واضح آرشیو وب فارسی:دنياي اقتصاد: خبر مساستراتژيها براي جايگزيني ذخاير مس
مطالعه اخير بخش استراتژيها براي جايگزيني ذخاير مس متعلق به گروه اقتصاد فلزات (MEG)، كه در 18 ژوئن 2008 منتشر شد، به اين نتيجه رسيده است كه بزرگترين توليدكنندگان مس جهان، از طريق تركيبي از اكتساب و اكتشاف، تقريبا سه برابر ذخايري را كه در طول 10 سال گذشته بهوسيله توليد از دست دادهاند، با متوسط هزينه 119 دلار براي هر تن جايگزين كردهاند.
به گزارش سايت شركت ملي مس ايران، اين گروه از شركتها (كه حدود 70درصد از توليد مس جهان را در دست دارند) از سال 1997 تا سال 2006 توليد سالانه خود را با افزايشي تا حد 66درصد از 5/6ميليون تن به حدود 9/10ميليون تن در سال بالا بردهاند و بر اين اساس با توجه به حجم ذخاير آنها در سال 2006 و بر مبناي ميزان توليدشان در همين سال هنوز از منابعي براي 30 سال توليد برخوردارند. در طول 10 سال گذشته صنعت جهاني مس همچنين ذخايري كافي را بر مجموعه ذخاير موجود خود افزوده و حجم آنها را بسيار از مقدار توليد بيشتر كرده است.
اين صنعت در حال حاضر، به اندازه كافي، مس در منابع پروژههاي در حال توليد خود دارد تا توليد را در كوتاهمدت و ميانمدت افزايش دهد. با اين وجود، مطالعه گروه اقتصاد فلزات دو نقطه ضعف را تشخيص داده است كه در درازمدت بر اين صنعت تأثير خواهند گذاشت: هزينههاي روبه رشد در تمام مراحل توليد و كمبود عيار مس در معادن عمده تازه كشف شده كه نميتوانند توليد بالاتر پيشبيني شده براي آينده را جبران نمايند. با آنكه ناظران اين صنعت بهخوبي از هزينههاي روبهرشد تمامي مراحل توليد آگاهند، تحليل گروه اقتصاد فلزات اظهار ميكند كه كاهش مس محتوي در معادن عمده كشف شده در طول دهه گذشته بر فشارهاي وارده بر توليد اغلب شركتها در درازمدت خواهد افزود. از سال 1995، توليد مس استخراج شده جهاني بالغ بر 172ميليون تن شده و در طول همين مدت حدود 195ميليون تن ذخاير در معادن تازه كشف شده بزرگ مورد شناسايي قرار گرفته است. با آنكه به نظر ميرسد مس موجود در اين معادن جديد به اندازهاي هست كه بتواند جايگزين ميزان استخراج شونده شود و كمتر از 18درصد از اين منابع تا پايان سال 2007 توانست به ذخاير قابل بهرهبرداري تبديل شود و بسياري از اين معادن در كشورهايي با ريسك سياسي بالا قرار گرفتهاند.
بهعلاوه، از سال 1999، كشفيات به اندازهاي نبودهاند كه بتوانند جايگزين مناسبي براي مقاديري كه مورد استخراج قرار ميگيرند، به شمار آيند. با اين وجود، از آنجا كه تعريف و ارزيابي يك معدن بزرگ نياز به زمان دارد، ممكن است معادني كه در سالهاي اخير كشف شدهاند در آينده پتانسيل بالاي خود را نشان دهند.
با آنكه صنعت مس به طور عام، و توليد كنندگان بزرگ به طور خاص، بر ذخايري كافي دست يافتهاند تا جلوتر از توليد روبه رشد در طول 10 سال گذشته باشند، اغلب آن ذخاير هماكنون مورد بهرهبرداري قرار دارند. تحليل گروه اقتصاد فلزات نشان ميدهد كه منابع اخيرا كشف شده، مخصوصا اگر در پرتو گرايش به توليد روز افزون به آنها نگاه شود، به اندازهاي نيستند كه بتوانند در درازمدت جايگزيني براي مقادير مورد استخراج قرار گرفته به شمار آيند. اگر نرخهاي متوسط سالانه در طول دهه گذشته بالا نميرفت، هزينههاي اكتشافي جاري توليدكنندگان بزرگ براي جايگزين كردن مقدار استخراج شده كفايت ميكرد.
با اين وجود، با توجه به تورم چشمگير اخير در هزينههاي اكتشافي، سرمايهگذاري لازم واقعي براي اكتشاف رو به افزايش است و شركتها بايد با صرف هزينههاي بيشتر در آينده فقط انتظار حفظ موازنه جاري را داشته باشند.
علاوه بر اين، اين تصور كه «تمام معادن آسان مس تاكنون كشف شدهاند» بسياري از شركتها را وادار ميكند تا جستوجوي خود را به مناطقي دوردستتر و پرخطرتر توسعه دهند كه اين نيز باعث افزايش هزينههاي اكتشافي و تورم در سرمايهگذاري لازم براي جايگزيني ذخاير از طريق اكتشاف ميشود.
چهارشنبه 12 تير 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: دنياي اقتصاد]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 214]