واضح آرشیو وب فارسی:اطلاعات: انديشه - مفاهيم اسلامي گولن
انديشه - مفاهيم اسلامي گولن
بكيم آقايي/ ترجمه: آرش عزيزي:تعهد به آموزش، رويكرد خود گولن به اسلام و سياست و همچنين موقعيت رسانهها درون شبكه او نشان از گرايشهاي جديدي دارد كه از محيط اسلامي تركيه مايه ميگيرند. ما شاهد تاثيرات مثبتي هستيم كه از مجموعه ارزشهاي گولن و فعاليتهاي هوادارانش نشأت ميگيرد. اما آيا اين از او اصلاحگري اسلامي ميسازد؟ براي پاسخ به اين سوال بايد اول نگاه نزديكتري به جهان عقايدي كه فتحالله گولن تبليغ ميكند، انداخت. بايد بين الهيات اصلاحطلبانه و تفكر ابتكاري اسلامي تمايز قائل شد. «گفتمان گولن» مشتمل بر عناصر متعددي ميشود كه در اينجا تنها اشاره مختصري به آن ميشود. يك ويژگي اين گفتمان ابهام گفتههاي او است؛ آن سبك و سياقي كه عقايد گولن بسته به مخاطب به شيوههاي مختلف «بستهبندي» ميشوند. در اينجا دستاورد او نه در تفسيري جديد از متون مذهبي كه در شيوهاي است كه عناصر عموما پذيرفتهشده مختلف را با اين تزهاي جديد مخلوط ميكند. اصول پايهاي اين گفتار از اين قرارند:
حفظ اسلام در عصر معاصر
1- پايه اين اصل بر عقايد سعيد نرسي (متولد 1960)، فعال ترك، بنا شده است. ديدگاه او از اسلام بر چند فرض پايهاي شكل گرفته است:
- دولت سكولار معاصر مخالفي قدرتمند است. تقابل مستقيم تنها به ضرر منافع اسلامي خودمان بدل ميشود چرا كه دولت ناگزير با سركوب پاسخ خواهد داد. براي نرسي روشن است كه قضاوت خدا در مورد هر فرد بر پايه شيوهاي است كه او زندگي خود را پيش ميبرد. جنبش اصلاحگر اسلامي در نتيجه بايد بر راهنمايي افراد در راه صحيح تمركز كند؛ نظم دولتي بايد به عنوان چارچوب امور پذيرفته شود تا توجه به وظايف مهمتري معطوف شود.
- انسان در عصر علم و فناوري زندگي ميكند و آلترناتيوي بر اين دو نيست. افراد يا ميتوانند عصر خود را به سياقي مذهبي شكل دهند يا بايد از خير قدرت هرگونه اعمال نفوذ بگذرند. فتحالله گولن اين نكته را اينگونه بسط ميدهد: «ناراضيان هرگز تاريخ را شكل ندادهاند.» او در نتيجه مخالف رويكردي انقلابي است. او در مقابل عقيده عقبنشيني از جامعه سكولار، دخالت فعال (به عنوان درافزودهاي به اصلاحات اجتماعي) را مطرح ميكند.
- نرسي و گولن علم معاصر را وسيلهاي براي درك عقلاني خدا از طريق مطالعه مخلوقات او ميدانند. اين شيوه از اين رو تنها راه حفظ مذهب در عصر معاصر است. اين مفهوم اهميتي مذهبي به مطالعه عقلاني جهان ميبخشد كه بنيان آن را مدرسه سكولار تامين ميكند. علم به همينگونه پايه رفاه اقتصادي، هماهنگي اجتماعي و استقلال ملي را نيز تامين ميكند: تمام اهداف مورد نياز براي بقاي توامان دولت مدرن و اسلام مدرن.
- مناظرات مذهبي جايي در اين عصر ندارند؛ اين عصري است كه نفس ادامه مذهب در خطر است. در نتيجه الهيات بايد بر حوزههايي تمركز كند كه در آن بر سر مسائل جزئي اجماع و توافق وجود دارد.
ناسيوناليسم تركي و اسلام
2- عاملي حياتي در پيشرفت فتحالله گولن در تركيه، سنتز ناسيوناليسم تركي و اسلامي است كه طرفدار آن است. هواداران او در كشورهاي ديگر نيز اين سنتز را اتخاذ كردهاند و اصول ناسيوناليسسم را به حسب شرايط محلي بسط دادهاند. گولن و هوادارانش جهان دولت-ملتها را مانند جهانيسازي، فرض ميگيرند. آنها ديگر باور ندارند كه ميتوانند هويت اسلامي خود را با جدايي از جهان بيرون حفظ كند (دهه 80 داستان گولن چيز ديگري بود). گولن مطمئن است كه ديدگاههايش توان تحقق دارند و از اين رو خواستار مرزهاي باز است تا اعتبار اسلام به آن بازگردانده شود. راهي براي مقابله با جهانيسازي نيست پس بايد به آن به مثابه فرصت نگاه كرد. در ديدگاه گولن، الهيات كليد شكل دادن به جهان معاصر نيست؛ اين كليد، نهادهاي آموزشي سكولار در كنار استفاده هدفمند از رسانه (مدرن) و شركت و نفوذ در جهان كسب و كارهاست. گولن مسووليتهايي كه اسلام بر شانه مومنانش مينهد را داراي تعريفي روشن ميبيند و از اين منظر كاملا درون گرايش محافظهكارانه است. اما مسلمانان بايد به دنبال دانش بيشتر باشند تا وابستگي مادي و ايدئولوژيك خود به غرب (كه گرايشهاي ماديگرايانه و تحققگرا دارد) را پايان دهد. اين وابستگي به اندازه اسلام سياسي مورد نقد فتحالله گولن است. استقلال ملي و فرهنگي تنها وقتي حفظ ميشود كه مسلمانان بتوانند دنياي معاصر را بر اساس باورهاي خود شكل دهند و نه با دست رد زدن به سينه مدرنيته.
اولويت اخلاق و آموزش بر سياست
3- بر پايه اين ديدگاهها خطابههاي فتحالله گولن از نظر ديني ابتكاري ندارد. او اصول اخلاقي اسلامي كلاسيك را ترويج ميكند: جهاد («جهد» در راه خدا)، ارشاد، تبليغ (تبليغِ اسلام) و بالاتر از همه هزمت («خدمت» صلحآميز در راه خدا). او اين اصول را با الگوهاي استدلالياي اثبات ميكند كه پايه مذهبي مستحكمي دارند. روشن است كه اين استدلال براي قانع كردن شنوندگان به آنچه در چارچوب اسلام صحيح تلقي ميشود، بسيار كارآمد است اما در عين حال او طرق كاملا نويني براي عمل به اين اعتقادات پيشنهاد ميكند. اينجاست كه معلم، پيامبري ميشود كه اصول اسلامي مذكور را با ترويج دانش، اجرا ميكند. نكته كليدي گولن اين است كه اصول اسلامي خود نامتغيرند اما در هر عصر جديد بايد قالبي مشخص پيدا كنند. روزي آموزش قرآن بهترين راه خدمت به اسلام بود. اما در ديدگاه گولن و دلبستگانش، در زمانهاي كه «سر هر كوچه مسجدي است»، فعاليتهاي اسلامي ديگر ترجيح دارند. او اينگونه در حلقههاي اسلامي محافظهكار قدرت گرفته است: با زمينههاي جديد عمل اسلامي با استفاده از واژگان سنتي اسلامي و تعريف واژگان خودش با فراغت كامل و در عين حال آراستن آنها به كاربردهاي بسيار مبتكرانه براي عصر حاضر. استراتژي گولن براي جلوگيري از مخالفتهاي نقادانه يا تناقضات بين قانون اسلامي و سكولار يا مفاهيم اسلامي دولت شامل رجوع به انديشمندان اصلاحطلب تركي، ايراني يا عرب كه تفسيري ديگر از تاريخ و قرآن دارند، نميشود. در عوض او تنها استدلال ميكند كه مسائل اخلاق و آموزش براي اسلام امروز از مسائل سياسي ضروريترند و مسلمانان عصر حاضر با مشكلات كاملا متفاوت از اينكه قانون شريعه اجرا شود يا خير، روبهرو هستند.
4- گولن اخلاقي از كارهاي نيك بنيان گذاشته كه هم درِ عرصههاي جديد اجتماع را روي فعاليتهاي اسلامي باز ميكند و هم كار و كارآمدي را به اصولي روزمره بدل ميكند. در اين چارچوب كاري كه صرف رسيدن به هدفي اسلامي ميشود (حتي اگر فقط بخشي از سود آن به هدف اهدا شود) عملي است در خدمت خدا. كار آموزشي و پشتيباني از آموزش به طور مشخص بالاترين ارزش اسلامي را دارند.
5- چشمانداز بهترين نوع عمل به اصول اسلامي در بعد سازماني به تلاش براي جلوگيري از اختلافات دروني يا ناكارآمدي به هر قيمت، تعبير ميشود. بدين گونه ناكارآمدي درون اسلام رنگي سرزنشپذير به خود ميگيرد. به اضافه استراتژيهايي تدوين ميشوند تا مومن بتواند وظايف خود نسبت به خدا را به بهترين نحو انجام دهد. اين استراتژيها حول كاربست كارآمدِ امور اسلامي، پروژههاي مشخص و تقواي شخصي هستند. گولن بيش و پيش از هر چيز اشكالي از سازمان را ترويج ميكند كه هواداران خود او اتخاذ كردهاند «جماعت»؛ اين اشكال به مثابه وسيلهاي هستند كه امروزه ميتوانند به ما كمك كنند رستگاري فردي را به مسائل و اهداف گروه و تمام جامعه گره بزنيم. او بدين گونه اشكال سازماني هواداران و استراتژيهاي آنها را «اسلاميزه» ميكند. هر دو بايد قابل انعطاف باشند تا بيشترين تعداد ممكن به تحقق اهداف جماعت كمك كنند. از نظر گولن جامعه تنها از طريق افراد عوض ميشود. «جماعت» متعهد به آموزش اين «نسل جديد» هستند.
منبع: وب سايت قنطره
چهارشنبه 12 تير 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: اطلاعات]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 248]