه در سن 16 سالگي براي ادامه تحصيل راهي نجف اشرف شد و تا حدود سن 32 سالگي در آنجا مشغول كسب معارف الهي بود. در اين سالها در محضر اساتيدي چون: آية الله سيد محمدبن محمدباقر الحسيني فيروزآبادي، آية الله سيد ابوتراب بن ابوالقاسم خوانساري، آية الله ميرزا علي بن عبدالحسين ايرواني و آية الله ميرزا ابوالحسن بن عبدالحسين مشكيني زانوي ادب زده و كسب علم نمودند.
توكل و انقطاع علامه اميني از غير، زبانزد عام و خاص بود. علامه هرگاه با مشكلي مواجه ميشدند متوسل به اهلبيت، خصوصا اميرالمومنين علي عليه السلام ميشدند.
ايشان در سن 32 سالگي به زادگاه خود تبريز مراجعت نموده و براي مدت كوتاهي در آنجا ماندگار شد. اوقات ايشان در آن ايام به تدريس و تحقيق مصروف گرديد و در آن زمان بود كه كتاب نفيس تفسير فاتحة الكتاب توسط ايشان به نگارش درآمد.
علامه اميني(ره) كه عشق اميرالمومنين علي عليه السلام در جانش شعلهور بود، بيش از اين در فراق از حضرتش تاب نياورده و مجدداً راهي نجف اشرف شد.
ايشان در نجف ضمن تحقيق و مطالعه فراوان در مجالس اساتيد برجسته و مراجع تقليد آن روزگار به استمرار حاضر ميشدند و در ضمن آن بود كه از جهت علمي و تقوا به مرتبه والاي اجتهاد نائل گرديده و همچنين از علما و مجتهدين بزرگ آن عصر اجازه روايت نيز دريافت داشتند. بعضي از مشايخ روايت ايشان عبارتند از:
آية الله سيد ابوالحسن موسوي اصفهاني، آية الله شيخ علي اصغر ملكي تبريزي، آية الله شيخ محمد محسن (آقا بزرگ) تهراني.
علامه اميني(ره) در مقام اجتهاد، منزلت و جايگاه والايي داشتند و بيشتر ساعات ايشان به تحقيق و مطالعه ميگذشت. و از منابع علمي اسلامي توشه برميگرفت. ايشان در تفسير، حديث، تاريخ و علم رجال صاحبنظر بودند. (8)
زهد و عبادت علامه
ايشان در زهد و تقوا و ورع مراقبت شديد داشتند. در امور ديني، متعبد و تسليم در مقابل اوامر الهي بودند. اخلاق خوش و همت بالايي داشتند و شايد همين همت ايشان، باعث موفقيتشان شده، چرا كه در مسير رسيدن به هدفشان، موانع، باعث عقب نشيني و نااميدي ايشان نميشد. با داشتن اين همه علم و دانش متواضع بوده و كبر و غروري در وجود ايشان ديده نميشد.
مرحوم علامه بسيار مراقب زبان خود بودند نقل شده است كه هيچگاه كسي حرف ركيكي از ايشان نشنيده بود. در مورد پدرشان نيز ميگويند آنقدر با اخلاق و سليم النفس بودند كه كسي ايشان را جز در مسائل مذهبي، خشمگين نديد. و چنان آداب را رعايت مينمودند كه كسي كلام زشتي هرگز از ايشان نشيند.
توكل و انقطاع علامه اميني از غير، زبانزد عام و خاص بود. علامه هرگاه با مشكلي مواجه ميشدند متوسل به اهلبيت، خصوصا اميرالمومنين علي عليه السلام ميشدند.
واقعه عجيبي در مورد مرحوم نجفقلي، جد بزرگوار علامه اميني نقل ميكنند كه ايشان بعد از رحلت، در تبريز دفن شدند اما بنا بر وصيت خود ايشان، جنازه آن بزرگوار پس از گذشت 13 سال به نجف اشرف منتقل گرديد و در قبرستان وادي السلام آرام گرفت. كساني كه در آن روز حضور داشتند نقل ميكنند كه پيكر ايشان پس از 13 سال كاملا سالم بود.
علامه اميني عقيدهشان بر اين بود كه اساس خلقت بنا بر محبت است. ايشان ميگفتند كه تمام عبادات ناشي از محبت است. (هل الدين الا الحب). هر چقدر محبت به خدا بيشتر باشد، از معاصي و گناهان بيشتر دوري ميشود. مرحوم علامه ميگفتند: كسي كه توجهاش در نماز كم است مشكل محبتي دارد.
ايشان در عبادات هم كوشا بوده و به اقامه نماز شب مقيد بودند. همواره پس از نماز صبح، مشغول قرائت قرآن ميشدند كه با تدبر و تامل همراه بود.
علامه اميني يكي از مسائل اساسي كه در زندگيشان خيلي مهم بوده توجه به قرائت قرآن و انس با قرآن بوده است. ايشان در ماه مبارك رمضان خود را براي روزهداري و عبادات از كارهاي ديگر فارغ ميكردند و در اين ماه 15 ختم قرآن داشتند. چهارده ختم به نيت چهارده معصوم عليهم السلام و يك ختم به نيت پدر و مادر خود. و در ماههاي ديگر حداقل يك ختم قرآن داشتند. تاثير اين قرائتها و انس با قرآن در قلم ايشان ديده ميشود چرا كه نوشتههاي ايشان بسيار روان و محكم است و البته تاثير آن در الغدير بسيار مشهود ميباشد كه استشهادهايي كه ايشان در الغدير به آيات قرآن داشتهاند به گونهاي بوده كه انگار اين آيه براي آن موضوع مطروحه نازل شده است.(9)
علامه اميني روي توسلات خيلي تكيه ميكردند. ايشان شديداً به زيارت جامعه كبيره، زيارت امين الله و زيارت عاشورا معتقد و مقيد به خواندنش بودند. و بسياري از ادعيه را حفظ بودند.
زيارات و توسلات
علامه اميني ميفرمودند كه موضوع زيارات و ادعيه بدان گونه كه در مكتب تشيع مطرح شده در هيچ دين و مذهبي طرح نگرديده است. و اگر كسي با اين زيارات و ادعيه مانوس بشود و متوجه باشد كه چه ميخواند و فلسفه و حكمتش را بداند، اين فرد، شيعه بيسوادي نميشود. ايشان ميگفتند كسي كه زيارت جامعه كبيره را بخواند و بداند كه چه ميگويد اين فرد، شيعه بيسواد نيست. چرا كه ميفهمد دين يعني چه.
علامه اميني روي توسلات خيلي تكيه ميكردند. ايشان شديداً به زيارت جامعه كبيره، زيارت امين الله و زيارت عاشورا معتقد و مقيد به خواندنش بودند. و بسياري از ادعيه را حفظ بودند.
يك قسمت عظيمي از زندگي مرحوم علامه را ادعيه و توسلات و تمناي از اهلبيت و خصوصاً زيارات پر كرده بود. ايشان هر شب به زيارت حرم اميرالمومنين علي عليه السلام مشرف ميشدند و آنقدر آداب را در زيارت رعايت ميكردند كه مردم ميايستادند و به ايشان مينگريستند كه آداب را بياموزند. ايشان با كمال خضوع و خشوع و با حزن، بالاي سر امام مينشستند و با برخي الفاظِ زيارات با امام سخن ميگفتند و آنقدر اشك ميريختند كه بر روي محاسنشان جاري ميشد و آنقدر غرق زيارت ميشدند كه اكثراً از يك ساعت هم ميگذشت.
علامه اميني وقتي در حرم اين الفاظ را ميخواند كه: اشهد انّك تسمع كلامي و ترد سلامي، يقين داشت كه مقابل حضرت نشسته و با ايشان صحبت ميكند و جوابش را نيز از حضرت ميگيرد. و اين رتبهي خيلي بالايي در ولايت است.
ايشان اكثراً وقتي به زيارت حرم حضرت سيدالشهدا عليه السلام مشرف ميشدند با پاي پياده ميرفتند. و مسئله قابل توجه اينست كه ايشان از راه اصلي نميرفتند بلكه مسير را از ميان روستاها انتخاب ميكردند و شب را به صورت ناشناس در منزل آنها ميماندند و در آنجا به سخنراني در باب معارف دين و اهلبيت عليهم السلام ميپرداختند و بدين وسيله طعم شيرين معارف الهي را به كامشان مينشاندند.
يقين به جواب در توسل
فردي به نام دكتر محمد عبدالغني حسن كه شاعر برجسته عرب و از علماي مصر بودند بعد از اين كه آقاي اميني، الغدير را براي ايشان فرستادند يك شعري براي علامه سرود و فرستاد كه از ايشان تقدير كردند.
اميني نامهاي برايشان فرستادند كه من از شما ممنونم كه اين شعر را براي من سروده و فرستاديد. اما چرا اصل را گذاشتيد و فرع را گرفتيد. اي كاش شما غديريه ميسروديد و نام خود را ميان غديريه سراها مضبوط و ماندگار ميكرديد و دوستي خود را نسبت به اميرالمومنين نشان ميداديد.
ميگويند كه 2 ماه پاسخ نداد بعد از 2 ماه نامه ايشان آمد كه من به اين علت پاسخ نامه شما را دير دادم كه در اين دنيا يك دختر بيشتر ندارم و او نيز بيمار شده و اطباء نيز از مداوا كردن او نااميد شدهاند و دخترم در حال احتضار است. به اين علت اصلاً حال شعر گفتن نداشتم. ولي چون شما امر كرده بوديد با چشم گريان اين غديريه را سرودهام و برايتان فرستادهام.
اين نامه روز پنج شنبه به دست علامه رسيده بود. علامه اميني شب به حرم اميرالمومنين علي عليهالسلام مشرف شدند. فرداي آن روز نامهاي به فرزندشان حاج آقا رضا دادند و گفتند كه اين نامه را براي محمد عبدالغني حسن پست كن. من ديشب كه به حرم رفتم غديريه اين فرد را براي اميرالمومنين عليه السلام خواندم و فكر ميكنم ان شاءالله شفاي دختر را گرفتم.
اين ماجرا به اين معناست كه علامه اينقدر با اطمينان از ارتباط شان با امام صحبت ميكردند.
نامه علامه ارسال شد و دو هفته بعد جواب محمد عبدالغني حسن رسيد كه سبحان الله، همان شبي كه شما ميگوييد در حرم غديريه مرا خوانديد، دخترم تب شديدي كرد و بعد از آن بهبود يافت. و الان شكوفه خانه من است و اين از معجزات مولا اميرالمومنين است.
مرحوم علامه ميگفتند كسي كه زيارت جامعه كبيره را بخواند و بداند كه چه ميگويد اين فرد، شيعه بيسواد نيست. چرا كه ميفهمد دين يعني چه.
غروب آفتاب
تلاش بيوفقه علامه اميني در دوران زندگيش باعث ضعف جسماني ايشان شده كه منجر به بيماري و زمينگير شدنشان در دو سال آخر عمر ايشان شد. خستگيها و تحمل رنجهاي علامه اميني در راه اعتلاي دين اسلام و مذهب تشيع و تحصيل و تدريس معارف اهلبيت عليهم السلام در ظهر روز جمعه 12 تير ماه 1349ه. ش (28 ربيع الثاني 1390ه .ق) به پايان رسيد و صاحب الغدير، آن پير فرزانه و پر مايه، پس از 68 سال تلاش و كوشش، به ديدار يار شتافت تا از دست صاحب غدير و از چشمه زلال كوثر بياشامد و غبار خستگي را از تن بزدايد. او رفت اما الغدير وي چراغ خانه دلهاي با صفا و مشعل هدايت امت تا طلوع خورشيد ولايت شد.
استاد جلال الدين همايي ميگويد: «كثرت كار و زحمت بيشماري كه اميني در راه خدمت به مذهب كشيد، كم كم قواي بدني او را ضعيف ساخت تا منتهي به مرگ ايشان گرديد.»
هنگام احتضار لبهاي علامه را با آب مخلوط به تربت مقدس كربلا مرطوب ساختند و فرزندشان ـ حاج شيخ رضا اميني ـ دعاهاي عديله، مناجات متوسلين و مناجات المعتصمين را ميخواند و علامه هم با حزن و اندوه و در حالي كه اشك از چشمانشان سرازير بود، دعاها را تكرار ميكردند.(10)
آخرين سخناني كه در لحظههاي آخر زندگي بر لبان آن مرد بزرگ جاري شد، اين بود:
اللهم هذه سكرات الموت قد حلّت فاقبل اليّ بوجهك الكريم، و اعنّي علي نفسي بما تعين به الصالحين علي انفسهم ...؛ «خداوندا! اين سكرات مرگ است كه به سويم ميآيد. پس به سوي من نظري كن و مرا با آن چه صالحان را كمك ميكني، كمك نما.»(11)
پس از ختم اين دعا، نداي خداوند را لبيك ميگويد و روح شريفش به سوي خداوند عروج مينمايد.
بامداد روز شنبه 13 تير ماه، پيكر علامه از خيابان شاهپور تا سه راه بوذر جمهري و از آن جا تا مسجد ارك تشييع شد. مردم همانند كسي كه عزيزترين كس خود را از دست داده باشند، در تشييع پيكر امين خود شركت كردند به گونهاي كه: «ميدانها و خيابانها پر بود از جمعيت؛ همه سياهپوش و غرق در تجليل علم.»(12)
پس از انتقال پيكر مطهر علامه اميني به عراق، در شهرهاي بغداد، كاظمين، كربلا و نجف نيز پيكر علامه با شكوه فراواني تشييع شد و پس از طواف دادن پيكر بر گرد آستان مقدس علوي، به وصيت خودشان، در حجرهاي از كتابخانه اميرالمؤمنين علي عليهالسلام ـ كه خود بنيانگذار آن بود ـ به خاك سپرده شد. پس از مراسم خاكسپاري، مردم تا مدتها در شهرهاي بزرگ ايران، عراق و ديگر كشورهاي اسلامي، مجلسهاي ترحيم برگزار و از مقام علمي و معنوي آن بزرگمرد عرصه علم و تقوا تجليل كردند.
هر چند پيكر خسته صاحب الغدير از ميان شيفتگان ايشان پنهان گشت، ولي الغدير او مانند نگيني درخشان در عرصه دين و دانش باقي مانده است. به تعبير استاد جلال الدين همايي: «علامه اميني در واقع نمرده، بلكه حيات جاوداني يافته است.»(13)
********************************************************************
پينوشتها:
1- ترجمه الغدير، محمدتقي واحدي و ديگران، ج 1، ص 154/ علماي بزرگ شيعه، ص 410.
2- شهيدان راه فضيلت، ص 7.
3- مقدمه الغدير، ج 1، ص 58، چاپ 1368.
4- كتاب فاطمه زهرا، دكتر محمد اميني نجفي، مقدمه، ص 20.
5- علماي بزرگ شيعه، ص 410.
6- ربع قرن مع العلامه، حسين شاكري، ص 299.
7- گلشن ابرار، جمعي از پژوهشگران، ج 2، ص 727.
8- مقدمه الغدير، ج 1، ص 64 - 68، چاپ 1368.
9- مقدمه الغدير، ج 1، صص 77 – 78، چاپ 1368 .
10- مقدمه الغدير، ج 1، ص 122، چاپ 1368.
11- مقدمه الغدير، ج 1، ص 122، چاپ 1368.
12- حماسه غدير، محمدرضا حكيمي، ص 347.
13- حماسه غدير، ص 551.
14- بخشي از قصيده مرحوم سيد كريم اميري فيروزكوهي كه در رثاي علامه اميني سروده است.
********************************************************************
منبع:تبيان
چهارشنبه 12 تير 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبرگزاري قرآني ايران]
[مشاهده در: www.iqna.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 150]
-
گوناگون
پربازدیدترینها