واضح آرشیو وب فارسی:فارس: نگاهي به سومين شب كنسرت استاد شجريان وگروه شهناز؛مرغ سحر ناله سر كن... - زارعي
![](http://www.roozna.com/Images/News/smal_Pic/FootballIran_20087113548171.jpg)
طنين قصه آواز تو حكايت كرد / ز دل بجز هوس عشق دوست راندن را ، هزار و قمري و مرغ و قناري و گنجشك / بجاست ياد بگيرند از تو خواندن را ، حديث عشق كه گفتند سعدي و حافظ / توان صداي تو دارد به دل نشاندن را ، بخوان كه جان و دل خسته آرزو دارد / به آسمان سر سوداگري رساندن را
در حالي تالار وزارت كشور و خاطرات شب سوم كنسرت استاد آواز ايران را با زمزمه اين ابيات ترك ميكنم كه هنوز صداي تشويقهاي مشتاقان پس از تصنيف درخواستي براي استاد شجريان بلند است و او نيز مثل هميشه با بالاي سر آوردن دو دست و لبخند و تعظيم كردن به ابراز احساسات تماشاگران پاسخ ميدهد. وقتي وارد شد، هجوم تشويقهاي حضار، او و گروه 13 نفره را چون حلقهاي از مهر در برگرفت. يكي ميگفت آنكه پيراهن سوسني رنگ دارد خسرو آواز ايران، شجريان است. ببين كنار مجيد درخشاني است و با او آمد. بغلدستي من كه از شهر رامسر آمده بود، ميگفت: اولين بار است در كنسرت شجريان شركت ميكنم، شجريان تمام خاطرات گذشته و حال من از موسيقي است. آن يكي اما از نشستن غبار پيري بر چهره خسته استاد آواز ايران ميگفت ولي با اين تاكيد كه شجريان هنوز هم پرتوان و اولين خواننده اصيل است. شجريان و گروهش اما اگرچه از جمع آنقدر دور بودند كه اين حرفها را نميشنيدند ولي با لبخند و حركات دست و تعظيمشان گويا با زبان بيزباني به حضار ميگفتند دل به دل راه دارد. بالاخره موفق شدم بليت بالكن سومين شب از كنسرت هفت شبانه استاد و گروه را تهيه كرده و تماشاگر يكي ديگر از پر سر و صداترين كنسرتهاي اين سالها باشم. اكنون پس از طي كردن مراحل مختلف تهيه بليت و شركت در كنسرت، با فراغ بال در گوشهاي به دور از اين هياهوي دلنشين نشستهام تا با تكميل نتبرداريهايم از مراحل مختلف كنسرت، آنها را در قالب گزارشي تقديم خوانندگان و علاقهمندان موسيقي اصيل ايراني كنم. فكر كه ميكنم، ميبينم مثل هميشه ديدن و شنيدن صداي استاد، همراهي خوب گروهي جوان به نام ، ديدن چهرههاي مشتاق هنر اصيل ايراني مثل هادي منتظري، سعيد فرجپوري، هوشنگ ظريف، دكتر محمد سرير، حميدرضا نوربخش و حتي اشك شوقي كه از ديدگان برخي از تماشاگران هنگام اجراي برنامه جاري بود همه و همه خستگيها را برطرف ميكند و تا حدودي غبار نسيان را از چهره موسيقي ميزدايد. به تعبير گل در بر و مي در كف و معشوق به كام است! ولي باز ميبينم دريغ از جمع اين گل و مي و معشوق كه مشتاقان موسيقي مجبورند آن را در تالار كاملا غيرموسقايي يا به تعبير موزيسينها غيرآكوستيك وزارت كشور با آن معماري كاملا سيماني و بتنياش شاهدش باشند... تالاري كه بهرغم داشتن فضايي بزرگ و امكاناتي به نسبت تالارهاي موجود در ايران در خور توجه، غيرآكوستيك بودنش در شبهاي اول و دوم، كنسرت شجريان و گروه شهناز را با مشكلات عديده صدابرداري مواجه كرد. از حق هم نبايد گذشت، تنظيم مراحل تهيه بليت اين كنسرت از كنسرت تابستان 86 استاد -كه مثل خيليها من هم اصلا نتوانستم بليتش را تهيه كنم- بسيار بهتر بود، بهخصوص در مرحله پرداخت پول كه اين امكان را به دوستداران ميداد تا در فرصت دو تا سه روزه وجه بليت را با مراجعه به شعبههاي بانكهاي اعلامشده پرداخت كنند. بههر حال اميدواريم هر چه سريعتر مشكلات تهيه بليت كنسرتهاي موسيقي كه بعضا در كنسرتهايي كه متقاضي اصلا در اين حد نيست هم مشاهده ميشود بالاخره رفع شده و همين سيستم فروش اينترنتي كه فرصت يكساني نيز در اختيار علاقهمندان شهرستاني و تهراني براي حضور در كنسرتها فراهم ميكند، به عنوان بهترين گزينه براي عرضه بليت، هر سال بهتر و بهتر شود.
.***
تنظيم صدادهي ميكروفنها به گونهايكه صداي محيط را آمبيانس كرده و تنها صداي سازها و خواننده را دريافت و پخش كند توسط گروه صدابرداري كه در برگزاري كنسرتها نقشي بسيار حساس و كليدي دارند قبل از ورود گروه، امتحان شده است. صدابرداران در تالار وزارت كشور درست در روبهروي استيج كه جايگاه استقرار اعضاي گروه موزيك است مستقر هستند. هر كدام از اعضا روي صندلي مخصوص خود مينشينند. سمت چپ، استاد مجيد درخشاني چپدست و سمت راستش مژگان شجريان راستدست نشستهاند. برنامههاي زندهاي مثل كنسرتهاي موسيقي، حساسيتهاي خاص خود را دارد كه شايد مهمترين حساسيت در فضاي غيرآكوستيكي مثل تالار وزارت كشور، همين صدابرداري و برخورد نداشتن اعضاي گروه با ميكروفونها هنگام استقرار روي استيج است.
.***
پس از سر و سامان يافتن عرضه بليت، اميدواري ديگر اين است كه به زودي شاهد افتتاح سالن مخصوص برگزاري كنسرتهاي موسيقياي كه مسوولان ارشاد و شهرداري تهران قول آن را دادهاند، باشيم تا به قول استاد شجريان براي برگزاري يك كنسرت در كشور، اعضاي يك گروه موسيقي فقط دغدغههاي مخصوص به خود را داشته باشند نه اضطراب سالن و صدابرداري و ساير مشكلاتي كه به موزيسينها و گروه كنسرتدهنده برنميگردد. هر چند شجريان در آخرين مصاحبهاش گفته است: !
.***
بيآنكه در صدد باشم قدر و منزلت اعضاي گروه كه به افتخار نوازنده كمنظير تار، به اين نام تشكيل يافته، بهخصوص سرپرست اين گروه استاد مجيد درخشاني را كمجلوه نشان دهم بايد بگويم حضور استاد محمدرضا شجريان براي كنسرت تابستان امسال ايشان در اين گروه باعث افزايش رونق محفل و فروش كمتر از سه ساعته بليتهاي هفت شبه كنسرت شده است، به نحوي كه 2855 بليت از بليتهايي كه در پرداخت پول مشكل داشتند براي سري دوم در عرض كمتر از 15 دقيقه فروش رفت.
.***
برخلاف سالهاي اخير همايون شجريان پدر را در كنسرت امسال همراهي نميكند. خبرها حاكي از اين است كه وي به همراه گروه در حال تمرين براي كنسرت مستقل خود از پدر در مردادماه امسال است. جاي خالي همايون را خواهر نقاش و گرافيست او يعني كه براي اولين بار در يك كنسرت رسمي در كنار پدر قرار ميگيرد پر كرده است. شنيدهها حاكي است كه مژگان شجريان علاوه بر سهتار كه در كنسرت امشب مينوازد، سنتورنواز هم هست و دستگاهها و گوشههاي آواز را نيز به همراه همايون از پدر آموخته و به همين ترتيب هم پدر را در برخي تصنيفهاي شب سوم همراهي كرد. همچنين شايان ذكر است پاياننامه دانشگاهي وي كه به سير آواز در 150 سال اخير در ايران ميپردازد هم مرجع خوبي براي هنرجويان و علاقهمندان اين رشته موسيقي ميتواند باشد.
نكته ديگر، يادآوري سنت حسنه نامگذاري گروههاي اركستر به نام بزرگان، اعم از گروههايي نظير ، ، و اكنون هم است كه همگي از بزرگترين تارنوازان عصر و نسل خود بودهاند، البته اميدواريم در آينده اسامي گروههاي ديگر، در ابعاد ديگر و به نام استادان سازهاي ديگر اعم از سهتار، تنبك، كمانچه و ني نظير استادان و ... هم تشكيل شود و رسم ياد بزرگداشت پيشكسوتان اينچنين گسترش يابد.
***
اعضاي گروه كه تركيبي از سازهاي زهي، ضربي، كوبهاي و مضرابي را در خود جاي داده است در اين كنسرت عبارتند از: استاد مجيد درخشاني نوازنده تار و سرپرست گروه، رامين صفايي نوازنده سنتور، مژگان شجريان نوازنده سهتار، كاوه معتمديان كمانچهنواز، محمدرضا ابراهيمي نوازنده بربط، حميد قنبري تنبكنواز، رادمان توكلي تارنواز، شاهو عندليبي نينواز، سينا جهانآبادي نوازنده كمانچه، حسين رضايينيا نوازنده دف و دايره، حامد افشاري نوازنده قيچكباس، مهدي اميني نوازنده رباب و بمتار و بالاخره جوانترين عضو گروه مهرداد ناصحي نوازنده قيچكآلتو و كمانچه.
***
برنامه با نيمساعت تاخير شروع شد كه ربطي به عدم آمادگي گروه براي ورود به صحنه نداشت بلكه خود تماشاگران هنوز در صندليها مستقر نشده بودند، بهگونهاي كه ماموران سالن چند بار از مردم خواستند سريعتر بنشينند چون گروه آماده اجرا هستند و منتظرند مردم مستقر شوند. پشت سر گروه نيز 9 تابلوي بزرگ با زمينهاي آبي و مشكي قرار دارد كه به خط شكسته نستعليق اشعاري روي آنها نوشته شده است. بخش اول برنامه به دستگاه همايون و اشعاري از حافظ و سعدي و مولانا اختصاص دارد. نقش بيبديل بربط در پيش درآمد همايون به نظرم جالب توجه ميرسد. استاد شجريان با حركات سر و صورت و دست خود به نوعي رهبري اركستر را هم بر عهده دارد. مشورتي كوتاه بين درخشاني و استاد بعد از پيشدرآمد همايون اتفاق ميافتد و شاهو عندليبي از اين فرصت استفاده كرده و لحظاتي براي برداشتن چيزي از جايش بلند شده و سريع برميگردد و مينشيند. بعد از اجراي زنگ شتر از رديف ميرزا عبدالله، سنتور براي شروع ساز و آواز طوري مينوازد كه لحظهاي فكر ميكنم درآمد راست پنجگاه يا ماهور را گرفته است. اولين قطعه آوازي استاد در همايون شروع ميشود:
چو بشنوي سخن اهل دل مگو كه خطاست / سخنشناس نه اي دلبرا خطا اينجاست
استاد واژه را به جاي تركيب اضافي كه در اين شعر حافظ بيشتر به گوشها آشنا است برميگزيند تا در اداي لحن آوازي راحتتر باشد. تصنيف ساخته شجريان و تنظيم درخشاني بخش ديگر برنامه است و سپس تشويق حضار كه از هماهنگي در اجرا لذت بردهاند. نكته قابل توجه حضور ني و سنتور در اجراي امسال شجريان است كه پس از سالها غيبت در كارهايش در اين كنسرت حضوري پررنگتر از كمانچه و ساير سازها دارند. ادامه ساز و آواز با نينوازي عندليبي شروع ميشود، فقط نميدانم چرا موقع خواندن، استاد عندليبي همراهي نميكند و تهصداي زير آواز را با ني نميآيد! تصنيف ساخته در ادامه اجرا شده و با آواز شوشتري خاتمه مييابد، سپس چهار مضراب زيباي بيداد ساخته درخشاني كه با دونوازي زيباي دف و تنبك هم همراه است و پس از تشويق مجدد حضار، باز هم ساز و آواز بيداد كه با تار درخشاني همراه است. غزل آواز بيداد از سعدي است، گفتم و همدلي كنم چندي/ ندهم دل به هيچ دلبندي. در ادامه آواز لحظه اوج و فرود استادانه شجريان مجددا به همايون كه با همراهي كمانچه جهانآبادي همراه است، سعديا دور نيكنامي رفت/ نوبت عاشقي است يك چندي. پايان بخش قسمت اول برنامه هم تصنيف زيباي روي غزل زيباي مولانا است، اي آرزوي آرزو آن پرده را بردار از او/ من كس نميدانم جز او مستان سلامت ميكنند.
.***
با استراحتي تقريبا به مدت سهربع، ساعت 30/22 دقيقه بخش دوم برنامه با پيشدرآمد شور شروع ميشود. اين بخش از پيشدرآمد و تصنيف هر چه هست ساختههاي شجريان و تنظيم درخشاني است. البته نبايد از وجود 4 اسنوبورد تالار وزارت كشور كه در ديدن جزئيات كار، گروه تماشاگران را خيلي كمك ميكنند، غافل شد؛ بهخصوص تماشاگراني مثل من كه در بالكن نشسته و از سن دور هستند. با تار درخشاني ساز و آواز قسمت اول در درآمد شور شروع شده و بعد استاد با گذر از گوشههاي و يا به همراه ني عندليبي فرود مجدد به شور تصنيف قديمي را با غزل حافظ و تنظيم جديد درخشاني در مايه ابوعطا ميخواند. بعد از اين تصنيف كه براي حضار هم خاطرهانگيز است و تشويق بيامان آنان، برنامه با درآمد كردبيات كه سنتور رامين صفايي آن را مينوازد به آواز كردبيات ميرسد. راهيست راه عشق كه هيچش كناره نيست... غزل باز هم از حافظ است. اگرچه آثار خستگي در صداي استاد مشهود است ولي هنوز هم به زغم من هيچ خوانندهاي نيست كه كردبيات را به زيبايي و استادي او بخواند. شجريان مثل هميشه تمامي تصنيفها و آوازها را كاملا از حفظ ميخواند و گاهي فقط نوشته جلويش را ورق ميزند تا از صفحهاي كه ميخواهد بخواند اطمينان داشته باشد. چهار مضراب شور بخش ديگر برنامه است و هنرنمايي تنبك و دف و دايره يعني حميد قنبري و حسين رضايينيا شور و حالي به فضا حاكم ميكند. بخش پاياني آواز هم مثنوي شور است كه روي غزلي از مولانا ساخته شده است. رفت عمرم بر سر سوداي دل/ وز غم دل نيستم پرواي دل... و در نهايت هم تصنيف ساخته مجيد درخشاني روي غزل معروف يوسف گمگشته باز آيد به كنعان غم مخور از حافظ. بخش دوم برنامه را ميتوان كلاس فشردهاي از دستگاه شور ناميد به طوري كه گوشههايي از دستگاه شور و آوازهاي ابوعطا و كردبيات و بالاخره گوشه مثنوي كه آخرين گوشه دستگاه شور است به عنوان آخرين بخش آواز همه و همه در آن تعبيه و به خوبي تنظيم شده بود. شب گرم گروه شهناز و شجريان تمام ميشود ولي هنوز شور و شوق تماشاگران تمام نشده و از استاد ميخواهند را بخواند، شجريان و گروه دوباره مستقر ميشوند و به همراه حضار اين تصنيف تاريخي را ميخوانند تا شب سوم هم اينگونه به نقطه اتمام برسد.
.***
نكتهاي كه بايد بگويم اين است كه من هميشه گوشم هنگام شنيدن آواز استاد شجريان حساس ميشود ولي به دليل گزارشهايي كه از كنسرت اخير ايشان در ونكور كانادا خواندم مبني بر گرفتگي صدايشان هنگام اجرا، اين بار گوشهايم را در طول كنسرت و مدت آوازخواني تيزتر كردم تا شايد مشكلي بيابم، اما مشكلي در صدادهي يا به قول موزيسينها، سونوريته حنجره استاد با عنايت به سن و سال ايشان نديدم.همانطور كه استاد محمدرضا لطفي در يكي از مصاحبههاي اخيرش گفته است: را اجرا كنند.> بلكه به گمان من در اين سن و سال بايد به جاي انتظار اوجخوانيهاي آنچناني، از استاد شجريان انتظار داشت تا حاصل تجربيات بينظير خود را در قالب نوآوريهايي مثل كنار هم نشاندن گوشههاي از ماهور و از همايون در كاستهايي مثل يا كنار هم نشاندن گوشهها و آوازهاي مختلف شور كه در بخش دوم برنامه امشب بدان اشاره شد، به مشتاقان ارائه دهد كه خود هر كدام شيوههايي نوين در ارائه كارهايي از اين دست هستند.
انتهاي خبر // روزنا - وب سايت اطلاع رساني اعتماد ملي//www.roozna.com
------------
مشاهده خبر بعدي
------------
سه شنبه 11 تير 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فارس]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 449]