واضح آرشیو وب فارسی:فارس: نويسنده: راس كيك شبيه سازي انسان
خبرگزاري فارس: در اخبار معمولاً از شبيه سازي ژنتيكي پستانداران مثل موش، گوسفند و خوك چيزهايي مي آيد، اما جز اندكي در مورد شبيه سازي انسان گفته نمي شود. اعتقاد نويسنده اين است كه طرح شبيه سازي انسان اجرا شده است.
چكيده:
امروزه تحقيقات در مورد سلول هاي بنيادين پيشرفت هاي چشم گيري كرده است كه كم و بيش در اخبار مي بينيم و مي شنويم. اما آيا واقعيت به درستي گفته مي شود؟ در اخبار معمولاً از شبيه سازي ژنتيكي پستانداران مثل موش، گوسفند و خوك چيزهايي مي آيد، اما جز اندكي در مورد شبيه سازي انسان گفته نمي شود. اعتقاد نويسنده اين است كه طرح شبيه سازي انسان اجرا شده است.
اكنون خيلي عادي است كه خبرهايي را در مورد پستانداران مختلف شبيه سازي شده بشنويم. در اين گزارش ها هميشه گفته مي شود كه "اين ما را يك قدم به توليد كردن كلون انسان نزديك تر مي كند". "شبيه سازي انسان به زودي انجام مي شود" و ديگر كليشه ها. چيزي كه هر يك از اين رويدادهاي خبري از گفتن آن كوتاهي مي كنند اين است كه انسان ها شبيه سازي شده اند.
بنده در مورد آزمايش هاي "ساختن هيبريد مصنوعي " كه سال 1993 در مركز پزشكي دانشگاه واشنگتن اجرا شد، بحث نمي كنم. طولي نكشيد به اطلاع همه رسيد كه در واقع، در يك پروسه ساده ، يك تخمك از پيش باردار شده به دو تخمك باردار شده تقسيم شد. كاري كه به خوبي اجرا شد. چيزي ما در طبيعت هر روز (وقتي كه دوقلوها، سه قلوها و غيره را خلق مي كند و اين كار را به طور طبيعي هزاران بار انجام مي دهد) شاهد آن هستيم.
اگرچه كلوني واقعي انسان دو سال بعد در 1995 توليد شد، تا اواسط نوامبر 1998 فاش نشد. شگفت اينكه روزنامه ها فقط در گزارش هايي كوتاه و انگشت شمار، يكي از مهم ترين پيشرفت هاي زمانه در بيوتكنولوژي را به طرز ضعيفي فاش كردند.
به لطف حمايت شركت خصوصي "ادونسد سل تكنولوژي" و استفاده از امكانات دانشگاه ماساچوست در آمهرست، دانشمندان جيمز ربل و جز كيبلي يك كلون انسان را به وجود آوردند. آنها سلول هايي را از پا و گونه اي كيبلي گرفتند و در كنار يك تخمك گاو كه ماده ژنتيكي آن در آورده شده بود، قرار دادند و يك شوك الكتريكي به آن دادند. يكي از سلول هاي كيبلي با تخمك گاو ادغام شد و تخمك مثل اينكه باردار شده باشد، شروع به تقسيم شدن كرد. اين عين همان پروسه اجرا شده اي بود كه دالي، گوسفند شبيه سازي شده معروف را در اسكاتلند به وجود آورد. اين كار درست قبل از اينكه دالي به وجود آيد، انجام شد. شرح كوتاهي در "بستون گلوپ"، اين دستاورد را گزارش داد:
"آزمايش ها به طور خصوصي تأمين بودجه شدند و بنابراين از نظر مقررات حكومتي در مورد تحقيقات جنيني، محدوديتي بر آن ها نيست ... گفتند كه پژوهشگرها يك سلول پوستي انسان را با يك تخمك گاوي فاقد هسته آميزش دادند. زيرا تخمك هاي ناياب انساني براي پرورش دادن نقشه ژنتيكي يك رويان جديد به كار نمي رود."
براي اين كلون چه اتفاقي افتاد؟ دانشمندان آن را وقتي كه به مرحله 32 سلولي رسيد، از بين بردند. به عبارت ديگر، تخم تا پنج بار تقسيم شد و در راه تبديل شدنش به يك انسان بود. دانشمندان كاملاً مطمئن نيستند چه مي شد، اگر تخم را در يك رحم يا شيشه مي گذاشتند تا رشد كند. چون تا به حال (تا آنجا كه ما مي دانيم) چنين اقدامي نشده است. اما دكتر پاتريك ديكسون حدسي قريب به يقين دارد:
"اگر به كلون فرصت داده مي شد بعد از مرحله كاشت باقي بماند عين دوقلوي دكتر كيبلي رشد مي كرد. به لحاظ فني، فقط يك درصد از ژن هاي كلون انساني (ژن ميتوكندري ها) از ژن هاي گاو بود. ميتوكندري ها توليد كننده انرژي در سيتوپلاسم [مايع داخلي سلول] هستند. درون سلول، بزرگ و تقسيم مي شوند. از يك نسل به نسل ديگر مي رسند و در اسپرم و تخمك وجود دارند. با توجه به رشد موفقيت آميز كلوني دوگانه انسان و گاو، به نظر مي رسد كه ميتوكندري ها به خوبي با رشد جنين انسان سازگار باشند."
ديكسون نويسنده ده كتاب است. از جمله "انقلاب در ژنتيك" كه سال 1993 بسياري از پيشرفت هاي خيره كننده بيوتكنولوژي را كه تاكنون رخ داده است، پيش بيني كرد. او همچنين كسي است كه دالي را در جهان مشهور كرد. او دو روزنامه اي را كه اولين بار درمورد اين رويداد چيزي نوشتند متقاعد كرد كه اين تحولي است كه از نظر خبري خيلي با ارزش است.
اما چرا آزمايش ها اجرا شد؟ مايكل وست، رئيس شركت گفت كه اين كار فقط براي برداشت سلول هاي بنيادي، نه براي به وجود آوردن يك انسان انجام شد.
مقاله بستن گلوب اينگونه شرح مي دهد:
"رويان ها فقط چند روز امكان رشد داشتند" هر وقت كه سلول هاي بنيادي از آنها جدا مي شدند، در ظروف آزمايشگاهي مي توانستند پرورش يابند. اين سلول هاي بنيادي را ( سلول هاي اوليه در رويان هر انسان كه صدها نوع از سلول هاي مختلف از آنها نشأت مي گيرند) تا هر زمان كه لازم باشد، مي توان در حالت تمايز يافته خود نگهداري كرد. سپس احتمالاً به گونه اي ترتيب داده مي شوند كه يك يا چندين سياهه از بافت ها و اندام ها را براي درمان بيماري هاي انسان از جمله ديابت، سكته قلبي و بيماري آلزايمر توليد كنند. هر چند وسايل به دست آوردن سلول هاي بنيادي از راه هاي پيشرفته، در ابتداي كار هستند. هر سلول را كه از يك گونه يا قسمتي از پوست يك بيمار برداشته مي شود، براي ساختن يك رويان دوگانه انسان و گاو مي توان استفاده كرد. بافت هاي حاصل از سلول دهنده را به بدن بيمار مي توان پيوند زد. بدون اينكه سيستم ايمني بدن، آنها را پس بزند، زيرا از نظر ژنتيكي همانند خواهند بود."
آقاي وست توضيح مي دهد كه چرا تخم را در مرحله 32 سلولي از بين بردند: ما مي خواستيم مقداري زمان بگيريم. و قبل از هزينه كردن پول و زمان بيشتر روي پروژه، از دست سياست گذاران حكومتي و اخلاقي خلاص شويم.
يك ماه پس از اين حادثه تكان دهنده، دانشمندان در كره جنوبي گفتند كه آنها هم يك كلون از انسان را توليد كرده اند :
"پژوهشگران كلينيك نازايي بيمارستان دانشگاه كيانگي در سئول گفتند كه آنها با استفاده از يك تخمك و يك سلول كه زني سي ساله اهدا كرد، يك رويان انساني اوليه را پرورش دادند. لي.ب-ين پژوهشگر كلينيك نازايي بيمارستان به "رويتر" مي گويد: "رويان انسان در آزمايش دانشگاه كيانگي، قبل از اينكه عمليات لغو شود، به چهار سلول تقسيم شد. و اگر در ديواره رحم يك حامل كاشته مي شد، مي توانيم فرض كنيم كه يك بچه انسان شكل مي گرفت و اينكه او عين همان ويژگي هاي ژنتيكي "دهنده" را مي داشت."
برخلاف آزمايش شركت ادونسدسل تكنولوژي، تمام سلول هاي درگير در آزمايش كيانگي از انسان و همه مال يك زن بودند. اين وقايع احتمالاً سر و صداي بيشتري به پا مي كرد، اگر اجازه مي دادند تا رويان ها نوزادهاي كاملي را شكل دهند و تلويزيون با تبليغات فراوان، تصوير كودكي را نشان مي داد و مي گفت: اين اولين كلوني انسان است.
اما باز هم سكوتي مرموز است كه حكمفرماست. اگر رويان هاي در حال رشد را در مرحله 32سلولي نابود نمي كردند، به طور مسلم شانس خوبي براي انسان شدن داشتند. بسياري از رويان هاي بي نتيجه(يعني سقط شده ها) و حيوانات شبيه سازي شده، به احتمال زياد به جهش هاي ژني كشنده مبتلا مي شوند. لذا هيچ تضميني نيست كه نوزادها به آن مبتلا نمي شدند. با اين وجود، شبيه سازي انسان هم اكنون به اتمام رسيده است. زيرا تخمك ها از هر لحاظ لقاح يافته بودند و به مرحله تقسيم شدن و رشد كردن طبيعي كه هر يك از ما در رحم طي كردهايم، رسيده بودند.
هنوز اين روزهاي به يادماندني در دوران علم فراموش نشده اند. مطبوعات بعد از آن اين دستاوردها را به كلي ناديده گرفته اند. براي مثال، "واشنگتن پست" پنج آگوست 2000 در مقاله اي نوشت كه " از سال 1997، سال تولد دالي (اولين جانداري كه از يك سلول تمايز يافته شبيه سازي شد)، دانشمندان در سراسر دنيا، شبيه سازي موفق موش ها، گاوها و اين اواخر، خوك ها را اعلام كرده اند."
13 آگوست ،2000 وقتي كه اين تيتر "آسوشيتدپرس" را كه " تحقيقات شبيه سازي انسان مورد سكوت خبري واقع شده است " ديدم، قبلم به تپش افتاد. گمان كردم شايد رسانه ها گزارش هاي ناچيز خود را در اواخر 1998 به ياد آورده اند. نه، چنين اتفاقي نيفتاده بود. شگفت اينكه، يك مقاله فقط در مورد امكان اينكه انسان احتمالاً در آينده اي نامشخص شبيه سازي خواهد شد، مي گويد. در حالي كه از ذكر اينكه شبيه سازي همين حالا اتفاق افتاده است، كوتاهي مي كند.
در اينجا برخي شواهد ذكر مي شود:
پديد آورندگان دالي در مؤسسه "روزلين" اسكاتلند با افتخار اعلام كردند كه مژده تولد حيواناتي را مي دهند كه دارو و اندام براي انسان ها توليد خواهند كرد. به محض اين كه تولد دالي اعلان شد (23 فوريه 1997) خيلي ها به دنيا آمدن او را دليلي بر درستي اينكه شبيه سازي انسان به زودي عملي خواهد شد، دانستند. علي رغم اينكه مؤسسه براي كم اهميت جلوه دادن اين تصور، خيلي تلاش كرد، گراهام بالفيلد رئيس مؤسسه روزلين بيشتر از سه سال بعد گفت: " من واقعاً تعجب خواهم كرد، اگر آن را در عمرم ببينم." ؛ " اين حرف ها فقط يك جار و جنجال بيهوده است."
با اين وجود دانشمندان مي گويند، بعضي همكارانشان بي شك روي اين پروژه كار مي كنند. در حالي كه موفقيت هاي بيشتر در شبيه سازي جانوراني مثل گاو و خوك، آنها را اميدوار كرده است.
دكتر سورينو آنتينري رئيس انجمن تحقيقات بين المللي در رم گفت، بسياري از كلينيك هاي نازايي، جدي تر از پيش، ايده شبيه سازي انسان ها را دنبال مي كنند. زيست شناس بريگيت بويزلر مدير گروه علمي در كلونيد يك ماه بعد از اينكه تولد دالي در سر تيترهاي روزنامه هاي سراسر جهان اعلام رسمي شد، گفت آزمايشگاه او تلاش مي كند تا شبيه سازي انسان را تكميل كند.
اريك اسچُن زيست شناي مولكولي در دانشگاه كلمبياي نيويورك عقيده دارد، توليد بچه هاي شبيه سازي شده، دوتا پنج سال ديگر اتفاق خواهد افتاد. او گفت: "اين كار مي تواند انجام شود. همين كه در گوسفند موش و گاوها ممكن است انجام شود، در انسان نيز انجام مي شود، فقط بحث، زمان آن خواهد بود."
به گمان من، اين گزارشگر از مختصر خبرهايي كه واقعيت را (در مورد اينكه انسان ها را اكنون شبيه سازي كرده اند) شرح داده است، توانسته است چشم پوشي كند. خبرهايي كه در نيويورك تايمز، بستن گلوب، وال استريت ژورنال، نايت ريدر، رويتر، بي بي سي و پايگاه اينترنتي پررفت وآمد آقاي ديكسون در اين مورد آمده است. ولي چگونه بي خبري افراد مذكور در مقاله را مي توان توضيح داد. چند نظريه به ذهن خطور مي كند؛ از آنجا كه بحث شبيه سازي انسان خيلي جنجال برانگيز است، پيشرفت هايي را كه اتفاق افتاده است، نمي خواهند بپذيرند. اين نظر با توجه به اينكه مؤسسه ادونسدسل تكنولوژي تا سه سال به تحقيقات خود اعتراف نكرد، كاملاً درست به نظر مي رسد. همچنين به نظر مي رسد كه بعضي دانشمندان بر آن نيستند كه اين دستاوردها شبيه سازي محسوب شود، چون ظاهراً نگذاشتند كه رويان ها كامل شوند. آنها فقط با ديدن نوزادي گريان، آن را قبول مي كنند. اين واقعيت كه تخمك ها تقسيم مي شدند و در پروسه تبديل شدن به يك انسان قرار داشتند، چيزي به حساب نمي آيد. آيا نوعي حسادت حرفه اي در اينجا وجود دارد؟ بالاخره صاحبان شركت هاي درگير در شبيه سازي مي خواهند كه "اولين شبيه سازي كننده انسان" شناخته شوند. پس نمي خواهند لو بروند.
در مقاله مذكور اي. پي دقت كنيد كه بريگت بويزلر از كلونيد گفت كه آزمايشگاه او كوشش مي كند، شبيه سازي كردن انسان را تكميل كند. او كوشش نمي كند آن را گسترش دهد، توليد كند، اختراع كند، شروع كند يا هر چيزي مثل اينها. او تلاش مي كند تا آن را تكميل كند. اين مرا متقاعد مي كند كه او مي داند كه اكنون اجراي آن پايان يافته است و خود ممكن است كلونيد آن را انجام داده باشد.
با توجه به وضعيت مبهم در اين فضا - كه نه فقط ادونسد سل تكنولوژي تا سه سال مخفي كاري كرد، حتي به اطلاع عموم رساندن خبر دالي تا وقتي كه او هشت ماهه شد، به تعويق افتاد. - شما بايد تعجب كنيد كه چقدر خبرها در مورد شبيه سازي انسان از ما مخفي نگهداشته شده است. به هرحال، آمريكايي ها در 1995 و كره اي ها در 1998 كلون هايشان را توليد كردند. چه چيزي سال هاي بعد از آن اتفاق افتاده است؟
با وجودي كه مي دانيم ممكن است نوزادان و كودكاني وجود داشته باشند كه شبيه سازي شده اند، اما اين فرض مشكوكي است. چيزي نمي گذرد كه برخي گزارش هاي خبري با عجله اعلام مي كنند: "شبيه سازي انسان به زودي اتفاق خواهد افتاد". فقط به ياد داشته باشيد كه به شما درست نگفته اند. اجراي آن اكنون به انجام رسيده است.
منبع:www.bibliotecapleyades.net
..................................................................................................
منبع: ماهنامه سياحت غرب، شماره 58
سه شنبه 11 تير 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فارس]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 1778]